607.9K
داریم به مراحل خاصی از #جهاد_تبیین میرسیم
امروز حس درست کردن نهار درست حسابی، روز اول محرم نداشتم
از طرفی دوست داشتم تو خونه اولین زیارت عاشورای دهه رو بخونم و بچهها بشنون.
یه چیزی به ذهنم رسید.
بچهها رو جمع کردم، گفتم بچهها امروز هیئت داریم، هیئت خونگی!
دخترم (کوچیکه) شما شیرکاکائو درست کن برای پذیرایی هیئت
دخترم (بزرگه) شما نهار هیئت رو بپز. من گوجه میشورم با وسایل لازم میذارم برات، املت درست کن برامون.
پسرم گفت من چی؟!
گفتم شما مسئول پذیرایی و سفره. شمام خادم امام حسینی.
خوششون اومد
گفتم حدودی که آماده شدن پذیرایی ها، دور هم میشینیم، زیارت عاشورا میخونیم، آخرش هم پذیرایی هیئت.
گفتن کی مهمونمون باشه؟
گفتم خودمون
و امام زمان
و حضرت زهرا....
هرجا روضه امام حسین علیه السلام باشه، این حضرات میان. چون صاحب عزان...
خلاصه همه مشغول شدن.
کمک دخترا کردم برا پخت و پزها.
یه پارچه مشکی پهن کردیم، دورش نشستیم.
دختر کوچکم گفت من زیارت عاشورا رو پخش میکنم از گوشی.
گفتم گوشی چرا؟ خودمون میخونیم.
اولش رو من شروع کردم. ادامه رو دادم دختر بزرگم بخونه. و دختر کوچکم و پسرم هم باهاش زمزمه کردن.
پسر کوچکتر هم مشغول بازی با کتاب دعا و زمزمه کلمات نامفهوم.
تمام که شد شیرکاکائو گرم رو آوردیم.
دیگه دعای آخر مجلس رو که داشتم میخوندم همراه نداشتم. دختر بزرگم گفت ببخشید مامان با دهن پر نمیتونیم آمین بگیم 🙃
گفتم راحت باشین خودم میگم.
بعدم سفره انداختیم و نهار، مهمان حضرت بودیم با #املت_نذری
@hejrat_kon
#ما_خانوادگی_نوکر_این_خانواده_ایم
#ممنون_لطف_مادر_این_خانواده_ایم
#روایت_عاشقی
#عاشقی_خانوادگی
https://eitaa.com/barnamehaye_farhangi
nohe-kordi-24(musicweek.ir).mp3
3.69M
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
هر شب یک مداحی با یکی از گویش های اقوام ایران اسلامی
✍مداحی شماره👈 یک
با گویش محلی کردی
✍با نوای 👈حاج محمد کرمی
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
https://eitaa.com/joinchat/1604059321C0406b1e800
https://eitaa.com/barnamehaye_farhangi
شهید غلامحسین خزاعی در کلام شهید حاج قاسم سلیمانی:
او عاشقی بود که همه عاشقاش بودند. حسین عاشق اباعبدالله الحسین(ع) بود. برای امام حسین(ع) میسوخت و با تمام وجود اشک میریخت.
https://eitaa.com/barnamehaye_farhangi
پدر حضرت رباب چند دختر داشت که پس از اینکه مسلمان شد خدمت امیرمومنان آمد و گفت که وقتی فضایل شما را برای خانواده ام تعریف کرده ام دخترانم می خواهند کنیزان این خانواده باشند. حضرت رباب هم وقتی برای اولین بار خدمت امام حسین(ع) رسید به پای حضرت افتاد و گفت می خواهم نوکری این خانواده را خداوند نصیبم کند.
امام حسین(ع) نیز پس از ازدواج علاقه عجیبی به جناب رباب داشتند، لذا می فرمودند، خانه ای را دوست دارم که در آن رباب آرامش من است. از حضرت رباب سکینه و حضرت علی اصغر به دنیا آمدند.
حضرت رباب هم علاقه عجیبی به حضرت رقیه داشت و ارتباط خانوادگی بسیار گرمی در میان همسران امام حسین(ع) وجود داشت. این حرفایی که امروز می بینیم مثل درگیری های خواهر شوهر و عروس و یا میان هووها در آن زمان وجود نداشت.
ارتباط حضرت زینب(س) و رباب هم بسیار صمیمی بود. هنگام شهادت علی اصغر وقتی حضرت زینب(س) با دستان خون آلود به خیمه رباب رفتند ایشان با دیدن این صحنه گریه کردند. حضرت زینب(س) فرموند که صبر داشته باشید که خداوند پاداش می دهد و در همان موقع است که جناب رباب آرام می شود.
یا شب یازدهم که جناب رباب به گودی قتلگاه می روند و برای امام حسین(ع) عزاداری می کنند، وقتی حضرت زینب(س) وارد گودی می شوند می فرمایند خواهرم مگر نگفتم دور نشوید. جالب است که ایشان را به عنوان زن داداش یا کلمه دیگری خطاب نمی کنند بلکه عبارت مقتل دقیقا کلمه خواهر است و جالب اینجاست که حضرت رباب در جواب می فرمایند سیدتی و مولاتی زینب(س).
وقتی در احوالات جناب رباب نگاه می کنیم در مقاتل هیچ گونه رجز یا روضه ای قبل از غروب عاشورا دیده نمی شود و این به معنی اطاعت محض از سید الشهداست.
حضرت رباب در کربلا به هیچ عنوان شکوائیه به امام حسین(ع) نمی کنند حتی درباره تشنگی علی اصغر هم از ایشان نقلی نیست. فقط در مقاتل نوشته شده که برای ساکت کردن این طفل شش ماهه او را از این آغوش به آغوش دیگری می بردند. رباب به عنوان همسر و همراه امام حسین(ع) هیچ داغ دیگری نمی گذارد و فقط به دنبال ساکت کردن بچه است. لذا در مقاتل اگر نقلی هم آمده از حضرت زینب(س) است که در پاسخ به امام حسین(ع) که فرمودند چرا بچه را ساکت نمی کنید می گویند که بچه تشنه است و ساکت نمی شود.
امام حسین(ع) می فرماید طفل را بیاورید و به من بدهید. البته این هم حکمتی دارد. امام می خواستند در این شرایط حجت را بر لشکر دشمن تمام کنند و در این حد هم راه نجات را به مردم نشان دهند. لذا اگر امام حسین(ع) در آخرین لحظات هم می فرمایند آب به دلیل ضعف امام نیست بلکه تا آخرین لحظات می خواهند حجت را تمام کنند.
علی اصغر غوغا و قیامتی در لشکر عمر سعد به راه انداخت. لشکر عمر سعد در راه برگشت دچار درگیری شد و 25 نفر کشته شدند. دلیلش هم این بود که عده ای دست به شمشیر بردند و گفتند داغ این طفل را فراموش نمی کنیم. وقتی آقا علی اصغر را روی دست گرفت، برخی شمشیر را غلاف کردند و برخی هم برگشتند. عده ای می گفتند این لشکر حسین(ع) که علمدارش را هم کشتیم چه شده که ولوله ای در لشکر ما انداخته، مگر حسین(ع) لشکر جدیدی آورده است.
وجود علی اصغر، انقلابی در لشکر عمرسعد ایجاد کرد. دو نفر به نام غفاریان یا اسدیان که از بقای خوارج کوفه بودند و در محله محکمه اسکان داشتند. در واقع نسل باقیمانده جنگ نهروان بودند و بغض امیرمومنان را در دل داشتند. روز عاشورا هم آمده بودند تا انتقام از امام حسین(ع) بگیرند. اما وقتی شش ماهه روی دست امام حسین(ع) رفت هر دو شروع کردند گریه کردن و شمشیر کشیدند. از دور به امام حسین(ع) سلام کردند. امام فرمود چرا گریه می کنید. گفتند بر غربت شما با این طفل گریه می کنیم. شروع به جنگیدن کردند آنقدر از لشکر کشتند تا خود نیز کشته شدند.
ماجرای علی اصغر بزرگترین افتخار حضرت رباب است. روز قیامت دو نفر ازا ولیاء مخدرات وارد صحنه محشر می شوند که غوغایی به پا می شود. حضرت خدیجه و فاطمه بنت اسد. این دو مادر بزرگ با دو طفل به محشر می آیند. محسن در دست خدیجه(س) و علی اصغر دردست فاطمه بنت اسد است. می فرمایند این دو به کدامین گناه یکی قبل از ولادت یکی بعد از ولادت کشته شدند.
