منظور از «لَيْلَةُ اَلْهَرِيرِ» در #جنگ_صفین چه بود؟
✍پاسخ:
خاتمه ی جنگ صفین نبرد «لیلة الهریر» در شب جمعه یازدهم ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری بود.(۱)
در آن شب سپاه معاویه از شدّت سرما مانند سگ صدا می کردند، چون «هریر» به صدای سگ می گویند.
آن شب چندان جنگیدند كه نیزهها همه درهم شكست و در کمانها تیری نماند، سپس دست به شمشیر بردند و در آن شب جز صدای چكاچک شمشیر كه در دل مردان هول انگیزتر از بانگ رعد و فرو ریختن هراسآور كوهها بود، صدایی به گوش نمیرسید.(۲)
در وصف این شب آمده است که
♦️خورشید تیره و تار شد و گَرد و غبار به رنگ خون، در همه جای فضا آکنده شد و پرچم ها و علم ها در هم شکسته شدند.(۳)
امیرالمؤمنین(ع) ذوالفقار به دست و سوار بر اسبِ رسول اکرم(ص) شمشیر می زد و به هر شمشیری که می زد تکبیر می گفت و آنان را به خاک می افکند.
اصحاب و یاران نیز تا صبح مشغول جنگ بودند به گونه ای که ذوالفقار چند مرتبه خمیده شد و آن بزرگوار با زانوی مبارک آن را راست نمودند.
روز هریر نیز مانند شب، با جنگ و خونریزی همراه بود.
در این جنگ جمعی از لشکر حضرت امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسیدند، که از جمله آنها عمّار یاسر، اویس قرنی، هاشم مرقال، پسر هاشم، خزیمة بن ثابت، صفوان بن حذیفة و عبدالله بن بدیل با برادرش عبدالرّحمن بن بدیل، عبدالله بن حارث برادر مالک اشتر، که از خواصّ امیرالمؤمنین(ع) بودند.
از لشکر معاویه نیز جمع کثیری به درک واصل شدند.(۴)
📚منابع :
۱)أنساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۲۳
۲)تجارب الأمم ابن مسکویه، ج۱، ص۵۳۵
۳)بحار الأنوار مجلسی، ج۸۶، ص۱۱۹
۴)وقعة صفین ابن مزاحم، ص۴۷۵
🆔 برگ هایی زرین از تاریخ
🔉@bargzarinaztarikh
چند نکته در مورد #جنگ_صفین در بیان
✍جنگ امیرالمؤمنین(ع) با معاویه؛ مصداق نهی از منکر:
🎙اشکالی که در جنگ صفین به امیرالمؤمنین(ع) داشتند این بود که شما اساساً برای چه لشکرکشی کردید؟
چون آنها هم مسلمان هستند.
حضرت(ع) در توجیه اقدام خودش، با تمسک به روایتی میفرماید :
این شمشیر من، نهی از منکر است
در اینجا حضرت برای نبرد با طرف مقابل، از کلمه «بَغی» استفاده نمیکند؛ از کلمه «منکر» و «لزوم انکار» استفاده میکند.
✍اقامه نماز جمعه در هر دو اردوگاه:
🎙میدانید که جنگ صفین خیلی طول کشید.
چهل روز درگیری بود، ولی هشت ماه در اردوگاه بودند.
بنابراین جمعه ها نماز جمعه خوانده میشد.
آن طرف، معاویه امام جمعه بود و این طرف علی بن ابیطالب(ع)!
وقتی که راوی میگوید : «سَمِعتُ عليّاً»، یعنی روز جمعه حضرت(ع) نماز جمعه میخواند و در خطبه این مطالب را فرمود.
✍دیدگاه متفاوت یاران حضرت(ع) در جنگ با معاویه:
🎙آن کسانی که با امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین شرکت کردند، آن حضرت(ع) را امام معصوم نمیدانند.
اینها عامه هستند و نسبت به معاویه هنوز دید منفی مطلق ندارند.
برای اینها مسئله است که ما چرا باید با معاویه بجنگیم؟
چون معاویه منصوب خلیفه قبل از علی بن ابی طالب(ع) بود.
اینها کسانی هستند که اولی و دومی را قبول دارند و نسبت به سومی تردید جزئی دارند.
سؤالشان این است که چرا شما با معاویه دست به جنگ زدهاید؟
حضرت(ع) میخواهند شمشیر خودشان را توجیه کنند؛ میفرمایند: علت اینکه من شمشیر کشیدهام، این است که الآن به عدوان عمل میشود.
این عدوان چیست؟ این ظلم و ستم چیست؟
الآن به منکر دعوت میشود.
این منکر چیست که به آن دعوت میشود؟
یکی از این افراد، عبدالرحمن بن ابیلیلای فقیه از فقهای عامه در زمان امیرالمؤمنین(ع) است.
این شخص یکی از قُرّای آنزمان و جزء نیروهای حضرت(ع) بوده است که در صفین حضور پیدا کرد.
چون میدانیم که درصفین ۱۸ هزار نفر از این نمونه با حضرت امیر(ع) بودند که بعداً تبدیل به خوارج شدند.
قرّا به معنای تلاوتگران محض قرآن نبودند؛ بلکه به معنای امروزی، مفسرین قرآن هستند.
