رمان امینه
قصهٔ غصهٔ مردمی که غنی ترین منابع طبیعی را دارند و از داشتن آن محرومند ، داستان زندگی شیعیان مظلومی که در سرزمین اسلام ، سرزمین وحی ، سرزمین پیامبرصلی الله علیه واله به دنیا آمدند و زندگی می کنند اما مظلومیت از سراسر زندگی آنان می بارد و باید با تقیّه زندگی کنند و اعتقادات پاکشان را که همان مرام و مسلک اهل بیت علیها سلام است پرده پوشی نمایند تا از مجازات دولت وهابی و سعودی کشورشان در امان بمانند..
رمان امینه ، علاوه بر به رخ کشیدن مظلومیت شیعیان عربستان ، پرده از رازهای مگو و خوشگذرانی های شاهزاده های سعودی بر می دارد.
این رمان، مستند و برگرفته از واقعیت های موجود در جامعهٔ عربستان و خباثت آل سعود است.
داستان زندگی دخترکی زیبا که در دام هوس شاهزاده های سعودی گرفتار می شود و شاهزاده ای پیر او را می رباید تا به خواسته های سیری ناپذیر نفسش برسد و امینه این دخترک پاک و معصوم در طول داستان با واقعیت هایی روبه رو می شود که برایش تازگی دارد و رازهای مگوی مادر شهیده اش ، کم کم برایش رو می شود.
این داستان ساختهٔ ذهن نویسنده است اما برای هر کلمه کلمه اش ، واقعیتی در جامعهٔ عربستان وجود دارد و تمام رخدادهایش برگرفته از واقعیات و خاطراتِ مستنداست.
پس با خواندن این رمان زیبا ، واقعیت حاکم بر جامعهٔ عربستان را درک خواهید نمود .
با ما همراه باشید و با معرفی این اثر به دیگران ، پرده از حقایق وهابی های تکفیری بردارید و در این راه روشنگری نمایید
❌برای تهیه کتاب بسیار جذاب امینه با شماره :
09922120544
در شبکه های اجتماعی تماس حاصل فرمایید.
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت صد و هفدهم🎬: با ورود مولا علی علیه السلام جمعیت حاضر به وجد آمدند چون همگان
شاهزاده ای در خدمت
قسمت صد و هیجدهم🎬:
روزگار همچون اسبی سرکش به پیش می تاخت ، خبری در مدینه گوش به گوش و دهان به دهان می رسید.
خبر به فضه هم رسید و او شنید که خلیفه خودخوانده در بستر بیماری افتاده وگویا بعد از سالها زندگی و نزدیک دو سال تکیه زدن بر مسند خلافت که مطمئنا غصبی بود ، می خواهد دل از این دنیا بکند ...
فضه با خود می اندیشید که این دنیا چه زود گذر است و به اندازه چشم بهم زدنی می آید و بی خبر می رود و وقتی به خود می آییم که در بستر مرگ هستیم و با عزرائیل دست و پنجه نرم می کنیم و آیا این دنیای زود گذر ارزش آن را دارد که بنده ای، دل به چهار روز حکمرانی خوش کند و رد حرف و حکم خدا نماید و مقامی را که از آن او نیست غصب کند و ملتی را از مسیر درست منحرف نماید و دین خدا را به بی راهه بکشاند؟!
فضه آهی کشید و خیره به رد رفتن فرزندش ثعلبه بود که روی حیاط مشغول جست و خیز بود.
در این هنگام درب خانه به شدت باز شد و ابو ثعلبه هراسان داخل شد.
فضه متوجه شد که اتفاقی افتاده ، از جای برخواست و به استقبال همسرش رفت و مانند همیشه با آیات قران از او پرسید چه شده ؟
ثعلبه با دستار سرش عرق پیشانی اش را گرفت و بر تکه سنگی که روی حیاط قرار داشت نشست و گفت : انسان در کار این بشر دو پا می ماند ، یادت هست زمانی که می خواستند خلافت را که حق مسلم مولا علی علیه السلام بود از او غصب کنند به چه ریسمان پوسیده ای دست انداختند؟!
فضه سری تکان داد و آهی کشید و گفت : وأمرهم شوری بینهم...
ثعلبه سری تکان داد و گفت : آری آن زمان به بهانه تصمیم شورا حق ولیّ خدا را غصب نمودند ، حال اینک گمانم همه چی فراموششان شده و ابوبکر گویا از یاد برده که خود چگونه بر مسند نشست و حالا آنقدر گستاخ شده که در پایان عمر ، بی توجه به امر خدا و رسول و حتی همان شورایی که خودشان تعیین کردند افاضات می دهد....