شما نگاه کنید در روایات مادر شهید چه جایگاهی دارد. حالا این شهید در بین انبیا و الیاء هم منحصر باشد مانند علی اصغر. ببینید مقام مادر این شهید یعنی جناب رباب کجاست. او تنها همسری از انبیا و اولیا و اهل بیت است که فرزند شش ماهه اش را ذبح کردند.
اینجا باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که کلمه ذبح برای چه به کار رفته است. ذبح یعنی سر جانداری را از بدن جدا کنی. دراینجا تیر آنقدر از گلوی این طفل بزرگتر بود که کلمه ذبح استفاده شده است و گرنه خیلی ها در کربلا به گلویشان تیر خورد اما ذبح به کارنرفته است. اما فقط درباره علی اصغر ذبح به کار رفته است.
علی اصغر تنها کسی است که در آغوش امام حسین(ع) سالم بود و بعد در آغوش حضرت شهید شد.
مادر اسماعیل وقتی که پس از آن امتحان الهی دید که زیر گلوی پسرش قرمز شده بیهوش شد. در منابع تاریخی آمده که او پس از مدتی کوتاه از دیدن این صحنه از دنیا رفته است. اما شما ببینید که رباب برای علی خود بی تابی نمی کند و عزاداری او برای سالار شهیدان است.
امام حسین وقتی بدن علی اکبر را برگرداند روی او را پوشانده بود. درباره بدن قاسم و سایر یاران هم اینچنین بود. اما تنها کسی که امام خود او را تشیع جنازه کرد، قبرکند، بر بدنش نماز شکر خواند و او را دفن کرد علی اصغر بود. امام بر بدن علی نماز میت نخواند بلکه نماز شکر بود.
رباب مادر کسی است که دم المظلوم نامیده شده است. علی اصغر نه رجز خواند و نه زرهی داشت و مظلوم کشته شد.
زمانی که دشمن علی اصغر را هدف قرار داد امام حسین(ع) خون او را به محاسن کشید و به آسمان پرتاب کرد. امام باقر می فرماید یک قطره از این خون به زمین نریخت. گواه عادل روز قیامت امام حسین(ع) خون علی اصغر است.
جناب رباب بعد از اربعین در کربلا ماند و پس از یکسال هم به امر حضرت سجاد به مدینه بازگشتند و پس از مدت کمی هم از دنیا رفتند.
سنت پخت حلوا در عزاداریها از جناب رباب است
زمانی که کاروان به کربلا برگشتند جناب رباب فرمودند که دیگر به زیر سایه نمی روم از آن زمانی که بدن مطهر امام حسین(ع) را سه روز زیر آفتاب دیدم. لذا با اجازه امام سجاد و حضرت زینب(س) ایشان با جمعی از کنیزان در کربلا باقی ماندند و بر سر مزار امام حسین(ع) عزاداری می کردند.به سر و سینه می زدند.خاک بر سر و صورت می ریختند و ناله می کردند.
یک وقتی کسی گلاب آورد و حضرت رباب به او گفت: در عروسی که نیستیم گلاب استفاده کنیم ما عزادار حسینیم. لذاست که می گویند بهتر است در مجالس از عطر زیاد استفاده نشود بهتر است.
پس از چند ماه که بر مزار امام حسین(ع) گریه کردند حضرت رباب به یکی از کنیزان فرموده بودند که اشک ما خشک شد آنقدر بر حسین(ع) گریه کردیم تو چطور هنوز برای گریه کردن اشک فراوان داری. کنیز خطاب به جناب رباب گفته بود که طعامی از روغن و آرد و عسل درست می کنم و می خورم که باعث افزونی اشکم برای امام حسین(ع) می شود.
https://eitaa.com/barnamehaye_farhangi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی قربونت برم من😍😍
خدایا لطفا یدونه از اینا🤲🙏
#ما_ملت_امام_حسینیم #محرم
@shookohmadari
🍃🌸معارف شکوه مادری🍃
کانال رشد وتعالی جمعیت 💐
نشر مطالب کانال با ذکر منبع اشکالی ندارد.تشکر
برنامه های مسجدجامع امام علی (علیه السلام)پرند:
پدر حضرت رباب چند دختر داشت که پس از اینکه مسلمان شد خدمت امیرمومنان آمد و گفت که وقتی فضایل شما را برای خانواده ام تعریف کرده ام دخترانم می خواهند کنیزان این خانواده باشند. حضرت رباب هم وقتی برای اولین بار خدمت امام حسین(ع) رسید به پای حضرت افتاد و گفت می خواهم نوکری این خانواده را خداوند نصیبم کند.
