✍️آیه آیه سیاست(14)/دل بستگی های خانوادگی مسئولین، زمینه ساز خیانت به نظام اسلامی
🔸«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ * وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد! و (نيز) در امانات خود خيانت روا مداريد، در حالى كه ميدانيد (اين كار، گناه بزرگى است)! و بدانيد اموال و اولاد شما، وسيله آزمايش است و (براى كسانى كه از عهده امتحان برآيند،) پاداش عظيمى نزد خداست!» (انفال: 28-27)
🔰خداوند متعال در این آیات شریفه، پس از نهی از خیانت به خداوند و پیامبر(ص) و نهی از خیانت به امانتی که به فرموده مفسران گرانقدر، منظور از آن در این آیه شریفه «امورات سیاسی و حکومتی» است،(المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج9، ص55) به علت برخی از این خیانت ها اشاره می کند که همان علاقه به مال و خانواده است.
اصولاً باید گفت یکی از زمینه های روحی بسیار مهم ایجاد نفاق و خیانت ورزی در انسان، محبت افراطی به خانواده و خویشاوندان است. این مسئله زمانی آشکار می شود که انسان در موارد تزاحم، خواست و دیدگاه خانواده اش را بر خواست و دیدگاه خدا و ولیّ خدا ترجیح می دهد. گاه، منشأ برخی رفتارهای خیانت آمیز منافقان و بیماردلان نسبت به نظام اسلامی، محبت افراطی به خانواده است. رفتارهایی همچون «اشرافی گری در زندگی شخصی»، «فساد اقتصادی»، «سازش و ارتباط مخفیانه با دشمنان»، «نافرمانی از دستورات ولیّ و مقابله با او» و ... .
🔰قرآن کریم همچنین در آیات دیگری، همسر و فرزند را، زمانی که مانع انجام تکالیف الهی و سیاسی انسان شوند، دشمن انسان معرفی می کند:
🔸«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد بعضى از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشيد.» (تغابن: 15-14)
در روايتى از امام باقر(ع) مىخوانيم كه این آیه شریفه مربوط به کسانی است که همسر و فرزندانشان مانع از انجام دستور پیامبر(ص) برای هجرت به مدینه می شدند. (ر.ک: تفسیرنمونه؛ ج24، ص203)
🔰همچنین، آیات ابتدایی سوره مبارکه ممتحنه مربوط به فردی به نام «حاطب بن ابی بلتعه» است که به کفار نامه ای محرمانه نوشت و آن را به زنی که به مکه می رفت داد و آنها را – به خیال خود – از قصد پیامبر(ص) برای فتح مکّه باخبر نمود. جبرئیل، پیامبر(ص) را از این نامه باخبر کرد و ایشان نیز جمعی را مأمور ساخت تا با حرکت به سوی آن زن، نامه را از او بگیرند. هنگامی که نامه به دست پیامبر(ص) رسید، «حاطب» را خواست و درباره این کار خیانت آمیز از او توضیح خواست. او در پاسخ گفت: اى رسول خدا! مساله اين است كه تمام مهاجران كسانى را در مكه دارند كه از خانواده آنها در برابر مشركان حمايت مىكند، ولى من در ميان آنها غريبم و خانواده من در چنگال آنها گرفتارند؛ خواستم از اين طريق حقى به گردن آنها داشته باشم تا مزاحم خانواده من نشوند.(ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن؛ ج9، ص40)
خداوند متعال در آیات دیگری تنها کسانی را در زمره «حزب الله» می داند که پیوندهای خانوادگی، آنها را به دوستی با دشمنان خدا وادار نکند:
🔸«لاتَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ... أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمىيابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند ... آنها «حزب اللَّه» اند؛ بدانيد «حزب اللَّه» رستگارانند.» (مجادله: 22)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(15)/چگونه «مصلحت جلوگیری از دوقطبی های فتنه گون»، منجر به ایجاد «تشابه» در برخی رفتارهای سیاسی ولیّ خدا می شود؟
🔸«قالَ يا هارُونُ ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا * أَلاَّ تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي * قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي؛ موسی(ع) گفت: اى هارون! چرا هنگامى كه ديدى آنها (با فتنه سامری) گمراه شدند. * از من پيروى نكردى؟! آيا فرمان مرا عصيان نمودى؟! * هارون(ع) گفت: اى فرزند مادرم! ريش و سر مرا مگير! من ترسيدم بگويى تو ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى، و سفارش مرا به كار نبستى!» (طه: 94)
🔰یکی از سؤالات و شبهات جریان مؤمن انقلابی این است که چرا در برخی موارد، «رفتارهای سیاسی» ولیّ خدا مبتنی بر «آرمان های انقلابی»اش نیست و در نتیجه از نوعی «تشابه» برخوردار شده است؟ آیا وجود این تناقض، به دور از «عدالت» نیست؟
بطور کاملاً خلاصه باید گفت رفتارهای سیاسی ولیّ، تنها مبتنی بر «آرمان های انقلابی» نیست، بلکه باید به این مؤلّفه، عنصر «مصلحت» را نیز اضافه کرد. «گفتمان انقلابی» با ضمیمه شدن به «مصلحت» هاست که «رفتارهای سیاسی» ولیّ خدا را شکل می دهند. حال در مواردی که نیازی به دخالت دادن عنصر «مصلحت» نباشد، رفتار ولیّ، رفتاری صریح، بدون ابهام و کاملاً مبتنی بر گفتمان انقلابی او خواهد بود و در مواردی که عنصر «مصلحت» به تصمیم گیری هایش اضافه می شود، رفتارش «متشابه» و بعضاً «مبهم» خواهد بود.
درواقع باید گفت، عنصر «مصلحت» نه چیزی جدای از گفتمان و آرمان های انقلابی و در عرض آن، بلکه جزء آن است. و اصلی ترین هدف اِعمال آن هم «حفظ و تثبیت نظام اسلامی» است. از سوی دیگر، مفهوم «مصلحت»، خود دارای مصادیق متعددی است؛ که یکی از مهمترین موارد آن جلوگیری از ایجاد «اختلاف»، «دو دستگی» و ایجاد «دوقطبی های فتنه گون» در جامعه است. به عبارت دیگر، یکی از مؤلفه هایی که مانع از اعمال برخی تصمیمات صریح انقلابی شده و آن را «متشابه» می سازد، مصلحتی به نام جلوگیری از اختلاف و دوقطبی های خطرناک در جامعه است.
🔰حال، با این مقدمه باید گفت این «مصلحت»، در فتنه سامری و زمانی که جناب هارون(ع) به عنوان نائب حضرت موسی (ع) در میان بنی اسرائیل منصوب شد، توسط ایشان اعمال شد. مطابق آیات شریفه قرآن در فتنه سامری، باوجود روشنگری ها و نصیحت های حضرت هارون(ع)، اما بنی اسرائیل به سخنان او وقعی ننهادند و بجای اطاعت از نائب امامشان، در استدلالی شبیه به استدلال برخی گروههای منحرف زمان ما همچون «انجمن حجتیه»، گفتند:
🔸«قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى؛ ولى آنها گفتند: «ما هرگز از پرستش آن دست برنخواهیم داشت تا موسى(ع) به سوى ما بازگردد!»» (طه: 91)
و پس از بازگشت حضرت موسی(ع) از پرده غیبت، جناب هارون (ع) در پاسخی قانع کننده به ایشان برای عدم برخورد انقلابی با سامری فرمود:
🔸«إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي؛ من ترسيدم بگويى تو ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى، و سفارش مرا به كار نبستى!» (طه: 94)
همانگونه که ملاحظه می شود، دلیل منطقی جناب هارون برای عدم برخورد قاطع با سامری، مصلحتی به نام «جلوگیری از دوقطبی خطرناک» میان مردم بود. دو قطبی ای که فتنه اش از فتنه سامری نیز خطرناک تر بود و «تثبیت حکومت» را نشانه گرفته بود. حضرت موسی(ع) نیز منطق نائبش را پذیرفت و خود با سامری و گوساله اش برخوردی انقلابی کرد.
