eitaa logo
بصائر
315 دنبال‌کننده
40.1هزار عکس
10.7هزار ویدیو
14 فایل
کانالی متفاوت جهت روشنگری
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 فرض کنید رهبری نیامده بود‼️ ✅خیال کنید صبح یکشنبه رهبری سخنرانی نداشت؛ چه اتفاقی می افتد؟ اگر یک شنبه صبح نبود، امروز چه خبر بود؟ دولت چه سرنوشتی داشت؟ برخی انقلابی ها چه عاقبتی پیدا می کردند؟ دقیقا همین سه محور را ارزیابی کنید. "امنیت" و "دولت" و "برخی اصولگراها و انقلابی ها". ✅ امروز کشور...❗️ اگر سخنرانی رهبرانقلاب نبود، مجلس وارد طرح سه فوریتی می شد. تردید حاکمیت در اجرای تصمیم، در بدنه جامعه تقویت می شد. تقابل نماینده ها با رئیس مجلس و تقابل مجلس با سران قوا تبدیل به نقار و به جامعه کشیده می شد. کف خیابان بلافاصله پیام تذبذب را دریافت می کرد و پرشورتر روند اعتراض را پی می گرفت. از طرفی ضدانقلاب مسلح و بابرنامه، نقش آفرین در صحنه بود. از ساعت اول آتش می ریخت. در روز نخست، به اندازه 6 روز اعتراضات سال 96 خراب کاری و خسارت داشتیم. ابعاد تداوم این دشمنی های سازمان یافته را حدس بزنید. ✅ و حساب دولت...❗️ بالاترین سطح تصمیم گیری که با حکم حکومتی تشکیل شده بود به غایت تضعیف می شد. مجلس مقابل قانون قرار می گرفت. اگر هم مصوبه متوقف نمی شد به جهت جلب اعتماد به پائین ترین سطح تنزل می کرد و چه بسا طرح متوقف می شد. آنگاه دولت چه سرنوشتی پیدا می کرد؟ دولت نامحبوب، دو سال پایانی را باید در متزلزل ترین شرایط طی می کرد. حتا سیاست های درست دولت نیز به اجرا نمی رسید. هیچ اعتمادی برای اجرای تصمیمات دولت در جامعه وجود نداشت. سرمایه اجتماعی متلاشی میشد و دولت اعتماد به نفسش را از دست می داد. انشاالله دقت دارید که سقوط اجتماعی دولت متوقف به رئیس جمهور و کابینه و غیره نبود و اقتصاد را به خاک می نشاند و جامعه را با بیشترین آسیب مواجه می کرد. ✅ و اما انقلابی ها...❗️ امنیت و دولت به کنار، ورود شجاعانه و جوانمردانه رهبرانقلاب دست برخی اصولگراها و انقلابیون را هم گرفت. رهبری کم کاری "ساکتین بنزین" را جبران کرد. کسانی که نقش مرجعیت خود را ایفا نکردند. یا سکوت کردند یا بدتر دمیدند. کسانی که نتوانستند بین "ساختارهای مردمی" و "اعتراض های مردمی" جمعبندی معرفتی داشته باشند. کسانی که نتوانستند بین "اصل طرح" و "نحوه اجرا" تفکیک کنند. برخی انقلابیون به آتش حضور در خیابان ها نفس دادند. برخی بهترین فرصت را برای به توبره کشیدن دولت دیدند و دقیق نشدند که امروزِ دولت، هنگامه مراقبت از مردم و جامعه است. اصولگراهای مجلس بااظهارنظرهای شاذ، شورای عالی سران را غیرقانونی و به تقابل با اراده رهبری در تشکیل سران قوا رفتند. برخی در خیال تجمع مقابل مجلس بودند و و و. این مسیری که آغاز کرده بودند را باید تا انتها می رفتند؛ و چه سرنوشتی پیدا می کردند الله اعلم.. صبح یک شنبه شد.... توجه دادن به ساختارهای مردمی نیاز به تذکر داشت؟ پی گیری اعتراضات از طریق قانون مبهم بود؟ اما بازهم کار به پشت بلندگو کشید. @basaeer