امام حسین(ع) نیز پس از ازدواج علاقه عجیبی به جناب رباب داشتند، لذا می فرمودند، خانه ای را دوست دارم که در آن رباب آرامش من است. از حضرت رباب سکینه و حضرت علی اصغر به دنیا آمدند.
حضرت رباب هم علاقه عجیبی به حضرت رقیه داشت و ارتباط خانوادگی بسیار گرمی در میان همسران امام حسین(ع) وجود داشت. این حرفایی که امروز می بینیم مثل درگیری های خواهر شوهر و عروس و یا میان هووها در آن زمان وجود نداشت.
ارتباط حضرت زینب(س) و رباب هم بسیار صمیمی بود. هنگام شهادت علی اصغر وقتی حضرت زینب(س) با دستان خون آلود به خیمه رباب رفتند ایشان با دیدن این صحنه گریه کردند. حضرت زینب(س) فرموند که صبر داشته باشید که خداوند پاداش می دهد و در همان موقع است که جناب رباب آرام می شود.
یا شب یازدهم که جناب رباب به گودی قتلگاه می روند و برای امام حسین(ع) عزاداری می کنند، وقتی حضرت زینب(س) وارد گودی می شوند می فرمایند خواهرم مگر نگفتم دور نشوید. جالب است که ایشان را به عنوان زن داداش یا کلمه دیگری خطاب نمی کنند بلکه عبارت مقتل دقیقا کلمه خواهر است و جالب اینجاست که حضرت رباب در جواب می فرمایند سیدتی و مولاتی زینب(س).
وقتی در احوالات جناب رباب نگاه می کنیم در مقاتل هیچ گونه رجز یا روضه ای قبل از غروب عاشورا دیده نمی شود و این به معنی اطاعت محض از سید الشهداست.
حضرت رباب در کربلا به هیچ عنوان شکوائیه به امام حسین(ع) نمی کنند حتی درباره تشنگی علی اصغر هم از ایشان نقلی نیست. فقط در مقاتل نوشته شده که برای ساکت کردن این طفل شش ماهه او را از این آغوش به آغوش دیگری می بردند. رباب به عنوان همسر و همراه امام حسین(ع) هیچ داغ دیگری نمی گذارد و فقط به دنبال ساکت کردن بچه است. لذا در مقاتل اگر نقلی هم آمده از حضرت زینب(س) است که در پاسخ به امام حسین(ع) که فرمودند چرا بچه را ساکت نمی کنید می گویند که بچه تشنه است و ساکت نمی شود.
امام حسین(ع) می فرماید طفل را بیاورید و به من بدهید. البته این هم حکمتی دارد. امام می خواستند در این شرایط حجت را بر لشکر دشمن تمام کنند و در این حد هم راه نجات را به مردم نشان دهند. لذا اگر امام حسین(ع) در آخرین لحظات هم می فرمایند آب به دلیل ضعف امام نیست بلکه تا آخرین لحظات می خواهند حجت را تمام کنند.
علی اصغر غوغا و قیامتی در لشکر عمر سعد به راه انداخت. لشکر عمر سعد در راه برگشت دچار درگیری شد و 25 نفر کشته شدند. دلیلش هم این بود که عده ای دست به شمشیر بردند و گفتند داغ این طفل را فراموش نمی کنیم. وقتی آقا علی اصغر را روی دست گرفت، برخی شمشیر را غلاف کردند و برخی هم برگشتند. عده ای می گفتند این لشکر حسین(ع) که علمدارش را هم کشتیم چه شده که ولوله ای در لشکر ما انداخته، مگر حسین(ع) لشکر جدیدی آورده است.
وجود علی اصغر، انقلابی در لشکر عمرسعد ایجاد کرد. دو نفر به نام غفاریان یا اسدیان که از بقای خوارج کوفه بودند و در محله محکمه اسکان داشتند. در واقع نسل باقیمانده جنگ نهروان بودند و بغض امیرمومنان را در دل داشتند. روز عاشورا هم آمده بودند تا انتقام از امام حسین(ع) بگیرند. اما وقتی شش ماهه روی دست امام حسین(ع) رفت هر دو شروع کردند گریه کردن و شمشیر کشیدند. از دور به امام حسین(ع) سلام کردند. امام فرمود چرا گریه می کنید. گفتند بر غربت شما با این طفل گریه می کنیم. شروع به جنگیدن کردند آنقدر از لشکر کشتند تا خود نیز کشته شدند.
ماجرای علی اصغر بزرگترین افتخار حضرت رباب است. روز قیامت دو نفر ازا ولیاء مخدرات وارد صحنه محشر می شوند که غوغایی به پا می شود. حضرت خدیجه و فاطمه بنت اسد. این دو مادر بزرگ با دو طفل به محشر می آیند. محسن در دست خدیجه(س) و علی اصغر دردست فاطمه بنت اسد است. می فرمایند این دو به کدامین گناه یکی قبل از ولادت یکی بعد از ولادت کشته شدند.
شما نگاه کنید در روایات مادر شهید چه جایگاهی دارد. حالا این شهید در بین انبیا و الیاء هم منحصر باشد مانند علی اصغر. ببینید مقام مادر این شهید یعنی جناب رباب کجاست. او تنها همسری از انبیا و اولیا و اهل بیت است که فرزند شش ماهه اش را ذبح کردند.
اینجا باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که کلمه ذبح برای چه به کار رفته است. ذبح یعنی سر جانداری را از بدن جدا کنی. دراینجا تیر آنقدر از گلوی این طفل بزرگتر بود که کلمه ذبح استفاده شده است و گرنه خیلی ها در کربلا به گلویشان تیر خورد اما ذبح به کارنرفته است. اما فقط درباره علی اصغر ذبح به کار رفته است.
علی اصغر تنها کسی است که در آغوش امام حسین(ع) سالم بود و بعد در آغوش حضرت شهید شد.
مادر اسماعیل وقتی که پس از آن امتحان الهی دید که زیر گلوی پسرش قرمز شده بیهوش شد. در منابع تاریخی آمده که او پس از مدتی کوتاه از دیدن این صحنه از دنیا رفته است. اما شما ببینید که رباب برای علی خود بی تابی نمی کند و عزاداری او برای سالار شهیدان است.
امام حسین وقتی بدن علی اکبر را برگرداند روی او را پوشانده بود. درباره بدن قاسم و سایر یاران هم اینچنین بود. اما تنها کسی که امام خود او را تشیع جنازه کرد، قبرکند، بر بدنش نماز شکر خواند و او را دفن کرد علی اصغر بود. امام بر بدن علی نماز میت نخواند بلکه نماز شکر بود.
رباب مادر کسی است که دم المظلوم نامیده شده است. علی اصغر نه رجز خواند و نه زرهی داشت و مظلوم کشته شد.
زمانی که دشمن علی اصغر را هدف قرار داد امام حسین(ع) خون او را به محاسن کشید و به آسمان پرتاب کرد. امام باقر می فرماید یک قطره از این خون به زمین نریخت. گواه عادل روز قیامت امام حسین(ع) خون علی اصغر است.
جناب رباب بعد از اربعین در کربلا ماند و پس از یکسال هم به امر حضرت سجاد به مدینه بازگشتند و پس از مدت کمی هم از دنیا رفتند.
سنت پخت حلوا در عزاداریها از جناب رباب است
زمانی که کاروان به کربلا برگشتند جناب رباب فرمودند که دیگر به زیر سایه نمی روم از آن زمانی که بدن مطهر امام حسین(ع) را سه روز زیر آفتاب دیدم. لذا با اجازه امام سجاد و حضرت زینب(س) ایشان با جمعی از کنیزان در کربلا باقی ماندند و بر سر مزار امام حسین(ع) عزاداری می کردند.به سر و سینه می زدند.خاک بر سر و صورت می ریختند و ناله می کردند.
یک وقتی کسی گلاب آورد و حضرت رباب به او گفت: در عروسی که نیستیم گلاب استفاده کنیم ما عزادار حسینیم. لذاست که می گویند بهتر است در مجالس از عطر زیاد استفاده نشود بهتر است.
