eitaa logo
باصر
102 دنبال‌کننده
187 عکس
209 ویدیو
8 فایل
الا و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر هیچ کس قادر به حمل پرچم مبارزه نیست بجز کسانی که اهل بصیرت و صبر باشند. امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام 🚩 ارسال نظرات👈 @al_hamdolellah با تشکر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_بیست_و_هفتم «وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ» (قسمت اول) «درود بر شما ای امین‌های خدای مهربان» «أُمناء» جمع امین و به معنای نگهدارنده امانت است و به هركس كه مورد وثوق و اطمینان دیگری باشد امین می‌گویند. «الرحمن» از اسمهای خدای سبحان است و این كلمه به معنای بخشایش‌گر است اما در حقیقت معنی لغوی آن به معنای دلسوزی كردن و مهربانی كردن است. در روایات آمده است: این اسم خدای سبحان اختصاص به عموم بندگان دارد، علی رغم اسم رحیم كه تنها شامل گروهی خاص از بندگان می‌شود. همه بندگان از نعمت روزی مادی برخوردارند اما تنها گروهی از نعمت پذیرش ولایت امام علی سلام الله علیه و اولاد علی برخوردارند. در قرآن در سوره مباركه اسراء، آیه ۱۱۰ آمده است: «قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَیاً مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الحُسْنىَ‏ » «بگو: خدا را بخوانيد يا رحمان را بخوانيد ، هر كدام را كه بخوانید[ ذات يكتاى او را خوانده‏‌ايد ] ، نامهاى نیكو از آن اوست.» رحمان، همان رحمتی است كه همه مخلوقات به واسطه آن موجود شده‌اند و همه با این صفت حضرت حق تغذیه می‌شوند. روایتی از امام صادق سلام الله علیه داریم كه ایشان در ذیل آیه «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى»[۱] می‌فرمایند: رحمت خدای سبحان نسبت به همه چیز علی‌السویه و مساوی است«اسْتَوَى‏ مِنْ‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ فَلَيْسَ شَيْ‏ءٌ أَقْرَبَ إِلَيْهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ»[۲] مردم نسبت به نام رحمان خدای سبحان ناآگاهند. بسیاری از مردم از نعماتی كه در اختیارشان گذاشته شده است بهره می‌برند اما از سپاس او ناتوانند حتی از شناخت او عاجزند. رحمت معصومین سلام الله علیهم اجمعین ، علی السویه در میان بندگان اگر در این فراز حضرات معصومین «أُمَنَاءَ الرَّحْمَن» معرفی می‌شوند، رحمت وجودی آنها نیز نسبت به همه بندگان علی‌السویه است اما همچنانكه حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین محبوب‌شناس هستند و فنای در حضرت حق دارند و از همین رو خداوند آنها را امانت‌دار رحمت كامله خویش ساخته ‌است انسان باید مولی‌شناس باشد تا امین مولا گردد، از همین رو تعداد كمی از افراد نام امین را به خود اختصاص می‌دهند. رحمان برگرفته از رحمت است و چون رحمت حضرت حق شامل همه موجودات می‌شود، هركس به این جلوه حضرات معصومین نزدیك شود می‌تواند از اسرار الهی آگاه گردد. امین، رسالت خود را به مقصد می رساند اما عبارت «أُمَنَاءَ» را چنین دنبال می‌كنیم: حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین را «أُمَنَاءَ الرَّحْمَن» گفته‌اند و اگر امن را در معنای آرامش قلب معنا كنیم، باید بگوییم خداوند سبحان می‌داند اگر اسرار الهی را به طور كامل در اختیار معصومین قرار