🔰باید پذیرفت که اقتضائات جایگاه امام معصوم(ع) با اقتضائات جایگاه نائب امام(ع)، کمی متفاوت است. در زمانی که به ظهور امام عصر(عج) نزدیک تر می شویم و فتنه ها نیز پیچیده تر می شود، مصلحت سنجی های نائب امام (ع) برای تثبیت و حفظ حکومت تا سپردن آن به صاحب اصلی اش، بسیار بیشتر از خود امام (ع) است. برخی فتنه ها جز با دست موسایی خاموش نخواهد شد. اللهم عجل لویک الفرج...
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(۱۶)/ مصلحت سنجی های امام صادق علیه السلام و ریزش برخی خواص انقلابی/ در برابر رفتارهای متشابه ولیّ چه باید کرد؟
🔸«وَ أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ، فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً؛ اما كشتى، از آنِ بينوايانى بود كه در دريا كار مى كردند، خواستم آن را معيوب كنم، [چرا كه] پيشاپيش آنان پادشاهى بود كه هر كشتى [درستى] را به زور مى گرفت.(و با این عیب گذاری، دیگر در غصب آن طمعی نخواهد داشت.)» (کهف: 79)
🔰عیب جویی امام صادق(ع) از یکی از یاران خاص خود
زرارة ابن اعین، یکی از اصحاب خاص و بسیار مورد اعتماد امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود. اما امام صادق (ع)، در برخی مجالس، گاه از او بدگویی می کرد. رفتاری که شاید بسیاری از خواص سیاسی زمان ما با آن مواجه شوند، موضع آنان را نسبت به ولیّ تغییر دهد. امام صادق(ع) در پیامی خصوصی به زراره، علت این رفتار متشابه خود را جلوگیری از تعرّض حکومت ظالم آن زمان به زراره بیان می کنند. چراکه ارتباط با امام صادق(ع)، تبعات زیادی برای یاران حضرت درپی داشت و فشارهای زیادی را به آنان تحمیل می کرد و این رفتار امام(ع)، از طمع دشمنان نسبت به او می کاست:
🔸«إِنَّمَا أَعِيبُكَ دِفَاعاً مِنِّي عَنْكَ، فَإِنَّ النَّاسَ وَ الْعَدُوَّ يُسَارِعُونَ إِلَى كُلِّ مَنْ قَرَّبْنَاهُ وَ حَمِدْنَا مَكَانَهُ، لِإِدْخَالِ الْأَذَى فِيمَنْ نُحِبُّهُ وَ نُقَرِّبُهُ، وَ يَذُمُّونَهُ لِمَحَبَّتِنَا لَهُ وَ قُرْبِهِ وَ دُنُوِّهِ مِنَّا، وَ يَرَوْنَ إِدْخَالَ الْأَذَى عَلَيْهِ وَ قَتْلَهُ، وَ يَحْمَدُونَ كُلَّ مَنْ عِبْنَاهُ، فَإِنَّمَا أَعِيبُكَ لِأَنَّكَ رَجُلٌ اشْتَهَرْتَ بِنَا وَ بِمَيْلِكَ إِلَيْنَا، وَ أَنْتَ فِي ذَلِكَ مَذْمُومٌ عِنْدَ النَّاسِ، فَيَكُونُ ذَلِكَ دَافِعَ شَرِّهِمْ عَنْكَ؛ عیبگذاری من (درحقیقت) برای دفاع از توست. چراکه مردم و دشمن به سرعت درپی کسی هستند که ما او را به خود نزدیک می کنیم و از او ستایش می کنیم. تا به کسی که او را ستایش کرده و به خود نزدیک می کنیم آزار برسانند و او را بخاطر محبت ما و نزدیکی به ما مذمّت می کنند. و در اندیشه اذیت و قتل او بر می آیند. و هرکسی را که ما عیب او را می گوییم، می ستایند. پس همانا من عیب تو را می گویم، فقط به این دلیل که تو مردی مشهور به ارتباط و گرایش نسبت به مایی و تو در این باره نزد مردم مذمومی. پس این عیب گذاری من بر تو، شرّ آنان را از تو دفع می نماید.» (تفسیر نورالثقلین؛ ج3، ص285)
🔸رفتار متشابه حضرت خضر علیه السلام در سوراخ کردن کشتی
آنگاه حضرت برای روشن شدن این رفتار خود برای زراره، به ماجرای سوراخ کردن کشتی توسط حضرت خضر(ع) اشاره نمودند که پس از مدتی در بیان علت این رفتار سؤال برانگیز خود به حضرت موسی(ع) فرمود:
🔸«وَ أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ، فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً؛ اما كشتى، از آنِ بينوايانى بود كه در دريا كار مى كردند، خواستم آن را معيوب كنم، [چرا كه] پيشاپيش آنان پادشاهى بود كه هر كشتى [درستى] را به زور مى گرفت.(و با این عیب گذاری، دیگر در غصب آن طمعی نخواهد داشت.)» (کهف: 79)
هرچند از ارادت زرارة به امام صادق(ع) اندکی هم کاسته نشد، اما برخی از یاران دیگر امام صادق(ع) با دیدن برخی تناقض های ظاهری اینچنینی در رفتار ایشان که اقتضاء دوران تقیه بود، از ایشان رویگردان شدند و ایشان را متهم به دروغگویی کردند.
🔰کشتی انقلاب و خضر زمانه ما
این روایت و آیه شریفه بیانگر این نکته هستند که نباید درباره رفتارهای متشابه ولی خدا زود قضاوت کرد.
بی شک امروز همانند زمان امام صادق(ع)، دوران تقیّه نیست، امّا زمانه فتنه های گوناگون و خطرناکی است که ممکن است ولیّ خدا برای خاموش کردن تدریجی این فتنه ها و به خاطر رعایت مصالح بزرگتر، گاه مجبور به انجام رفتارهای متشابه شود.
شاید لازم باشد خضر زمانه ما، از سر ناچاری و اضطرار و به دلایل و مصالحی که بعدها آشکار خواهد شد، اجازه دهد بخش هایی از کشتی انقلاب دچار عیب شود تا از آسیب های جدّی تر به این کشتی جلوگیری شود.
جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸🔸
✍️آیه آیه سیاست(17)/ چرا برخی سیاستمداران از گذشته انقلابی خود پشیمان می شوند؟/علت ریزش فکری و رفتاری برخی خواص انقلابی چیست؟
🔸«إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا؛ آنها كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر (روز جنگ احد) فرار كردند شيطان آنها را بر اثر پارهاى از گناهانى كه قبلا مرتكب شده بودند به لغزش انداخت.» (آل عمران؛ 155)
🔰این آیه شریفه مربوط به آن دسته از اصحاب پیامبر(ص) است که علی رغم دستور پیامبر اکرم(ص)، در جنگ احد فرار کردند. این آیه شریفه، علّت فرار این افراد را گناهانی می داند که پیش از این مرتکب شده بودند و آن گناهان، زمینه نفوذ شیطان را در آنها فراهم نمود و آنان را به لغزش انداخت.
اصولاً زمانی که انسان پی در پی مرتکب گناه می شود و از آنها توبه نکرده و خود را اصلاح نمی کند، به تدریج زمینه لغزش های بزرگ در او فراهم می شود و شیطان در بزنگاههای فتنه گون، به راحتی می تواند در او نفوذ کرده و او را دچار ریزش های فکری، اخلاقی و سیاسی نماید.
