eitaa logo
🇵🇸برای زینب🇵🇸
440 دنبال‌کننده
662 عکس
175 ویدیو
0 فایل
اینجا، کلبه ماست.جایی برای خواندن، جایی برای نوشتن، جایی برای خزیدن در کنج خلوتی که همیشه دنبالش هستیم. برای سخن گفتن، برای فریاد از تمام روایتهای پرامید و یاس اما ایستاده با قامت راست برای حرکت شماره تماس: 09939287459 شناسه مدیر کانال: @baraye_zeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من نمیدانستم «بدیش اموت» یعنی چه! فیلم گریه ی پسر بچه ی فلسطینی را دیدم که هم سن و سال پسر خودم بود، در اتاق راه می رفت و گریه می کرد و نالان تکرار می کرد «بدیش اموت» او نمیخواست بمیرد! 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
فکر میکردم غم‌انگیزتر از اینکه برادر شهادتین را در گوش خواهرش زمزمه کند چه میتواند باشد؟ چند لحظه بعد جوابم را یافتم. جسد سوخته برادر در کنار خواهر بی جانش. 🖊سیده مریم گلچمن 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
کــربلای غــزه را دیــدم ســراســر کـربــلـا دست یک سو ! پیکری دیدم سرش ازتن جدا مادری بر سر زنان دنبال دختر می دید خواهری گیسو پریشان در میان کشته ها وای از داغ پـدر وقــتی نــمی یابد کفـن با دلی غمبار می پیچد به طفلش بوریا صحـنه ی کـرببلا را الــمعمـدانی ببیـن ! حرمله یکبار دیگر می کند اصغر جدا سوخت مغز استخوان هر زن ومرد غیور قصه ها خواهد نوشت تاریخ از این ماجرا کشتن زن در شب و در استراحت فتح نیست با چه جرمی می کشی نوزاد را ای بی حیا گور خودرا کنده ای بااین جنایت صهیونیست آخرعمری مزن بی خود هیولا دست وپا انتقام سخت ما باقیست تا وقتش شود گر چه قاسم رفته اسماعیل دارد عرصه را مسجد الاقصی رها از چنگ اهریمن شود چون طريق القدس باشد از ره کرببلا 🖊 صدیقه جهانیان خراسان جنوبی شهرستان بشرویه 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
از روز شنبه ‌که آمد خانه ماجرا برایش خیلی جدی شده! همان روز معلم از فلسطین برایشان گفته بود خوشحـال بود با افـتخـار از ایـنکه جـنگیده اند و اسـرائیلی هـای اشغالگر را کشته اند حرف زد. با چشمانی که برق می‌زد و با جملاتی که پشت هم و بی وقفه میگفت. من اما مات مانده بودم فقط نشستم به تماشا و با جان حرفهایش را شنیدم ... پسر کوچکم هم که ماجرا را شنید خودش را رساند. او اما در نقطه ای دیگر ایستاد. نقطه ای کنار رجزهای خواهرش جنگاوری ماجرا را حسین تعریف کرد، با شور و حرارتی که نمیدانم از کجا آمده بود حرفش را نصفه و نیمه گذاشت و بعد با عجله رفت. دیدم بین اسباب بازی هایش دنبال چیزی می گشت. لگوهایش را پیدا کرد. رنگها را جدا کرد و بلند بلند رنگها را صدا می‌کرد. آبی سفید قرمز و سبز با عجله روی هم چید و کنار گذاشت. دوباره دست به کـار شد با دست های کوچکش و با عجله چیز دیگری درست کرد و کنار قبلی گذاشت. آمـد کنارم با همان چیـزی کـه با رنگ آبی و سفیدو قرمز و سبز درست کرده بود. گفت مامان می دونی این چیه؟ نه مامان نمی دونم! پرچم فلسطینه دیگه! نتونستم کامل درستش کنم آخه بین لگوهام رنگ سیاه نبود به جاش آبی گذاشتم. اینم موشک فلسطینی هاست ... نابودشون میکنن... با این موشک‌ها .... اسرائیلی ها رو نابود میکنن... حالا زینب دوباره از راه رسید با دفتر املا. گلی میان دفترش کشید و گفت مامان دیکته بگو! حالا نوبت من بود. جمله به جمله با بغضی که راه گلویم را بسته بود. غم انگیزترین و پرامیدترین دیکته را گفتم ... این روزها برای پیروزی مردم فلسطین خیلی دعا میکنم... گفتم و او بلند خواند و خط به خط نوشت... https://ble.ir/elalhossein 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
الیوت، تمام تلاش خود را کرد تا مرا، هم به دنیا بیاورد و هم بزرگ کند. من فکر می‌کنم الیوت خیلی آدم خیرخواهی بوده است، برای همین دکتر بیلی خیلی کمکش کرد. در منطقه ما تقریبا من بی‌نظیر بودم و برای همین خیلی خواهان و هوادار داشتم. شاید برای همین، در جنگ جهانی اول اذیت شدم و خیلی آسیب دیدم ولی باز هم سرپا بودم. استرلینگ در سال ۱۹۲۸، زندگی دوباره‌ای به من بخشید. بعد از استرلینگِ مهربان و دقیقا تا ۱۹۴۸، آلفرد با من بود و هوای من را داشت. از سال‌های ۱۹۴۸ به بعد خیلی تلاش شد فراموش شوم اما هر بار یکی مهربان‌تر از قبلی به دادم می‌رسید و من، دوباره به زندگی ادامه می‌دادم. در این سال‌ها، فقر و نداری و بالا پایین زندگی کم نبود ولی زندگی جریان داشت