کوفه برای اهل سنت، حوزه علمیه آن روز بوده است.
دو نقطه در آن دوران برای تعلیم وجود داشت :
یکی مدینه و دیگری کوفه؛ ولی حوزه کوفه، اقوی از حوزه مدینه بود. عبدالرحمن بن ملجم، اعزامی از کوفه به مصر بود.
در مصر هنگامی که تحت حاکمیت عمروعاص از طرف عثمان بود، با او اختلاف پیدا کرد.
این فرد را عمر اعزام کرده بود و بعدها جزء نیروهایی بود که از مصر آمد تا در جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین(ع) بجنگد.
این مسئله را دقت داشته باشید که قُرّا در جنگ با معاویه مردد بودند.
آنها نسبت به شام نظر منفی نداشتند؛ چون شام منصوب از ناحیه عمر بود و دقت کنید که عبدالرحمانی که اعزامی از جانب عمر به مصر است، راجع به عمر تردید ندارد و به همین دلیل که از ناحیه عمر اعزام شده بود، در مورد معاویه هم تردید نداشت.
وقتی معاویه تقصیر کشته شدن عثمان را به گردن امیرالمؤمنین(ع) انداخت و ادعا کرد که علی(ع) باید در این رابطه محاکمه شود، خیلیها در پذیرش امیرالمؤمنین(ع) تردید کردند.
📚منبع:
برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی استاد طائب
🆔 برگ هایی زرین از تاریخ
🔉@bargzarinaztarikh
📌شخصیت #شَمِربنذي الجوشن
در فضای مجازی مطالبی غیر تحقیقی درباره شَمِربن ذی الجوشن مطرح می گردد که مناسب آمد تا از منابع کهن مطالبی در معرفی چهره او مطرح گردد:
◀️شمِر بنذيالجوشن هیچگاه #شیعه نبوده و مانند همه کسانی که در حکومت اسلامی با امیرمؤمنان #علی(ع) #بیعت کردند، او نیز جزو سپاه امام بود؛ لذا نباید بپنداریم که او ولایت مدار بوده است.
◀️شمر، در #جنگ_صفين جزء لشكريان #علي(ع) بوده است و با تنها هدف مبارزه با بنی امیه در سپاه امام حضور داشت؛
در اين مبارزه اَدْهَم بنمحرز ابتدا ضربه شمشيري به صورت شمر ميزند و او را #زخمي ميكند. شمر نيز به او ضربهاي ميزند ولي ضربهاش کاري نميشود، لذا برميگردد و آب ميخورد و نيزهاي برميدارد و دوباره به ميدان ميرود و با ضربت نيزه، ادهم را بر زمين ميافكند؛
شمر، جزء كساني است كه برضدّ #حُجْر بنعَدِي و به كفر او شهادت دادند.
شمر، عصر روز پنجشنبه نهم #محرّم با فرمان جديد #عبيدالله بن زیاد ملعون و به همراه چهار هزار نفر سرباز به #كربلا رسيد و نزد 3عمربنسعد رفته، نامه ابنزياد را تسليم او كرد؛
◀️طبق گزارش بلاذری(م279ق) و شیخ مفید(م413ق)، امام #حسین(ع) پس از اهانت شمر، وی را پسر زن بُزچران خطاب کرد؛(فَقَالَ لَهُ يَا ابْنَ رَاعِيَةِ الْمِعْزَى: این عبارت از نظر برخی حکایت از نامشروع بودن تولد شمر دارد.)
شمر، به خيمه امام حسين(ع) #حمله كرد و با نيزهاش به خيمه زد و با صداي بلند گفت:
«آتش بياوريد تا اين خيمه را با ساكنانش به #آتش بكشم.»
◀️شمر، به #تیراندازان دستور داد تا بدن امام حسین(ع) را هدف قرار دهند. سپس با فرمان او، همه به سوی امام حمله بردند و کسانی از جمله سِنان بن اَنَس و زُرْعَة بن شریک ضربههای نهایی را بر امام وارد کردند؛
◀️شمر، پس از واقعه #كربلا در جواب شخص که از او پرسید آیا برای حمله به پسر پیامبر پشیمان نیستی، در پاسخ گفت: «موظّف بوديم كه چنين كنيم و اگر فرمان نميبرديم همچون اين حيوانات بوديم.» وی، در توجیه شرکت در قتل امام حسین(ع) میگفت: «از امرای خود فرمان برداری کرده است.»
◀️شمر، بعدها در جريان قيام مختار در جنگ برضدّ مختار شركت كرد و پس از شكست از #مختار، فرار كرد و در حين فرار به دست عبدالرّحمن بنعُبَيْد كشته شد.
📚منقری، وقعة صفين، ص 268؛
📚طبري، تاريخ الأمم و الملوك، ج 5، ص270، ص28، ج6، ص18 و 44 و 52 و 53
📚ابنشهراشوب، مناقب آلابيطالب، ج 4، ص 115.
📚ابنسعد، ترجمة الحسين و مقتله، فصلنامة تراثنا، شماره 10، ص179،
📚شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص96؛
📚بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص187.
👇👇
🌻 @ahlebait110