eitaa logo
بصائر حسینیه ایران🇵🇸
264 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5هزار ویدیو
240 فایل
❧🌺✧﷽✧🌺❧ 🔸کانال بصائر حسینیه ایران در تلاش است که در هر مسأله‌ای برای مخاطبانش روشنگری ایجاد کند تا هیچ‌کس دچار مشکل نشود... فعالیت‌های این کانال در زمینه‌ی👇🏻👇🏻 #سیاسی #اجتماعی #اعتقادی #طنز #مناسبت #آموزش ارتباط با مدیر(ادمین): @omide1404
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر، سه نقطه دارد؛ پسر، سه نقطه دارد؛ دختر، هم سه نقطه دارد؛ اما مادر، هیچ نقطه‌ای ندارد؛ چون که نقطه نقطه‌ی وجودش را؛ وقف خانواده‌اش کرده است💕💕💕 بچه‌ای به مادر گفت: اگر بهشت حق توست، چرا در دستانت نیست و زیر پایت قرار دارد؟ مادر گفت: آن را زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم. 🌸 ولادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها و ولادت امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب بر همگان مبارک باد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
آقای غوآیه به فرمای من نگاه کرد و گفت: «ببینم، تو شاید جادوگری بلدی ... یا اینکه روزا، وقتی از در خونه می‌آید بیرون، ورد می‌خونی! خب، به من هم یاد بده وردت رو.» خندیدم و گفتم: «آره، خدا رو شکر کارام خیلی راحت و سریع پیش می‌ره. ما ایرانیا یه مثل داریم که می‌گه شکر نعمت نعمتت افزون کند. من فقط هر کدوم از کارام که انجام می‌شه خیلی خدا رو شکر می‌کنم. این هم از ورد!» آقای غوآیه با خنده بلند و تمسخرآمیز گفت: «هاها ... من که خدایی نمی‌بینم ... ملیکا رو می‌بینم ... اونی که باید ازش تشکر کنی ملیکاست، نه خدا.» گفتم: «یقینا از ملیکا هم بخاطر کاراش ممنونم. اما من پشت کمکای ملیکا اراده خدا رو می‌بینم.» ✍🏻ا.م ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بانو...!🌹 سلام مادر....!❤️ ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) بانوی عالم را خدمت همه‌ی مردم جهان و دوستداران ایشان تبریک عرض می‌کنم! از طرف گروه بصائریها تقدیم به نگاه شما👆🏻🌹❗️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
اوه ... یه کم این چیزایی رو که می‌بینی به من هم نشون بده، بلکه ما هم این خدا رو دیدیم! ... کی با تلفن تماس گرفت تا تو بدونی کجا باید بری که مدارکت رو تحویل بدی؟ ... ملیکا! ... کی خوابگاه و پیگیری کرد؟ ... ملیکا! ... کی اومد دنبال تو، روزی که از شهر توغ اومده بودی، و بعد به قول خودت اون‌قدر راحت و بی‌زحمت همه وسایلت و منتقل کردی خوابگاه؟ ... ملیکا! ...ملیکا این کارا رو برای هیچ‌کس انجام نمی‌ده. این مدت این خدایی که می‌گی کجا بود!؟» گفتم: «کی ملیکا رو سر راه من گذاشت؟ کی این حس محبت رو ایجاد کرده که به قول شما کارایی رو که ملیکا برا هیچ‌کس انجام نمی‌ده برا من انجام بده؟» _شانس! به نظر شما شانس وجود داره!؟🤔🌿 ✍🏻ا.م ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
+شانس چیه!؟ شانس یعنی ‌چی!؟ چه‌کاره‌ست توی زندگی؟ قدرتش چقدره؟ محدوده نفوذش تا کجاست!؟ _تو میگی که این خداست!؟ +من معتقدم همه‌چی دست خداست و دقیقاً این خدا بوده که همه این کارا رو به واسطه ملیکا انجام داده. هیچ شکی هم در این مسئله ندارم. _اما من معتقدم «خدایی » وجود نداره. این مزخرفات رو آدما ساخته‌ان برای اینکه از مرگ می‌ترسن. و با دهن‌کجی و خیلی بی‌ادب ادامه داد: «می‌خوان فکر کنن بعد از مرگ باز هم زنده‌ان و می‌رن پیش خداشون و این چرت‌و‌پرتا. شما همتون از مرگ می‌ترسید که این حرفا رو می‌زنید.» ✍🏻ا.م ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
