📌#منتظرانه...✨♥️
🖇️•○[بنویسید بھ روے لحدم🖤✨
مݧ فقط عشق حسیݧ بݧ علے را بلدم✔️👌
ننویسید ڪھ او خادم بد عهدے بود...😔
بنویسید:
ڪھ او
♥️منتظر مهدے♥️ بود...]○•
#امام_زمانم_بیا_که_غرق_دنیا_شده_ام
❤️اللهمعجللولیڪالفرج🌿🌹
سلام!
دوستان تقاضا داشتن آیدی نویسنده رمان رو در کانال قرار بدیم ♥️
قابل به ذکره که این رمان به صورت آنلاین نوشته میشه و هیچ جای دیگه منتشر نشده و فقط و فقط در کانال شهید بیضایی هستش 🦋🌱
بفرمایید آیدی نویسنده رمان فدای بانوی دمشق 👇🏻🍇
@z_beyzaei
نظرات، پیشنهادات و سوالات خودتون رو در رابطه با رمان میتونید از نویسنده بپرسید🌺
أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ ❤️
دلم خوش است
به این لحظههای نورانی
سلامِ صبح، مرا باز کربلایی کرد
#بهتوازدورسلام🤚🏻🤚🏻
🌱@mahmoodreza_beizayi
💠راهکارهای طلایی قرآن برای زندگی موفق💠
🍀جزء شانزدهم🍀
✨اگر خداوند چیزی را از مؤمن گرفت، بهتر از آن را به او می دهد(۸۱) کهف
✨درهیچ شرایطی از درخواست کردن از خدا، نا امید نشوید(۴) مریم
اگر✨ خدا بخواهد کاری غیر ممکن، ممکن می شود(۸) مریم
✨در موقعیت گناه به خدا پناه ببرید(۱۸) مریم
✨خدا عنایت می کند؛ اما تو هم تکانی بخور(۲۵) مریم
✨ای انسان زورگو و نافرمان نباش(۳۲) مریم
✨خانواده ی خود را به اقامه ی نماز و پرداخت زکات فرمان دهید(۵۵) مریم
✨افرادی که نماز را تباه کرده و از هوس خود پیروی کرده اند؛ گمراه هستند(۵۹) مریم
✨به پیروی از بهشتیان، فقط صبحانه و شام بخورید(۶۲) مریم
✨خدا کسی را که توبه کند ، ایمان بیاورد و کار نیک انجام دهد می آمرزد(۸۲) طه
✨با دشمن، اول به نرمی سخن بگویید، شاید پند بگیرد(۴۴) طه
✨قرآن برای به رنج افتادن نیست، بلکه برای پند گرفتن است(۲-۳) طه
✅ اطمینان یا احتمال ضرر؟؟
پرسش: براي ترک روزه، اطمينان به ضرر لازم است يا صرف احتمال کفايت مي کند؟
پاسخ: امام، خامنه اي، خويي، تبريزي، فاضل ،سيستاني ،وحيد، مکارم، صافي و نوري:
اگر انسان احتمال بدهد که روزه برايش ضرر دارد واز آن احتمال ترس براي او پيدا شود چنانچه احتمال او عقلايي باشد (در نظر مردم بجا باشد) نبايد روزه بگيرد وروزه اش صحيح نيست.
بهجت: اگر انسان احتمال بدهد که روزه برايش ضرر دارد واز آن احتمال ترس براي او پيدا شود چنانچه احتمال او عقلايي باشد (در نظر مردم بجا باشد) مي تواند روزه نگيرد.
شبيري: اگر انسان احتمال بدهد که روزه برايش ضرر دارد واز آن احتمال ترس براي او پيدا شود نبايد روزه بگيرد و روزه اش صحيح نيست.
