سلام علیکم عزیزان🌱 با آرزوی پذیرش صیام شما، یادآور شوم که آخرین شب ماه مبارک و شب عید فطر لحظه هایی است که تیم باخته، امکان زدن گل های برتری را پیدا می‌کند. 🔹 کتاب های دعا ،عمل های عبادی را یادکرده اند. التماس دعا ع _ رهبر 🗓 ۹ فروردین ۱۴۰۴ #استاد_رهبر @keshtitoofanha

🎥 به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم آری/ به هر چه غیر جمهوری اسلامی ایران نه @basaer_fi

چرا اصل نظام به رفراندوم گذاشته نمی‌شود؟ ⁉️ آیا کشورهای دنیا دائماً #رفراندوم برگزار می‌کنند؟ 🔰 بازنشر به مناسبت ۱۲فروردین، روز #جمهوری_اسلامی @basaer_fi

🔹می گوید به ما حمله کنید، ‎#بمب_هسته_ای می سازیم! خیر جناب؛ قاعده روابط بین الملل این است: بمب هسته ای می سازند تا ‎#بازدارندگی ایجاد شود و به آنها حمله نشود. 🔹ضمنا اول چراغ خاموش می سازند بعد اعلام می کنند. اعلام هشدار یعنی چراغ سبز حمله پیش از ساخت‌. یعنی دادن مشروعیت برای حمله @basaer_fi

⚠️ این فیلم یادآور این جمله شهید حاج قاسم سلیمانی است که می گفت: "والله قسم هرکسی تیر به سمت این نظام انداخت، آواره شد." به نظرم این جمله حاج قاسم یک مبنای قرآنی هم دارد که توضیحش این است: ⚠️ انقلاب اسلامی، "یاد خدا" را _ نه فقط در ایران و نه فقط در دنیای اسلام، بلکه در همه دنیا و حتی در میان پیروان سایر ادیان_ زنده کرد. از این رو باید گفت "انقلاب اسلامی"، جلوه حکومتی و سیاسیِ "ذکرالله" در زمانه ماست؛ و مطابق آیه شریفه قرآن، هرکس از "ذکرالله" اعراض کند و با آن دشمنی ورزد، قطعاً زندگیش سخت و دشوار خواهد گذشت و «آرامش» از زندگی اش سلب خواهد شد: 🔸 "وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا؛ ﻭ ﻫﺮﻛﺲ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﻭﻱ ﺑﺮﺗﺎﺑﺪ، ﻗﻄﻌﺎً ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺗﻨﮓ ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ."(طه: ۱۲۴) ✍️ شبیر فیروزیان @basaer_fi

💠 بزرگی خیالی و بزرگی حقیقی ⚠️برخی انسان هایی که به بزرگی حقیقی (= توحید قرآنی) دست نیافته اند، به دنبال بزرگی های خیالی هستند و چون نمی‌توانند در دنیایی بزرگ، بزرگی موهوم خود را به نمایش بگذارند، دنیای اطراف خود را بزرگ می‌کنند. این از حقه بازی های نفس مکاره است. ✍ حجت الاسلام والمسلمین علی رهبر