⚠️ولایت پذیری از سر جهل گفت "من که متوجه نشدم چرا رهبری چنین تصمیمی گرفت؛ اما از سر ولایت پذیرفتم." گفتم احسنت؛ اما هنری نیست. گفت چرا؟ گفتم سالها پیش با مرحوم ابراهیم یزدی مصاحبه میکردم. می گفت "من به ولایت فقیه اعتقادی ندارم اما التزام عملی به ایشان دارم." گفت: "یعنی بد است بگم نفهمیدم ولی به ولایت اعتماد دارم؟" گفتم "خوب است. ولی خیلی حداقلی است. اگر نفهمی و اعتماد کنی، عبور می کنی و به زندگیت میرسی. ولی اگر بفهمی، کمک می کنی حرف ولی جلو رود." تعابیری از این دست که "رهبری بیشتر می فهمد و ما نمی فهمیم" ظاهر زیبایی دارد اما ناشی از کم کاری و سلب مسئولیت ماست. رهبر به فهم من و تو نیاز دارد نه اعتمادت. عقلت را می خواهد نه صرفا اطاعتت. عمل وقتی قیمت دارد که از سر علم باشد نه جهل. جوانی که چون و چرا کند تا تصمیم رهبری را بفهمد بسیار جلوتر است از کسی که نمی فهمد و اعتماد می کند. چون اولی عقلش را بکار بسته است و اگر در نهایت متوجه شود خودش ناصر امام می شود. مدتها پیش جناب صفار هرندی خاطره ای تعریف کرد تاریخی. (نقل به مضمون) می گفت با جمعی از اهالی روزنامه کیهان خدمت رهبری رسیدیم. پیش از سخنان ایشان هرکس سخنی گفت تا نوبت من رسید. من خطاب به رهبری گفتم به جوانان انقلابی می گویم شماها باید دست بر قبضه شمشمیر و چشم به چشم رهبری باشید و با اشاره ایشان اقدام کنید. اما رهبرانقلاب پاسخی می دهند که به نظر بسیار آموختنی است. ایشان به آقای هرندی می گویند "تعبیر لطیفی است. اما کارگشا نیست. اینها که همیشه چشم شان نمی تواند به چشم من باشد. بصیرتی لازم است که هرجا تشخیص دادند اقدام کنند." جوان انقلابی زمانی به وظیفه اش عمل کرده است که نقشه رهبری را فهم کند و برای تحقق آن اقدام کند. نه اینکه گوش به فرمان باشد تا هر وقت رهبری سخنی گفت آنرا تکرار کند. جوان مومنی که تلاش می کند اندیشه و نقشه رهبری را بفهمد و عمل کند حتی اگر اشتباه کند دهها برابربهتر از فردی است که می نشیند تا رهبری حرفی بزند و بعد اقدام کند. مثل خیلی از این سیاست مداران به ظاهر اصولگرا. @basaeer
🚫اجازه دهید درس بگیریم... نوشته است روحانی قصد فرار از کشور داشت. این پروژه را طراحی کرد تا استیضاح شود و کافه را بهم بزند. آن یکی نوشته روحانی می خواست نظام را تحت فشار قرار دهد تا دعوت ترامپ را بپذیرد. آن یکی... این یک فرهنگ غلط است که آدم ها را جز در دوگانه خادم و خائن نمی بینیم. گوئی اشتباه دولت هیچ دلیلی جز خیانت و مزدوری ندارد. امنیتی کردن تحلیل های سیاسی، فقط مخاطب را عصبی می کند و هیچ ثمری ندارد. تحلیل امنیتی، در آدم ها متوقف می شود و راه به روش و منش ندارد. اشتباه دولت را نیازی نیست به خیانت حواله کرد. حماقت هم نیست. خطایی است که باید مقابل این ملت و بلکه تاریخ محاکمه