با حالت عصبی حرف می‌زد و هر دو دقیقه یه بار دهن‌کجی، مثل بچه‌ها، از قول ما معتقدان به خدا، جملاتی سر هم می‌کرد و می‌گفت. پرسیدم: «شما چی؟ از مرگ نمی‌ترسید؟» _نه! از چی باید بترسم!؟ +دوست ندارید همیشه توی این دنیا باشید؟ _چرا، دوست دارم. برای همین دارم نهایت لذت رو می‌برم. مثل تو هم خودم رو اسیر یسری باید و نباید بیخود نمی‌کنم. +و با این همه علاقه روزی که بمیرید ... _کی گفته من می‌میرم؟ پ.ن: توجه کردید ایشون همون کسی هستن که برای اینکه مشکلی برای بدنشون پیش نیاد خودشون رو اسیر باید‌ها و نبایدها کردن بعد به ما سفارش می‌کنن خودمون رو اسیر یسری بایدها و نبایدها نکنیم.😳😂😐 ✍🏻ا.م ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
+نمی‌میرید؟ ... ضد مرگید!؟ ... نامیرایید؟ _می‌تونم باشم!. من اهل مطالعه‌ام. ضمن اینکه خودم به شیمی‌دانم. آدما در اثر بیماری یا حوادث می‌میرن. من اگه مواظب سلامتی خودم باشم و جوانب احتیاط رو رعایت کنم، وقتی هیچ علتی برای مرگم نباشه، چطور و چرا باید بمیرم؟ شما فکر می‌کنید چون همه می‌میرن، پس شما هم می‌میرید. اما این ناشی از عادت شماست. چنین حرفایی از یه آدم به اون سن خنده‌دار بود! گفتم: «پس این شما هستید که از مرگ می‌ترسید، وقتی بمیرید، دیگه هیچ‌کدوم از لذتای این دنیا رو ندارید ... 😉👆🏻 ✍🏻ا.م ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
اصلا دیگه شما هم وجود ندارید ... دلتون هم نمی‌خواد بمیرید؛ پس دارید همه تلاشتون رو می‌کنید که هیچ‌وقت مریض نشید و اتفاقی هم براتون نیفته تا نمیرید. ضمن اینکه شما هم خودتون رو اسیر یه مشت باید و نباید کردید؛ نباید نمک زیاد خورد اگرچه غذای بی‌نمک خوشمزه نیست، نباید شیرینی و شکلات مورد اگرچه علاقه شدیدی بهش دارید این همه باید و نباید واسه خودتون تعریف کردید واسه اینکه نمیرید. شما از ترس مردن این‌ محدودیت‌ها رو برای خودتون گذاشتید. حالا بر فرض مثال جفتمون نمیریم، در هر صورت هر کدوممون خودمون رو از یسری کارا محروم کردیم.... ✍🏻ا.م ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
اما اگه بمیریم و ببینیم که ای داد بیداد حالا باید جواب کارامون رو پس بدیم، اون وقته که من برنده‌م. ضمن اینکه در دو حالت اول و دوم هم به کسی که وجود خدا رو قبول داره بیشتر میشه اطمینان کرد تا کسی که چنین عقیده‌ای نداره.» _تو می‌خوای بگی به من نمی‌شه اعتماد کرد!؟ ملیکا با لبخندی از سر تعجب و نا‌باوری به من نگاه می‌کرد و همون‌طور که نگاهش به من بود گفت: «نه آقای غوآیه! معلومه که منظورش این نبود.» گفتم: «چرا اتفاقا منظورم همین بود. برای همین دیگه هیچ وقت نمی‌تونم هیچ‌کدوم از وسایلم رو توی اتاقی که آقای غوآیه هست بزارم چون ایشون کسی رو ناظر کار‌هاضون نمی‌دونن و ممکنه وسایلم رو بردارن!» 😄🌿 ✍🏻ا.م ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh
دانشجویی که قبل از من فقط برای یه امضا توی اتاق ملیکا بود ته خودکار رو توی دهنش کرده بود و انگار که داره فیلم کمدی می‌بینم نیشش تا بناگوش باز بود. به هیچ قیمتی هم حاضر نبود اتاق رو ترک‌ کنه. آنتونی هم فقط نگاه می‌کرد و هیچ نظری نمی‌داد. اما چیزی که واضح بود این بود که هیچ‌کدوم از اهالی اتاق تا اون لحظه توی چنین وضعیتی قرار نگرفته بودن و اون حرفا، جز برای غوآیه که عصبی به نظر می‌رسید، برای همه خیلی جذاب بوده. غوآیه گفت: «من هیچ‌وقت این کار رو نمی‌کنم! چرا باید وسایلت رو بردارم؟» گفتم: «این فقط یه مثال بود، برای اینکه بهتون بگم... اگه در همچین شرایطی قرار بگیرید جرعت بیان این حرفا رو دارید!؟🤔🌿 ✍🏻ا.م ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، پاتوق، نزدیکا، باهم، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh