5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ داستان کامل خودسوزی یک ایرانی در کمپ نائورو*
❌امید معصوم علی و پری در تهران با هم آشنا شدند.
این دو می خواستند یک زندگی خوبی با هم بسازند ولی فکر می کردند که چنین چیز در ایران ستمگر ممکن نیست. لذا خواستند به جایی بهتر بروند. و با هم به #استرالیا رسیدند. پری می گوید: "امید داشتیم که وقتی به استرالیا برسیم، فرصت داشته باشیم یه زندگی خوب بسازیم" ولی در واقع چنین چیزی را پیدا نکردند.
❌ "در کمپ نائورو جایی برای غذا پختن و لباس شستن نبود، و تماس با خارج نائورو خیلی محدود بود. توهین و بد رفتاری به زودی شروع شد، بعضی از پناهجویان خدماتی برای افسران انجام میدادن مثل خدمات جنسی تا بتوانند چند دقیقه بیشتر در حمام باشند."
❌امید و پری در این محیط سه سال زندگی کردند، و یک روز چند نفر از سازمان ملل به نائورو آمدند و به پری گفتند که کیفیت زندگی پناهجویان خوب است و معنای آن این بود که از آنجا منتقل نمی شوند.
❌بعد از مدت کوتاهی امید پیش نمایندگان سازمان ملل رفت و گفت " آیا میخواهید بدانید حالمان چطوره؟ ما این قدر خسته شدیم که دیگر نمی توانیم تحمل کنم.
❌۲۴ ساعت طول کشید تا آمبولانس هوایی از بریزبن به بیمارستان نائورو رسید، سفری که بیشتر از ۶ ساعت طول نمی کشد. در بیمارستان بریزبن امید از دنیا رفت و جسدش را به ایران فرستادند.
❌روانشناسان گفتند که پری نباید در نائورو بمونه چون خیلی اذیت شده، ولی دولت قبول نکرد.
______________________
✅ما را در ایتا، سروش و بله از طریق لینک های زیر دنبال کنید👇👇👇
🆔 https://eitaa.com/basaerehoseiniyeh
🆔 https://ble.im/basaerehoseiniyeh