شوند. اشتباه بنزینی دولت در تکبر ساختاری اوست. تکبرساختاری دولت باعث شد سهمیه بندی بنزین را با خشن ترین مکانیزم، تحت دکترین شوک اجرا کند. دکترینی که ثمره اش فاشیست اقتصادی است. نسخه فریدمن به عنوان پرچمدار شوک درمانی اینست که جامعه را چنان دچار شوک و وحشت کنید تا با خروج از کما و شوک مغزی در حالت تسلیم محض قرار گیرند. پیشنهاد می کنم حتما کتاب نوآمی کلاین را با همین عنوان مرور کنید. دکترین شوک خروجی یک اندیشه مردم گریز است. مشکل، سهمینه بندی بنزین نیست؛ اشکال در تصمیم سران هم نیست. مشکل در این ولنگاری اجرایی است که ریشه در تکبر ساختی و نهادی دارد و خروجی اش دهها کشته و هزاران میلیارد خسارت است. با یک برگ اطلاعیه و شبانه خواستند مردم را بخط کنند. نه مجلس خبر داشت و نه مراجع و نه حتی حامیان حزبی شان. شوک درمانی یعنی این. مشکل اینست که وزیر نفت کارت بنزین را حذف می کند و مقدمه میلیون ها لیتر قاچاق می شود و بعد قیمت ها را بالا می برد تا جلوی همین قاچاق را بگیرد؛ آنهم با راه اندازی مجدد کارت سوخت. توهین به شعور مردم نیست؟ احمدتوکلی در جلسه رای اعتماد، تنها یک دلیل برای مخالفت با زنگنه داشت و آنهم دروغگویی بود. مشکل اینست که وزیر نفت در چشم مردم نگاه می کند و بارها و بارها می گوید قیمت بنزین افزایش نمی یابد و بعد خلاف ان عمل می کند. این سطح از اعتماد سوزی در جامعه محاکمه ندارد؟ آدرس غلط ندهید. اجازه دهید از این ماجرا درس بگیریم. تحلیل امنیتی بی ثمر است. درس تاریخی این روزها کنار گذاشتن این تفکر ضدمردمی است. تفکر را هدف نگیریم، آمد و شد آدم ها ثمری ندارد. @basaeer
🌷امان از یک خون... خبر مرحوم که رسید، زیر لب دعای مغفرت کردم؛ اما به دل گفتم امان از یک خون... 🔸یکم. اغتشاش زیاده دیده بودم. اما این یکی فرق می کرد. موتورهای ناجا را در یک نقطه جمع کرده و آتش زده بودند. کل خیابان قرق جمعی از اراذل بود. یکی با قمه وسط خیابان راه می رفت. آن سوتر دیگری زنجیر به دست ایستاده بود. دیگری عربده می کشید. کنار ایستادم و تماشا می کردم. فرمانده ناجا به یکی از اراذل نزدیک شد و تاخواست حرف بزند، جاهل ارشد، به تندی گفت "عقب بایست. خط قرمز ما اول امیرالمومنین و بعد هم نورعلی تابنده است." این صحنه از ذلت را برای اولین بار می دیدم. به غایت دلم سوخت. فردای آنروز فیلمی منتشر شد از گفت وگوی فرمانده ناجا با نماینده دراویش. بی عزتی ناجا آنجا هم دلسوزی داشت. 🔸دوم. با جمعی از رفقا منزل شهید حدادیان رفتیم. پدر شهید از فضائل محمدحسین گفت تا رسید به رذائل این جمعیت داعشی. از مثله کردن محمد حسین که گفت جانمان به لب رسید، اما واپسین جمله اش تیر آخر بود:" به ما گفتند اگر خون پسر تو نبود فرمان تیر صادر نمی شد. خون محمدحسین فتنه را جمع کرد." 🔸سوم. دیروز از کنار بیمارستان مهر عبور کردم. عده ای اطراف بیمارستان تجمع کرده بودند. ناجا هم با اقتدار حضور داشت. تحرکی صورت نگرفت و بدون شعار و فریاد بعد چند ساعت متفرق شدند. 