💠 تامّلی در نسبت جبهه انقلاب و غربگرایان با نهج البلاغه و دولت پزشکیان/ از سردرگمیِ گفتمانیِ غربگرایان تا فرصت گفتمان سازی برای جبهه انقلاب ✍ شبیر فیروزیان ⚠️ بعد از اقدام شایسته و در خور تقدیر آقای پزشکیان در برکناری معاون پارلمانی، افراد زیادی به درستی از این اقدام آقای پزشکیان تمجید و تشکر کردند‌ و این کار را مصداق عمل به نهج البلاغه ای دانستند که آقای پزشکیان همواره شعار آن را می دهد و به آن استناد می کند. البته در این میان، برخی از طرفداران رسانه ای آقای پزشکیان تلاش کردند و می کنند با بزرگنمایی این «اتفاق موردی»، میان شخص آقای پزشکیان و دولت او با «نهج البلاغه»، رابطه «این همانی» برقرار کنند و اینگونه وانمود کنند که ایشان یگانه پرچمدار گفتمان نهج البلاغه است. گویی که تا پیش از این، مسئولی در این کشور به نهج البلاغه عمل نکرده است! ⚠️ من البته معتقدم نهج البلاغه خوانی آقای پزشکیان از روی «صداقت» است، نه «نفاق» و «دورویی»؛ ولی نمی توانم برجسته شدن نهج البلاغه در ادبیات غربگرایانِ حامی آقای پزشکیان را صادقانه بدانم. امروز کسانی برخی اقدامات آقای پزشکیان را منطبق بر آموزه های نهج البلاغه می دانند که همواره گفتمان و عملکردشان در طول سالهای متمادی، کاملاً بر ضد آموزه های تصریحی نهج البلاغه بود و معتقد بوده و هستند که دین و آموزه های دینی نباید در حکمرانی دخالتی داشته باشد! ⚠️ در واقع تنها چیزی که به هیچ کجای فتنه گران و غربگرایان نمی آید، همین «نهج البلاغه» است. حالا که مست قدرت هستند و احتمالا نمی‌فهمند، ولی به زودی همین نهج البلاغه، آنان را دچار گونه ای سردرگمیِ گفتمانی کرده و بر ضد آنان و گفتمانشان عمل خواهد کرد. با این حال بر این باورم نفس توجه به نهج البلاغه، خواه از سر صداقت باشد و خواه از سر نفاق و دورویی، نه‌ تنها برای جبهه انقلاب «تهدید» نیست، بلکه یک «فرصت کم نظیر» است برای یک پیروزی و غلبه گفتمانی بر جریانی که منافقانه تظاهر به نهج البلاغه می کند، ولی مؤلّفه های گفتمانی اش با نهج البلاغه فرسنگ ها فاصله دارد. نهج البلاغه خوانی به غربگرایان نمی آید و بخواهند یا نخواهند به زودی نفاقشان در سوءاستفاده از نهج البلاغه و تقابل گفتمانی شان با نهج البلاغه آشکار خواهد شد. آنها به دست خودشان کتابی را ترویج می کنند که گفتمان انقلاب اسلامی را تقویت می کند و ریشه غربگرایی را می زند. آنها با ترویج گفتمان نهج البلاغه، در واقع شاخه درختی که خودشان روی آن نشسته اند را می بُرند. گویی خداوند سلاحی که جبهه انقلاب سالها از آن غافل بود و کمتر به آن توجه داشت را در اختیارش قرار داده است: «عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد...» ⚠️ شاید یک علت تاکید و توصیه رهبر انقلاب به فعالان فرهنگی برای خوانش نهج البلاغه همین است که «نهج البلاغه» در کنار «قرآن»، سلاح مؤثری برای «جهاد کبیر» و «جهاد تبیین» و «گفتمان سازی» است. با نهج البلاغه به راحتی می توان با جریان غربگرا محاجه کرد. نهج البلاغه پر است از مضامینی که تقابل گفتمانی صد در صدی با غربگرایی دارد. نهج البلاغه پر است از مضامینی که می توان با آنها به یک «ادبیات مشترک» با «توده مردم» دست یافت و مردم را با خود همراه کرد. ⚠️ برادران و خواهرانِ انقلابی! مجاهدان انقلابیِ جهاد تبیین! هسته سخت نظام! حواریون رهبر انقلاب! نهج البلاغه بخوانید؛ ولی در نهج البلاغه خوانی به چند نکته مهم توجه کنید: ✅ اولاً با «جزئی نگری» و «سهل اندیشی» به سراغ نهج‌البلاغه نروید، بلکه با نگاه «راهبردی» و «جریان شناسانه» نهج البلاغه بخوانید تا تطبیق هایتان دقیق باشد. چراکه اساساً یکی از آسیب های تطبیق رفتارهای کارگزاران بر قرآن و نهج البلاغه، «جزئی نگری» است. به این معنا که ممکن است به «رفتارهای موردی» یک مسئول که مبتنی بر قرآن و نهج البلاغه است توجه کنیم و آن را در ذهنمان برجسته کنیم، ولی از «سیاست های راهبردی» و اصلی اش در اقتصاد و فرهنگ و سیاست خارجی و ... که ضد قرآن و نهج البلاغه است، غافل باشیم. جزئی نگری و غفلت از نگاه های راهبردی در استفاده از متون دینی، است خطری است که ممکن است ما را به سرنوشت منافقانِ نهج البلاغه خوانِ اوایل انقلاب دچار کند. ✅ ثانیاً از اساتید عمیق و شروح مطمئن نهج البلاغه استفاده کنید تا بتوانید در برابر تحریف و تطبیق های بیجای آن بایستید و قرائت های دروغین و تحریف شده نهج البلاغه را به چالش بکشید. ✅ ثالثاً مراقب باشید نهج البلاغه خوانی منجر به دوری از «قرآن» نشود. اصل، قرآن است و نهج البلاغه در واقع تفسیر امام(ع) از قرآن است. ✅ رابعاً با ادبیات نهج البلاغه با توده مردم ارتباط برقرار کنید و با ادبیات نهج البلاغه، از مسئولان و بخصوص کسانی که شعار آن را می دهند، عمل به نهج البلاغه را مطالبه کنید. @basaer_fi