🔰علّت تغییر رفتار و افکار بسیاری از خواصّی که زمانی از سوابق انقلابی درخشانی برخوردار بودند نیز همین است. خداوند متعال در آیه مهم دیگری به این واقعیت اشاره می فرماید که گناهان پی در پی کار انسان را به جایی می رساند که به تدریج عقائد پیشین خود را تکذیب و حتی مسخره می کند:
🔸«ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ؛ سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به تمسخر گرفتند.» (روم: 10)
🔰خداوند متعال همچنین در آیات دیگری به کسانی اشاره می نماید که ابتدا در زمره کسانی بودند که قلبشان دچار بیماری های روحی متعدد بود و چون تلاشی برای درمان بیماریهای روحی شان نکردند، خداوند نیز بر بیماریشان افزود:
🔸«فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ؛ در دلهاى آنان يك نوع بيمارى نهفته بود، از این رو خداوند نیز بر بيماریشان افزود؛ و به خاطر دروغ هايى كه مي گفتند، برای آنان (در قیامت) عذاب دردناكى خواهد بود.» (بقره: 10)
🔰مرحوم علامه طباطبایی(رحمه الله علیه) در ذیل آیه 66 سوره مبارکه توبه و در توضیح تعبیر «قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ»، در توصیف منافقان می فرمایند:
«ممكن است گفته شود يكى از مراتب ايمان، اعتقاد و اذعان بسیار ضعيفى است كه احتمال از بين رفتن هم دارد؛ مانند ايمان بيماردلان كه خداوند متعال آنان را در شمار مؤمنان آورده است؛ و سپس ايشان را «با» منافقان دانسته نه «از» منافقان؛ و اگر ما بتوانيم چنين مرتبه ضعيفى از ايمان را كه قابل زوال باشد فرض كنيم، آنگاه چه مانعى دارد افرادى داراى ايمان باشند و بعد از ايمانشان به طرف كفر بروند. چگونه چنين فرضى ممكن نيست، درحالیكه خداوند متعال در قرآن کریم به كسانى اشاره نموده كه از ايمانى قوى دست برداشته و به سمت كفر گرایيدهاند؛ مانند آن كسى كه خداوند در آيه «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ * وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم؛ ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! * و اگر مىخواستيم، (مقام) او را با اين آيات بالا مىبرديم؛ (اما) او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد!» (اعراف: 176-175) داستانش را بیان نموده است؛ و نيز آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً؛ كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، باز هم ايمان آوردند، و ديگربار كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند.» (نساء: 137) و آيات بسيارى ديگر كه در آنها متعرض كفر بعد از ايمان شده است؛ همه این آیات، وجود چنين مرتبهاى از ايمان را ممكن مىدانند؛ پس چه مانعى دارد كه «اعتقاد»، تا زمانی كه در «قلب» رسوخ پیدا نکرده است، از آن خارج شود.»
🔰در تاریخ اسلام و انقلاب کم نبودند افرادی که به دلیل ایمان و بینش سطحی خود، نتوانستند بیماری های روحی شان را درمان نمایند و در نتیجه پس از مدتی به جرگه معاندین با نظام اسلامی و منافقین درآمدند.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(18)/ ترویج «ناسیونالیسم»، ترفند دشمنان برای مقابله با «اسلام انقلابی»
🔸«وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَوَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُون؛ و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مىگويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مىنماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمىفهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟! (بقره: 170)
🔰طبق بیان این آیه شریفه و بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم(مائده: 104؛ زخرف:23؛ صافات: 70-68؛ یونس: 78؛ انبیاء: 54-53؛ شعراء: 74؛ لقمان: 21)، یکی از بهانه های مخالفان پیامبران خدا برای عدم پذیرش سخنان حق و مستدل ایشان، استناد به سنت های غلط و نامعقول آباء و اجدادی شان بود.
🔰اصولاً یکی از علائقی که شدّت یافتن آن می تواند انسان را به مقابله با اسلام و نظام اسلامی بکشاند، علاقه به سنت ها و آداب و رسوم ملّی است. به عبارت دیگر این علاقه گاه آنچنان شدّت می یابد که فرد در موارد تزاحم میان دستورات اسلامی و تعصبات ملّی، دومی را انتخاب می نمایند.
به همین دلیل، دشمنان نظام اسلامی نیز همواره از این مسئله سوء استفاده نموده و با ترویج و تحریک تعصبات ملّی بصورت افراطی در جامعه تلاش می کنند تا مردم را به سمت مقابله با اسلام انقلابی سوق دهند.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(19)/ عاقبت اخروی فتنه گران سیاسی- فرهنگی چیست؟
🔸«إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذابُ الْحَرِيقِ؛ كسانى كه مردان و زنان با ايمان را دچار فتنه کردند و سپس توبه نکردند، عذاب دوزخ براى آنها است، و عذاب آتش سوزان.» (بروج: 10)
🔰هرچند قضاوت دقیق درباره عاقبت اخروی انسان ها کار دشواری است، اما قرآن کریم در برخی آیات، مانند این آیه شریفه و درباره برخی افراد، ملاک هایی به ما ارائه داده است که می تواند تا حد زیادی این قضاوت را برای ما آسان نماید.
طبق مفاد این آیه شریفه، فتنه گرانی که جامعه اسلامی را دچار فتنه و سختی و خسارت نمودند و سپس از فتنه انگیزیشان توبه نکردند و در همان حال از دنیا رفتند، بی تردید در آخرت دچار عذاب الهی خواهند شد.
🔰همچنین طبق آیات دیگر قرآن کریم توبه از گناهان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، برخلاف گناهان فردی، باید علنی و همراه با اصلاح عملکرد گذشته باشد. خداوند متعال درباره افراد مؤثر در جامعه که حق را از مردم کتمان می نمایند تا مردم را گمراه نموده و آنان را دچار فتنه های عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نمایند، می فرماید:
🔸«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُون * إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيم؛ كسانى كه دلائل روشن و وسيله هدايتى را كه نازل كردهايم بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان ساختيم كتمان مىكنند، خدا آنها را لعنت مىكند و همه لعن كنندگان نيز آنها را لعن مىنمايند * مگر آنها كه توبه و بازگشت كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نيك) اصلاح نمودند و آنچه را كتمان كرده بودند، آشكار ساختند كه من توبه آنها را مىپذيرم كه من تواب و رحيمم.» (بقره: 106)
به عبارت دیگر درباره کسانی که مرتکب گناهانی می شوند که در نتیجه آن گناه، بخش قابل توجهی از مردم جامعه دچار ضلالت و فتنه می شوند، خداوند تنها توبه کسانی از آنها را می پذیرد که توبه شان همراه با «اصلاح عملی» و «تبیین علنی» باشد.
🔰بی تردید کتمان حقانیت نظام اسلامی و تهمت زدن به آن و ارائه چهره ای متقلب از آن و درنتیجه گمراه نمودن بخشی از مردم جامعه و ایجاد طمع برای دشمنان برای فشار بیشتر به نظام اسلامی، بزرگترین گناه فتنه گران سال 88 بود.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(20)/ نتیجه خدمات کدخداپرستان به مردم چیست؟
🔸«وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ؛ به تو و همه انبياى پيشين وحى شده كه اگر مشرك شوى تمام اعمالت نابود مىشود، و از زيانکاران خواهى بود!» (زمر: 65)
🔰طبق این آیه شریفه، کسی که زندگیش بر مبنای شرک به خداوند پایه ریزی شده باشد، همه اعمال خوبش هم حبط (بی اثر و نابود) خواهد شد. چراکه اثر شرک در اعمال انسان، مانند اثر قطرات خون است در ظرف آب که دیگر قابل استفاده نیست و باید همه آن را دور ریخت.
🔰اما «شرک»، فقط به معنی «بت پرستی» نیست و منحصر در «شرک فردی» هم نیست؛ گاه یک «دولت» با عبودیّت دولت های شیطانی و مستکبر، اتکاء به آنها، اطاعت اوامر آنها و ذلّت در برابر آنها، تبدیل می شود به یک «دولت مشرک». آنگاه قاعده مورد اشاره در این آیه شریفه، در مورد چنین دولت هایی نیز صادق است.