🔹خون محمدحسین 2 اثر جدی داشت. 🔸اول اینکه ناجا به خودش آمد که قهریه است و هیبتش. مماشات یعنی به مسلخ بردن امنیت. اگر تساهل ورزد، انگاه پلیس مورد تعرض راننده لندکروز قرار می گیرد و دختر چهارشنبه ای، گشت ارشاد را به تمسخر می کشد و در رشت زن مست مامور ناجا را مورد هتک قرار می دهد. عملیات تروریستی بنزینی با خودآگاهی مقتدرانه ناجا جمع شد. اولین درس از خون محمدحسین، خاک ریختن بر آتش افروزی جهالت است. 🔸اما اثر دوم و مهمتر. می گفت خط قرمزمان امیرالمومنین است؛ اما همان ها که حیدر حیدر می گفتند را به خون کشیدند. می گفت چنان لطیفند که پر پر شدن یک گل را تاب نمی آورند ولی عربده کشان روی مردم قمه کشیدند. می گفت آزادی های مدنی مهمترین اصل سیاسی ماست اما به روی مخالفان تیغ کشیدند. می گفت قانونگرایی، اما برخورد با درویش سارق را تاب نیاوردند و اعتراض شان را به خیابان کشیدند. خون محمدحسین نقاب انداز بود. حرف آخر. در روزگاری از انقلاب قرار داریم که نقاب ها یکی پس از دیگری می افتد؛ از نقاب عرفان های جهل زده تا نقاب تکنوکرات های غربزده. این رشد یک جامعه است که نفاق رخت می بندد و ظلم های آشکار می شود؛ هرچند پایش خون ها و هزینه ها داده می شود. جام جم آنلاین @basaeer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 من از طلب شهادت رهبرم یک جمله می فهمم: " آی مردم؛ قلب و دلتان محکم. وعده محقق شدنی است و این راه متوقف نمی شود. تا قیامت یا می کشیم یا کشته می شویم که احدی الحسنیین وعده الهی است. و البته با دعای رهبرم یک شهر دعا کرد. شهری که امروز تمام قامت قیام کرد و یکصدا طلب خونخواهی داشت. طلب شهادت، دعای سازمان ولایت است؛ دعای ولی و امت. in the name of god @basaeer
✅رکوردهای معنوی و بلوغ ضدانقلاب 1️⃣یکم. با 4 میلیون و 200 هزار نفر در راه پیمائی اربعین رکورد زائران ایرانی شکسته شد. ابتدا بایکوت کردند و بعد هم گفتند این سفرها بخاطر غذای مجانی است؛ بخاطر وام دولت است و ... در نهایت هم گفتند جمعیت همه انقلابی ها همین است و نه بیشتر. 2️⃣دوم. سازمان تبلیغات اعلام کرد 14 میلیون نفر در راه پیمائی سراسری جاماندگان اربعین شرکت کردند؛ اما از این هم بالاتر. نظرسنجی همشهری نشان می داد 75 درصد مردم آرزو داشتند در راه پیمائی اربعین شرکت کنند. البته این آمار در نظرسنجی اعلامی وزارت علوم 80 درصد بود. 3️⃣سوم. آخرین خبر: رکورد زائران امام رئوف شکسته شد و از مرز 5 میلیون نفر گذشت. 4️⃣چهارم. و اما روی دیگر رکورد شکنی های معنوی، بلوغ ضدانقلاب است. ضدانقلاب امروز فهمیده است برای مبارزه با انقلاب تنها یک راه پیش رو دارد و آنهم مقابله با دین و اهل بیت است. روزگاری چنان نبود. جوانترها شاید خاطرشان نباشد. در دهه هفتاد بسیاری از کسانی که امروز در لباس ضدانقلاب خارج نشینند در رسانه های زنجیره ای داخلی، خبرنگار و یا مدیر رسانه ای بودند. آن روزها در لباس دین با انقلاب مقابله می کردند. می گفتند مدیریت دینی غیر از ولایت فقیه است. اسلام تنها صراط مستقیم برای رستگاری نیست. قرآن نتیجه کار مشترک خدا و پیامبر است نه وحی. هرکس با هر برداشتی از دین، حق می گوید. چه مجاهدت ها کشیده شد تا این نقاب بیافتد. و امروز به واسطه رشد جامعه مومن ایرانی دشمن هم به این بلوغ رسیده است که باید شمشیر را از رو بست و از نقاب نفاق خارج شود. امروز دیگر در لباس دین مقابل انقلاب نیستند و بلکه برای مقابله با انقلاب، مقابل دین قرار گرفته اند. مقابل مردم نیز....مردمی که با انقلاب اسلامی، اسلام را از سر طاقچه برداشتند و به ظهور کشاندند و با همه دشمنی ها و موانع به سمت توحید حرکت می کنند. این رکورد شکنی های معنوی را در جریان این حرکت تاریخی ببینید... آنوقت معنای امید ایمانی روشنتر از گذشته می شود. @basaeer
✅از تیلور تا رونالدو 1️⃣یکم. خبر شکست یزدانی مقابل تیلور را تبدیل کردند به پروژه تحقیر مردم ایران. چرا؟ چون جامعه ایرانی فارغ از برد و باخت احساس قدرت و غرور داشت. طبیعی هم بود. یک سو حریم ورزشکاران ایرانی برای پرچم ملی بود و یک سو تقدس و تبرک و توسل شان به ائمه اطهار. یک سوی دیگر رجز های شنیدنی برای باز کردن چشم و گوش خناسان بود و سوی دیگر نمایش پی در پی اخلاق و جوانمردی در میدان رقابت. همه اینها باعث میشد مردم فراتر از برد و باخت، حس غرور و سرور داشته باشند. خوشی و شعف ناشی از ارج نهادن به یک هویت عمیق ایرانی - اسلامی. ضدانقلاب هم حق داشت عصبانی باشد. 2️⃣دوم. هواداری طبیعی و استقبال از رونالدو نیز ضدانقلاب را عصبانی کرد. کسانی که تا دیروز میدان داران اصلی فرهنگ شهرت و سلبریتی سازی بودند امروز هواداری را بهانه تحقیر ملی کردند. هواداری جزء لاینفک دنیای جدید رسانه است. به بازیکن و بازیگر هم خلاصه نمی شود. تا شهرت هست، هواداری هم هست و چه بسا اصل و اساس آن در فرهنگ غیرایرانی و سبک زندگی غربی است. قابل نقد است اما هرچه هست در تاروپود زندگی امروز بشر است. برای امروز و دیروز هم نیست. برای ایرانی و غیرایرانی هم نیست. اما سوال اینست که چه اتفاقی افتاده که ضدانقلاب برخلاف ذاتش، این واکنش طبیعی در استقبال از یک ستاره فوتبال را بهانه تحقیر ملی ساخته است؟ آیا جریانی که از شکست هیمنه ایران خوشحال می شوند، ممکن است دلسوز هویت ایرانی باشند؟ او عصبانی است؛ از شادی مردم روح و روانش بهم میریزد. خاصه وقتی این شادی مردمی همراه با بی اعتنایی و تحقیر ضدانقلاب در فراخوان 25 شهریور باشد. برای او فرقی نمی کند این شادی از آزادشدن پول های بلوکه شده باشد یا اخلاق و جوانمردی و ملی گرایی تیم کشتی یا استقبال از یک ستاره فوتبال. پروژه تحقیر ملی او برای هر سطحی از جامعه ایران برنامه دارد. از نخبه تا توده باید حس خودتحقیری پیدا کند. خط همین است و در نهایت اینکه مراقبت کنیم این خط را کامل نکنیم؛ به هر بهانه ولو نقد اجتماعی. @basaeer
