eitaa logo
«برگ هایی زرین از تاریخ»
202 دنبال‌کننده
402 عکس
494 ویدیو
42 فایل
مطالب و تحلیل هایی در مورد تاریخ اسلام و معاصر و ...بیان خواهدشد. «﷽» 🕌امام علی(ع) خطاب به امام حسن(ع): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ارتباط با ادمین : @saeedahmad75
مشاهده در ایتا
دانلود
📌📌 در تاریخ این گونه را یافت نخواهید کرد❓❓❓ ✍ امیرالمومنین علی (ع) خود را در نزد مردی یافت. او را نزد شُریح قاضی برد، تا اقامه کند. چون شُریح چشمش به مسلمین افتاد از جای خود بلند شد. علی (ع) گفت :سر جایت بنشین و درکنارش حضرت نشست حضرت فرمود: این زره از آن من است نه آن را به او ام و نه به او ام. شُریح به نصرانی گفت: امیرالمؤمنین چه میگوید؟ نصرانی گفت نه، این زره مال من است. و نمی گویم که امیرالمؤمنین دروغ میگوید شُریح رو به علی (ع) کرد و گفت یا امیرالمؤمنین آیا بر ادعای خود و دلیلی داری؟ حضرت فرمود: نه ُشریح به آن نصرانی رأی دادنصرانی اندکی رفت و بازگردید و گفت شهادت میدهم که این گونه قضاوتها ،قضاوت است .امیرالمؤمنین مرا نزد قاضی خود آورده و قاضی به او رأی مـی دهد . شهادت میدهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و شهادت میدهم که محمد بنده و پیامبر اوست. ❇️ یاامیرالمؤمنین به خدا سوگند که این زره ،زره توست. لشکرت حرکت کرد و تو به می رفتی این زره از پشت اُشتر خاکستری تو فرو افتاد. علی (ع) گفت: اکنون که اسلام آوردی این زره از آن تو باد و اسبی نیز به او داد. 📚الغارت،ترجمه آیتی ص۴۷ 🆔 برگ هایی زرین از تاریخ 🔉@bargzarinaztarikh  
تاکتیک های جنگ روانی حضرت امیر در میانه جنگ 🔺 نقل میکند: هنگامى كه امیرالمومنین(ع) در با معاويه رو در رو شد، صدايش را بلند مى‌كرد تا يارانش بشنوند و مى‌فرمود: «به خدا سوگند، و يارانش را خواهم كُشت!». آن‌گاه در آخر سخن، صدايش را آهسته مى‌كرد و مى‌گفت: «إن شاء اللّه!». 🔺من به ايشان گفتم: اى اميرمؤمنان! چرا ابتدا بلند سوگند یاد کردید و سپس آرام «ان شاء اللّه» گفتید؟ 🔺فرمود: ▫️«جنگ، ] است و من نزد مؤمنان، دروغگو نيستم. خواستم تا يارانم را بر دشمن کرده و بشورانم تا نكنند و به نبردِ با آنان، پيدا كنند. پس در آينده، داناترين آنان، از اين سخنْ سود خواهد بُرد. إن شاء اللّه!». (إنَّ الحَربَ خُدعةٌ‌، و أنا عند المؤمنينَ غيرُ كَذوبٍ‌، فأَرَدتُ أن اُحَرِّضَ أصحابي عليهم؛ كَيلا يَفشَلوا، و كَي يَطمَعوا فيهم، فأَفقَهُهُم يَنتَفِعُ بها بعد اليومِ إن شاءاللّه) ▫️بدان! خداوند، هنگامی که (ع) را به سوى فرستاد، فرمود: «پس به آرامى با او سخن بگو تا متذكر گردد و بترسد»، در حالى‌كه خداوند مى‌دانست که فرعون نه متذكر مى‌شود و نه مى‌ترسد؛ اما اين كار، موسى(ع) را بر رفتن بيشتر مى‌كرد. 📚 الکافي، ج۷، ص۴۶۰. 🆔 برگ هایی زرین از تاریخ 🔉@bargzarinaztarikh