🔰کارگزارانی که مبنا و اساس همه تصمیمات و کارهایشان (در عرصه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ...)، اعتماد و اعتقاد به "کدخدا" بجای اعتماد و اعتقاد به خداست، هر چه هم کار خوب و خیر برای مردم انجام دهند، هیچ ارزشی نخواهد داشت و خداوند اثر همه آن کارها را از بین خواهد برد و مردم اثرات آنها را لمس نخواهند کرد؛ و این همان «خسارت محض» است که در پایان این آیه شریفه به آن اشاره شده است.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(21)/ چرا رهبر انقلاب در سخنانشان، دائما فتنه ۸۸ و حادثه ۹دی را یادآوری می کنند؟
🔸«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛ ما موسى(ع) را با آيات خود فرستاديم (و دستور داديم:) قومت را از ظلمات به نور بيرون آر! و «ايّام اللَّه» را به آنان يادآور! در اين، نشانههايى است براى هر صبر كننده شكرگزار!»(ابراهیم/5)
🔰خداوند متعال در این آیه شریفه خطاب به جناب موسی (ع) می فرماید: ««ایام الله» را برای قومت یادآوری نما.»
و منظور از «ایام الله»، ایامی است که بخاطر حوادث خاصی که در آن اتفاق افتاده، امر خداوند و آیات و نشانه های بزرگی و اقتدار و سلطنت خداوند ظاهر و آشکار گردیده (ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج12، ص18)
به عبارت دیگر، منظور از «ایام الله» روزهای خاصی است که در آن روزها دست قدرت و عزت الهی در جامعه ظهور و بروز بیشتری داشته و همگان به عینه دیدند و لمس کردند که اتفاقی(چه نزول نعمت و یا نزول عذاب) خارج از اسباب و علل مادی افتاده است.
🔰اصولاً باید گفت یکی از روش های تربیتی قرآن کریم، «تذکّر» و «یادآوری» است؛ و این روش، دقیقاً نقطه مقابل روش شیطان و جریان های شیطانی، همچون جریان نفاق است که یکی از کار ویژه هایشان را «انساء»(فراموشاندن) تعریف کرده اند: (مجادله: 19؛ انعام: 68، یوسف: 42، کهف: 63 )
در این میان، یکی از اموری که یاد خدا را در ذهن ها متبادر می کند، برخی حوادث عبرت آموزی است که در برخی ایام خاص در حیات یک جامعه به وقوع پیوسته است و مردم جامعه در آن ایام خاص، جلوه های رحمت یا غضب الهی را بطور ملموس درک نمودند.
از آنجا که انسانها موجوداتی فراموشکار هستند، باید برخی وقایع خاص پیش آمده در جامعه که یاد خدا و سنت های الهی را به همراه دارد، همواره برای آنان یادآوری شود؛ چراکه این کار روحیه ای جدید در آنان برای ادامه مسیر ایجاد می نماید.
🔰قرآن کریم در آیات متعددی به یادآوری ایام الله در دوران هر پیامبری می پردازد؛ و این یادآوری ها آنقدر زیاد است که گویی تعمّدی برای بازگویی آن وجود دارد.
یکی از مواردی که خداوند قرآن کریم اصرار به یادآوری آنها دارد، سخنان و اقدامات منافقان برای سست کردن و مأیوس کردن مسلمانان و فتنه ها و کارشکنی های آنان در مسیر پیشرفت نظام اسلامی است که در همه موارد با عنایت الهی و رهبری بی نقص ولیّ خدا، با شکست مواجه شدند؛ در یک آیه سخن منافقان و بیماردلان در جنگ بدر یادآوری می شود: (انفال: 46) و در آیات دیگری، سخنان و کارشکنی های آنان در جنگ احزاب: (احزاب: 13-12).
همچنین در آیات دیگری از قرآن کریم کارشکنی های منافقان در جنگ احد و عدم شرکت آنان در جنگ و همچنین فرار مسلمانان بیماردل و ضعیف الإیمان برای مسلمانان یادآوری شده است.
خداوند متعال در آیه دیگری، پس از توبیخ مسلمانان بیماردل به دلیل کندی و سنگینی در حرکت به سوی جهاد و یاری رساندن پیامبر خدا(ص)، واقعه لیلة المبیت و خروج پیامبر(ص) از مکه و مخفی شدن در غار ثور را به مسلمانان یادآور می شود که خداوند پیامبرش را در اوج تنهایی و بدون هیچ یاوری، یاری نمود و او را از شر دشمنان محفوظ نگاه داشت: (توبه: 40)
🔰این یادآوری ها، علاوه بر کمک به تبیین بهتر گفتمان اسلام انقلابی، فواید متعددی دیگری هم برای عموم مردم جامعه اسلامی و هم برای خواص جامعه در پی دارد که به مبارزه با جریان نفاق کمک شایانی خواهد کرد. اولین فایده یادآوری ایام الله، افزایش وحدت در میان مردم است. پیش از این بیان شد که خداوند در سوره مبارکه انفال، برای ایجاد وحدت میان مسلمانانی که بر سر انفال اختلاف کرده بودند، به یادآوری الطاف خود در جنگ بدر پرداخت و در پایان، دوران سخت مکه و عنایت خداوند در نجات آنها از چنگال کفار را به آنها یادآوری کرد.
فایده دیگر یادآوری ایام الله، افزایش اعتماد مردم به وعده های الهی، افزایش روحیه اعتماد به نفس و امید به آینده و افزایش روحیه مردم برای مقاومت در برابر سختی ها و در برابر دشمنان داخلی و خارجی است. و این دقیقاً نقطه مقابل اهداف جریان نفاق برای تأثیرگذاری در انگیزه و اندیشه مردم است.
همچنین یادآوری مصادیق ناکارآمدی جریان نفاق و یا کارشکنی های آنان در راه پیشرفت جامعه اسلامی، موجب عدم اعتماد مردم به این جریان خواهد شد. اثر دیگر یادآوری، تأثیرگذاری بر خود منافقان است. چراکه، بی تردید وقتی ناکارآمدی ها و شکست های متعدد منافقان و بیماردلان دائماً بازگو شود، آنان نیز در مواجهه با نظام اسلامی تجدیدنظر کرده و یا حداقل با احتیاط بیشتری برخورد می نمایند.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(22)/ هدف غایی و متوسط فتنه گران سال 88 چه بود؟
🔸«إِنَّ الَّذِينَ جاؤُ بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ؛ مسلّماً كسانى كه آن تهمت عظيم را عنوان كردند گروهى (متشكّل و توطئهگر) از شما بودند امّا گمان نكنيد اين ماجرا براى شما بد است، بلكه خير شما در آن است.»(نور/11)
🔰این آیه شریفه مربوط به ماجرایی است که در آن منافقان برای تخریب شخصیت پیامبر اسلام(ص) و کاستن از اعتبار و قداست ایشان و نظام اسلامی تحت رهبری ایشان، به یکی از همسران ایشان که به هنگام بازگشت از جنگ از کاروان جا مانده بود و به کمک یکی از صحابه به مدینه آورده شده بود، تهمت روابط نامشروع زدند و این دروغ را در سطح جامعه اسلامی گسترش دادند تا اعتماد مردم به نظام اسلامی پیامبر را خدشه دار کنند. به دنبال این ماجرا، آیاتی بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد که تأمل در جزئیات آنها بسیار عبرت انگیز است.
🔰كلمه «افك» در این آیه شریفه به معنای «دروغ» است؛(المفردات فی غریب القرآن؛ص79) و كلمه «عصبه» در لغت به معنای جماعتی متعصب، متشکّل و یاری کننده یکدیگر است.(المفردات فی غریب القرآن؛ص568) و معنای آیه شریفه اين است كه كسانى كه اين دروغ را تراشيدند- با توجه به اینکه الف و لام در «الإفک»، الف و لام عهد است- جماعت معدودى از شما هستند، كه با هم تبانى و ارتباط دارند. و اين تعبير]«عصبة»[ خود اشاره است به اينكه اين تهمت توطئهاى در كار بوده، مبنى بر اينكه اين دروغ را بتراشند، و آن را اشاعه هم بدهند، تا قداست و نزاهت رسول خدا (ص) را لكهدار ساخته، و او را در ميان مردم رسوا سازند. (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج 15،ص90)
🔰بنابراین منافقان با اجماع و تعصب و با کمک رساندن به یکدیگر، دروغی را در جامعه بر علیه رهبر جامعه اسلامی ترویج دادند تا از اعتبار او بکاهند. حال، خداوند در ادامه خطاب به جامعه مؤمنین می فرماید گمان نکنید که بروز این ماجرا برای جامعه اسلامی شرّ است، بلکه برآیند آن خیر بوده و به فرموده علامه طباطبایی، خیریّت آن نیز در این است که اهل ضلالت و فساد در آن جامعه شناخته شوند، تا جامعه نسبت به وضع آنها بصيرت پيدا كند، و براى اصلاح اين اعضاى فاسد دست به اقدام بزند.