ادامه دارد...
📝ط-حسینی
@bartaren
💦🌨💦🌨💦🌨💦
رمان امینه
قصهٔ غصهٔ مردمی که غنی ترین منابع طبیعی را دارند و از داشتن آن محرومند ، داستان زندگی شیعیان مظلومی که در سرزمین اسلام ، سرزمین وحی ، سرزمین پیامبرصلی الله علیه واله به دنیا آمدند و زندگی می کنند اما مظلومیت از سراسر زندگی آنان می بارد و باید با تقیّه زندگی کنند و اعتقادات پاکشان را که همان مرام و مسلک اهل بیت علیها سلام است پرده پوشی نمایند تا از مجازات دولت وهابی و سعودی کشورشان در امان بمانند..
رمان امینه ، علاوه بر به رخ کشیدن مظلومیت شیعیان عربستان ، پرده از رازهای مگو و خوشگذرانی های شاهزاده های سعودی بر می دارد.
این رمان، مستند و برگرفته از واقعیت های موجود در جامعهٔ عربستان و خباثت آل سعود است.
داستان زندگی دخترکی زیبا که در دام هوس شاهزاده های سعودی گرفتار می شود و شاهزاده ای پیر او را می رباید تا به خواسته های سیری ناپذیر نفسش برسد و امینه این دخترک پاک و معصوم در طول داستان با واقعیت هایی روبه رو می شود که برایش تازگی دارد و رازهای مگوی مادر شهیده اش ، کم کم برایش رو می شود.
این داستان ساختهٔ ذهن نویسنده است اما برای هر کلمه کلمه اش ، واقعیتی در جامعهٔ عربستان وجود دارد و تمام رخدادهایش برگرفته از واقعیات و خاطراتِ مستنداست.
پس با خواندن این رمان زیبا ، واقعیت حاکم بر جامعهٔ عربستان را درک خواهید نمود .
با ما همراه باشید و با معرفی این اثر به دیگران ، پرده از حقایق وهابی های تکفیری بردارید و در این راه روشنگری نمایید
❌برای تهیه کتاب بسیار جذاب امینه با شماره :
09922120544
در شبکه های اجتماعی تماس حاصل فرمایید.
سلام بر مولای غریبان...
سلام بر آقای مظلومان...
سلام بر هشتمین گنج شیعیان...
وسلام و درود بر آخرین نوادهٔ آل طه...
در این ایام جشن و ولادت آفتاب و مهتاب و دوران کرامت و سخاوت و ولادت نورهای الهی که هرگز خاموش نخواهند شد ، دردی به دل شیعیانش رسیده که همرنگ با درد شیعیان دوران مولایمان علی علیه السلام است...
دردی که آل ابوسفیان بر دلهایشان نهاد و سب و لعن مولای متقیان را بر منابر شیطان رواج داد...
اینک نیز دجالها این رویه را ادامه می دهند و اینبار نوادهٔ مولا علی و امام هشتمین ما را نشانه رفته اند....و چه باک ما را؟!
ما که با این مظلومیت و اهانت ها خو گرفته ایم و این قبیل حرکات نشانهٔ حقانیت ماست چرا که وقتی شیطان و ایادی شیطان در مضیقه قرار می گیرند برای خودنمایی ، معاویه های دوران میشوند و دست به توهین می زنند و این سنت خداست که نور خدا خاموش نمی شود و دم به دم و لحظه به لحظه پرنو تر و درخشان تر از قبل به عالم و آدم ارازنی می شود.
و وای به حال این فریب خوردگان شیطان که بی شک با در افتادن با آل علی علیه السلام و انوار الهی و حجت های خداوند ، خود را خسرالدنیا و الاخرة می نمایند...
اما من و تو و ما در این لحظه ، به همین بهانه ، دوباره و دوباره با مولای غریبمان، غریب الغربا...معین الضعفا...امام رضا علیه السلام و نواده اش مهدی زهرا سلام الله علیها ، تجدید عهد می نماییم و ابراز می داریم تا خون در بدن داریم ،حلقهٔ ارادت این خاندان را به گوش مینماییم و جان می دهیم برای حجت های خداوند در روی زمین و این از بزرگترین افتخارات ما خواهد بود.
#دلگویه:ط_حسینی
@bartaren