برای کوثر
🍃🌸محمودرضا ما رو بُرد به یکی از بستنی فروشیهای نزدیک مصلّی و به قول آقا صمد ماکارونی با بستنی خرید.
💠نوشته های محمد جواد / چهل و هفت
🍃🌸اولین باری که رفتم تبریز، شب جمعهای بود.
شبونه با اتوبوس راه افتادیم و خروسخون ترمینال تبریز پیاده شدیم.
#محمودرضا با یه شلوار پارچهای مشکی و پیراهن سفید و یه کیف هندیکم که انداخته بود رو دوشش اومد به استقبالمون.
از همون ترمینال هم دوربین رو در آورد و شروع کرد به تصویر گرفتن و کارگردانی کردن.
... حالا اینوری برید!!! حالا حرف بزنید!!! سید نظرت چیه!!! مصطفی حال میکنی اومدی تبریزا!!! اوهوی بچرخ اَزت فیلم بگیرم!!!
بعد هم یه تاکسی گرفتیم و رفتیم به طرف شهرک پرواز.
به خونهشون که رسیدیم رفتیم واحد همکف و اتاقی که پنجره اش به حیاط دلبرِ خونهشون باز میشد و یه قاب عکس آسدمرتضی به دیوار اتاق خودنمایی میکرد.
صبحونه خورده و نخورده گفت جمع کنید
بریم #هیئت، بعدشم میریم #نمازجمعه.
بهش گفتیم مگه اردو بسیج آوردی ما رو؟
مرد حسابی مسافر نمازهم نداره چه برسه به هیئت! یعنی این تبریزتون جای دیدنی نداره ما رو ببری!!؟
و فکر کنم جای دیگه ای بلد نبود...
یعنی همونجاهایی میخواست ما رو ببره که خودش دوست داشت و حال میکرد.. یعنی اینکه هرآنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند!!!
ولی آخه نمازجمعه دیگه!!!
.
.
🍃🌸وارد هیئت که شدیم سینه زنی شروع شده بود. آذری میخوندن و ما هم ترکی بیلمیرم بودیم.
قدری که سینه زدن، جناب مداحِ هیئت محترمِ عزاداران حضرت ثامن الائمه تبریز، اعلام کرد چون مهمونِ تهرانی دارن چند بیتی هم فارسی بخونم عزیزان فیض ببرن.
و با صدای سوزناکی که داشتند این بیت رو خوندند که:
سلسلهیِ مویِ دوست، حَلگهیِ دام بلاست
هر که دراین حَلگه نیست، فارِگ ازین ماجراست
و با این تک بیت اشک ریختن و سینه زدن... عجیب حالِ خوبی داشتند.
بعد از هیئت هم بنا به قولی که به ما داده بود که سوپرایزمون کنه ما رو برداشت و برد نشوند پایِ خطبه های نماز جمعه، به امید اینکه رستگار شویم!!!
بین صفوف نماز هم دو سه تا از رفقاش رو دید که تا دلتون بخواد ترکی گفتند و خندیدند و ما هم به خندهشون به رسم میزبان نوازی خندیدیم.
بعد نماز اما انگار هنوز محمودرضا برگههایی داشت برا ما که رو کنه.
🍃🌸پس ما رو بُرد به یکی از بستنی فروشیهای نزدیک مصلی و به قول آقا صمد ماکارونی با بستنی خرید...
.
.
و این اولین باری بود که من اومدم تبریز،
سفری که توش فقط صدای خنده بود و خنده بود و خنده بود و "رفیق" ...
🆔 @Barayekosar
🆔 @Agamahmoodreza