خداوند در آیه بعد به توبیخ کسانی پرداخته است که وقتی این دروغ را شنیدند، آن را رد نکردند و نظام اسلامی را از آن مبرّا ندانسته اند: (نور/12)
دلیل بر اینکه مؤمنین باید در فتنه هایی که در آنها دروغی به نظام اسلامی نسبت داده می شود، حسن ظن داشته باشند و آن دروغ را نپذیرند، این است که فتنه گران هیچ شاهد و مدرکی برای اثبات حرفشان ارائه ندادند:
🔸«فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكاذِبُونَ؛ پس زمانیکه شاهدانی برای اثبات این مسئله نياوردند، آنان در پيشگاه خدا دروغگويانند!»(نور/13)
و در آیه 15 نیز به توبیخ کسانی می پردازد که این دروغ را بدون فکر و تحقیق، پذیرفتند و آن را زبان به زبان منتشر ساختند و این کار را سبک شمردند؛ درحالیکه نزد خداوند گناهی بزرگ است.
علامه طباطبایی علت بزرگ بودن این عمل نزد خداوند را دو چیز می دانند؛ اول اینکه نفس بهتان و افترا به افراد دیگر، عملی است قبیح و دوم اینکه این تهمت، تهمت به یک شخص معمولی نیست، بلکه تهمت به پیامبر اسلام(ص) است؛ وشيوع «افك» در باره آن جناب در ميان مردم باعث مىشود كه آن حضرت در جامعه رسوا گشته و امر دعوت دينی اش تباه شود.
🔰حال باید گفت هر افک، دروغ و تهمتی که در جامعه اسلامی توسط فتنه گران و منافقین ترویج می شود و هدف از اشاعه آن نیز ضربه به نظام اسلامی و رهبر آن است تا از چشم مردم بیفتد و بدین وسیله اعتماد مردم به نظام سلب شود، در دایره شمولیت این آیات شریفه قرار می گیرد.
در فتنه سال 88 نیز، دقیقاً این توطئه توسط منافقان درون نظام اسلامی عملیاتی شد. هرچند هدف اصلی فتنه گران سال 88، براندازی نظام اسلامی بود، اما آنان برای دستیابی به این هدف، همچون منافقان دخیل در ماجرای «افک»، با گسترش شایعه تقلب در انتخابات، به دنبال کاستن از اعتبار نظام اسلامی و رهبرانقلاب نزد افکارعمومی بودند.
آنان مصداق بارز افرادی هستند که طبق این آیات شریفه با یک برنامه ریزی تشکیلاتی]«عصبة»[ و برای سلب اعتماد مردم به نظام و رهبری، به نظام اسلامی «افک» وارد کردند [«إِنَّ الَّذِينَ جاؤُا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ»] و حاضر به ارائه سند و مدرک نشدند[«فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَداءِ»].
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(23)/ به هم ریختگی اقتصادی، نتیجه عملکرد نفوذی های دشمن
🔸«وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً؛ و اموال خود را- كه خداوند آن را وسيله قوام [زندگى] شما قرار داده- به دست سفيهان نسپارید.» (نساء: 5)
🔰یکی از حوزه های نفوذ دشمن، حوزه اقتصاد است. خداوند در قرآن کریم خطاب به شیطان می فرماید:
🔸«وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ؛ و در اموال و فرزندانشان شركت جوى.» (اسراء: 64)
«شیطان» در این آیه شریفه و بسیاری از آیات قرآن، تنها به معنای «ابلیس» نیست؛ بلکه می تواند به معنای افراد و یا دستگاه حکومتی شیطانی هم باشد که با دستگاه حکومتی الهی به ستیز برخاسته است.
همچنین، تعبیر «مشارکت در مال» توسط شیطان، صرفاً برای انسان مصداق ندارد و می تواند معنای گسترده تری در مقیاس یک جامعه هم داشته باشد؛ و این همان نفوذ دشمن در دستگاه اقتصادی جامعه اسلامی است؛ بگونه ای که قوام زندگی مردم را به هم بریزد.
خداوند در آیه ای دیگر از قرآن، اقتصاد مبتنی بر ربا را موجب به هم خوردگی قوام زندگی مؤمنین می داند و با تشبیهی زیبا، زندگی مبتنی بر چنین اقتصادی را مانند کسی می دانند که بر اثر تماس شیطان با او دچار «خبط» شده است:
🔸«الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلاَّ كَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ؛كسانى كه ربا مىخورند، رفتار و کردارشان مانند كسى كه بر اثر تماسّ شيطان، ديوانه شده است.» (بقره: 275)
«خبط» در لغت به معناى «نامتعادل راه رفتن» است.(مفردات الفاظ القرآن؛ص273) علامه طباطبایی برخلاف برخی مفسرین که «َیقُومُونَ» در این آیه شریفه را به «برخاستن در روز قیامت» معنا کرده اند، معتقدند منظور از «قيام» در این آیه شریفه «مسلط بودن بر زندگى و بر امر معيشت» است.(الميزان في تفسير القرآن؛ ج2، ص411) به این معنا که انسان هم در زندگيش راهى مستقيم دارد كه نبايد از آن منحرف شود، چون او نيز در طريق زندگيش و بر حسب محيطى كه در آن زندگى مىكند حركات و سكناتى دارد كه داراى نظام مخصوصى است، كه آن نظام را بينش عقلايى انسانها معين مىكند، و هر فردى افعال خود را (چه فردى و چه اجتماعى) با آن نظام تطبيق مىدهد. اين وضع انسان معمولى است، اما انسانى كه ممسوس شيطان شده و شیطان نيروى تميیز او را مختل ساخته، نمىتواند خوب و بد، نافع و مضر و خير و شر را از يكديگر تمیيز دهد و حكم هر يك از اين موارد را در طرف مقابل آن جارى مىسازد.(همان؛ ص410)
🔰به نظر می رسد می توان با الغاء خصوصیت از این آیه شریفه، مسئله اقتصاد مبتنی بر ربا -که این آیه آن را موجب به هم خوردگی قوام زندگی مردم می داند- را به هر نوع اقتصاد ضد مبانی اسلامی و وحیانی تعمیم داد.
به عبارت دیگر، نتیجه نفوذ دشمن در سیستم اقتصادی جامعه اسلامی، عدم تعادل و به هم ریختگی سبک زندگی مردم است. چراکه این واقعیتی است که بخش مهمی از تغییر سبک زندگی مردم یک جامعه، علاوه بر مسائل بنیادینی همچون عقائد و باورها، معلول سیستم اقتصادی آن جامعه است.
🔰همچنین خداوند متعال در آیه دیگری از قرآن کریم به مردم توصیه می کند که اموال و اقتصاد خود، که مایه قوام زندگی شان است، را به دست افراد سفیه و بی عقل نسپارند:
«
🔸وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً؛ و اموال خود را- كه خداوند آن را وسيله قوام [زندگى] شما قرار داده- به دست سفيهان نسپارید.» (نساء: 5)
مفهوم این سخن قرآن کریم این است که اگر مردم، اموال خود و اقتصاد کشورشان را به دست مسئولین سفیه بسپارند، قوام زندگی شان به هم خواهد خورد.