⚠️ صهیونیست های وحشی رسماً در حال نسل کشی هستند و هولوکاست راه انداخته اند. همچون «اصحاب اخدود»، انسانهای بی گناه را در گودال آتش غزه انداخته اند و زنده زنده می سوزاندند و دنیا هم کنار گودال نشسته است و تماشا می کند. مرگ بر آنان و تماشاگران بی تفاوت: 🔸 «قُتِلَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡأُخۡدُودِ* ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلۡوَقُود* إِذۡ هُمۡ عَلَيۡهَا قُعُودࣱ* وَهُمۡ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ شُهُودࣱ* وَمَا نَقَمُواْ مِنۡهُمۡ إِلَّآ أَن يُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ؛ مرده باد صاحبان آن خندق [كه مؤمنان را در آن سوزاندند]* آن آتشى كه آتش گيرانه اش فراوان و بسيار بود.* هنگامى كه آنان پيرامونش [به تماشا] نشسته بودند* و آنچه را از شكنجه و آسيب دربارۀ مؤمنان انجام مى دادند تماشاگر و ناظر بودند* و از مؤمنان چيزى را منفور و ناپسند نمى داشتند مگر ايمانشان را به خداى تواناى شكست ناپذير و ستوده»(بروج: ۸-۴) @basaer_fi

❓سوال آیا مذاکرات غیر مستقیم عمان با دستور رهبر انقلاب صورت می‌گیرد؟ ✍ مسعود براتی ◀️ باید دقت کرد که کلمات دارای بار معنایی مشخص هستند. یک بار می‌گوییم «مجوز دارد»، یعنی چه؟ مجوز یعنی اینکه رهبر انقلاب آگاه هستند و اجازه داده‌اند این کار انجام شود.  یک بار می‌گوییم ایشان «دستور داده‌اند»، این سطحی بالاتر است، یعنی نه تنها مجوز، بلکه ایشان خودشان صدا کردند و فرموده‌اند: «بیایید و این کار را انجام دهید». این دو تفاوت معنایی دارند. 🔹 رهبر انقلاب  در موضوعات اصلی و اساسی که به حرکت کلی جامعه مرتبط است و در حوزه ماموریت رهبری است، ثبات نظری دارند و دارای محکمات اندیشه‌ای هستند. مسئله ایران و آمریکا از جمله آنهاست و با قاطعیت میتوان گفت که تغییر بنیادی در دیدگاه ایشان رخ نداده است. با توجه به صحبت‌های صریح ایشان در ماه‌های اخیر (از ۱۹ بهمن به بعد) درباره مذاکره با آمریکا و اشتباه بودن آن، و تأکید بر اینکه منظور آمریکا از مذاکره، آن چیزی نیست که در سیاست خارجی وجود دارد، بلکه به معنای دیکته کردن زیاده خواهی‌های آمریکا است – که محدود به هسته‌ای نیست و بسیار فراتر است – به ویژه اینکه این دولت آمریکا یعنی ترامپ در این قضیه شدیدتر است، پس ایشان مخالف مذاکره در چارچوب پیشنهاد ترامپ هستند و این دیدگاه تغییر نخواهد کرد.  از منظر فایده‌مند بودن مذاکره برای حل مشکلات اقتصادی مردم نیز نظر رهبر انقلاب روشن است. ایشان تصریح متعدد کرده‌اند که مذاکره نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه آن را تشدید می‌کند. در قضیه تحریم هم ایشان تصریح دارند که مذاکره با آمریکا گره تحریم را کورتر خواهد کرد. این سخن نیز بر اساس تجربه و تحلیل دقیق مسایل است. 🔻لذا این گزاره که «حضرت آقا دستور داده‌اند» که به معنای مطلوب بودن این کار در نگاه ایشان است، با محکمات اندیشه‌ ایشان همخوانی ندارد و به نظرم تحریف سخنان ایشان است. 🔸 اما «مجوز داشتن» یعنی عدم مخالفت ایشان با درخواست مطرح شده از سوی دولت است. به نظر می‌رسد دولت با استناد به برخی دلایل مثل اینکه: «ما می‌خواهیم برویم، فوایدی متصور است؛ مثلاً کاهش تهدیدات، به تأخیر انداختن برخی مسائل، یا شاید امتیازاتی بگیریم و ...»  درخواست مذاکره غیر مستقیم با آمریکا را در عمان مطرح کرده است و رهبر انقلاب با این درخواست مخالفت نکردند. مانند مذاکرات محرمانه عمان در سال ۹۰ و ۹۱ که با اصرار آقای دکتر صالحی مجوز آن صادر شد. آقای صالحی در خاطرات خود توضیحات مفصلی درباره نحوه اخذ مجوز مذاکرات محرمانه عمان از رهبر انقلاب، داده‌اند. مذاکراتی که در همان زمان به نتیجه نرسید. 🔻این نکته هم مهم است که صدور مجوز نشان میدهد محکمات اندیشه‌ای رهبر انقلاب نقض نشده است و این حرکت مغایرت اساسی با آنها ندارد هرچند تطابق هم ندارد. و این را هم توجه کنیم که فرق است بین مغایرت نداشتن و منطبق بودن. اولی حداقلی است و دومی حداکثری. وقتی صرفا مغایرت نباشد و اصرار بر انجام باشد، مجوز داده میشود و زمانی که انطباق باشد، حتی اگر اصراری نباشد، دستور صادر می‌شود. ❗️ بر اساس تحلیل صحبت‌های مسئولین نظام، قیودی که سبب شده مغایرتی با محکمات سخنان رهبر انقلاب وجود نداشته باشد دو مورد است: ۱. فقط در موضوع هسته‌ای باشد. سایر موضوعات مورد بحث نباشد. ۲. مذاکره غیرمستقیم باشد. این دو قید اگر درست رعایت شود می تواند مذاکره مد نظر ترامپ را نفی کند. ✅ جمع بندی اینکه «دستور» یک سطح حداکثری است و «مجوز» سطح حداقلی و در این قضیه مذاکره غیرمستقیم با نوع دوم مواجه هستیم نه نوع اول.  پی‌نوشت: دیروز در جمع دانش‌آموزان مدرسه مصاف درباره مذاکره غیرمستقیم صحبت کردم، این سوال را یکی از دانش‌آموزان مطرح کرد. @basaer_fi

