هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5852717926708153036.mp3
35.86M
🔊 گفتوگو با استاد #رائفی_پور با موضوعِ پیدا و پنهان جنگ اوکراین و روسیه
🗓 ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۰
🎧 کیفیت 48kbps
🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃
http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت پنجاه و نهم🎬: کاروان زائران مدینه النبی ، به همراه پیامبر صلی الله علیه وال
شاهزاده ای در خدمت
قسمت شصت🎬:
پیامبر صلی الله علیه وآله بار دیگر نگاهش را بین جمعیت چرخاند و روی علی علیه السلام متمرکز شد و همانطور که لبخندی کل صورت مبارکش را پوشانیده بود ، علی را به سمت خود خواند
علی علیه السلام در کنار او قرار گرفت و پیامبر همانطور که دست علی را در دست می گرفت شروع به تلاوت آیه ای کرد که هم اینک خداوند از جانب پروردگار برای او آورده بود:« ای رسول آنچه را که از سوی خداوند به تو نازل شده است به مردم برسان، که اگر چنین نکنی رسالت خدا را انجام نداده ای و خداوند تو را از آسیب مردم حفظ می نماید و گروه کافران را هدایت نمی کند مائده۶۷»
پیامبر آیه را تلاوت کرد و در این هنگام ولوله ای در جمع افتاد: این چه امری ست که دین خدا و رسالت پیامبرش را کامل می کند ؟ این چه عملی ست که بدون آن رسالت رسول الله ناقص است و بی فایده؟ خداوند پیامبرش را از کدام خطر آگاه کرده و همه ٔ اینها چه ربطی به علی دارد که پیامبر قبل از تلاوت آیه ، او را نزد خود خواند؟
باران سؤالات مردم لحظه به لحظه بیشتر و رگباری تر می شد و همهمه ای عجیب تمام جمع را فرا گرفته بود.
فضه از گوشه ای در سرزمینی که خم می نامیدندش، شاهد این موضوع بود ، حالا می فهمید واقعا امری مهم در پیش است که چنین آیه ای نازل شده و خدا را شکر که مبین آیات ، رسول خدا در جمع حضور داشت و اینک پرده از راز و رمز این آیه بر میداشت ، اما فضه خوب می دانست که این آیه هر چه هست بازهم مدحی از ابوتراب را در خود نهفته دارد باید میبود و سخنان پیامبر را گوش می کرد تا بفهمد آن مدح چیست و چگونه است..
هیاهوی مردم به اوج رسیده بود که ناگهان دست پیامبر بالا رفت و با پایین آمدن دست مبارک او ،سرو صدا هم خوابید...
پیامبر نفسش را محکم بیرون داد و فرمود : من نگران دسیسه و توطئه جمعی از مردم بودم که خداوند با نزول این آیه حرف آخر را زد و سپس دست مبارکش را دور شانهٔ علی حلقه نمود او را به خود نزدیک کرد و ادامه داد: خداوند مرا مأمور کرد تا وصی و جانشین بعد از خودم را به شما معرفی کنم تا پس از من دین خدا از راه خودش منحرف نشود و توطئه های مغرضان از بین برود، آهای مسلمین ، آی حاجیان حرم امن پروردگار بدانید و آگاه باشید که پس از من علی ، مولا و سرپرست مومنان خواهد بود.
تا این حرف از دهان مبارک پیامبر خارج شد ، ناگاه مردی از بین جمعیت بلند شد و گفت : پس چه بهتر که این آیه را اینچنین بخوانیم « ای رسول! آنچه که از جانب خداوند بر تو نازل شده است که علی مولا و سرپرست مؤمنان است به دیگران ابلاغ کن که اگر این کار را نکنی رسالت خداوند را به انجام نرسانده ای و خداوند تو را از آسیب مردم حفظ می کند»
با این حرف مرد عرب ، لبخند پیامبر پر رنگ تر شد و فرمود : تبارک الله...به راستی که حرفت عین کلام حق است و اینچنین بود که یاران پیامبر این آیه را به این صورت تلاوت می کردند.
فضه از شنیدن سخنان و تفسیر پیامبر غرق شوق و لذت و سرشار از هیجان شده بود و ناگاه مانند عاشقی که به مراد دلش رسیده سر بر آستان پروردگارش سجده شکر نمود و اما نمی دانست که این نزول اشعار عشق خداوند در مدح مولایش علی هنوز ادامه دارد....
