✍️آیاتی و روایاتی عبرت آموز از قرآن و نهج البلاغه در سالگرد #برجام
بعید می دانم آیات و روایات زیر نیاز به تفسیر و توضیح خاصی داشته باشند. کافی است این توصیه ها و دستورات قرآن و نهج البلاغه را نه فقط برای 1400 سال قبل، بلکه راه حلی برای مسائل امروزمان هم بدانیم.
🔰عدم #خوش_بینی به اظهار دوستی و لبخند دشمن
🔸امیرالمؤمنین(ع): «فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ؛ گاه دشمن نزديك مىشود تا غافلگير كند؛ پس دورانديش باش و خوشبينى خود را متّهم كن.» (نهج البلاغه؛ نامه53)
🔰#هسته_ای_بهانه_است
🔸«وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛ هرگز (دشمنان) يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور كامل، تسليم خواسته هاى آنها شوى، و) از آيين آنان پيروى كنى.»(بقره/120)
🔰چه کسانی در #دوستی_با_دشمن اشتیاق دارند؟
🔸«فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فِيهِمْ؛ پس #مریض_دلان را مى بينى كه در (دوستى با آنان)، بر يكديگر پيشى مى گيرند.» (مائده: 52)
🔰#ترس، اصلی ترین عامل برای اظهار دوستی و مذاکره با دشمن
🔸(ادامه آیه قبل) «يَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصِيبَنا دائِرَةٌ؛ (مریض دلان) مى گويند: مى ترسيم حادثهاى براى ما اتفاق بيفتد (و نياز به كمك آنها داشته باشيم!)» (مائده: 52)
🔰فرصت دادن ولیّ مسلمین به مردم و خواصّ، برای پی بردن به اشتباهشان در اعتماد به دشمن
🔸امیرالمؤمنین (ع): «فَإِنَّمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ لِيَتَبَيَّنَ الْجَاهِلُ وَ يَتَثَبَّتَ الْعَالِمُ؛ من اين كار (پذیرش اجباری حکمیّت و تعیین مدّت زمانی برای آن) را كردم تا نادان خطاى خود را (در اعتماد به دشمن) بشناسد، و دانا بر عقيده خود استوار بماند.» (نهج البلاغه؛ خطبه125)
🔰درصورت انجام توافق، متن پیمان نباید #تفسیر_پذیر باشد
🔸امیرالمؤمنین(ع): «وَ لَا تَعْقِدْ عَقْداً تُجَوِّزُ فِيهِ الْعِلَلَ وَ لَا تُعَوِّلَنَّ عَلَى لَحْنِ قَوْلٍ بَعْدَ التَّأْكِيدِ وَ التَّوْثِقَةِ؛ هرگز (با دشمن) پيمانى را مبند كه در تعبيرات آن جاى گفتگو و بهانه جویی باقى بماند، و بعد از تأكيد و عبارات محكم، عبارات سست و قابل توجيه بكار مبر (كه اثر آن را خنثى مي كند).» (نهج البلاغه؛ نامه53)
🔰#بد_عهدی همیشگی دشمن
🔸«كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ؛ چگونه (پيمان مشركان ارزش دارد)، در حالى كه اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مى كنند، و نه پيمان را؟! شما را با زبان خود خشنود مى كنند، ولى دلهايشان ابا دارد؛ و بيشتر آنها فرمانبردار نيستند!» (توبه: 8)
🔸«وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ؛ و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد؛ كه آنها پای بند هیچ پيمانى نیستند؛ شايد (با شدّت عمل) دست بردارند!» (توبه: 12)
🔰با بدعهدی دشمن چه باید کرد؟
🔸«فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ؛ تا زمانى كه در برابر شما (به پیمانشان) وفادار باشند، شما نيز وفادارى كنيد، كه خداوند پرهيزگاران را دوست دارد!» (توبه: 7)
🔸«وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ؛ و هرگاه (با ظهور نشانههايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است؛ زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى دارد!» (انفال: 58)
جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸🔸
✍آیت الله جوادی آملی: «منافقینی» که معتقد به «اقتصاد اسلامی» نیستند، «سفیه» اند نه «عاقل»!/مردم نباید اموالشان را به دست این گروه بسپارند.
🔰«آنگاه فرمود:
🔸«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ»؛
وقتي به اينها گفته ميشود به خدا و قيامت ايمان بياوريد، ميگويند اينها که مؤمناند، عقبافتاده میباشند، ضعيفالفکر هستند؛ ما روشنفکر هستيم، منوّرالفکر هستيم. اينها سفيه هستند، ما عاقل هستيم. ما چرا کار سفيهانه انجام بدهيم؟ کسي که دين را ـ معاذالله ـ ارتجاع ميداند، سفاهت ميداند، اين ديگر اوّل ايمان و بعد کفر نيست، اين از همان اوّل کافر است؛ منتها لساناً ايمان ميآورد باطناً کافر است، اين ميشود #نفاق. «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ»؛ قرآن کريم «عقل» و «سفه» را مشخص کرده است؛ نمونه عقل را انبيا دانستند؛ روش وجود مبارک ابراهيم خليل(سلام الله عليه) را عقل دانستند؛ بعد فرمود:
🔸 «وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَه»(بقره: 130)؛
... عقل «العقل ما هو؟». «العاقل من هو؟». فرمود کسي که راه خليل حق را طي نکند سفيه است. کسي که پيرو خليل حق باشد عاقل است. «وَ مَنْ يَرْغَبُ»، اين «رغب» وقتي با کلمه «عن» استعمال بشود؛ يعني «اعراض». اگر با «في» استعمال بشود؛ يعني «ميل». «وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَه»، سفاهت اين است. اينها ميگويند پيروي راه خليل، سفاهت است: «وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ»، آنگاه ذات اقدس الهي ميفرمايد: «أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ»، چرا؟ چون ما راه عقل را معين کرديم: «وَ لَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ»؛ او را رشيد و عاقل معرفي کرديم، براهين او را هم عقلي دانستيم. پس اگر کسي بخواهد راه خليل حق نرود سفيه است. «أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ»؛ منتها علم به سفاهت ندارند، نميدانند سفيه هستند.
پس سفه «ماهو»؟ را قرآن مشخص کرد. عقل «ما هو»؟ را قرآن مشخص کرد. سفيه «من هو»؟ را مشخص کرد. عاقل «من هو»؟ را مشخص کرد. اگر در اوايل سوره مبارکه «نساء» فرمود:
🔸 «لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً»(نساء: 5)؛
يعني کسي که راه خليل حق را طي نکند، نميتواند داراي #اقتصاد_اسلامي باشد. کسي که عاقل نباشد، بيراهه برود، اين سفيه است. فرمود مالتان را، #اموال_بيت_المال را دست اين گروه ندهيد، چون اينها #سفيه هستند. اگر سفه در قرآن مشخص شد اين است. #منافق را #سفيه ميداند. آنکه ظاهر و باطنش يکسان نيست، ظاهراً انقلابي است باطناً نيست. ظاهراً به نظام معتقد است باطناً نيست، اين سفيه است؛ «لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ»، #اموالتان_را_به_دست_اين_منافقان_نسپريد: «أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لكِن لاَ يَعْلَمُونَ»».
(بیانات در جلسه دوم تفسیر سوره مبارکه منافقون)
جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸🔸
✍️وقتی خداوند به احترام زهرا (سلام الله علیها)، نامی از «حورالعین» نمی برد!
🔸«إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً * عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً * يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً * وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً * إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً؛ به يقين ابرار (و نيكان) از جامى مى نوشند كه با عطر خوشى آميخته است * از چشمهاى كه بندگان خاص خدا از آن مى نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مى سازند! * آنها به نذر خود وفا مى كنند، و از روزى كه شرّ و عذابش گسترده است مى ترسند * و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند، به «مسكين» و «يتيم» و «اسير» مى دهند! * (و مى گويند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى كنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهيم!» (9- 5)
طبق روایات متعدد، آیات ابتدایی سوره مبارکه انسان در شأن اهل بیت (علیهم السلام) و به دنبال بخشیدن غذای خود به مسکین و یتیم و اسیر در سه روز متوالی نازل شده است. خداوند پس از این آیات، به نعمت های بهشتی که خداوند برای این «ابرار» در نظر گرفته است اشاره می فرماید. نعمت هایی همچون: «تخت هایی که ابرار در زیر سایه درختان بر آن تکیه می زنند»، «میوه های بهشتی»، «نوشیدنیهای بهشتی»، «جامهایی از طلا که پسران زیبارو نوشیدنیهای بهشتی را در آن جامها به ابرار می نوشانند» و ... . مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیات و فارغ از توجه به نزول این آیات در شأن اهل بیت (علیم السلام)، می فرمایند:
🔰«اين را هم بايد دانست كه در آيات مورد بحث نعمت زنان بهشتى يعنى «حور العين» را جزو نعمتهاى بهشتى ذكر نكرده با اينكه در كلام مجيد خداى تعالى هر جا سخن از نعيم بهشت شده، حور العين جزو مهمترين آنها ذكر شده است. ممكن است از ظاهر جريان چنين فهميده شود كه علت آن اين بوده كه در بين ابرار مورد نظر آيات، كسى از طايفه زنان بوده (و خداى تعالى براى رعايت حرمت او سخن از حور العين به ميان نياورده است).» (المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج20، ص131)
ایشان در ادامه می فرمایند:
🔰«تفسير روح المعانى (از تفاسیر اهل سنت) همين معنا را از لطايف قرآن دانسته و گفته: «در صورتى كه آيات در باره اهل بيت (ع) نازل شده باشد، ذكر نشدن حور العين از لطيفترين نكات خواهد بود، آرى اگر تصريح به «وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ» كرده و نامى از «حور العين» نبرده، به خاطر رعايت احترام بتول و قرة العين رسول بوده.» (آلوسى، محمود بن عبدالله، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني؛ ج15، ص174)
⚫️ شهادت حضرتش تسلیت باد.
جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست
(مقدمه)
ضمن عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال بصائر و تبریک به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان...
🔰ماه مبارک رمضان، ماه قرآن و تلاش برای فهم بیشتر معارف قرآن است. از سوی دیگر نظام اسلامی ما در سالهای اخیر با چالش های سیاسی متعددی مواجه بوده است که اصلی ترین راه برای غلبه بر این چالش ها، افزایش فهم و بصیرت سیاسی مردم است؛ قرآن کریم کتابی بصیرت بخش است:
🔸«هذا بَصائِرُ لِلنَّاس؛ این قرآن برای مردم بصیرت ها آفرین است.» (جاثیه: 20)
و تمسّک به آیات قرآن در تحقق این امر مهم کمک شایانی خواهد نمود.
🔰از این پس در طول ماه مبارک رمضان، هر روز بامحوریت یک آیه شریفه، تلاش خواهیم کرد تا به برخی سؤالات و شبهات سیاسی پاسخ دهیم.
✍️آیه آیه سیاست(1)/ آزمایش مردم و خواص، دلیل تأخیر در دست یابی فوری حکومت اسلامی به آرمان هایش
🔸«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلاَّ إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ ما هيچ رسول و پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هرگاه آرزو مىكرد (و طرحى براى پيش برد اهداف الهى خود مىريخت) شيطان القائاتى در آن مىكرد، اما خداوند القائات شيطان را از ميان مىبرد. سپس آيات خود را استحكام مىبخشد و خداوند عليم و حكيم است.» (حج: 52)
🔰قرآن کریم در این آیه شریفه به یکی از سنت های اجتماعی- سیاسی خداوند اشاره می فرماید و آن اینکه، با وجود برنامه صحیح و متقن عقلانی و وحیانی از یک سو و با وجود مجریان خوش فکر و مخلص و پرتلاش و حتی معصوم از سوی دیگر، همه آرزوها، آرمان ها، طرح ها و برنامه ریزی های ولیّ خدا برای پیشرفت مادی و معنوی جامعه اسلامی، بلافاصله محقق نمی شود؛ بلکه منافقین داخلی و دشمنان خارجی که هردو تحت سلطه شیطان هستند، همواره درپی ایجاد مانع و سنگ اندازی در مسیر پیشرفت مادی و معنوی حکومت اسلامی می باشند. اما از سوی دیگر خداوند نیز وعده داده است که در نهایت همه موانعی که شیطان ایجاد کرده است را برخواهد داشت و درنتیجه، آرزوها و برنامه ریزی های رهبران الهی را تحقق خواهد بخشید.
اما سؤال این است که چرا خداوند این اجازه را به دشمنان داخلی و خارجی داده است تا اینگونه عمل کنند؟ چرا از همان ابتدا، رهبران الهی را به اهداف و آرمان هایشان نمی رساند؟ پاسخ این سؤال در دو آیه بعد داده شده است:
🔸«لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ * وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ هدف از اين ماجرا اين بود كه خداوند القاى شيطان را آزمونى براى آنها كه در قلبشان بيمارى است و آنها كه سنگدلند قرار دهد، و ظالمان در عداوت شديدى دور از حق قرار گرفتهاند * و نيز هدف اين بود كسانى كه به آنان علم داده شده است، بدانند اين حقى است از سوى پروردگار تو، در نتيجه به آن ايمان بياورند و دلهايشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند كسانى را كه ايمان آوردند به سوى صراط مستقيم هدايت مىكند.»(حج: 54-53)
طبق فرمایش آیه شریفه، فتنه ای که شیطان به اذن تکوینی خداوند در مسیر پیشرفت حکومت اسلامی ایجاد می کند، برای آزمایش مردم جامعه است؛ هم خواص از مردم و هم عوام آنان. و در مواجهه با این طراحی خداوند است که گروههای مختلف سیاسی شکل می گیرند: بیماردلان (الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ)، مرده دلان (الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ) و جریان خواص با بصیرت (الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ).
جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(2)/ اختلال #منافقین در #رونق_تولید و تربیت نیروی انسانی کارآمد و انقلابی
🔸«وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْل؛ و آنان (منافقان) هنگامی که به مسئولیت می رسند، كوشش مىكنند كه در زمين فساد نمايند و «كشت» و «نسل» را نابود سازند.» (بقره: 205)
🔰یکی از ویژگی های منافقین، ایجاد اختلال در اقتصاد و معیشت مردم است. آنان نه تنها هیچگاه رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم را در اولویت قرار نمی دهند، بلکه روح کلی حاکم بر سیاست های اقتصادی شان نیز افزایش مشکلات معیشتی مردم است.
تعبیر «حرث» در این آیه شریفه، حصری در معنای لغوی خود ندارد، بلکه می تواند صرفاً از قبیل بیان مصداق پرکاربرد باشد. به عبارت دیگر، از آنجا که کشاورزی، خصوصاً در گذشته، زیربنای تأمین معیشت مردم بوده است، لذا در این آیه شریفه از آن نام برده شده است. بنابراین، اگر در جامعه ای، صنعت و بازرگانی، مبنای تأمین معاش مردم باشد، مفهوم این آیه شریفه بر آن جامعه نیز منطبق خواهد بود.
همچنین مقصود از «اهلاک نسل»، از بین بردن نیروی انسانی کارآمد برای یک کشور است؛ که خود می تواند مصادیق متنوعی داشته باشد که این تعبیر همه آنان را شامل گردد؛ جلوگیری از افزایش جمعیّت کارآمد و مفید، غیرفعال کردن نیروی کارآمد مردم و جوانان، سوق دادن نیروی انسانی کارآمد به سمت ناهنجاری های فرهنگی و ...، همگی می توانند از مصادیق «اهلاک نسل» به شمار آیند.
بنابراین، می توان گفت مقصود از «اهلاک حرث و نسل» در این آیه شریفه، نابودی زیرساخت های اقتدارآفرین یک ملّت است. به عبارت دیگر، جریان نفاق با حضور در برخی مسئولیتها، زیرساخت های اصلی و اقتدارآفرین نظام اسلامی را به تدریج نابود می نماید تا درنتیجه آن را ناکارآمد سازد و مردم را از نظام اسلامی دلسرد نماید و اینگونه به هدف اصلی خود که همان براندازی نظام اسلامی است، دست یابد.
خداوند متعال در آیه ای از سوره مبارکه منافقین نیز به این واقعیت اشاره می فرماید:
🔸«هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا؛ آنها(منافقین) كسانى هستند كه مىگويند: به افرادى كه نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا پراكنده شوند.» (منافقون: 7)
به عبارت دیگر، منافقینی که هدفشان براندازی نظام اسلامی است، با عدم رسیدگی به معیشت مردم، آنان را از نظام اسلامی دلسرد می کنند. آنان حتی مسئولیتی نداشته باشند نیز همواره بر سر راه رفع موانع معیشتی مردم مشکل ایجاد می کنند. چراکه رفع موانع معیشتی مردم، یعنی افزایش اقبال مردم به نظام اسلامی و این برخلاف هدف منافقین در براندازی نظام اسلامی است.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(3)/ چرا برخی افراد از «ذلّت» خود در برابر دشمن «لذّت» می برند؟
🔰یکی از ویژگی های دشمن، «بدعهدی» اوست. آنان زمانی که پیمان و قراردای که با نظام اسلامی منعقد کرده اند را پس از مدتی به زیان خود ببینند، و یا منفعتی در نقض آن پیمان مشاهده نمایند، به راحتی آن را نقض می نمایند. قرآن کریم در برخی آیات به این واقعیت اشاره می فرماید؛ از جمله: توبه: 12 و 8.
به دلیل همین خوی غیرانسانی دشمنان است که قرآن کریم پایبندی به عهد و پیمان با دشمنان را تنها تا زمانی که آنان خود را ملزم به آن بدانند، جایز می داند: (توبه: 7)
قرآن کریم همچنین در توصیه ای دیگر می فرماید حتی اگر نشانه های خیانت به عهد را در دشمنان یافتید، ضمن اعلام به آنها، از آن پیمان خارج شوید و آن قرارداد را به طرف آنان پرت کنید: (انفال: 58)
🔰اما سؤال مهم این است که چرا با وجود بدعهدی های مکرر دشمنان (نه تنها در مواجهه با نظام اسلامی، بلکه حتی در مواجهه با سایر کشورها و معاهدات بین المللی)، عده ای در برابر بدعهدی های او واکنش قاطع و عملی نشان نمی دهند؟
قرآن کریم در آیه ای از سوره مبارکه توبه، ابتدا به توبیخ کسانی می پردازد که در برابر بدعهدی های دشمن واکنش قاطع و عملی از خود نشان نمی دهند:
🔸«أَلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَؤُكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ؛ چرا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند و تصميم به اخراج پيامبر گرفتند پيكار نمىكنيد؟ در حالى كه آنها نخستين بار (دشمنی و پیکار با شما را) آغاز كردند.» (توبه: 13)
و سپس در ادامه «علت روانی» این عدم واکنش را بیان می فرماید:
🔸«أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ آيا از آنها مىترسيد؟ با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد اگر مؤمن هستيد.» (توبه: 13)
نکته مهم و ظریف در این بخش از آیه این است که خداوند در آن، از واژه «خوف» و مشتقات آن استفاده نکرد و نفرمود: «أتخافونهم»، بلکه از واژه و مشتقات «خشیة» استفاده نمود تا روان شناسی دقیق تری از این افراد ارائه داده باشد. توضیح آنکه طبق بیان اهل لغت، «خشیة» به معنای ترسی است همراه با «تعظیم» و «علم»؛ (مفردات الفاظ القرآن؛ ص283) که نتیجه طبیعی تلفیق این حالات (ترس، تعظیم و علم)، «کرنش» و «انفعال» در برابر آن موجود است. به عبارت دیگر، فرد ترسو، هم شیء مورد ترس را «محترم» می شمارد و هم آن را «بزرگ» و «قدرتمند» می داند و در نتیجه در مقابلش «کرنش» هم می کند.
🔰نتیجه آنکه، طبق بیان دقیق این آیه شریفه، کسانیکه در مقابل بدعهدی های مکرر دشمن اقدام متناسب و قاطعی نمی نمایند، ترسوهایی هستند که «عبودیّت کدخدا» در دلشان ریشه دوانده است و درنتیجه از این «ذلّت»، «لذّت» هم می برند؛ و تا زمانیکه این عبودیّت پابرجاست، محال است اقدام قاطعی از سوی آنان صورت گیرد.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
🔸بی تردید ترساندن مردم از جنگی که احتمال وقوعش نزدیک به صفر است، کار منافقین و نفوذی های دشمن است: «الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ؛ همان كسانى كه [برخى از] مردم (منافق) به ايشان گفتند دشمنان براى [جنگ با] شما گرد آمده اند پس از آنها بترسيد.» (آل عمران: 172)
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(4)/ با سخنان به ظاهر انقلابی منافق چگونه باید مواجه شد؟
🔰یکی از ترفندهای منافقان برای فریب مردم و مؤمنین انقلابی، بیان سخنان انقلابی بدون پشتوانه های عملی است. آنان گاه در دفاع از ولیّ خدا سخنانی انقلابی بر زبان جاری می کنند:
🔸«إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ؛ چون منافقان نزد تو آيند گويند: «گواهى مىدهيم كه تو واقعاً پيامبر خدايى.»» (منافقون: 1)
و حتی در پاسخ به فرامین ولیّ خدا می گویند: «شنیدیم و اطاعت خواهیم کرد»، اما به هنگام عمل، از دستورات ولیّ سرپیچی می کنند:
🔸«وَ يَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ أَطَعْنا ثُمَّ يَتَوَلَّى فَرِيقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِين؛ می گويند خدا و پيغمبر او را باور داريم و اطاعت مىكنيم آن گاه با وجود اين گروهى از ايشان روى مىگردانند، و آنان مؤمن نيستند.» (نور: 49-47)
آنان همچنین با شدت هرچه تمام تر قسم یاد می کنند که اگر فرمان جهاد داده شود، حتماً اطاعت خواهیم کرد:
🔸«وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ؛ به خدا سوگند مىخورند، قسمهايى مؤكد كه اگر فرمانشان دهى به سوى جهاد بيرون مىشوند.» (نور: 53)
و خداوند نیز با علم به اینکه آنان اهل عمل نیستند، آنان را به «عمل» دعوت می نماید تا دروغگوییشان برای همه معلوم شود:
🔸«قُلْ لا تُقْسِمُوا طاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ بگو هيچ حاجت به سوگند نيست اطاعت شايسته بهتر از سوگند خوردن است كه خدا از اعمالى كه مىكنيد آگاه است.» (نور: 54-53)
اصولاً بهترین راه برای اثبات دروغگویی منافقان، دعوت آنان به «عمل انقلابی» است.
🔰بنابراین هرگاه از منافقانی اظهارات انقلابی صادر شد، نباید ساده اندیش بود و ذوق زده شد؛ بلکه اتفاقاً باید بیشتر مراقب بود؛ زیرا چه بسا آنان بخواهند از این طریق مردم و خواص انقلابی را فریب داده و پس از جلب اعتماد آنان، مواضع غیرانقلابی شان را به تدریج در ذهن مردم تئوریزه نمایند.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(5)/ بزرگ نمایی منافقین از دشمن خارجی و مشکلات داخلی
🔰یکی از روش های جریان نفاق برای تأثیرگذاری در دستگاه محاسباتی مردم، «بزرگ نمایی» است. بزرگ نمایی از توانایی های دشمن، بزرگ نمایی از مشکلات داخلی (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) و بزرگ نمایی از هر چیزی که جزء موانع پیشرفت کشور محسوب می شود.
در جنگ احزاب، هنگامی که انبوه سپاه دشمن در مقابل مسلمانان ظاهر شد، منافقان و بیماردلان با بزرگنمایی سپاه دشمن، اینگونه به مردم القاء نمودند که شما نمی توانید در برابر چنین سپاه عظیمی به موفّقیت برسید:
🔸«وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا؛ و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها (منافقان و بیماردلان) گفتند: «اى اهل يثرب (اى مردم مدينه)! اينجا جاى توقف شما نيست؛ به خانههاى خود بازگرديد!» (احزاب: 13)
🔰نتیجه قهری بزرگنمایی منافقین از موانع پیشرفت کشور و القاء وجود بن بست و عدم راه حل برای مشکلات کشور، چیزی جز القاء یأس و ناتوانی در مردم نیست. به همین دلیل است که امام امیرالمؤمنین(ع) یکی از ویژگی های منافقین را القاء یأس به مردم توصیف می فرمایند:
🔸«وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ؛ و پيوسته تخم نااميدى بر دلها مىپاشند.» (نهج البلاغه؛ خطبه194)
🔰ملّتی که نسبت به توانایی های خود برای عبور از مشکلات ناامید شود، بطور کاملاً طبیعی، وابستگی به بیگانگان را تنها راه نجات می انگارد. بنابراین، هدف نهایی و اصلی جریان نفاق از بزرگنمایی موانع داخلی و خارجی، القاء اندیشه وابستگی به بیگانگان برای پیشرفت است.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(6)/ شعار «اعتدال»، ترفند جریان نفاق برای فریب مردم
🔰آنان خود را افرادی معتدل و فراجناحی جلوه می دهند و تلاش می کنند تا نظر مثبت همه افراد و گروههای سیاسی را به خود جلب نمایند؛ و به همین دلیل، قرآن کریم آنها را انسان هایی مذبذب می خواند:
🔸«مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ؛ آنها (در عمل) افراد بىهدفى هستند كه نه سوى اينها، و نه سوى آنهايند!» (نساء: 143)
مذبذب بودن هر چيزى، به معناى رفت و آمد کردن بين دو طرف است؛ بدون اينكه آن چيز تعلقى و وابستگى به يكى از آن دو طرف داشته باشد.(المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج5، ص117)
به همین دلیل، امیرالمؤمنین (ع) کسانی را که درپی جلب نظر همه مردم با سلیقه ها و مبانی سیاسی مختلف هستند را منافق می خواند:
🔸«كَثرَةُ الوِفاقِ نِفاقٌ؛ موافقت زیاد (نشانه) نفاق است.»(غرر الحكم و درر الكلم؛ ص524)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(7)/ «#استقلال_از_کدخدا»، اصلی ترین علت دشمنی با نظام اسلامی
🔸«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ فَإِذا هُمْ فَرِيقانِ يَخْتَصِمُونَ؛ ما به سوى «ثمود»، برادرشان «صالح» را فرستاديم كه(می گفت): خداى يگانه را بپرستيد! امّا ناگهان آنان به دو گروه تقسيم شدند كه با یکدیگر به دشمنی پرداختند.» (نمل: 45)
🔰طبق این آیه شریفه و بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم، اصلی ترین و خلاصه همه شعارهای انبیای الهی، عبودیت خداوند و نفی عبودیت طاغوت بود: (نساء:36؛ مائده: 72 و 117؛ اعراف: 59،65،53،85؛ هود: 50،61،84؛ نحل:36؛ مؤمنون:23 و 32؛ عنکبوت: 16،36،3)
«عبودیّت خداوند»، یعنی وابستگی همه جانبه به «خدا» و #استقلال همه جانبه از «#کدخدا»؛ و این شعار است که طبق بیان این آیه شریفه، بلافاصله #دو_قطبی و #دشمنی ایجاد می کند: «فَإِذا هُمْ فَرِيقانِ يَخْتَصِمُونَ».
«فاء» در ادبیات عرب دلالت بر عدم فاصله می کند و «إذا» نیز در این آیه شریفه «فجائیّه» و به معنای «ناگهان» است. به عبارت دیگر، طبق بیان دقیق این آیه شریفه، «بلافاصله» پس از اینکه یک ملّت، شعار «استقلال از کدخدا» داد و در عمل هم به آن ملتزم بود، ناگهان سیل دشمنی ها از سوی کدخدای زورگو که می خواهد همه به او وابسته باشند، شروع می شود.
🔰دشمن زورگو تنها زمانی دست از دشمنی بر می دارد که کاملاً وابسته به او باشیم:
🔸«وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛ هرگز يهود و نصارى (دشمنان) از تو راضى نخواهند شد، تا از آيين آنان پيروى كنى (و به طور كامل تسليم آنها شوى).»(بقره/120)
و برخلاف اندیشه #ساده_لوحانه و #سهل_اندیشانه کسانی که می پندارند با وابستگی به دشمن، مردم از پیشرفت های اقتصادی و صنعتی و ... بهره مند خواهند شد، باید گفت دشمن هیچگاه خیر مسلمانان را نمی خواهد و هیچگاه اجازه پیشرفت به آنان نخواهد داد؛ و این همان پیش بینی قرآن کریم است که خطاب به مؤمنان می فرماید اگر به دشمنان وابسته باشید، عقب گرد و پس رفت خواهید داشت، نه پیشرفت:
🔸«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر از كسانى كه كافر شدهاند اطاعت كنيد #شما_را_به_عقب_باز_مى_گردانند و سرانجام #زيانكار خواهيد شد.» (آل عمران: 149)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(8)/ اعتماد به ظرفیت های مردمی، یا اعتماد به بیگانگان؛ کدامیک راه حل پیشرفت کشور است؟
🔰یکی از اصلی ترین شاخصه های دولت انقلابی، اعتماد به مردم و استفاده بهینه از ظرفیت مردم برای پیشبرد امور جامعه است. یکی از داستان های عبرت آموز قرآن کریم که در آن به این مطلب اشاره شده است، ماجرای ذوالقرنین است. او فرد باهوش و پرکاری بود که ظاهراً تحت ولایت یکی از پیامبران الهی و با استفاده درست از ظرفیت ها و منابع خدادادی به گره گشایی امور مردم در مناطق مختلف اقدام می کرد:
🔸«إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَ آتَيْناهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَباً؛ ما به او در روى زمين، قدرت و حكومت داديم؛ و اسباب هر چيز را در اختيارش گذاشتيم.» (کهف: 84)
در یکی از این موارد، او با مردمی برخورد کرد که از آزار دشمنانی که در نزدیکی آنان زندگی می کردند و به غارت آنان می پرداختند، به ستوه آمده بودند. آنان به ذوالقرنین پیشنهاد دادند تا در قبال مزدی که به او خواهند داد، برای آنان سدّی بسازد که از تهاجم و آسیب دشمن به آنان جلوگیری نماید:
🔸«قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا؛ (آن گروه به او) گفتند: «اى ذو القرنين يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد مىكنند؛ آيا ممكن است ما هزينهاى براى تو قرار دهيم، كه ميان ما و آنها سدّى ايجاد كنى؟!» (کهف: 94)
ذوالقرنین ضمن رد پیشنهاد گرفتن مزد از آنان، با اتکاء به امداد الهی، تنها از آنان خواست تا آستین ها را بالا زده و به کمک او بشتابند تا چیزی محکم تر از سدّ (رَدم) برای آنان بسازد:
🔸«قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً؛ (ذو القرنين) گفت: «آنچه پروردگارم در اختيار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پيشنهاد مىكنيد)! مرا با نيرويى يارى دهيد، تا ميان شما و آنها سدّ محكمى قرار دهم!» (کهف: 95)
تعبیر «ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ» در این آیه شریفه نشان دهنده اعتماد ذوالقرنین به امداد خداوند و تعبیر «فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ» نشان دهنده استفاده بهینه از ظرفیت مردم در پیشرفت جامعه و مقابله با هرگونه تهاجم امنیتی و اقتصادی دشمن است.
حاصل این اعتماد به خداوند و استفاده بهینه از ظرفیت مردم، این بود که در برابر هر نوع از تهاجم و فشار دشمن بیمه شدند:
🔸«فَمَا اسْطاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطاعُوا لَهُ نَقْباً؛ (سرانجام چنان سدّ نيرومندى ساخت) كه آنها [طايفه يأجوج و مأجوج] قادر نبودند از آن بالا روند؛ و نمىتوانستند نقبى در آن ايجاد كنند.» (کهف: 97)
مسئولین اجرایی، اگر بجای کدخدا و دوستانش، به مردمشان ایمان و اعتماد قلبی داشته باشند و در عمل نیز از ظرفیت های مردمی (بخصوص جوانان) برای اصلاح امور کشور استفاده نمایند، آنگاه تا حد زیادی کشور را در برابر تهاجم اقتصادی دشمن بیمه کرده اند.
