eitaa logo
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
965 دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
6.5هزار ویدیو
11 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 چه زیباست که بمیریم ونیکی هایمان در دنیای مجازی بماند❣ وای به حال کسی که عکس وکلیپ وفایل های غیراخلاقی نشر کند.📲❌ خشم الله تعالی رابرانگیزد درحالی کسی نیست که بعداز مرگ حذفشان کند و تا قیامت گناه جاری خواهد ماند📵👁🗨 خواهروبرادرم،ای جوانان🔊 به گونه ای در دنیای مجازی باش.📱 که نه از الله سبحان غافل شوی ونه خلاف دبن بهره ببری . فردای قیامت بایدجوابگوی تک تک اعمالت ⁉️ @mahmoodfeza_beizayi
نه اینکه سحـرخیز شده باشم، نه! یاد تــــو هر صبـــح پیش از آفتاب مرا به نظاره می‌برد، آنگاه که سرمه ی نـور می کشد بر چشمان خورشیـد تا مـن مست و مخمور و لبریز از هوای تـــو آرام آرام به نوازش زندگی برخیزم... ســـردار دلهــا🌷 صبـحتون شهدایی🌸 @mahmoodreza_beizayi
لحظه‌ی آخر قمقمه را آوردن نزدیک لب های خشکش ... گفت : مگه مولایمان حسین (علیه السلام) در لحظه شهادت آب نوشید ؟! شهید که شد هم تشنه بود ، هم بی دست ... "شهید شاپور برزگر" @mahmoodreza_beizayi
📚معــرفی کتاب ✔️مادرانه ترین کتاب مدافع حرم🌹 📙زندگی نامه شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر. 📎نویسنده این کتاب که قبلا با کتاب «یادت باشد» نگاهی عاشقانه به زندگی مدافعان حرم داشته است این بار در کتاب «کاش برگردی» در نگاهی تازه، داستان زندگی یکی از شهدای مدافع حرم را از زبان مادر شهید به روایت می نشیند و در صفحات مختلف نکات تربیتی یک زندگی ساده را با روایتی داستانی و جذاب تقدیم خوانندگان می کند. کتاب یادت باشد پنجره‌ای عاشقانه بود برای از خود گذشتن و کتاب کاش برگردی پنجره‌ای مادرانه است برای از کجا آمدن. کاش برگردی روایت تربیت حمیدها و زکریاهای عصر ماست. 7⃣@mahmoodreza_beizayi
💠 ⛔️قبحش نباید بشکنه! معمولاً دوستان قدیمی و نزدیک نسبت به هم هستند و بسیاری از آداب را کنار می‌گذارند مثلاً با هم شوخی می کنند یا اول اسم یکدیگر آقا نمی گذارند و پیش هم پای خود را دراز می‌کنند این اشکالی ندارد اشکال آن جاست که این صمیمیت سبب شود که گناهان پیش ما از بین رفته و به راحتی خطا کنیم و ناراحت هم نشویم. @mahmoodreza_beizayi
📜 شهید حسن رجایی فر ♦️ وقتی برگشت، گفتم چرا ترکش‌ها را از تنت بیرون نیاوردی؟ گفتم من اینجا برات نوبت می‌گیرم تا ترکش‌ها را از تنت بیرون بیاوری. گفت نه نیازی نیست اینها که به من کاری ندارند، یکی سوغات حضرت زینب (سلام ا... علیها) و یکی سوغات حضرت رقیه (سلام ا... علیها) است. برای بار دوم که می‌خواست برود بهش گفتم که کل سوغاتی را گرفتی، دیگر نیازی نیست بروی سوریه. در جوابم گفت: تا جان در بدن دارم از حرم دفاع می‌کنم. @mahmoodreza_beizayi
همه رفته بوديم و فقط و ولي‌الله مانده بودند خانه🏡. تابستان‌ها كار مي‌كرد. وقتي برگشتيم، انگار نه انگار فقط دو تا پسر خانه ‌داري كرده بودند. سن و سالي هم نداشتند😃. تازه پول تو جيبي‌هاشان💴 و حقوقي كه از كار تابستان جمع كرده بود، روي هم گذاشته بودند و يك اجاق گاز بزرگ براي خانه خريده بودند.☺️🌹 راوی:مادرشهید ❤️ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌@mahmoodreza_beizayi
29.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷🔹 مولودے 🔹🔷 مثل خورشید آسمونی تو مثل اجدادت بی کرونی تو (عج) (عج) @mahmoodreza_beizayi
🌷تسبیح زمین و آسمان یا مهدی ✨ذکر همه‌ی فرشتگان یا مهدی 🌷حالا که رسیده روز بیعت با عشق ✨لبیک بگو: از دل و جان یا مهدی 🌟تعجیل در ظهورشان 🌟 ✨🌷 (عج)💚 ✨🌷 @mahmoodreza_beizayi
✅ شهید محسن حججی 🔹از بازار رد میشدیم. خانم بی حجابی را دید! سرش را پایین انداخت و گفت: خواهرم جلوی امام رضا حجابت رو رعایت کن❗️ 🔸با آرنج زدم به پهلویش: «ما رو میگیرن تا حد مرگ میزنن!» 🔹کوتاه بیا نبود: «آدم باید امر به معروف و نهی از منکرش سر جاش باشه؛ خون ما که رنگی تر از خون امام حسین نیست!» ❗️ [...]خودمانی تر که شدیم، گفت: «از خدا و امام رضا یک خواسته دارم، میخوام تو راه امام حسین شهید بشم.» مکثی کرد و سرش را انداخت پایین. 🔻گفتم: «حاضر نیستم زجری که امام حسین کشید، تو بکشی.» 🔺گفت: «به خدا حاضرم، نمیدونی چه کیفی داره!» 📚سربلند | روایت هایی از زندگی شهید حججی @mahmoodreza_beizayi
تو وصیت‌نامش‌نوشتھ بود • . بہ مادࢪم‌بگید: یڪ بارحرفشو گوش‌نکردم...حلالم‌کنه...(: "فقط‌یڪ باࢪ" وماشایدهرࢪوزباحࢪفے دل‌مادروپدرمونوبشکونیم..💔.. یاازخودمون‌بࢪنجونیمشون..😔.. +شهیدبابک‌نوری 🌷 شهدایی🌸🌸 @mahmoodreza_beizayi