و نفسی می‌کشیدم. فکرش را بکنید وسط باغ‌های زیتون باشی و هزار چشم دنبالت باشد ولی تو سرپا بمانی، خیلی حرف است. انگار اصلا خدا با توست. چه‌ها ‌که در حافظه‌ام هست و نیست. از خاطرات خوش و ناخوش. از روز تولدم تا امروز، مرا زیر و رو کنی می‌بینی که با خوشی‌های هم‌وطنانم شریک بودم، دست به دست شدم ولی باز به آغوش وطنم برگشتم. فکرش را بکنید وقتی به دنیا آمدم خیلی شادی‌ها را دیدم تا درست وقتی که به دنیا آمد😥 دیگر آب خوش از گلویم پایین نرفت. یعنی از گلوی هیچ‌کس پایین نرفت. همیشه سرم شلوغ بود، نه به خوشی و تولد، که به ناخوشی‌هایِ هر ازگاهیِ تقریبا همیشه؛ و به درد و مرگ که البته اهالی اینجا به آن "شهادت" می‌گویند. و صد البته من هم در این سال‌ها دیده‌ام که چقدر این مرگ‌ها زیباست. من مسلمان نبودم ولی با مسلمانان دوستی دیرینه‌ای داشتم. دردشان، دردم بود و خوشی‌شان، خوشی من. درست ۲۹ ساله بودم که به دنیا آمد😖 و فلسطینی‌ها را بی‌خانمان کرد. نه فکر کنید منِ مسیحی از دست این قوم جهود در امان بودم، نه. همین روزِ ۱۵ اکتوبر بود که هواپیماهای مرا مورد هدف قرار دادند ولی من باز از پا نیفتادم. هرچه بود، خیلی‌ها به من امید بسته بودند، درست مثل مادری که در اوج خستگی و بیماری باز هم پشت و پناه بچه‌هایش می‌ماند. اما ۱۷ اکتوبر دیگر مرا نابود کرد. نفسم دیگر بالا نیامد. ۱۷ اکتوبر پایانِ من بود. پایانِ من و بالای ۸۰۰ نفر دیگر. فکرش را بکنید، منی که ۲۹ سال بزرگ‌تر از این قوم جهود بودم را در کسری از ثانیه نابود کردند. بچه‌ها و زن‌هایی که به من پناه آورده بودند، در یک لحظه‌ی سیاه همگی تکه تکه شدند. من و این بچه‌ها سال‌ها بود عادت داشتیم سرپا بمانیم. هنوز هم همین حس را داریم. حتی جنازه‌ی ما هم خواهد کرد. جنازه ما هم فریاد بر می‌آورد: "فداک یا فلسطین" منِ مسیحی حتی به عادت این کودکان و مردم مظلوم اصلا "فداک یا اقصی" می‌گویم. من بیمارستان المعمدانی هستم با قدمتی بیش از این رژیم جعلی!!! چرا باید در برابرش سر خم کنم؟! من پیروز این میدان خواهم ماند. این وعده خداست. باور دارم به اراده الهی که مظلومان و مستضعفان، روزی بر سراسر این عالم حکومت خواهند کرد. آن "روزِ بدون اسرائیل" را من بودم یا نبودم تبریک بگویید. به من هم تبریک بگویید. بر ویرانه‌های من بایستید و "روزِ بدون اسرائیل" را به روح تمام کودکان و زنان شهید ۱۷ اکتوبر تبریک بگویید. 🖋زینب شریعتمدار 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
✴️ مجموعه [فرصت؛ شبکه مدیریت مردمی بلایای طبیعی] تقدیم می‌کند: 🔴 رونمایی از آهنگ حماسی "مُهر شکست" در حمایت از مردم مقاوم و غیور فلسطین🇵🇸 در برابر رژیم نسل‌کش صهیونیستی اسرائیل 🏴‍☠️ 🔹️ خواننده: فرهاد ارزنلو 🔸️ شاعر: افشین علاء 🔹️ آهنگ و تنظیم: مهدی بابازاده 🔸️ طراح پوستر: هادی عباس‌زاده 🔻 انتشار بزودی... 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
🇮🇷بیانیه بانوان انقلابی ایران در حمایت از بانوان حماسه ساز فلسطینی🇵🇸 🔻متن بیانیه رو در لینک زیر بخونید و امضا کنید. https://alaqsastorm.com/wemen/ 🔺️در انتشار آن هم سهیم باشید. 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
دلنوشته ای برای غزه عزیز دلم ، ثمره عمرم بیا بیا سر کوچک و زیبایت را بگذار روی قلبم تا آرام شوی مثل آن هنگام که به دنیایی قدم گذاشتی که برایت غریب بود و تنها صدای قلب مادر را آشنا یافتی. بیا عزیزترین موجود عالم برای مادر، بیا و سر بگذار بر قلبی که به عشق تو می تپید ... تا آن هنگام که گفتند یا تو باید بمانی یا فرشته کوچکت. به فرشته مامور گفتم که تو باید بمانی. آرام باش و قوی. می دانم سخت است برایت ولی جان مادر باید یاد بگیری که بایستی، بمانی، زندگی کنی . تو بازمانده خاندانی هستی که قوم ظالمین می خواستند که نباشد ولی اراده خداوند آن است که بمانی ... پس محکم باش و حسرت نابودی ما را بر دل این ستمگران بگذار. بزودی دوباره به هم خواهیم پیوست. تا آن روز بمان چون کوه استوار. 🖊سهیلا کاشانی ۲۷ مهر ۱۴۰۲ 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
هدایت شده از پشتیبانی بانوی پیشران
Mohr Shkast.mp3
7.95M
آهنگ "مُهر شکست" منتشر شد. ✌️🇵🇸✌️🇵🇸✌️🇵🇸✌️ مُهر شكست تا ابد، حک شده بر جبين‌تان كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمين‌تان 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab