🌺🌺🌺🌺🌺
🌳چرا امام #حسین(علیه السلام) شهر کوفه رو انتخاب کرد؟👇
🍁امام حسین(ع) با توجه به کثرت نامه های ارسال شده در روز ۸ ذی الحجه مکه را به مقصد کوفه ترک کرد.
اما دلیل اینکه چرا امام حسین(ع) تصمیم خود را، از رفتن به کوفه تغییر نداد؛ این است که؛ زیرا اگر امام(ع) میخواست برگردد، تکلیفش را انجام نداده بود و زیر سؤال میرفت که شما عامل ادامهی حکومت یزید هستید. میگفتند شما علیرغم دعوت عمومی کوفیون، نیامدی و به حرف چند نفر که گفتند اوضاع عمومی کوفه به هم ریخته، منصرف شدید، در حالی که ما نامهها نوشته بودیم. حال آنکه با حرکت امام حسین(ع) آنها در تاریخ رسوا شدند و ننگ و عار برایشان ماند.
و از طرفی در آن زمان کوفه تنها شهری بود که تا این حد، رغبت خود را از حضور امام حسین(ع)، در بین آنها ،به عنوان رهبر ،نشان می دادند. واین فرصتی برای تشکیل حکومت اسلامی بود.
کوفیان به امام (ع) نامه نوشتند، وحمایت وآمادگی خود را، همه جانبه، از پسر رسول خدا(ص) اعلام کردند.
به نقل سید بن طاووس تعداد نامه ها به ۱۲ هزار می رسید ،که پای هر کدام از آنها، صدها نفر مهر یا امضاء کرده بودند.
البته امام (ع)به نامهها بسنده نکردند و این در حالی بود که حتی امضای شیعیان برجستهای مانند؛ سلیمان بن صرد یا حبیب بن مظاهر و.. پای نامهها بود. حتی در یک روز بیش از ۶۰۰ نامه به امام(ع) رسید، اما امام اکتفا نکردند و مسلم بن عقیل را در ۱۵ رمضان، به کوفه فرستادند، تا به امام گزارش کند، که اگر کوفیان همانگونه هستند که در نامههایشان نوشتهاند، امام حسین(ع) راهی کوفه شود.
امام حسين(ع) در طي نامه هايي که به مردم بصره و کوفه می فرستاد، سزاوارترين مردم براي خلافت و امامت را، اهل بيت(ع) معرفی می کرد.
مورخین در مورد علل خروج امام(ع) ازمکه در کنار دعوت کوفیان نوشته اند :
1⃣احتمال خطر جانى برای امام حسین(علیه السلام):👇
از برخى عبارات امام(ع) که در مقابل دیدگاه شخصیتهاى مختلفى که با بیرون رفتن حضرت(ع) از مکّه و حرکت به سوى کوفه مخالف بودند، ابراز شده بر مى آید که امام(ع) ماندن بیش تر در مکّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مى دانست؛ چنان که در جواب ابن عباس مى فرماید :
«کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنى تر از کشته شدن در مکّه است»
وقتی یزید از بیعت با امام حسین(ع) ناامید شد، و وقتی شنید که حضرت(ع)، شبانه از مدینه به مکه رفته است، دستور تشکیل یک تیم ترور را داد، و سلاح های فراوان، برای ترورحضرت(ع) به مکه فرستاد، تا حضرت(ع) را در مکه از بین ببرد.
و این زمانی بود که اولین دعوتنامه ها، از سوی کوفیان، برای حضرت(ع) ،مبنی بر برعهده گرفتن رهبری شیعیان کوفه و نقل مکان به آن دیار، فرستاده می شد.
ونیز به عبداللَّه بن زبیر فرمود :
«به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکّه کشته شوم، براى من دوست داشتنى تر است، تا آن که به اندازه ی یک وجب در داخل مکّه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر به لانه اى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آن چه را از من مى خواهند، به دست آورند»
نیز به برادرش محمد حنفیه، به صراحت از قصد ترور یزید در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به میان آورد.
بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از این مطلب به میان آمده که یزید، عده اى را همراه با سلاحهاى فراوان براى ترور امام در مکّه فرستاد.
خود امام(ع) در جواب «ابوهره ازدی» فرمود :
🔷《اِنَّ بَنِی اُمَیةَ اَخَذُوا مَالِی فَصَبَرْتُ وَ شَتَمُوا عِرْضِی فَصَبرْتُ وَ طَلَبُوا دَمِی فَهَرَبْتُ!》
بني اميه مالم را گرفتند صبر کردم، به آبرويم لطمه زدند صبر کردم، و خواستند خونم را بريزند پس گريختم.
2⃣شکسته نشدن حرمت حَرَم :👇
در ادامه برخى از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوى امام حسین(ع) وجود داشت که نمى خواهد حرمت حرم امن الهى، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموى باشد.
آن حضرت(ع) این مطلب را در برخورد با عبدالله ن زبیر و به گونه تعریض آمیز نسبت به او که بعدها در مکّه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست به صراحت بیان مى دارد.
ایشان در جواب ابن زبیر مى فرماید :
پدرم علی بن ابی طالب(ع) براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله آن حرمت شهر شکسته مى شود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم.
منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۶۸
۲)الکافی کلینی، ج۴، ص۵۳۶
۳)اللهوف ابن طاووس، صص۹۷-۲۹
۴)وقعه الطف غروی ،ص۱۵۲
۵)الکامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۴۶
#امام_حسین_علیه_السلام
#هشتم_ذی_الحجه
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat