﴿از حیا و عفت #شهیده_فاطمه_نیازمند بشنویم... ﴾
پاتوقمون مسجد و مقبره الشهدای شهرک بود؛ هوا سرد بود، دقیق یادم نیست چه ماهی بود، اونشب مثل همیشه باهم رفتیم مسجد و کمی دور زدیم. موقع خداحافظی رسید...
داشتیم کمکم حرفامونو تموم میکردیم، که یهو فاطمه جان با ناراحتی و کمی ترس گفت: «زهرا یه لحظه ببین لباسم بوی عطر میده یا نه؟»
گفتم: «نه چطور؟»
گفت: «من توی خونه روی لباسم یکم عطر زدم، نکنه هنوز بو داشته باشه و نامحرم بوی عطر رو فهمیده باشه؟!!!»
گفتم: «نه بابا سخت نگیر. الآن بوی عطر نمیآد، مگه کی زدی؟»
گفت: «توی خونه، روی لباس خونگیم، یه حدیث داریم که هرکسی عطر بزنه و از خونه بیاد بیرون، فرشتهها بهش لعنت میفرستن »
پ.ن: اونشب هوا سرد بود، فاطمه روی لباسی که عطر زده بود، یه ژاکت و یه کاپشن پوشیده بود و چادر هم که داشت، اما بازم نگران بوی عطری بود که چند ساعت قبل توی خونه زده.
حقیقتا فاطمه خیلی چیزا بهم یاد داد، یکیش همین حدیث و حساس بودن نسبت به این امور بود...
#حجاب_عفاف
#بصائرحسینیه_ایران
افتخار بدید و به ما بپیوندید👇👇
@basaerehoseiniyeh