پس از چند ماه که بر مزار امام حسین(ع) گریه کردند حضرت رباب به یکی از کنیزان فرموده بودند که اشک ما خشک شد آنقدر بر حسین(ع) گریه کردیم تو چطور هنوز برای گریه کردن اشک فراوان داری. کنیز خطاب به جناب رباب گفته بود که طعامی از روغن و آرد و عسل درست می کنم و می خورم که باعث افزونی اشکم برای امام حسین(ع) می شود.
سـ🌼ـلام
ایام سوگواری
امام حسین(ع) تسلیت🏴
🗓 امروز پنجشنبه
☀️ ٢٩ تیر ١۴٠٢ ه. ش
🌙 ٢ محرم ١۴۴۵ ه.ق
🌲 ٢٠ جولای ٢٠٢٣ ميلادی
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
@barnamehaye_farhangi
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
🌷بر نام حسین و کربلایش
🌼صلوات
🌷بر نام ابوالفضل و وفایش
🌼صلوات
🌷بر اهل حرم به حق زهرا
🌼صلوات
🌷بر جمله یاوران مولا صلوات
🌼اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
@barnamehaye_farhangi
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
روزمان را با #قرآن آغاز کنیم
❎✳️🔰با حسین بن علی در کربلا
سوره 57. حدید آيه 25
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ
همانا ما پیامبرانمان را با معجزات و دلایل آشكار فرستادیم و همراه آنان كتاب (آسمانى) و وسیله سنجش فرو فرستادیم تا مردم به دادگرى برخیزند
امام خامنه ای در دیدار جمعی از روحانیون ۱۳۶۸/۰۵/۱۱
حرکت امام حسین(ع) برای اقامهی حق و عدل بود: «انّما خرجت لطلبالاصلاح فی امّة جدّی ارید ان امر بالمعروف وانهی عنالمنکر ...». در زیارت اربعین که یکی از بهترین زیارات است، میخوانیم: «و منحالنّصح و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک منالجهالة و حیرةالضّلاله». آن حضرت در بین راه، حدیث معروفی را که از پیامبر(ص) نقل کردهاند، بیان میفرمایند: «ایها النّاس انّ رسولاللَّه صلّیاللَّه علیه و اله و سلّم قال: من رأی سلطانا جائرا مستحلّا لحرماللَّه ناکثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه صلّیاللَّه علیه و اله و سلم یعمل فی عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقّا علیاللَّه ان یدخله مدخله»
تمام آثار و گفتار آن بزرگوار و نیز گفتاری که دربارهی آن بزرگوار از معصومین رسیده است، این مطلب را روشن میکند که غرض، اقامهی حق و عدل و دین خدا و ایجاد حاکمیت شریعت و برهم زدن بنیان ظلم و جور و طغیان بوده است. غرض، ادامهی راه پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران بوده است که: «یا وارث ادم صفوة اللَّه یا وارث نوح نبیّاللَّه ...» و معلوم است که پیامبران هم برای چه آمدند: «لیقومالنّاس بالقسط». اقامهی قسط و حق و ایجاد حکومت و نظام اسلامی.
آنچه که نهضت ما را جهت میداد و امروز هم باید بدهد، دقیقاً همان چیزی است که حسینبن علی(علیهالسّلام) در راه آن قیام کرد.
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
@barnamehaye_farhangi
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
#نهج_البلاغه
▫️وَحِفْظُ مَا فِي يَدَيْکَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ طَلَبِ مَا فِي يَدَيْ غَيْرِکَ
🟠و حفظ آنچه در دست دارى، نزد من محبوب تر از درخواست چيزى است که در دست ديگرى است
✍اشاره به اينکه بسيارند کسانى که بر اثر اسراف و تبذير اموال خود را از دست مى دهند و نيازمند به ديگران مى شوند و عزت و حيثيت خود را بر سر آن مى نهند. هر گاه انسان، اعتدال و اقتصاد را در زندگى از دست ندهد نيازمند به ديگران نخواهد شد، بنابراين توصيه مزبور هرگز به معناى دعوت به بخل نيست بلکه به معناى دعوت به ميانه روى و اعتدال و ترک اسراف و تبذير است.
📘#نامه_31
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
@barnamehaye_farhangi
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
دعای عهد.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
سرعت مناسب برای قرائت روزانه
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
@barnamehaye_farhangi
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•