و یک مصداق این افراد، همان منافقین و نفوذی های دشمن و شیطان بزرگ هستند که خداوند در آیه ای دیگر آنان را سفیه خطاب می کند:
🔸«أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ؛ بدانيد سفيهان واقعى اينها هستند اما نمىدانند.» (بقره: 13)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(24)/ چرا مسئولیت های اجرایی را باید به جوانان سپرد؟
🔸«قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ؛ و پيامبرشان به آنها گفت: "خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است. خداوند ملكش را به هر كس بخواهد مىبخشد؛ و احسان خداوند وسيع است و (از لياقت افراد براى منصبها) آگاه است."» (بقره: 247)
🔰قوم بنی اسرائیل بعد از وفات حضرت موسی(ع) که دچار از هم پاشیدگی و ضعف شده بودند از پیامبرشان درخواست نمودند تا برای آنان زمامداری انتخاب نماید که در امور اجرایی و نظامی، سخن او فصل الخطاب باشد. پیامبرشان نیز به دستور خداوند، «طالوت» را برای این کار برگزید. (تفسیر نمونه؛ ج2، ص230)
طبق این آیه شریفه، پیامبر بنی اسرائیل، دلیل انتخاب طالوت را، علاوه بر الهی بودن این انتخاب، برخورداری طالوت از دو ویژگی مهمّ می داند: «بسط در علم» و «بسط در جسم»:
🔸«قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ؛ پیامبرشان به آنان گفت: «خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است.»»(بقره: 247)
بدیهی است که منظور از «بسط در جسم»، تنها تنومندی و بزرگی ابعاد جسمانی نیست؛ زیرا چه بسیار افراد تنومندی که حوصله جهاد و کار مجاهدانه را ندارند. بلکه منظور، وجود نشاط جوانی و حوصله انجام کار است. طبیعی است که هرچه افراد از سن بالاتری برخوردار باشند، توانایی و نشاط لازم برای انجام کارهای اجرایی سخت را نخواهند داشت و بالعکس، مسئولی که از نشاط جوانی بیشتری برخوردار باشد، قطعاً با سرعت و جدیت بیشتری کارها را به پیش خواهد برد.
🔰همچنین جوان بودن کارگزاران اجرایی، مزیت های دیگری را نیز برای آنان به همراه خواهد آورد؛ مزیت هایی همچون «شجاعت»، «تلاش»، «خلاقیّت» و «ابتکار».
خداوند متعال در آیات مربوط به اصحاب کهف نیز به وجود عنصر «شجاعت» و «اقدام شجاعانه» در جوانان اشاره می فرماید:
🔸«إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً * وَ رَبَطْنا عَلى قُلُوبِهِمْ إِذْ قامُوا فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً؛ آنها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند، و ما بر هدايتشان افزوديم. * ما دلهاى آنها را محكم ساختيم در آن هنگام كه قيام كردند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمين است، هرگز غير او معبودى را نمىپرستيم كه اگر چنين گوئيم سخنى به گزاف گفتهايم.» (کهف: 14-13)
تعبیر «فتیة» در این آیات شریفه نشان می دهد اصحاب کهف همگی جوان بودند؛ و عبارت «آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً» نشان می دهد مؤمن بودند و از ایمان سرشاری برخوردار بودند. همچنین تعبیر «إِذْ قامُوا» در این آیه شریفه نشان می دهد آنان جوانانی انقلابی، شجاع، اهل اقدام و قیام بودند و در برابر دستگاه حاکمه ظالم زمان خودشان ایستادند.
🔰ذهن جوان بگونه ای است که در امور اجرایی و برنامه ریزی های علمی نیز از «خلاقیّت» و «ابتکار» بیشتری برخوردار است. و این دقیقاً در نقطه مقابل روحیه سالخوردگان است که با گذشت سن، محافظه کارتر می شوند. خداوند متعال در آیه ای از قرآن کریم درباره توانایی های علمی سالخوردگان می فرماید:
🔸«وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ؛ و خداوند شما را آفريد، سپس شما را مي ميراند؛ بعضى از شما به سنين بالاى عمر مىرسند، بطورى كه بعد از علم و آگاهى چيزى نخواهند دانست. خداوند عالم و قادر است.» (نحل: 70)
آیت الله مصباح یزدی در تفسیری روان شناختی از این آیه شریفه می فرمایند: «این آیه شریفه می تواند اشاره ای باشد به اینکه پذیرفتن رأی جدید یا سلیقه تازه برای سالخوردگان بسیار دشوار می شود و نیز استعداد تمرکز حواس، یعنی دقت، و همچنین قوه ضبط و نگهداری اموری که بر ذهن عارض می شوند در آنان رو به ضعف می رود و این همه موجب می شود که آنان نتوانند مطلبی جدید بیاموزند.» (جامعه و تاریخ در قرآن؛ ص170)
🔰علاوه بر همه این موارد، یکی از آسیب های روحی دوران پیری، تشدید برخی امیال نفسانی در انسان است که خود می تواند منشأ مفاسد اخلاقی، اقتصادی و سیاسی متعددی باشد. به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص) در روایتی می فرمایند:
🔸«وَ يَهْرَمُ ابْنُ آدَمَ وَ تَشِبُّ مِنْهُ اثْنَتَانِ الْحِرْصُ وَ الْأَمَل؛ زمانیکه انسان پیر می شود دو خصلت در او جوان می شود: حرص و آرزو» (تحف العقول؛ ص56)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(25)/ اصلی ترین علت و زمینه شکل گیری و موفقیت فتنه های سیاسی در جامعه چیست؟
🔸«قالَ فَما خَطْبُكَ يا سامِرِيُّ * قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ؛ (موسى(ع) رو به سامرى كرد و) گفت: تو چرا اين كار كردى، اى سامرى؟! * گفت: من چيزى ديدم كه آنها نديدند.» (طه: 96-95)
🔰این آیه شریفه مربوط به ماجرای فتنه سامری است. زمانیکه حضرت موسی(ع) از سامری پرسید چرا این فتنه را برپا نمودی؟ او علت موفقیتش در برپایی فتنه را بی بصیرتی مردم و خواص عنوان نمود:
🔸«قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ» (طه: 96)
و همین بی بصیرتی بود که موجب شد مردم و خواص به سخنان و دستورات هارون(ع) که نائب جناب موسی(ع) بود، توجهی نمی کردند.
🔰تا زمانیکه مردم احاطه علمی و بصیرت سیاسی و معرفتی نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی پیدا نکنند، آن را نخواهند پذیرفت. قرآن کریم درباره علت عدم پذیرش گفتمان قرآن کریم توسط مردم زمان پیامبر(ص) می فرماید:
🔸«بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُه؛ بلكه آنها چيزى را تكذيب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است.» (یونس: 39)
🔰این مسئله درباره شخص ولیّ خدا نیز صاق است. وقتی مردم و خواص جامعه، معرفتشان نسبت به شخصیّت ولیّ خدا و رفتارهای سیاسی او کم باشد، بطور طبیعی اطاعت از او یا اصل مقام ولایت او را انکار خواهند کرد:
🔸«أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ؛ يا پيامبر خود را [درست] نشناخته و [لذا] به انكار او پرداختهاند.» (مومنون: 69)
🔰امروزه تمام تلاش رسانه های دشمن و منافقین داخلی، تحقق همین یک هدف است که مردم، زیرکی، معنویت، عقلانیت، علم، تدبیر و سایر صفات برجسته ولیّ شان را نشناسند و در نتیجه زیر بار اطاعت از او نروند.
بنابراین در زمانه ای که نظام اسلامی با فتنه های متعدد سامری گونه ای مواجه است، اصلی ترین وظیفه و جهاد جبهه انقلاب، تبیین، روشنگری و بصیرت بخشی با هر ابزار رسانه ای ممکن است.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(26)/ علت روانی عدم اطاعت برخی کارگزاران از دستورات و توصیه های رهبرانقلاب چیست؟
🔸«وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ (و نيز) از شما پيمان گرفتيم، و كوه طور را بالاى سر شما برافراشتيم (و به شما گفتيم) اين دستوراتى را كه به شما دادهايم محكم بگيريد و درست بشنويد، شما گفتيد شنيديم و مخالفت كرديم! و دلهاى آنها با محبت گوساله بر اثر كفر آبيارى شد، بگو چه فرمان بدى ايمان شما به شما مىدهد اگر ايمان داريد!» (بقره: 93)
🔰این آیه شریفه مربوط به قوم بنی اسرائیل است که وقتی خداوند به آنان از طریق حضرت موسی(ع) دستوراتی را ابلاغ نمود، منافقانه می گفتند «این دستورات را شنیدیم»، ولی در عمل از آن دستورات نافرمانی می کردند.
آنگاه در ادامه به علت این تخلف از دستورات حضرت موسی(ع) اشاره می فرماید و آن «محبت شدید به گوساله سامری» بود: «وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ»
كلمه «اشربوا» از ماده «اشراب» و به معناى «نوشانيدن» است؛ و منظور از «عجل»، «محبت عجل» یا همان «گوساله» است؛ كه کلمه «محبت» در آیه حذف شده و خود «عجل» در جاى «محبت» نشسته تا «مبالغه» را برساند و بفهماند که يهوديان از شدت محبتى كه به گوساله داشتند، گویی خود گوساله را در دل جاى دادند. (ر.ک: تفسير الميزان؛ ج1، ص223)
البته برای «اشراب» معنای دیگری نیز گفته شده و آن «بستن ریسمان به گردن کسی یا چیزی» است.(ر.ک: مفردات الفاظ القرآن؛ ص449) طبق این معنا، بنی اسرائیل آنقدر محبت گوساله در دلشان جای گرفته بود که این محبت همچون ریسمانی آنان را به گوساله متصل نموده بود و این گوساله آنان را به هرسو می کشاند و آنان نیز تابع و وابسته آن بودند.
🔰و این، همان گوساله ای بود که سامری در زمان غیبت حضرت موسی(ع)، با سوء استفاده از بی بصیرتی مردم، آنان را فریب داد و مردم را به پرستش آن دعوت نمود و مردم نیز دعوت او را پذیرفتند:
🔸«وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ؛ و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه با موسى چهل شب وعده گذارديم (و او به ميعادگاه براى گرفتن فرمانهاى الهى آمد) سپس شما گوساله را (معبود خود) انتخاب نموديد در حالى كه با اين كار (به خود) ستم مىكرديد.» (بقره: 51؛ همچنین مراجعه کنید به: بقره:92)
«اتخاذ» مبالغه در «اخذ» است؛ و منظور از «اتخاذ عجل» در این آیه شریفه این است که بنی اسرائیل با همه وجودشان گوساله پرست شدند و به تدریج محبت گوساله به طور فزاینده ای در قلبشان جای گرفت.
🔰و این حکایت برخی کارگزارانی است که با همه وجودشان(هم در مبانی فکری و هم در سبک زندگی)، غرب پرست و کدخداپرست شدند و محبت شدیدی از غرب در دلهایشان جای گرفته است و همچون ریسمانی به گردن آنان آویخته شده و آنان را کاملاً تابع و وابسته به غرب نموده و همین محبت شدید به غرب است اجازه نمی دهد در عمل از دستورات ولیّ خدا تبعیت نمایند؛ هرچند منافقانه و در حرف، اظهار اطاعت می کنند: «قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ».
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(27)/ اصلی ترین طبقه اجتماعی مخالفان نظام اسلامی کدام طبقه است؟
🔸«وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ؛ و ما درهيچ شهر و ديارى پيامبرى بيمدهنده نفرستاديم مگر اينكه مترفين آنها (كه مست در نعمت بودند) گفتند: «ما به آنچه فرستاده شدهايد كافريم!»»(سبأ: 34)
🔰طبق این آیه شریفه، که «حصر» را افاده می نماید، اصولاً در شکل گیری هر نهضت اسلامی (از نهضت انبیاء تا نهضت های انقلابی معاصر مانند انقلاب اسلامی ایران)، همواره راحت طلبان و اشراف و به تعبیر قرآن «مترفین»، در خط مقدم مبارزه سیاسی و فرهنگی با مصلحان و رهبران الهی جامعه بوده اند.
«اتراف» كه مصدر كلمه «مترفين» است به معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند؛ كسى كه نعمت با او چنین كند مىگويند او «اتراف» شده؛ يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ماوراى نعمت غافل گشته است. پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنيوى است.(المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج19؛ ص124)
همچنین در بسیاری از آیات قرآن کریم از گروهی به نام «ملأ»(بزرگان و اشراف قوم) نام می برد که همواره سردمدار مبارزه با پیامبران الهی بودند.(اعراف: 60، اعراف: 66، اعراف: 76- 75، اعراف: 88، اعراف: 109، اعراف: 127، مؤمنون: 24، قصص: 20، قصص: 38، ص: 6)
🔰حال باید گفت علت مخالفت و مبارزه همیشگی اشراف و مرفهین بی درد با نظام اسلامی و آرمان هایش چند چیز است:
1️⃣اولاً دستیابی نظام اسلامی به آرمانهایش، مستلزم تحمل سختی ها و مشقاتی است که این با روحیه رفاه طلبانه این افراد سازگار نیست. حضرت امام (ره) در این باره می فرمایند:
«با زندگانى اشرافى و مصرفى نمىتوان ارزشهاى انسانى- اسلامى را حفظ كرد. جوانان ايران و زنان و مردان كه در زمان طاغوت با تربيت طاغوتى بار آمده بودند هر گز نتوانستند با قدرت طاغوتى مقابله كنند.»(صحیفه امام(ره)؛ ج18، ص471)
2️⃣ثانیاً هدف از تشکیل نظام اسلامی ایجاد جامعه ای معنوی و مقرب به خداوند است که طبیعتاً برای نیل به این هدف باید محدودیت هایی فرهنگی و اجتماعی در جامعه اعمال شود. ایجاد این محدودیت ها با طبیعت و غریزه مترفین که اعمال هیچ محدودیتی را برنمی تابند نماید، در تضاد است و همین مسئله مخالفت با نظام اسلامی را در پی خواهد داشت.
3️⃣ثالثاً به تعبیر علامه طباطبایی اصولاً زياده روى در لذايذ كار انسان را به جايى مىكشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد. هم چنان كه از آيه بعد از این آیه هم همین معنا استنباط می شود: «وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِين». و خاصيت اتراف و ترفه و غوطهور شدن در نعمتهاى مادى همين است كه قلب آدمى به آنها متعلق شود و آنها را عظيم بشمارد و سعادت خود را در داشتن آنها بداند؛ حالا چه اينكه موافق حق باشد، يا مخالف آن. در نتيجه همواره به ياد حيات ظاهرى دنيا بوده، ما وراى آن را فراموش مىكند.(الميزان في تفسير القرآن؛ ج16؛ ص383)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(28)/ آیا تعریف رهبرانقلاب از شخصیت برخی مسئولان، لزوماً به معنای تأیید عملکرد آنان است؟
🔰این سؤالی است که بسیاری از مردم و حتی خواص انقلابی، به اشتباه، پاسخ آن را مثبت می دانند؛ در حالیکه باید گفت طبق مبانی قرآنی و سیره نبوی، اینگونه نیست که وقتی ولیّ مسلمین ویژگی های مثبت اخلاقی برخی افراد، حتی منافقان یا بیماردلان را بر می شمرد، ملازم با آن، عملکرد یا سخنان آن افراد نیز تأیید می شود.