خداوند متعال در آیه ای دیگر، به پیامبر اسلام توصیه می نماید که در برابر خدعه های دشمن فقط و فقط نگاهش به خدا و مردم باشد:
🔸«وَ إِنْ يُريدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنينَ؛ و اگر (دشمنان) بخواهند تو را فريب دهند، خدا براى تو كافى است؛ او همان كسى است كه تو را، با يارى خود و مؤمنان، تقويت كرد.» (انفال: 62)
به همین دلیل است که خداوند متعال در توصیه ای بسیار مهم و راهبردی، از پیامبر(ص) می خواهد تا هیچگاه (نه در زندگی فردی و نه در تصمیمات حکومتی) نگاهش را به اموال دشمنان ندوزد:
🔸«لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ؛ هرگز چشمانت را به نعمتهاى (مادّى)، كه به گروههايى از آنها [كفّار] داديم، ميفكن!» (کهف: 88؛ همچنین با اندکی اختلاف: طه: 131)
نگاه به خارج از مرزها، که ایده اصلی جریان غیرانقلابی درون نظام اسلامی برای اداره کشور است، حاصلش چیزی جز «نابودی تولید» و «از بین بردن نیروی انسانی کارآمد» نیست:
🔸«وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْل؛ و آنان (منافقان) هنگامی که رياستى يابند، كوشش مىكنند كه در زمين فساد نمايند و «كشت» و «نسل» را نابود می سازند.» (بقره: 205)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(9)/ آیا «#مقاومت» در برابر دشمن، به «#امنیّت» ما آسیب می زند؟
🔸«وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ؛ اگر (در برابر دشمنان) استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد، نقشههاى (خائنانه) آنان، به شما زيانى نمىرساند خداوند به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد.»(آل عمران:120)
🔰برخلاف تصور برخی افراد که مقاومت در برابر دشمنان را موجب فشار اقتصادی و نظامی بیشتر آنها و در نتیجه به خطر افتادن امنیت کشور می دانند، علاوه بر عقل و تجربه، از آیات و روایات متعددی می توان این حقیقت را اثبات کرد که مقاومت در برابر دشمن، امنیت اقتصادی و نظامی به همراه دارد.
برخی آیات (مانند آیه پیشین) به وعده های الهی در این زمینه اشاره دارند و این وعده ها برای کسانی که باور قلبی محکمی به وعده های خداوند متعال دارند، قابل درک خواهد بود. در آیه دیگری از قرآن کریم می خوانیم:
🔸«إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ كسانى كه گفتند: پروردگار ما اللَّه است، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مىشوند.»(احقاف/13)
از آنجا که خداوند در آیه بعد به پاداش اخروی استقامت کنندگان اشاره می فرماید: «أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها»(احقاف/14)، بنابراین به نظر می رسد می توان عبارت «فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» در این آیه شریفه را ناظر به پاداش دنیایی آن دانست و آن اینکه نتیجه استقامت یک جامعه در راه خدا، امنیت در همین دنیا – به معنای عام کلمه و با همه مصادیق آن – است.
علاوه بر اعتماد به وعده های الهی، با محاسبات عقلانی و تجربی نیز به این نتیجه می رسیم که استقامت در برابر دشمنان، امنیت و پیشرفت را به همراه خواهد آورد. اصولاً مقاومت در برابر دشمن به تدریج موجب یأس او خواهد شد. زمانیکه دشمن ببیند با سد محکمی از مقاومت روبروست، نهایتاً از فشار خود دست برخواهد داشت. امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) در چند روایتِ هم مضمون فرموده اند:
🔸«مَن طَلَبَ السَّلامَة لَزِمَ الإِستِقامَة؛ هرکس(فرد یا ملتی) که می خواهد سالم بماند(امنیت داشته باشد)، باید استقامت ورزد.»
🔸«السَّلامَةُ مَعَ الإستِقَامَة؛ سالم ماندن(امنیت) همراه با ایستادگی است.»
🔸«مَن لَزِمَ الإستِقامَة لَم یَعدَمِ السَّلامَة؛ هرکس ایستادگی ورزد، سلامتی(امنیت) را از دست ندهد.»( محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه؛ ج9، ص591 )
🔰تجربه های متعدد 40 ساله در جمهوری اسلامی صحت این گزاره عقلانی، قرآنی و روایی را بارها و بارها ثابت کرده است. مهمترین این تجربه ها، تجربه 8 سال جنگ تحمیلی بود که مقاومت 8 ساله ملّت ایران، امنیّتی کم نظیر برای کشور ایجاد نموده است. و این تجربه را در جنگ اقتصادی که دشمن به ما تحمیل نموده است نیز می توان اعمال نمود.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(۱۰)/ چگونه فتنه 88 طمع دشمن را برای اعمال تحریم های بی سابقه بیشتر کرد؟
🔸«وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ؛ و از خدا و پيامبرش اطاعت كنيد و با هم نزاع مكنيد كه سُست می شويد و مهابت شما از بين می رود، و صبر كنيد كه خدا با شكيبايان است.» (انفال/46)
🔰این آیه شریفه، مؤمنین را به دو مسئله امر می نماید: «اطاعت از خدا و رسول و فصل الخطاب قرار دادن آنها» و «عدم تنازع و تفرقه در میان خود»؛ و سپس نتیجه عدم رعایت این دو مسئله را نیز دو چیز می داند: «سستی درونی» و «از بین رفتن ابهت و اقتدار بیرونی».
و نتیجه طبیعی این «سستی درونی» و «از بین رفتن ابهت بیرونی»، چیزی جز افزایش طمع دشمنان برای ضربه زدن بیشتر به نظام اسلامی و جامعه اسلامی نیست.
🔰مضمون این آیه شریفه در برخی مقاطع از انقلاب اسلامی و بخصوص در فتنه سال 88 مصداق یافت و به دلیل عدم اطاعت از اوامر ولیّ خدا مبنی بر لزوم التزام عملی به قانون و تلاش فتنه گران برای ایجاد دوقطبی و نزاع و تفرقه در جامعه از «استحکام درونی» و «اقتدار بیرونی» نظام اسلامی کاسته شد و همین موجب طمع دشمنان شد و آنان احساس کردند که می توانند به نظام اسلامی ضربه بزنند و از آن زمان بود که فشارهای اقتصادی اش را بر ملت ایران بسیار بیشتر کرد.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(۱۱)/ گاه منافق را باید از «لحن قولش» شناخت نه از «قولش»!
🔸«وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ؛ و اگر ما بخواهيم، آنها را به تو نشان مىدهيم، پس تو آنان را میشناختی؛ و البته می توانی ایشان را از دوپهلویی و ابهام گفتارشان بشناسی و خداوند اعمال شما را مىداند.»(محمد:30)
🔰یکی از پرکاربردترین روش های بیماردلان و منافقین برای القاء اندیشه های غیرانقلابی خود در میان مردم، بیان سخنان دوپهلو و غیرصریح است، بگونه ای که مخاطبان برداشت های متفاوتی از سخن آنها داشته باشند. درواقع منافق و بیماردل با این نوع سخن گفتن، هم حاشیه سازی کرده و مردم را از مسائل اصلی غافل می سازد، هم به ایجاد دوقطبی های کاذب در متن جامعه و نخبگان دامن می زند و هم راه فرار از انتقادات را به روی خود بازگذاشته و زمانیکه فشار افکار عمومی زیاد شود، برداشت های باطل از سخنان خود را رد می کند.
خداوند متعال در عبارت «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في لَحْنِ الْقَوْلِ» در این آیه شریفه، به این ویژگی منافقین اشاره فرموده است.
«لحن» در لغت به معنای «عدول سخن از حالت تصریح به کنایه و ابهام» است. همچنین در معنای «لحن» گفته شده: «المیل عن جهة الإستقامة؛ غیراستوار و سست سخن گفتن». به عبارت دیگر، منظور از «لحن قول» در آیه شریفه، این است که کلام انسان منافق، غیرصریح و غیراستوار است.
در برخی منابع روایی شیعه و سنی در ذیل این آیه شریفه، از صحابه پیامبر(ص) نقل شده است که می فرمودند ما (پس از نزول این آیه شریفه)، منافقین را از لحن بغض آلودشان نسبت به علی (ع) می شناختیم:
🔸«كُنّا نَعرِفُ المُنافِقِين عَلَى عَهدِ رَسوُلُ اللّه بِبُغضِهِم عَلِيِّ بنِ أبِي طالِب عَلَيهِ السَّلام؛ ما منافقین را در زمان رسول الله(ص)، با بغضشان نسبت به علی(ع) می شناختیم.»(تفسيرالصافي؛ ج5؛ ص30؛ الدرالمنثور في تفسير المأثور؛ ج6؛ ص66)
به عبارت دیگر، منافقین حتی اگر می توانستند در مواجهات خود با پیامبر(ص)، ظاهر خود را حفظ کرده و صراحتاً از جایگاه پیامبر(ص) دفاع نمایند، که در بسیاری موارد نیز اینگونه نبود، امّا به محض اینکه بحثی از خلافت و یا فضائل امیرالمؤمنین(ع) به میان می آمد، لحن سخن گفتنشان از حالت «صراحت» تبدیل به «ابهام» می شد.
پیامبر اکرم(ص) نیز در روایتی می فرمایند:
🔸«ارْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ بِالصَّلَاةِ عَلَيَّ، فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاق؛ با صدای بلند بر من صلوات بفرستید که آن نفاق را از بین می برد.»(الکافی؛ ج4، ص353)
به نظر می رسد این روایت شریف، برخلاف آنچه شایع است، نباید در سیاق روایات اخلاقی معنا و تفسیر شود. زیرا چه بسا امروزه، منافقین هم برای فریب مردم، با صدای بلند صلوات بفرستند؟!
اگر در تفسیر این حدیث، به فضای صدور آن- یعنی زمان حضور منافقین در صدر اسلام- توجه شود، آنگاه تفسیر دقیقتری خواهد یافت؛ و آن اینکه منظور از «صلوات با صدای بلند»، اعلام موضع صریح، استوار و بدون سستی و ابهام در کلام، در دفاع از ولیّ مسلمین، در مواضع حسّاسِ مورد امتحان الهی و نترسیدن از سرزنش دیگران است. دقت شود که پیامبر اکرم(ص) از بین رفتن نفاق را در این حدیث شریف، معلّل به صِرف «صلوات» نفرمودند، بلکه آن را نتیجه «صلوات با صدای بلند» بیان کرده اند؛ و این همان استواری، صراحت و عدم سستی در کلام است.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(۱۲)/ چرا برخی سیاستمداران، برای توجیه عملکرد غلطشان به متون مقدس استناد می کنند؟
🔸«فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِه؛ اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، از متشابهات قرآن پیروی می نمایند، زیرا به دنبال فتنه انگيزى اند (تا مردم را گمراه سازند) و تفسير (نادرستى) براى آن مى طلبند.» (آل عمران: 7)
🔰یکی از روش های منافقان و بیماردلان سیاسی برای تغییر فکر مردم، «استناد به متشابهات متون مقدّس»، همچون قرآن، روایات و سیره اهل بیت(ع) است.
بدیهی است در جامعه ای که اکثریت مردم آن مسلمان هستند، استناد به متون مقدّس و یا استناد به رفتارهای انسان های مقدّسِ مورد قبول آن جامعه، برای مردم حجّیت آور است؛ و این همان چیزی است که بیماردلان و منافقان در جهت باطل خود و برای تأثیرگذاری تئوریک بر ذهن مردم، از آن بهره می گیرند. آنان دیدگاههای باطل خود را بگونه ای مستند به سخنان حق در آیات و روایات می کنند تا برای مردم باورپذیر باشد.
🔰آیه پیش گفته به همین ویژگی بیماردلان منافق صفت اشاره می نماید. طبق بیان این آیه شریفه، این افراد به سه دلیل این کار را انجام می دهند:
1- دلیل روحی: دل هایشان دچار انحراف است. (الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ)
2- دلیل فکری: به دنبال اثبات عقیده و عملکرد غلط خود برای مردم هستند.(وَابْتِغاءَ تَأْوِيلِه)
3- دلیل عملی: به دنبال ایجاد فتنه های اجتماعی و سیاسی هستند.(ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ)
در روایات اهل بیت(ع)، از این روش منافقانه با عنوان «تفسیر به رأی» یاد شده است که صاحبان آن به شدّت مورد مذمّت قرار گرفته اند.
فردی که برای اثبات عقیده باطل و نفسانی خود در ذهن مردم، بصورتی غیراصولی و غیرقاعده مند از بیانات برحق قرآن کریم و اهل بیت(ع) بهره می برد، یکی از شاخصه های اصلی نفاق و بیماردلی را داراست.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(13)/ مشکل اصلی دشمنان، «اسلام انقلابی» است، نه هسته ای و حقوق بشر!
🔸«إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ خداوند شما را فقط از دوستی با کسانی بازمیدارد که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از دیارتان بیرون راندند و بر بیرون راندنتان یکدیگر را یاری رساندند؛ و کسانی که با آنها دوستی کنند، آناناند ستمکاران» (ممتحنه: 9)
🔰قرآن کریم در این آیه شریفه، ضمن بیان ویژگی هایی برای دشمنان نظام اسلامی، یکی از آن ویژگی ها را ضدیت و دشمنی آنان با دین خدا و حاکمیت دین خدا در جامعه می داند.
تعبیر «قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ» در این آیه شریفه نشان می دهد که ضدّیت اصلی دشمنان، با دین خدا و حاکمیت دین خدا در جامعه است و هر نوع ضدیت دیگری مطرح شود، مسئله ای فرعی و غیر اصیل و درواقع، تنها بهانه ای برای ضدیت با دین خداست.
🔰برخی گمان می کنند مشکل دشمن با نظام اسلامی، «مصداقی» و «جزئی» است نه «ریشه ای» و «کلّی»؛ و به همین دلیل گمان می کنند با برطرف شدن برخی بهانه هایی که از طرف دشمن مطرح می شود، دشمنی او نیز برطرف خواهد شد. در حالیکه قرآن کریم به ما گوشزد می نماید که مشکل آنان با مسلمانان و نظام اسلامی، «اسلام» است که مسلمانان آن را به عنوان مبنای فکری و جهان بینی خود پذیرفته اند. و آن، اسلامی است که مردم را به «پیشرفت توأمان مادی و معنوی» دعوت می کند و این پیشرفت را در سایه «استقلال» طلب می کند و به هیچ وجه به دنبال «پیشرفت ناشی از وابستگی» نیست. دینی که مردم را به «تلاش» و «جهاد» دعوت می کند نه «تنبلی» و «راحت طلبی»؛ دینی که مردم را به «علم آموزی» و «تولید علم» دعوت می کند نه «وابستگی علمی»؛ دینی که مردم را به «زیر بار زور و وابستگی نرفتن» دعوت می کند، نه «سازش». دشمن کسی است که با این دین علناً و عملاً مبارزه می کند. و این دین، همان «اسلام ناب محمدی» است.
🔰و آنان تنها زمانی از ما راضی خواهند شد که مردم و مسئولان انقلابی، از این اسلام که همان «اسلام ناب محمدی» و «اسلام انقلابی» است، دست کشیده و در مبانی فکریمان کاملاً وابسته به آنان شویم؛ که این وابستگی فکری، خودبخود منجر به وابستگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز خواهد شد:
🔸«وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ؛ هرگز يهود و نصارى (دشمنان) از تو راضى نخواهند شد، تا از آيين آنان پيروى كنى (و به طور كامل تسليم آنها شوى).»(بقره/120)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(14)/دل بستگی های خانوادگی مسئولین، زمینه ساز خیانت به نظام اسلامی
🔸«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ * وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد! و (نيز) در امانات خود خيانت روا مداريد، در حالى كه ميدانيد (اين كار، گناه بزرگى است)! و بدانيد اموال و اولاد شما، وسيله آزمايش است و (براى كسانى كه از عهده امتحان برآيند،) پاداش عظيمى نزد خداست!» (انفال: 28-27)
🔰خداوند متعال در این آیات شریفه، پس از نهی از خیانت به خداوند و پیامبر(ص) و نهی از خیانت به امانتی که به فرموده مفسران گرانقدر، منظور از آن در این آیه شریفه «امورات سیاسی و حکومتی» است،(المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج9، ص55) به علت برخی از این خیانت ها اشاره می کند که همان علاقه به مال و خانواده است.
اصولاً باید گفت یکی از زمینه های روحی بسیار مهم ایجاد نفاق و خیانت ورزی در انسان، محبت افراطی به خانواده و خویشاوندان است. این مسئله زمانی آشکار می شود که انسان در موارد تزاحم، خواست و دیدگاه خانواده اش را بر خواست و دیدگاه خدا و ولیّ خدا ترجیح می دهد. گاه، منشأ برخی رفتارهای خیانت آمیز منافقان و بیماردلان نسبت به نظام اسلامی، محبت افراطی به خانواده است. رفتارهایی همچون «اشرافی گری در زندگی شخصی»، «فساد اقتصادی»، «سازش و ارتباط مخفیانه با دشمنان»، «نافرمانی از دستورات ولیّ و مقابله با او» و ... .
🔰قرآن کریم همچنین در آیات دیگری، همسر و فرزند را، زمانی که مانع انجام تکالیف الهی و سیاسی انسان شوند، دشمن انسان معرفی می کند:
🔸«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد بعضى از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشيد.» (تغابن: 15-14)
در روايتى از امام باقر(ع) مىخوانيم كه این آیه شریفه مربوط به کسانی است که همسر و فرزندانشان مانع از انجام دستور پیامبر(ص) برای هجرت به مدینه می شدند. (ر.ک: تفسیرنمونه؛ ج24، ص203)
🔰همچنین، آیات ابتدایی سوره مبارکه ممتحنه مربوط به فردی به نام «حاطب بن ابی بلتعه» است که به کفار نامه ای محرمانه نوشت و آن را به زنی که به مکه می رفت داد و آنها را – به خیال خود – از قصد پیامبر(ص) برای فتح مکّه باخبر نمود. جبرئیل، پیامبر(ص) را از این نامه باخبر کرد و ایشان نیز جمعی را مأمور ساخت تا با حرکت به سوی آن زن، نامه را از او بگیرند. هنگامی که نامه به دست پیامبر(ص) رسید، «حاطب» را خواست و درباره این کار خیانت آمیز از او توضیح خواست. او در پاسخ گفت: اى رسول خدا! مساله اين است كه تمام مهاجران كسانى را در مكه دارند كه از خانواده آنها در برابر مشركان حمايت مىكند، ولى من در ميان آنها غريبم و خانواده من در چنگال آنها گرفتارند؛ خواستم از اين طريق حقى به گردن آنها داشته باشم تا مزاحم خانواده من نشوند.(ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن؛ ج9، ص40)
خداوند متعال در آیات دیگری تنها کسانی را در زمره «حزب الله» می داند که پیوندهای خانوادگی، آنها را به دوستی با دشمنان خدا وادار نکند:
🔸«لاتَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ ... أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمىيابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند ... آنها «حزب اللَّه» اند؛ بدانيد «حزب اللَّه» رستگارانند.» (مجادله: 22)
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(15)/چگونه «مصلحت جلوگیری از دوقطبی های فتنه گون»، منجر به ایجاد «تشابه» در برخی رفتارهای سیاسی ولیّ خدا می شود؟
🔸«قالَ يا هارُونُ ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا * أَلاَّ تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي * قالَ يَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَ لا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي؛ موسی(ع) گفت: اى هارون! چرا هنگامى كه ديدى آنها (با فتنه سامری) گمراه شدند. * از من پيروى نكردى؟! آيا فرمان مرا عصيان نمودى؟! * هارون(ع) گفت: اى فرزند مادرم! ريش و سر مرا مگير! من ترسيدم بگويى تو ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى، و سفارش مرا به كار نبستى!» (طه: 94)
🔰یکی از سؤالات و شبهات جریان مؤمن انقلابی این است که چرا در برخی موارد، «رفتارهای سیاسی» ولیّ خدا مبتنی بر «آرمان های انقلابی»اش نیست و در نتیجه از نوعی «تشابه» برخوردار شده است؟ آیا وجود این تناقض، به دور از «عدالت» نیست؟
بطور کاملاً خلاصه باید گفت رفتارهای سیاسی ولیّ، تنها مبتنی بر «آرمان های انقلابی» نیست، بلکه باید به این مؤلّفه، عنصر «مصلحت» را نیز اضافه کرد. «گفتمان انقلابی» با ضمیمه شدن به «مصلحت» هاست که «رفتارهای سیاسی» ولیّ خدا را شکل می دهند. حال در مواردی که نیازی به دخالت دادن عنصر «مصلحت» نباشد، رفتار ولیّ، رفتاری صریح، بدون ابهام و کاملاً مبتنی بر گفتمان انقلابی او خواهد بود و در مواردی که عنصر «مصلحت» به تصمیم گیری هایش اضافه می شود، رفتارش «متشابه» و بعضاً «مبهم» خواهد بود.
درواقع باید گفت، عنصر «مصلحت» نه چیزی جدای از گفتمان و آرمان های انقلابی و در عرض آن، بلکه جزء آن است. و اصلی ترین هدف اِعمال آن هم «حفظ و تثبیت نظام اسلامی» است. از سوی دیگر، مفهوم «مصلحت»، خود دارای مصادیق متعددی است؛ که یکی از مهمترین موارد آن جلوگیری از ایجاد «اختلاف»، «دو دستگی» و ایجاد «دوقطبی های فتنه گون» در جامعه است. به عبارت دیگر، یکی از مؤلفه هایی که مانع از اعمال برخی تصمیمات صریح انقلابی شده و آن را «متشابه» می سازد، مصلحتی به نام جلوگیری از اختلاف و دوقطبی های خطرناک در جامعه است.
🔰حال، با این مقدمه باید گفت این «مصلحت»، در فتنه سامری و زمانی که جناب هارون(ع) به عنوان نائب حضرت موسی (ع) در میان بنی اسرائیل منصوب شد، توسط ایشان اعمال شد. مطابق آیات شریفه قرآن در فتنه سامری، باوجود روشنگری ها و نصیحت های حضرت هارون(ع)، اما بنی اسرائیل به سخنان او وقعی ننهادند و بجای اطاعت از نائب امامشان، در استدلالی شبیه به استدلال برخی گروههای منحرف زمان ما همچون «انجمن حجتیه»، گفتند:
🔸«قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى؛ ولى آنها گفتند: «ما هرگز از پرستش آن دست برنخواهیم داشت تا موسى(ع) به سوى ما بازگردد!»» (طه: 91)
و پس از بازگشت حضرت موسی(ع) از پرده غیبت، جناب هارون (ع) در پاسخی قانع کننده به ایشان برای عدم برخورد انقلابی با سامری فرمود:
🔸«إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي؛ من ترسيدم بگويى تو ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى، و سفارش مرا به كار نبستى!» (طه: 94)
همانگونه که ملاحظه می شود، دلیل منطقی جناب هارون برای عدم برخورد قاطع با سامری، مصلحتی به نام «جلوگیری از دوقطبی خطرناک» میان مردم بود. دو قطبی ای که فتنه اش از فتنه سامری نیز خطرناک تر بود و «تثبیت حکومت» را نشانه گرفته بود. حضرت موسی(ع) نیز منطق نائبش را پذیرفت و خود با سامری و گوساله اش برخوردی انقلابی کرد.
🔰باید پذیرفت که اقتضائات جایگاه امام معصوم(ع) با اقتضائات جایگاه نائب امام(ع)، کمی متفاوت است. در زمانی که به ظهور امام عصر(عج) نزدیک تر می شویم و فتنه ها نیز پیچیده تر می شود، مصلحت سنجی های نائب امام (ع) برای تثبیت و حفظ حکومت تا سپردن آن به صاحب اصلی اش، بسیار بیشتر از خود امام (ع) است. برخی فتنه ها جز با دست موسایی خاموش نخواهد شد. اللهم عجل لویک الفرج...
