متن زیر از کتاب صنعت ویروسبازی میتواند در مواجهه خانوادهها با بعد روانی پدیده مسمومیت دانشآموزان راهگشا باشد.
**
فیلسوفی به نام پاول واتزلاویک در کتاب خود با عنوان "چگونه واقعیت، واقعیت میشود؟"میگوید:
"در اواخر دهه 50 بود که مساله عجیبی در شهر سیاتل آمریکا همهگیر شد. هر روز تعدادی راننده ادعا میکردند که روی شیشه جلوی خودروی آنها ترکهایی به وجود آمده است. این پدیده چنان اهمیت پیدا کرد که آیزنهاور رییسجمهور وقت به درخواست راسولینی فرماندار واشنگتن، گروهی از کارشناسان اداره استاندارد را به سیاتل اعزام کرد تا واقعیت ماجرا معلوم شود. فردی به نام جکسون که بعدا خلاصه این ماجرا را روایت کرد گفته بود که این کمیته سریعا متوجه شد دو نظر در این باره بین مردم شهر شایع شده است:
بر اساس یک نظر که به "نظر بارش رادیواکتیو" مشهور شد آزمایشهای هستهای اخیر شوروی موجب آلودگی جو شده و مواد رادیواکتیو به جامانده به شبنمهایی ضدشیشه در اقلیم مرطوب سیاتل بدل شدهاند. از طرف دیگر، طرفداران نظریه آسفالت هم میگفتند خطوط طولانی بزرگراهها که به تازگی و در قالب برنامه راهسازی بلندپروازانه تراسولینی تمیز شدهاند باعث شده قطرات اسید روی شیشه ماشینها که قبلا تماسی با این ماده نداشتهاند بنشیند و در هوای مرطوب این منطقه چنین اتفاقی را به بار بیاورد. تیم تحقیق به جای بررسی این مسایل، روی واقعیتی بسیار ملموستر تمرکز کردند و به این نتیجه رسیدند که در کل سیاتل عملا تعداد ترک خوردن شیشهها افزایشی نداشته است.
در واقعیت اما این پدیده بسیار شیوع پیدا کرده بود. با جمعآوری گزارشهای مربوط به این شیشههای ترکخورده مشخص شد رانندگان بیشتری به بررسی دقیق شیشه خودروی خود روی آوردهاند. بیشتر آنها برای این کار از بیرون ماشین روی شیشه خم میشدند تا از نزدیک شیشه را بررسی کنند و از داخل ماشین یعنی از زاویه دید همیشگی به شیشه دقت نمیکردند. به همین خاطر متوجه خراشهایی روی شیشه میشدند که در حالت عادی نیز وجود دارد اما معمولا کسی به آنها توجه نمیکند. آن چه در سیاتل اتفاق افتاد همهگیری خراش شیشه نبود بلکه همهگیری خیره شدن به شیشه بود. این توضیح ساده به درد کسی نمیخورد و در نتیجه کار به گزارشهای هیجانانگیز رسانهای کشیده شد که رسانههای بزرگ ابتدا به خورد مردم دادند ولی در ادامه ماجرا، توضیحات سخیفی که واقعیت آنها مخفی نگه داشته شدند کار را به کار غیراخلاقی ارایه اطلاعات غلط به مردم کشاندند.
#صنعت_ویروس_بازی
ترجمه محمد مظفرپور
🌏@bardegi_modern