فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻🔻🔻#ولی_امر ما اینگونه به مسئله نگاه میکند:
🔹در ایام فاطمیه (سلام الله علیها) به مناسبت ذکر شهادت آن بزرگوار مسائل اختلاف افکن مطرح نشود.
🔹ما نباید به این هدف[اختلاف مذهبی و اعتقادی بین مذاهب] کمک کنیم.
🔹امروز جز اولویتهای اصلی جامعه روحانیت این است نگذارند کاری را که آمریکا و صهیونیست دارند با زحمت انجام میدهند، ما به سهولت برای آنها انجام دهیم.
🔹تاریخ باید با رعایت #موازین، #ادب، #جهات_مهم_مصلحتی مطرح شود.
#فاطمیه (سلام الله علیها)
مولوی #گرگیج
پ.ن:
چه عزیزان گرانقدری که در این قاب بودند اما دیگر حضورشان را نداریم.
حضرات آیات مصباح، شاهرودی، یزدی و حائری (رحمهم الله تعالی)
به یادشان فاتحهای بفرستید.
@barjan
هدایت شده از روزنه
#مدیر_حوزه سخنان موهن #گرگیج را محکوم کرد
حرفهای بیربط این نادان، بازی در زمین دشمن بود
این #صداهایمنحوسشیطانی خاموش خواهد شد.
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹 این #نادانی که حرفهای بی ربطی زد که نه ریشه در تسنن و نه ریشه در شیعه دارد و بازی در میدان دشمنان اسلام است که به ساحت بزرگ ائمه اهلبیت(ع) بخواهد نزدیک شود، این نهایت خامی و نادانی است.
🔹افراد قلیل نادان هم باید بدانند که ایران محب اهلبیت(ع) از همه ادیان و مذاهب و شیعه سرافراز هرگز در برابر این نادانی و بازی در میدان دشمن و شیطان کوتاه نخواهد آمد و این #صداهایمنحوسشیطانی خاموش خواهد شد.
@rozaneebefarda
💢 بخشی از خطبه فدکیه
🔰 خطاب به انصار و در تبیین علت رویگردانی آنها از اهل بیت(علیهم السلام)
🔆 أَلَا قَدْ أَرَی أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ إلَی الْخَفْضِ
🔅 آگاه باشید من چنین می بینم که شما رو به راحتی گذارده اید و #عافیت_طلب شده اید.
🔆 وَ أَبْعَدْتُمْ مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِالْبَسْطِ وَ الْقَبْضِ
🔅 کسی را که از همه برای زعامت و اداره امور مسلمین شایسته تر بود دور ساختید
🔆 قَدْ خَلَوْتُمْ بِالدَّعَةِ
🔅 و به #تن_پروری و #آسایش در گوشه خلوت تن دادید
🔆 وَ نَجَوتُمْ مِنَ الضِّیقِ بِالسِّعَةِ
🔅 و از فشار و تنگنای #مسئولیت ها به وسعت #بی_تفاوتی روی آوردید.
📚ترجمه آیت الله مکارم
#فاطمیه
@siaheha
@barjan
💢 نیمچه عاقلانه
♨️ تک نگاره های بعد او
🔸 دوست و آشنا، همه تبریک میگفتند. چند روزی میشد که روال همین بود. فرقی نمیکرد در کوچه باشیم یا خیابان، دیده شدن مساوی بود با شوخی، تبریک و تقاضای شیرینی.
🔹 دو روز اول خوب بود اما از روز سوم به بعد، همه چیز رنگ تکرار به خود گرفته بود. شوخی های تکراری، تعارفات معمولی و گه گاه خنده های زورکی!
مخصوصا آنها که تبریک شان طمع چند دانه شیرینی خامه ای تر و تازه را طلب میکرد.
🔸 روز پنجم اما فرق میکرد.
وسط های و هوی تبریک هایی که در مسجد جامع به سمتم هجوم می آورد، دستم را گرفت و آرام کشید تا بخزیم به کنجی. تن دادم؛ لااقل به امید رهایی از آنهمه روزمرگی.
آن گوشه ی مسجد که رسیدیم، همانجا که مشرف بود به منبر و محراب، مقابلم ایستاد. لبخندی زد. ازدواجم را تبریک گفت؛ از همان همیشگی ها!
من هم لبخند زدم؛ از همان زورکی ها!
🔹 لحظه ای سکوت و دوباره لبخند؛ لبخندی که مثل لبخندهای همیشگی نبود.
چشم هایم را ریز نگاهی کرد. و با صدایی آرام گفت:
- «تا امروز نمیفهمیدی، از امروز تازه میفهمی چه میگویند»
نگاهش کردم، با دنیایی از ابهام. چشمانش برق میزد. با شعفی وصف ناپذیر از کشفی مهم ادامه داد:
- تا حالا خیال فهم داشتی، فقط خیال. صبر کن. از امروز تازه میفهمی معنای روضه های همیشگی را
🔸 لبخند زدم؛ اما نه از همان زورکی ها!
فقط لبخند زدم بی هیچ کلمه ای بیش.
لبخند زدم تا بغضم مخفی شود. تا داد و بیداد نکنم.
راست میگفت نزدیک فاطمیه بود؛ هر کجا میخواستم بروم، روضه روضه ی مادر بود و غریبی علی.ع.
🔹 خدایا این چه امتحان سختی است از این بنده ی ناچیز؟
فکرش هم دیوانه ام میکند؛
« #علی دیده، همه ی آنچه #فاطمه کشیده را ...»
#فاطمیه
@siaheha
@barjan