هنوز در سجده شکر بود که دید تلی از جهاز شتران آماده شده ،انگار پیغامی دیگر از جانب خدا رسیده بود..
ادامه دارد..
به قلم :ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
11.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ از کجا معلوم که آيه ابلاغ مربوط به ولايت آقا اميرالمومنين عليه السلام است ؟ توضيحات بسيار زيبای استاد رستم نژاد
🌺 کانال کتاب الله وعترتی در ایتا - تصویری👇
https://eitaa.com/ketaballahvaetrate
🌺 کانال کتاب الله وعترتی در ایتا - صوتی👇
https://eitaa.com/ketaballahvaetrate2
👈 ارتباط با ما : 👇👇
@MH1361R
آدرس کانال های ما در شبکه های اجتماعی 👇
https://yek.link/velayat313
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت🎬: پیامبر صلی الله علیه وآله بار دیگر نگاهش را بین جمعیت چرخاند و روی عل
شاهزاده ای در خدمت
قسمت شصت و یکم🎬:
فضه که سرشار از شوق بود، سر از سجدهٔ شکر برداشت و متوجه شد ، جنب و جوشی عجیب در بین است و دانست که این پیام های عاشقانهٔ خداوند ادامه دارد.
عده ای زیر چند درخت را در غدیر خم جارو می کردند و عده ای دیگر در تدارک منبری بودند که از جهاز شتران بنا کنند.
زیر درختان تمیز شد ، پیامبر صلی الله علیه واله در آنجا قرار گرفت و علی علیه السلام هم همواره دست در دست او همراهش بود ، گویی پیامبر از علی اش دل نمی کند و علی هم خود را پاره ای از وجود پیامبر می دانست و براستی که خداوند چه زیبا در قرآنش علی را نفس و جان پیامبر معرفی نمود.
رسول الله زیر درختی نشست و علی در کنارش و اصحاب گرداگرد آنان حلقه زدند، پیامبر چندین قاصد به اطراف فرستاد .
آنها مأموریت داشتند که حاجیان جلو افتاده را به غدیر برگردانند و حاجیانی که به غدیر خم نرسیده اند را شتابان به آنجا فراخوانند ، شور و شعفی که در حرکات پیامبر مشهود بود ، خبر از واقعه ای بزرگ می داد و فضه شک نداشت که محور این واقعهٔ بزرگ کسی جز مولایش علی نخواهد بود.
قاصدان که روانه شدند، پیامبر با خیالی آسوده به جمعیت اطرافش نگریست و فرمود:« گويا مرا فرا خوانده اند و من اجابت كرده ام و سفری طولانی در پیش دارم همانا من بين شما دو شي ء گرانبها بر جاي گذاشته ام كه يكي از آنها از ديگري بزرگتر است، كتاب خداي تعالي و عترت من ، پس بنگريد كه بعد از من با آن دو چگونه رفتار مي كنيد، كتاب خدا و عترت من از هم جدا نمي شوند تا در كنار حوض (كوثر) نزد من حاضر شوند. سپس گفت: همانا خداي عز و جل مولاي من است و من مولاي همه مؤمنان ، آنگاه دست علي را گرفت و فرمود: هر كه را من مولاي اويم پس علي هم ولي و سرور اوست. خدايا دوست بدار هر كه او را دوست دارد و دشمن بدار هر كه با او دشمني كند. »
فضه از شنیدن کلام پیامبر اشک به چشم آورد و در خاطرش زنده شد که پیامبر این حدیث را نیز در عرفه بین حاجیان خانه خدا هم بیان نموده بود ، یعنی اینقدر مهم بوده که می بایست تکرار در تکرار شود تا به عمق جان مسلمین بنشیند و آن را هرگز فراموش نکنند.
فضه نگاهی به مولایش علی و پیامبر که چون یک روح در دو جسم بودند انداخت و زیر لب تکرار کرد : براستی که امانت های محمد صلی الله و علیه واله در بین مردم ، قرآن است و عترتش ، قرآن است و اهل بیتش و راه و سنتی که اهل بیت علیهم السلام به امت نشان می دهند ...آنگاه آهی کشید و ادامه داد: کاش مردم این سخنان را در خاطر بسپارند و به دیگران هم برسانند ، تا دین حق و اسلام ناب محمدی از گزند توطئه و انحراف در امان بماند....
ادامه دارد
🖍به قلم :ط_حسینی
@bartaren
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