منبع:
منهاج الصالحين، کتاب الصوم،م1029- - بهجت وسيله النجاه مسأله 1140- زنجاني ،رساله، مسأله1753 - صافي،هدايه العباد. ج 1.کتاب الصوم. م1351- العروه الوثقي. کتاب الصوم. فصل في شرايط وجوب الصوم. السادس
@mahmoodreza_beizayi❤️
#احکام_روزه
💬سوال
آیا روزه دار می تواند دهان خود را جهت جلوگیری از بوی دهان بشوید؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍پاسخ
1. اگر بخواهد برای جلوگیری از بوی دهان در حال روزه، مسواک بزند، باید رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بین برود و یا کم باشد که رطوبت خارج از دهان به آن گفته نشود، اما اگر مسواک را از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مىشود.[1]
2. اما اگر براى خنک شدن، یا بىجهت مضمضه کند؛ (آب در دهان بگرداند) و بىاختیار فرو رود، قضای روزه بر او واجب است، ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا براى وضو مضمضه کند و بىاختیار فرو رود، قضا بر او واجب نیست.[2]
برخی از فقها می گویند: اگر آب شستشوی دهان بدون اراده به حلق برسد، اشکالى ندارد، ولى اگر از اوّل بداند بىاختیار به حلق مىرسد، روزهاش باطل است.[3] و مضمضه زیاد براى روزه دار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.[4]
بنابراین، با رعایت شرایط بالا، روزه دار می تواند دهان خود را جهت جلوگیری از بوی دهان بشوید؛ ولی بهتر است سه مرتبه آب دهان خود را بیرون بریزد.
پس نوشت:
[1] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج1، ص 892، م 1573.
[2] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج1، ص 939،م 1688.
[3] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج1، ص 895، ذیل م 1582.
مکارم: شستشوى دهان با آب یا داروها اگر چیزى از آن فرو نرود، روزه را باطل نمىکند و اگر بدون اراده به حلق برسد، اشکالى ندارد، ولى اگر از اوّل بداند بىاختیار به حلق مىرسد روزهاش باطل است و قضا و کفّاره دارد.
[4] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج1، ص 942، م 1690.
@mahmoodreza_beizayi💐
رمان زیبا وهیجانی 🍃فدای بانوی دمشق 🍃
#پارت_64
یکی دوید سمت این مرده انگار این رئیسشونه
گفت :جوووووون😍شارمین این همون دختره نیست 😉عجب آدمی هستیاا عجب کسیو رو انتخاب کردی
چییی😳
اینا همون دو نفری آن که اون روز مزاحم شده بودن 😳😳
چشمام از این بیشتر باز نمیشد
یعنی این از اون روزا منو زیر نظر داشته 😳
وقتی نگاه های منو دید صورتشو آورد نزدیک و گفت:
آره خوشکله من همونم 😆
دیگه داشت خیلی خیلی نزدیک به صورتم میشد داد زدم
_گمشو به من نزدیک نشوو😡😡
+فکر نمیکردم اینقدر وحشی باشی😏
رو به اون یکی کرد و گفت:
جنازه اش آروم تره 😏
و دوتایی زدن زیر خنده دیگه حالم داشت بهم میخورد
سرشو به سمتم کج کرد که در عرض یک ثانیه همه ی اون 15 نفر دورم بودن 😰
دیگه واقعا داشتم میترسیدم
اومد نزدیکم و گفت :
همچین بکنم باهات که بفهمی دوباره با من درست حرف بزنی
بعد خیلی بدتر از سیلی قبلی زد و افتادم رو زمین
وقتی افتادم رو زمین فهمیدم یکی دستامو باز کرده و فهمیدم بخاطر چیه
بخاطر اینکه اگه به صندلی وصل باشم راحت نمیتونن بزنمم
صندلی پرت کرد اونور و یه اشاره کرد و خودش رفت عقب تر روی یه صندلی نشست و با یک لبخند خبیثانه نگام میکرد تا خواستم تکون برخوردم اولین ضربه رو به پهلوم زدن
افتاده بودم زیر لگدای 7 تا مرد 😭😰
صدای داد و فریادم بلند شد
و در بین صدای جیغ های من صدای خنده های اون شارمین وحشی میومد
+ نمیخوام زنده بمونه
بعد از تقریبا 10 دقیقا کتک خوردن در حد مرگ گفت بسه
چرا الان گفتی نامرد😭
از شدت رد حتی نمیتونستم جابه جا بشم
احتمالا دستم شکسته بود
تمام بدنم کبود بود 😭
تنها کاری که میتونستم بکنم این بود که چشمامو باز نگه دارم و یکم نفس بکشم
اومد روبه روم نشست و خم شد و گفت
+این کمترین کتکاییه که قراره بخوری پس اگه میخوای دیگه کتک نخوری اون فرمول لعنتی رو بهم بگو 😡
با صدایی که از ته چاه در میومد گفتم
+نمیگم
خندید و بلند شد
یکم رفت و یهو برگشت و سفترین ضربه رو به شکمم زد 😭😭
دیگه گریم دست خوردم نبود
به داخل جمع شدم و شروع کردم به گریه کردن 😭😭😫
گفت
+روی عشقت حساسی مگه نه؟ 👿
عشقم؟!