✅ کسادی بازار دروغ در ایران 🔻دقت کردید که حدود یک ماه است اخبار ایران بحرانی نیست؟ مثلا پدری از فقر کودک خود را نمی خورد و گشت های ارشاد به کنسرت های موسیقی حمله نمی کنند، مسوولین به ونزوئلا فرار نمی کنند و اشنویه سقوط نمی کند و بجای رهبرانقلاب میرطاهر نمی آید و نیکا را با باتوم نمی کشند و دانشجویان شریف به خاک و خون کشیده نمی شوند و پاهای رونقی در زندان نمی شکند و به آرمیتا در زندان تعرض نمی شود؟ به نظرتان چرا؟ خیلی ساده است. کارفرمای دروغ گویان مشغول کودک کشی است و جیره دروغ پراکنی خرج موشک پراکنی در غزه می شود. 🔻اما ماجرا از این دقیقتر است؛ واقعیت اینست که رهزن های رسانه ای همچنان در ایران مشغول کارند اما دروغ های شان باور نمی شود. چرا؟ چون رسانه های ضدایرانی به ناچار ماهیت حقیقی خود را نشان دادند و سمت اسرائیل ایستادند و مشغول خون شوئی شدند؛ طبیعی است که بی آبروتر از گذشته شوند. معدود مخاطب ایرانی که مقابل این رسانه ها مردد بودند، امروز با خط اعتباری سوخته ای مواجه اند که در روز روشن کشتار هزاران نفر زن وکودک را در غزه می بینند و از این نسل کشی دفاع می کنند. طبیعی است که طشت رسوائی از هویت شیادانه این رسانه ها بر زمین بیافتد. 🔹و اما دو نکته؛ 1️⃣اول اینکه جنس چالش های ایرانی روشن شده است. وقتی ماموریت دروغگوئی متمرکز روی ایران است، شب و روز برای مردم مساله می سازند. ملت هر روز با دهها دروغ و دهها چالش و دهها مساله مواجه است. اینجاست که هوشیاری مخاطب و مسوول در خطای برداشت و خطای تصمیم گیری بااهمیت می شود. 2️⃣دوم اینکه عمق فاجعه انگیز دروغ گوئی در رسانه های ضدانقلاب آشکار شده است. کشتار دهها هزار کودک و زن را در غزه ببینید و ابعاد هولناک این جلادی قرن در نسل کشی را برآورد کنید و حالا تصور کنید پشت پرده اغتشاشات 1401 چه شیاطین خون آشامی قرار داشتند. 🔸و اما ثمره این دو مقدمه؛ مردم ما صرفا با مشتی رسانه دروغگو طرف نیستند. از بی بی سی و من وتو و ایران اینترنشان و غیره عبور کنید. ذهن مردم ما در مواجهه با کسانی است که کمترین جنایت شان خون ریختن سفاکانه از مظلوم در روز روشن و در مقابل دیدگان عالم است. هولناک نیست؟ به هوشیم؟ ماجرا را کم برآورد نکردیم؟ مهیای مبارزه ایم؟ در آرایش جنگیم؟ @basaeer
🔴 در آن سوی دنیا هم «وجدان بیدار» داشته باشی، از رهبر مستضعفین عالم مدال «مبارزه شرافتمندانه» دریافت می کنی و متصل به «جبهه مقاومت» می شوی و سمت «درست تاریخ» خواهی ایستاد. بعد هم از پدر معنوی به «فاستقم کما امرت» سفارش می شوی. در نهایت هم وعده پیروزی نهایی؛ «به اذن الله» غبطه ندارد؟ @basaeer
🔸این همون پروژه ایست که شهید رئیسی با جدیت دنبالش بود به سرانجام برسه 🔸اگر این خبرها رو می بینی و از کنارش می گذری و برات مهم نیست ، بدون آخرین بار دل یک بزرگی از همین سوخت. @basaeer