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸
✍️آیه آیه سیاست(۱۶)/ مصلحت سنجی های امام صادق علیه السلام و ریزش برخی خواص انقلابی/ در برابر رفتارهای متشابه ولیّ چه باید کرد؟
🔸«وَ أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ، فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً؛ اما كشتى، از آنِ بينوايانى بود كه در دريا كار مى كردند، خواستم آن را معيوب كنم، [چرا كه] پيشاپيش آنان پادشاهى بود كه هر كشتى [درستى] را به زور مى گرفت.(و با این عیب گذاری، دیگر در غصب آن طمعی نخواهد داشت.)» (کهف: 79)
🔰عیب جویی امام صادق(ع) از یکی از یاران خاص خود
زرارة ابن اعین، یکی از اصحاب خاص و بسیار مورد اعتماد امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود. اما امام صادق (ع)، در برخی مجالس، گاه از او بدگویی می کرد. رفتاری که شاید بسیاری از خواص سیاسی زمان ما با آن مواجه شوند، موضع آنان را نسبت به ولیّ تغییر دهد. امام صادق(ع) در پیامی خصوصی به زراره، علت این رفتار متشابه خود را جلوگیری از تعرّض حکومت ظالم آن زمان به زراره بیان می کنند. چراکه ارتباط با امام صادق(ع)، تبعات زیادی برای یاران حضرت درپی داشت و فشارهای زیادی را به آنان تحمیل می کرد و این رفتار امام(ع)، از طمع دشمنان نسبت به او می کاست:
🔸«إِنَّمَا أَعِيبُكَ دِفَاعاً مِنِّي عَنْكَ، فَإِنَّ النَّاسَ وَ الْعَدُوَّ يُسَارِعُونَ إِلَى كُلِّ مَنْ قَرَّبْنَاهُ وَ حَمِدْنَا مَكَانَهُ، لِإِدْخَالِ الْأَذَى فِيمَنْ نُحِبُّهُ وَ نُقَرِّبُهُ، وَ يَذُمُّونَهُ لِمَحَبَّتِنَا لَهُ وَ قُرْبِهِ وَ دُنُوِّهِ مِنَّا، وَ يَرَوْنَ إِدْخَالَ الْأَذَى عَلَيْهِ وَ قَتْلَهُ، وَ يَحْمَدُونَ كُلَّ مَنْ عِبْنَاهُ، فَإِنَّمَا أَعِيبُكَ لِأَنَّكَ رَجُلٌ اشْتَهَرْتَ بِنَا وَ بِمَيْلِكَ إِلَيْنَا، وَ أَنْتَ فِي ذَلِكَ مَذْمُومٌ عِنْدَ النَّاسِ، فَيَكُونُ ذَلِكَ دَافِعَ شَرِّهِمْ عَنْكَ؛ عیبگذاری من (درحقیقت) برای دفاع از توست. چراکه مردم و دشمن به سرعت درپی کسی هستند که ما او را به خود نزدیک می کنیم و از او ستایش می کنیم. تا به کسی که او را ستایش کرده و به خود نزدیک می کنیم آزار برسانند و او را بخاطر محبت ما و نزدیکی به ما مذمّت می کنند. و در اندیشه اذیت و قتل او بر می آیند. و هرکسی را که ما عیب او را می گوییم، می ستایند. پس همانا من عیب تو را می گویم، فقط به این دلیل که تو مردی مشهور به ارتباط و گرایش نسبت به مایی و تو در این باره نزد مردم مذمومی. پس این عیب گذاری من بر تو، شرّ آنان را از تو دفع می نماید.» (تفسیر نورالثقلین؛ ج3، ص285)
🔸رفتار متشابه حضرت خضر علیه السلام در سوراخ کردن کشتی
آنگاه حضرت برای روشن شدن این رفتار خود برای زراره، به ماجرای سوراخ کردن کشتی توسط حضرت خضر(ع) اشاره نمودند که پس از مدتی در بیان علت این رفتار سؤال برانگیز خود به حضرت موسی(ع) فرمود:
🔸«وَ أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ، فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَها وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْباً؛ اما كشتى، از آنِ بينوايانى بود كه در دريا كار مى كردند، خواستم آن را معيوب كنم، [چرا كه] پيشاپيش آنان پادشاهى بود كه هر كشتى [درستى] را به زور مى گرفت.(و با این عیب گذاری، دیگر در غصب آن طمعی نخواهد داشت.)» (کهف: 79)
هرچند از ارادت زرارة به امام صادق(ع) اندکی هم کاسته نشد، اما برخی از یاران دیگر امام صادق(ع) با دیدن برخی تناقض های ظاهری اینچنینی در رفتار ایشان که اقتضاء دوران تقیه بود، از ایشان رویگردان شدند و ایشان را متهم به دروغگویی کردند.
🔰کشتی انقلاب و خضر زمانه ما
این روایت و آیه شریفه بیانگر این نکته هستند که نباید درباره رفتارهای متشابه ولی خدا زود قضاوت کرد.
بی شک امروز همانند زمان امام صادق(ع)، دوران تقیّه نیست، امّا زمانه فتنه های گوناگون و خطرناکی است که ممکن است ولیّ خدا برای خاموش کردن تدریجی این فتنه ها و به خاطر رعایت مصالح بزرگتر، گاه مجبور به انجام رفتارهای متشابه شود.
شاید لازم باشد خضر زمانه ما، از سر ناچاری و اضطرار و به دلایل و مصالحی که بعدها آشکار خواهد شد، اجازه دهد بخش هایی از کشتی انقلاب دچار عیب شود تا از آسیب های جدّی تر به این کشتی جلوگیری شود.
جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸🔸
✍️آیه آیه سیاست(17)/ چرا برخی سیاستمداران از گذشته انقلابی خود پشیمان می شوند؟/علت ریزش فکری و رفتاری برخی خواص انقلابی چیست؟
🔸«إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا؛ آنها كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر (روز جنگ احد) فرار كردند شيطان آنها را بر اثر پارهاى از گناهانى كه قبلا مرتكب شده بودند به لغزش انداخت.» (آل عمران؛ 155)
🔰این آیه شریفه مربوط به آن دسته از اصحاب پیامبر(ص) است که علی رغم دستور پیامبر اکرم(ص)، در جنگ احد فرار کردند. این آیه شریفه، علّت فرار این افراد را گناهانی می داند که پیش از این مرتکب شده بودند و آن گناهان، زمینه نفوذ شیطان را در آنها فراهم نمود و آنان را به لغزش انداخت.
اصولاً زمانی که انسان پی در پی مرتکب گناه می شود و از آنها توبه نکرده و خود را اصلاح نمی کند، به تدریج زمینه لغزش های بزرگ در او فراهم می شود و شیطان در بزنگاههای فتنه گون، به راحتی می تواند در او نفوذ کرده و او را دچار ریزش های فکری، اخلاقی و سیاسی نماید.
🔰علّت تغییر رفتار و افکار بسیاری از خواصّی که زمانی از سوابق انقلابی درخشانی برخوردار بودند نیز همین است. خداوند متعال در آیه مهم دیگری به این واقعیت اشاره می فرماید که گناهان پی در پی کار انسان را به جایی می رساند که به تدریج عقائد پیشین خود را تکذیب و حتی مسخره می کند:
🔸«ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ؛ سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به تمسخر گرفتند.» (روم: 10)
🔰خداوند متعال همچنین در آیات دیگری به کسانی اشاره می نماید که ابتدا در زمره کسانی بودند که قلبشان دچار بیماری های روحی متعدد بود و چون تلاشی برای درمان بیماریهای روحی شان نکردند، خداوند نیز بر بیماریشان افزود:
🔸«فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ؛ در دلهاى آنان يك نوع بيمارى نهفته بود، از این رو خداوند نیز بر بيماریشان افزود؛ و به خاطر دروغ هايى كه مي گفتند، برای آنان (در قیامت) عذاب دردناكى خواهد بود.» (بقره: 10)
🔰مرحوم علامه طباطبایی(رحمه الله علیه) در ذیل آیه 66 سوره مبارکه توبه و در توضیح تعبیر «قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ»، در توصیف منافقان می فرمایند:
«ممكن است گفته شود يكى از مراتب ايمان، اعتقاد و اذعان بسیار ضعيفى است كه احتمال از بين رفتن هم دارد؛ مانند ايمان بيماردلان كه خداوند متعال آنان را در شمار مؤمنان آورده است؛ و سپس ايشان را «با» منافقان دانسته نه «از» منافقان؛ و اگر ما بتوانيم چنين مرتبه ضعيفى از ايمان را كه قابل زوال باشد فرض كنيم، آنگاه چه مانعى دارد افرادى داراى ايمان باشند و بعد از ايمانشان به طرف كفر بروند. چگونه چنين فرضى ممكن نيست، درحالیكه خداوند متعال در قرآن کریم به كسانى اشاره نموده كه از ايمانى قوى دست برداشته و به سمت كفر گرایيدهاند؛ مانند آن كسى كه خداوند در آيه «وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ * وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم؛ ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! * و اگر مىخواستيم، (مقام) او را با اين آيات بالا مىبرديم؛ (اما) او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد!» (اعراف: 176-175) داستانش را بیان نموده است؛ و نيز آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً؛ كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، باز هم ايمان آوردند، و ديگربار كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند.» (نساء: 137) و آيات بسيارى ديگر كه در آنها متعرض كفر بعد از ايمان شده است؛ همه این آیات، وجود چنين مرتبهاى از ايمان را ممكن مىدانند؛ پس چه مانعى دارد كه «اعتقاد»، تا زمانی كه در «قلب» رسوخ پیدا نکرده است، از آن خارج شود.»
🔰در تاریخ اسلام و انقلاب کم نبودند افرادی که به دلیل ایمان و بینش سطحی خود، نتوانستند بیماری های روحی شان را درمان نمایند و در نتیجه پس از مدتی به جرگه معاندین با نظام اسلامی و منافقین درآمدند.
✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇
@basaer_fi🔸