کیو میگه😧
+محسن جون 😈😏
یاخدا نه آقا محسن 😭
_توروخدا التماست میکنم به اون کاری نداشته باش تورو جون هرکی دوست داری
+توام اونو دوست داری بنظرت معشوقشو توی این وضع ببینه چیکار میکنه؟
مخصوصا یه آقای غیرتی که جلوش بگم عشقم؟ 😏
_تورو خداااا توروخدااا😭
من داد میزدم. و. گریه میکردم و حتی نمیتونستم دستمو تکون بدم
ولی اونا رفتن😭🥀
تقریبا یکی دوساعت گذشت که صدای مردونه ای اومد
_هووی با من چیکار دارین😠
وقتی اومد نزدیک و منو دید فهمیدم دیگه نمیتونه نفس بکشه
بعد از یک دقيقه داد زد
_نامردا اااا چیکار کردین 🤬😡
من مثل یک دختر بچه ی کوچولو که باباشو وسط چندتا گرگ دیده گفتم
+آقا محسن 😭😭😭آق محسن کمکم کن😭😭دارم میمیرم 😭😭
انگار با دیدنم حالش هزاران برابر بدتر شده بود
به زور بردنش و به یک ستون جلوی من بستنش منم همچنان روی زمین افتاده بودم
شارمین نامرد اومد وسطمون و گفت
+عجب پسری احسنت😂😏
روبه من مرد و گفت
+عشقم میبینیش چه پسر خوبیه
بعد باز رو کرد سمت محسن و گفت
+عشق منو میبینی چه خوشکله من بهش میگم جوجو خوشکله 😂😏اسم قشنگیه مگه نه؟ 😈
صدای نعره ی محسن اومد که داد زد
_خفه شووو 🤬😡خفه شو اسم ناموس منو نیار به زبون کثیفت😡
+عه توام که مثل عشقم بی ادب و وحشی ای🤩😏😏
نمیدونم چیشد که شارمین داد زد
+این وحشی فقط به درد خودت میخوره که عین تو وحشی باشه 😡
خوشحال شدم که ول کن من شده بود😍
رفت سمت محسن و با خشم گفت
+به اون عشق وحشیت بگو همین الان فرمول رو به من بده
محسن نگام کرد و سرمو به نشونه ی منفی تکون دادم
اقامحسن میدونست من بی دلیل چیزی نمیگم و حتما موضوع مهمیه که بخاطرش اینجوری کتک خوردم
گفت
_تو اگه هردومونو بکشی اون فرمولو بهت نمیدیم 😏😡
+خب انگار هیچ کدومتون حرف آدمی حالیتون نمیشه 😠😤
یه چاقو تقریبا بزرگ درآورد و اومد نزدیکم و. گفت
+اول معشوقو بکشم یا
رفت طرف محسن و ادامه داد
+یا عاشقو؟
یکی داد زد
آقا شارمین عاشق تحمل دیدن مردن معشوقشو نداره 👿وقتی معشوقشو بکشی خودش میمیره 😂
و صدای خنده هاشون بلند شد
+افرین حرف درستو گفتی پس معشوقه رو میکشیم
اومد طرف من و نشست پشت سرم
من فقط اشک میریختم
سرشو آورد نزدیک و. گفت
+نمیخوای بگی؟
_نه 😠
ادامه دارد... 😍
🌸به قلم سیده بیضایی 🌸
‼️کپی با ذکر نام نویسنده و آیدی کانال ازاد‼️