🗒 آغاز چرخه‌ی باطل: دولت بی‌برنامه، جامعه‌‌ی بی‌حافظه مهدی جمشیدی ۱. درباره‌ی مذاکره با شیطان بزرگ، دو نظر مطرح شده است: الف. رهبری، مخالف است و دولت به ایشان تحمیل کرده و ایشان فقط توانسته مذاکره را به مذاکره‌ی غیرمستقیم، تقلیل بدهد. ب. مذاکره‌ی غیرمستقیم، تاکتیک کنونی خود رهبری هم هست و مقصود ایشان این است که زمان بخرد یا از جنگ‌ جلوگیری کند یا از فتنه‌‌ی داخلی. ۲. به تاریخ باز گردیم‌. درباره‌ی مذاکرات دوره‌ی روحانی، رهبری نه شروع‌کننده بود و نه موافق، و همیشه به تلخی سخن می‌گفت و می‌گفت خوشبین نیست و برای مردم، یک تجربه‌ای خواهد شد. این در حالی است که همان زمان، عده‌ای از انقلابی‌ها می‌گفتند برجام، تصمیم نظام - یعنی رهبری - است. امروز مشخص شده که اصل مسیر، غلط بوده و ما دچار خسارت محض شدیم. آیا رهبری خود را در این خسارت محض، شریک می‌داند؟ خیر. چرا؟ چون از ابتدا هشدار داد و نشان داد که دستگاه محاسباتی‌اش مانند دولت نیست و نظریه‌اش، مقاومت است نه مذاکره. ۳. گره‌ی مسأله، اینگونه گشوده می‌شود که روحانی در انتخابات، شعار مذاکره داد و این شعار، رأی آورد و رهبری به این دلیل نخواست مقابل رأی بخشی از جامعه بایستد، نه اینکه خودش موافق راهی بود که در نهایت به خسارت محض ختم شد. رهبری در پی تحمیل به جامعه نیست و نمی‌خواهد هدایتش، دیکتاتورمآبانه باشد. ۴. امروز هم داستان، از این قبیل است. مسأله این است که مذاکره، بدنه‌ی اجتماعی دارد و اینطور القا شده که تحریم، مانع معیشت است و مانع تحریم نیز عدم‌مذاکره، و مانع مذاکره نیز رهبری. به این واسطه، مصلحت کلان اقتضا می‌کند که رهبری به سطحی از مذاکره، رضایت بدهد. موضع حقیقی رهبری، همان است که مذاکره را عاقلانه و شرافتمندانه ندانست و به تجربه، استناد کرد و مذاکره را هرگز مفید ندانست. موضع امروزین ایشان، موضع مصلحتی است نه حقیقتی. و آنچه موجب این موضع ثانونی و عرضی شده، نگاه ایشان به فهم جامعه و فراهم‌سازی امکان انتخاب برای آن است. بخشی از جامعه، مایل است که راه غلط را دوباره برود؛ هرچند ایشان دو ماه پیش، این راه را با تعابیر غلیظ و قاطع، نفی کرد. ۵. دولت، نه وزیر اقتصاد دارد و نه برنامه‌ی اقتصادی، و در عین حال، به دنبال گشودن گره‌ اقتصاد از طریق مذاکره با ترامپ است. حکایت دولت، حکایت بی‌عُرضه‌گی و کارنابلدی است. جامعه