توضیح آنکه رفتار پیامبر(ص) با همه افراد جامعه اسلامی، که منافقین هم جزء آنان محسوب می شدند، بگونه ای بود که اگر نزد پیامبر آمده و سخنی می گفتند، ایشان خود آن افراد (و نه لزوماً سخن و عملکرد آنان) را تأیید می فرمود و بگونه ای با آنان مواجه می شد که گویی به آنان اعتماد دارد و منافقان گمان می کردند این تأیید، به معنای تأیید سخن یا عملکرد آنان نیز هست. به همین دلیل، پیامبر(ص) را متّهم به خوش باوری می نمودند:
🔸«وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ؛ برخی از آن منافقین كسانى هستند كه پيامبر(ص) را آزار مىدهند و مىگويند او گوش (زود باور) است!» (توبه: 61)
خداوند در پاسخ به این اتهام منافقین می فرماید:
🔸«قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ؛ بگو گوش بودن او به نفع شماست (ولى بدانيد) او ايمان به خدا دارد و (تنها) به نفع مومنان تصديق مىكند، و رحمت است براى كسانى از شما كه ايمان آوردهاند، و آنها كه فرستاده خدا را آزار مىدهند عذاب دردناكى دارند.» (توبه: 61)
طبق بیان علامه طباطبایی، این پاسخ خداوند به منافقان، دربردارنده نکته ای دقیق است و آن اینکه: ««ايمان» به معناى «تصديق» است، و خداوند در جمله «يُؤْمِنُ بِاللَّهِ» (با بکار بردن «باء» بر سر «الله»)متعلَّق ايمان را ذكر كرده (که همان «الله» است)؛ ولى در جمله «وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ» متعلَّق را ذكر نكرده و نفرموده مؤمنین را به چه چيز تصديق مىكند؛ (بلکه با بکار بردن «لام نفع» در «للمؤمنین»)همين قدر فرموده: «به نفع مؤمنين تصديق مىكند»؛ و تصديقى كه حتى در خبرهاى زيانآور(که از سوی منافقان ابراز می شد)، به نفع همه جامعه ایمانی تمام شود اين است كه شنونده، «مُخبِر» را تصديق كند، نه «خبر» او را؛ به اين معنا كه: «به مخبر وانمود كند كه من تو را راستگو مىدانم، هر چند در واقع خبر او را خبر نادرستى بداند و آثار صدق بر خبرش بار نكند»... به اين معنا كه كلام مُخبِر را حمل بر صحت نموده، به او نمى گويد تو در اين گفتارت دروغ مى گويى، و يا غرض سوئى دارى؛ اين كار را نمى كند؛ و در عين حال اثر صحت هم بر آن خبر مترتب نمىسازد، و همين خود باعث است كه همواره تصديقش به نفع عموم مؤمنين تمام شود، بخلاف اينكه همه خبرها و حرفهايى را كه مىشنود صحيح بداند و اثر صحت هم بر آن بار كند، و يا اگر آن را دروغ دانست صريحاً به رخ گوينده اش بكشد كه تو دروغ مىگويى، كه در اين صورت تصديقش به نفع عموم مؤمنين تمام نمىشود و نظام اجتماع مؤمنين بر هم مىخورد.(چرا که نظام اجتماعی مؤمنین بر مبنای اعتماد متقابل افراد به یکدیگر است.)» (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج9، ص314)
🔰مشابه این نوع رفتار سیاسی پیامبر(ص) در مواجهه با افراد و جریانات غیرانقلابی، بارها و بارها در سیره رهبرانقلاب نیز مشاهده شده است. رهبرانقلاب در بسیاری موارد و به دلایل متعدد سیاسی و تربیتی، با وجود انتقاد از عملکرد برخی افراد، صفات مثبتی را نیز به آنها نسبت داده اند؛ صفاتی که اموری مقول به تشکیک و دارای مراتب مختلف حداقلی و حداکثری هستند و می توان افرادی با حداقل مراتب را نیز واجد آن صفات دانست؛ همچنانیکه خداوند متعال در قرآن کریم، حتی منافقان را نیز واجد حداقلی ترین مراتب ذکر خداوند می داند:
🔸«وَ لا یَذکُرُونَ اللهَ إلا قَلیلاً» (نساء: 142)
امّا این به معنای تأیید عملکرد یا سخنان آن افراد نیست. همانگونه که پیامبر اکرم(ص) کلام منافقین دروغ گو را نمی پذیرفت، اما در عین حال، به آنان نسبت دروغگویی نیز نمی داد و بگونه ای رفتار می نمود که گویی آنان افراد راستگویی هستند؛ و این شیوه برخورد، هرچند ممکن است در کوتاه مدت منشأ سؤالات و ابهاماتی باشد، اما در مجموع و در دراز مدت به نفع جامعه ایمانی است.
🔰زمانی می توان تعریف از افراد توسط ولیّ خدا را واقعی دانست که رفتار و عملکرد آنان نیز منطبق بر گفتمان و دستورات ولیّ خدا باشد؛ در غیر اینصورت باید دانست در بیان برخی تعاریف و انتساب برخی صفات مثبت به افرادی که واجد حداقلی ترین مراتب آن صفات هستند، مصالحی نهفته است.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(29)/ چرا مذاکره با دشمن برای کاهش توان دفاعی بی عقلی و بی غیرتی است؟
🔸«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ؛ هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازيد! و (همچنين) اسبهاى ورزيده (براى ميدان نبرد)، تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد! و (همچنين) گروه ديگرى غير از اينها را، كه شما نمىشناسيد و خدا آنها را مىشناسد! و هرچه در راه خدا (و تقويت بنيه دفاعى اسلام) انفاق كنيد، بطور كامل به شما بازگردانده مىشود، و به شما ستم نخواهد شد!» (انفال: 60)
🔰خداوند متعال در این آیه شریفه، به مؤمنین توصیه می کند هرچه می توانند قدرتشان را بیشتر کنند تا دشمن از آنها بترسد؛ که در نتیجه این ترس، یا از تصمیم جنگ و حمله نظامی منصرف می شود و یا با اراده سست به میدان نبرد خواهد آمد.
🔰نکته جالب و قابل تأمل در این آیه شریفه این است که در حالیکه در ظاهر، تعبیر «عَدُوَّ اللَّه» به تنهایی برای بیان مقصود آیه کافی بود، امّا خداوند از تعبیر «عَدُوَّكُمْ» نیز در کنار تعبیر «عَدُوَّ اللَّه» استفاده کرده است. علامه طباطبایی یک علت این مسئله را تحریک بیشتر مردم به کسب آمادگی برای مقابله با دشمن می دانند. به عبارت دیگر، گویی خداوند خطاب به مردم - چه مسلمانان و چه غیر مسلمانانی که در جامعه اسلامی زندگی می کنند- فرموده است: «مردم! حتی اگر حاکمیت نظام دینی را هم نمی پذیرید و حاضر به مقابله با دشمنان «دین خدا» نیستید، لااقلّ بخاطر دشمنی این گروه با خودتان و سرزمین و میهن تان، به کسب آمادگی برای مقابله با نفوذ، تحمیل، زورگویی و احتمالاً تهاجم نظامی آنان اقدام نمائید.»
همچنین خداوند در ادامه آیه و در استدلالی کاملاً عقلانی، نتایج مادی و معنوی هرگونه صرف هزینه برای جلوگیری از نفوذ، تحمیل و تهاجم دشمن را مستقیماً متوجه خود مردم می داند و می فرماید هرچه در این رابطه بودجه بیشتری صرف نمائید، نفعش به خودتان می رسد: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ».
🔰همچنین، خداوند متعال در آیه دیگری از قرآن کریم غفلت نظام اسلامی از توان دفاعی اش را آرزوی دشمنان می داند که نتیجه طبیعی اش جنگ و ناامنی خواهد بود:
🔸«وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً؛ كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم كنند.» (نساء: 101)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
🔸ساده اندیشانه است اگر گمان کنیم #مرسی به مرگ طبیعی از دنیا رفت. او بی تردید کشته شد. همه کسانی که به آمریکا اعتماد کردند، در نهایت یا با دستور خود آمریکا کشته شدند و یا خوار و ذلیل شدند. چند بار باید این #وعده_الهی در عالم تحقق یابد تا برخی ها متوجه شوند که اعتماد به #شیطان_بزرگ چه عاقبتی دارد: «وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا؛ و هر كس به جاى خدا، #شيطان را دوست و سرپرست خود گيرد، قطعا دچار #خسارت آشكارى شده است.» (نساء: 119)
@basaer_fi
🔰 آیت الله جوادی آملی: کسی که به دلیل ملاحظه نهادهای بین المللی، برخی احکام حکومتی اسلام را نمی پذیرد، گونه ای از نفاق را داراست.
بشنوید: 👇👇👇
🔸امیرالمومنین(ع): «فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ؛ گاهى دشمن نزديك میشود تا غافلگير كند؛ پس دور انديش باش و خوشبينى خود را متّهم كن.» (نهج البلاغه؛ نامه 53)
@basaer_fi