نیز چون دچار بی‌حافظه‌گی است و حتی دیروزش را به یاد نمی‌آورد، مایل به تکرار چندباره‌ی تجربه‌های غلط است. البته این مردک قمارباز، کسی نیست که تعهد بشناسد. دوباره در پی سراب به راه افتاده‌اید. دوباره تعلیق اقتصاد، شرطی‌شدن معیشت، سیاست التماسی، اعتماد به دشمن، خسارت محض، تجربه‌ی تلخ، دروغ سایه‌ی جنگ، معامله بر سر عناصر قدرت، عقب‌نشینی غیرتاکتیکی و ... . افسوس که فهمی از «دلیلِ تجربه» ندارید. امروز باد می‌کارید و فردا، طوفان درو خواهید کرد. پس توجیه نتراشید و فلسفه نبافید برای تصمیمی که برخاسته از همراهی مبتنی بر تنگنای مصلحت است و هیچ گشایشی نیز در پی نخواهد داشت. ۶. باور نکنید که رهبری، از اصالت‌ها و مواضع قاطع و حتمی خویش بریده است و یا خواهد برید. ایشان همان است که در دورۀ نهضت بوده است؛ همچون امام خمینی. رهبری، محافظه‌کار و عمل‌گرا نبوده و نخواهد بود. اما شرایط بیرونی و وضع عینی، همواره در اختیار رهبری نیست و ایشان نیز نمی‌تواند بی‌اعتنا به موقعیّت، تصمیم بگیرد. این موقعیّت، حاصل گفتمان اجتماعی است و گفتمان اجتماعی را نیز نخبگان و خواص می‌سازند و بر جامعه حاکم می‌کنند. ازاین‌رو، اگر اختلال و نقصانی در گفتمان اجتماعی وجود دارد و رهبری به‌ناچار، آن را در نظر می‌گیرد و قدری از وادی حقیقت به وادی مصلحت پا می‌گذارد، جملگی ناشی از انفعال و بی‌عملیِ بسیاری از نخبگان و خواص جبهۀ انقلاب است. آنان که باید در روح مذاکره با آمریکا، معنای عدم‌عقلانیّت و عدم‌شرافت را می‌دمیدند و آن را بی‌فایده و بلکه مضر تصویر می‌کردند، چنین نکردند. صورت ذهنیِ جامعه از مذاکره، کودکانه و ساده‌انگارانه است و گویا به واسطۀ قدرت اغوای روایت‌های لیبرال‌های ایرانی، حتی تجربه‌های عینی و متعدّد و مستمر نیز از ایجاد تنبّه و رشد و عقلانیّت در بخشی از جامعه، ناکام هستند. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60

⚠️ امام امیرالمومنین(ع) درباره علت پذیرش حکمیت (علی رغم مخالفت با آن)، و تعیین مدت زمانی برای آن فرمودند: 🔸«فَإِنَّمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ لِيَتَبَيَّنَ الْجَاهِلُ وَ يَتَثَبَّتَ الْعَالِمُ؛ من اين كار را كردم تا نادان خطاى خود را (در اعتماد به دشمن) بشناسد، و دانا بر عقيده خود استوار بماند.» (نهج البلاغه؛ خطبه125) #مذاکره @basaer_fi