داده است آنها به بهترین شكل این رسالت را به مقصد خواهند رساند. اولین رحمتی كه در قلوب حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین به ودیعه گذاشته است، ولایت خود حضرات معصومین است. آنها امر ولایت را چون خلقت بر همه موجودات عرضه كردند اما تنها گروهی آن را پذیرفتند و سایر مردم از پذیرش آن سرباز زدند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_بیست_و_هشتم «وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ» (قسمت دوم) آگاه کردن بندگان از اسرار الهی و سپردن این امانت به امام بعد از خود حضرات معصومین در این فراز در دو جایگاه قرار می‌گیرند: 1. اول آن كه بندگان را از اسرار الهی آگاه كنند و آگاه كردن آنها باعث وصول بندگان به حق شود. قلوب معصومین ظرف امر خدای سبحان است. «وَما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ یشاءَ اللَّه» «شما هیچ چیز را نمى‏‌خواهید مگر اینكه خدا بخواهد» آنها چیزی طلب نمی‌كنند كه اراده خدا آن را فرا نگرفته باشد از این رو قلوب آنها جایگاه رحمت حق است و این رحمت را میان بندگان تقسیم می‌كنند. 2. دوم اینكه هر یك از حضرات معصومین نسبت به امام بعد از خود امین هستند و آنچه را باید به امام بعد از خود یادآوری كنند و به او بسپارند انجام می‌دهند و این بزرگواران سفارشات لازم را در اختیار امام بعد از خود قرار می‌دهند. لازم به ذكر است كه در هر دوره از زندگی بشر تنها یك امین رحمان در دنیا زندگی می‌كند. یعنی دنیا همیشه در خدمت یك امام است و زمین هیچ گاه از این حجت خالی نیست. آنها هم امین امامت خویش‌اند و هم امین ولایت. خداوند هر آنچه زندگی بشر به آن نیازمند است به آنها سپرده است. حضرت حق كتاب خویش را به آنها سپرده است تا احكام و قوانین زندگی را به مردم برسانند. امام باقر سلام الله علیه در ذیل آیه شریفه ۵۸ سوره نساء كه خداوند می‌فرماید:« إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها»؛« به درستی كه خداوند شما را امر می‌كند كه امانات را به صاحبان آن تسلیم كنید»، فرمود: مقصود امام است به امام بعد از خود و نباید دیگری را معرفی كند و این امانت را از صاحب اصلی آن بگرداند. ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین در رساندن پیام به این گروه در عصمت كامل هستند و ممكن نیست ذره‌ای اسرار الهی در این جابه جایی تغییر كند. امین، بی اذن حق در امانت دست نمی برد ائمه اطهار علیهم‌السلام عالِم به علم حضرت حق‌اند، اما امانتداری آنها باعث نمی‌شود كه از این امتیاز بدون اذن حق برای خویش بهره‌ای برگیرند. آنها امانتدار زندگی و مرگ همه مخلوقات‌اند، حتی از تولد و مرگ خود آگاهند، اما در زندگی هیچ‌یك از آنها مشاهده نشده است كه تقاضای تغییر مقدرات خود و یا دیگران را داشته باشند مگر آنكه اذن خدای سبحان پشتوانه این تغییر باشد، زیرا امین هیچ گاه قصد تغییر و تبدیل امانت را نمی‌كند مگر به اذن صاحب آن. گفتیم رحمان از رحمت گرفته شده است و رحمت، نعمات مادی و معنوی است. بنابراین هركس در عالم تقاضای نعمت مادی و معنوی دارد باید دست به دامن «أُمَنَاءَ الرَّحْمَن» شود، زیرا این امانتداران به اذن حق اجازه دادند تا از خزانه كرم خویش نیازهای فرد را مرتفع سازند. كلید همه خزائن عالم در دست آنهاست و هر قفل بسته‌ای با كلید این خزانه داران گشوده می‌شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_بیست_و_نهم «سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ» (قسمت اول) «شما حضرات معصومين خلاصه پيامبران هستيد» امام هادی سلام الله علیه در زيارت جامعه حضرات معصومين را به عنوان «سُلَالَةَ النَّبِيِّين» معرفی می‌کنند. «سُلَالَة» به معنای خلاصه هر چيز، نطفه، فرزند و نسل است، به عبارتی ديگر مراحلی که از ماده چيزی بيرون کشيده شود. به عصاره‌ای که برای اولين بار از چيزی گرفته می‌شود سلاله مي‌گويند و به عصاره سلاله، صفوه گفته می‌شود، مثلاً گلاب را از گل می‌گيريم اين سلاله محسوب می‌شود و آن عطری که از گلاب گرفته می‌شود صفوه ناميده می‌شود. امتیازات معصومین، افزون تر از انبیاء اين فراز را از دو زاويه می توان بررسی کرد : ۱- اول آنکه وجود جسمانی ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین از اصلاب و کمرهايی شکل گرفته‌اند که طيّب و طاهر بوده‌اند. یعنی آبا و اجداد معصومين از هر عيب و نقصی مبرا بوده‌اند. در شرايط عادی زندگی افراد، پدر حسناتش افزون از پسر است، از اين رو در روايت آمده است:«وَلدُ العالم نصفُ العالم» در حالی که با توجه به «سُلَالَةَ النَّبِيِّين» گفته می‌شود: حضرات معصومين سلام الله علیهم اجمعین عصاره و اصل تمام خيرات و حسنات پدران خويش‌اند. بنابراين هر چند قانون کلی در نظام خلقت اين گونه نيست، اما گاهی ولد افضل از والد می‌شود، زيرا اگر «ولدُ العالم نصفُ العالم» باشد و از سوی ديگر اين ولد خود نيز عالم باشد، ترکيب حاصل شده باعث می‌شود که فرزند يک برابر و نيم پدر، عالم باشد از اين رو امتياز اين فرزندان از پدر افضل می‌گردد و حضرات معصومين مصداق واقعی اين سخن هستند. يعنی حضرات معصومين سلام الله علیهم اجمعین به اعتبار آنکه مولود انبياء هستند يک امتياز دارند و به اعتبار اينکه خودشان جلوه‌ی تمام‌نمای خدای سبحان‌اند امتياز ديگری دارند و همين امر باعث می‌شود امتياز معصومين افزون از انبيای الهی شود. مثلا نماز خواندن حضرت عيسی علیه السلام پشت سر حضرت مهدی سلام الله علیه افضل بودن مقام امام زمان سلام الله علیه را نشان می‌دهد. حضرات معصومين «سُلَالَةَ النَّبِيِّين» هستند و طينت آنها از انبياء الهی گرفته شده است: «لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا» «نجاسات(شرک، فسوق، ظلمت و …) جاهلیت تو را آلوده نساخت.» يعنی وجود طبيعی و ظاهری اجداد حضرات معصومين از هر سوء خلق و سوء اعتقاد در امان است. به عنوان مثال در رابطه با آيه «وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ لِأَبيهِ…» تفاسير مي‌گويند: منظور از «أبيه»، عموی ابراهيم است نه پدر او زيرا پدر ابراهيم موحد بوده و فقط عمويش مشرک بوده است . خلقت نوری معصومین پیش از خلقت انبیاء ۲- در دومين نگاه به اين فراز گفته می شود: خلقت نوری معصومين سلام الله علیهم اجمعین قبل از وجود جسمانی آنها موجود بوده است، قبل از خلقت عالَم و آدم خلقت نوريه‌ی آنها شكل گرفته است، از اين رو نور وجودشان بر خلقت، تابيده است تا همه چيز در عالم شكل وجود به خود گرفته است. پيامبر سلام الله علیه می‌فرمايند: «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوْا هَذِهِ الْأُمَّة…» «من و علی پدران اين امت هستيم.» در عالم وجود، خلقت پدر قبل از فرزند شكل می‌گيرد از اين رو همه‌ی پيامبران وارث پدران خويش‌اند به عبارتی كمالات هر پيامبری از ابتدای خلقت نشأت گرفته از وجود نوری رسول‌الله، اميرالمؤمنين و اولاد اوست، اگر نوح صفوة الله، موسی كليم الله و عيسی روح الله و … است همه از تشعشع نور ولايی حضرات معصومين است. ائمه‌ی اطهار جلوه‌ی نام اول حضرت حق‌اند همانطور که پيامبر سلام الله علیه فرمود: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي» «اولين نور عالم خلقت، نورِ من (پيامبر) بوده است.» قبل از آنکه زمين و آسمانی باشد، ملک و آدمی خلق شده باشد وجود نوری حضرات معصومين در خلقت، پيوسته به يکديگر بود و به عبارتی همه‌ی آنها نوری واحدند. «أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ كُلُّنَا مُحَمَّدٌ» «(همه يكى هستيم) اول ما محمّد، آخر ما محمّد و وسط ما محمّد است، همه ما محمّديم.» ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_سی‌ام «سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ» (قسمت دوم) ـ ابن عباس نقل می‌کند که خدمت پيامبر سلام الله علیه بودم، علی سلام الله علیه وارد شد. پيامبر به چهره ايشان نگاه کرد و فرمود: «مَرْحَباً بِمَنْ خَلَقَهُ اللَّهُ قَبْلَ آدَمَ بِأَرْبَعِينَ أَلْفَ عَامٍ»؛«خوش آمدی کسی که چهل هزار سال قبل از خلقت آدم خلق شدی.» ابن عباس می‌گويد: تعجب کردم، پرسيدم: «أَكَانَ الِابْنُ قَبْلَ الْأَبِ»؛«آيا پسر قبل از پدر خلق می‌شود؟» حضرت فرمود: «نَعَمْ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَنِي وَ خَلَقَ عَلِيّاً قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ بِهَذِهِ الْمُدَّة»؛«آرى خداوند من و على را قبل از آدم آفريد به فاصله همين مدت.» انبیاء، از شیعیان علی سلام الله علیه نطفه‌ی معنوی همه‌ی انبياء، از معصومين سلام الله علیهم اجمعین گرفته شده و نطفه‌ی مادی معصومين از انبياء شكل يافته است زيرا خلقت نوری مقدم بر خلقت جسمانی است. ـ در روايت نقل شده که ابوبصير می‌گويد: خدمت امام باقر علیه السلام رسيدم ايشان فرمود: «لِيَهْنِئْكُمُ الِاسْمُ»؛«آن نام گوارايتان باشد» پرسيدم «مَا هُوَ» ؟ «کدام نام بر ما گوارا باد؟» حضرت فرمود: «الشيعة»؛ «نام شیعه» گفتم: «إِنَّ النَّاسَ يُعَيِّرُونَنَا بِذَلِكَ»؛«مردم ما را با اسم شيعه سرزنش می‌کنند» حضرت فرمودند: «أَ مَا تَسْمَعُ قَوْلَ اللَّهِ‏ وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ»؛«آيا اين آيه قرآن را نشنيدی که فرمود: همانا ابراهيم از شيعيان ما است.» چون اسم شيعه بر تو گذاشته‌اند در شعاعی از نور قرار گرفته‌ای، در شعاع نور معصومين که با آن نور کل عالم ايجاد شده است.اين مطلب وسيله‌ای است برای معرفت و خودشناسی همه انسانها. ـ اميرالمؤمنين سلام الله علیه می‌فرمايند: «اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللّهِ»؛«از تيزبينی انسان مؤمن بپرهيزيد زيرا او با نور خدا می‌بيند». ابن عباس می‌گويد: عرض کردم: «كَيْفَ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ»؛«چگونه انسان مؤمن با نور خدا می‌بيند؟» حضرت فرمودند: «لِأَنَّا خُلِقْنَا مِنْ نُورِ اللَّهِ وَ خُلِقَ شِيعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ نُورِنَا فَهُمْ أَصْفِيَاءُ أَبْرَارٌ أَطْهَارٌ مُتَوَسِّمُونَ نُورُهُمْ يُضِي‏ءُ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ كَالْبَدْرِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ»؛«همانا ما خلق شده‌ايم از نور خدا و شيعيان ما خلق شده‌اند از شعاع نور ما پس آنها برگزيده نيکان پاکان هستند که نورشان می‌درخشد بر هر ظلمت و تاريکی مانند درخشش نور ماه شب چهارده در تاريکی». پناه بردن انبیاء در ابتلائات به معصومین در انتهای بحث اشاره به اين نکته لازم است که در روايات آمده است پيامبران هر يک گرفتار ترک اولی شده‌اند يعنی ترک امری که اولويت در انجام آن امر بوده است. اما معصومين سلام الله علیهم اجمعین در حالی که خلاصه و عصاره وجود انبياء هستند هيچ ترک اولائی نداشته‌اند. آنها حتی لحظه‌ای بدون اذن حق بر امت خشمگين و عصبانی نشده‌اند. حتی پيامبر با ريختن خاکستر بر سر مبارکشان برای افراد دعا می‌کردند و می‌گفتند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِقَوْمِي إِنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ‏»؛«خدایا قوم مرا ببخش که آنان نمی فهمند .» در روايات آمده است خداوند سبحان، انبياء الهی را از وجود نوری حضرات معصومين آگاهي داده است و اگر هر يک از آنها گرفتار ابتلايی در امر نبوت خويش شده‌اند نشان بی‌مهری حضرت حق نسبت به آنها نبوده است بلکه خدا می‌خواسته تا در شرايط خاص از وجود معصومين براي آنها پرده‌برداری کند و هر يک از انبياء با پناه بردن به مقام ولايت معصومين از ابتلاء خويش رها شوند. مثلاً ابراهيم در آتش «يا علی» گفت، آدم برای قبول توبه‌اش اسماء خمسه را به زبان آورد، عيسی برای بالا رفتنش نيز «يا علی» گفت و… ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_سی_و_یکم «صَفْوَةَ الْمُرْسَلِینَ» «سلام بر شما ای برگزیده‎‌ی رسولان» سلام بر شما ای برگزیده‌ی رسولان و ای برترین برگزیدگان برگزیده‌ی خدا، رحمت و بركات خداوند بر شما باد. «صَفْوَة» به معنای حاصل تصفیه، خلاصه‌ی‌ هر چیز، برگزیده و خالص است. در فراز قبل حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین «سُلَالَةَ النَّبِیین» نامیده شدند و در این قسمت به آنها «صَفْوَةَ الْمُرْسَلِین» می‌گوییم. قبل از آنكه به این فراز توجه كنیم باید تفاوت میان«صَفْوَة» و «سُلَالَة» را بررسی كنیم. تفاوت میان سُلَالَة و صَفْوَة «سُلَالَة» آن است كه چیزی برای بار اول از چیز دیگر جدا می‌شود، اما اگر از «سُلَالَة» چیزی را مجدداً جدا كنیم به آن «صَفْوَة» می‌گویند. پس به اعتبار آنكه آن عصاره‌ی بدست آمده از هر ناپاكی مبرّا و خالص می‌باشد «صَفْوَة» نام می‌گیرد. مثلاً وقتی پرتقال از پوست جدا می‌شود سلاله است و چون بر اثر فشردن، آب از پرتقال جدا شود صفوه نام دارد. حضرات معصومین عصاره‌ی گل وجودی انبیاء و رسولان الهی هستند.آنها به عبارتی عطر و ثمره انبیاء الهی‌اند، از این رو همه‌ی عالم معطر به عطر وجود ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام است. بررسی «صَفْوَةَ الْمُرْسَلِینَ» در زیارت وارث اگر این فراز را در زیارت وارث بررسی كنیم شایسته است چنین بگوئیم: در زیارت وارث می‌خوانیم: السَّلَامُ عَلَیكَ یا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیكَ … هریك از انبیاء و مرسلین از نوح، آدم و ابراهیم… تا پیامبر سلام الله علیه برای هدایت بشر تلاش كرده‌اند و حضرات معصومین عصاره‌ی تلاش آنها را به یكباره در هر خواهان كمالی به نمایش می‌گذارند و این تغییر آنی و لحظه‌ای بشر نشانگر صَفْوَة بودن حضرات معصومین است، زیرا شدت تأثیرگذاری از اصل و سلاله بیشتر است. تمام عالم، آیه و نشانه ای از وجود معصوم در جلد ۲۵ بحار الانوار ص ۲۲ در روایتی كه از قول جابربن عبدالله انصاری نقل شده آمده است: «قُلْتُ لِرَسُولِ اللَّهِ ص أَوَّلُ‏ شَيْ‏ءٍ خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى مَا هُوَ فَقَالَ نُورُ نَبِيِّكَ يَا جَابِرُ خَلَقَهُ اللَّهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنْهُ كُلَّ خَيْرٍ ثُمَّ أَقَامَهُ بَيْنَ يَدَيْهِ فِي مَقَامِ الْقُرْبِ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ جَعَلَهُ أَقْسَاماً فَخَلَقَ الْعَرْشَ مِنْ قِسْمٍ وَ الْكُرْسِيَّ مِنْ قِسْمٍ وَ حَمَلَةَ الْعَرْشِ وَ خَزَنَةَ الْكُرْسِيِّ مِنْ قِسْمٍ وَ أَقَامَ الْقِسْمَ الرَّابِعَ فِي مَقَامِ الْحُبِّ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ جَعَلَهُ أَقْسَاماً فَخَلَقَ الْقَلَمَ مِنْ قِسْمٍ وَ اللَّوْحَ مِنْ قِسْمٍ وَ الْجَنَّةَ مِنْ قِسْمٍ وَ أَقَامَ الْقِسْمَ الرَّابِعَ فِي مَقَامِ الْخَوْفِ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ جَعَلَهُ أَجْزَاءً فَخَلَقَ الْمَلَائِكَةَ مِنْ جُزْءٍ وَ الشَّمْسَ مِنْ جُزْءٍ وَ الْقَمَرَ وَ الْكَوَاكِبَ مِنْ جُزْءٍ » «جابر می‌گوید روزی به پیامبر سلام الله علیه عرض كردم: اولین كسی را كه خدا خلق كرد كیست؟ پیامبر سلام الله علیه فرمودند: خداوند نور نبی تو را خلق كرد، سپس از آن نور هر چیزی را خلق نمود، سپس آن نور را در مقام قرب در مقابل خویش قرار داد تا هرزمانی كه اراده كند آن نور را تقسیم كند. از یك قسمت عرش و از دیگرى كرسى و حاملین عرش و نگهبانان كرسى را از یك قسمت دیگر. قسمت چهارم را در مقام حبّ‌ قرار داد تا موقعى كه خواست آنگاه بچند قسم تقسیم نمود. از یك قسمت قلم و از قسمت دیگر لوح و از قسمت دیگر بهشت را آفرید. قسمت چهارم را در مقام خوف نگه داشت تا زمانى كه میخواست سپس بچند قسم تقسیم نمود. ملائكه را از یك قسمت و خورشید از قسمت دیگر و ماه و ستارگان را آفرید.» با توجه به این حدیث خداوند سبحان همه چیز را از یك تكه نور آفرید و هر چه در عالم موجود است از تشعشع همین نور قرارداد و این نور همان وجود مبارك پیامبر سلام الله علیه و حضرات معصومین است. با این توضیح همه‌ی عالم عیال پیامبر سلام الله علیه هستند و همه‌ی عالم آیه و نشانه‌ای از وجود پیامبر و ائمه اطهارند. به استناد این سخن معصوم كه : «خُلِقَ شِیعَتُنَا مِنْ شُعَاعِ نُورِنَا»[۱] «شیعیان ما از شعاع نور ما آفریده شده‌اند» در یك جمله باید بگوئیم حضرات معصومین، «صَفْوَة مرسلین» هستند زیرا همگی نور واحدند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_سی_و_دوم «عِتْرَةَ خِیرَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» «سلام بر شما بزرگواران که عترتِ برگزیده‌ی خداوند سبحان ـ پیامبر خاتم سلام الله علیه ـ می‌باشید» «عِتْرَة» به معنای اولاد، ذریه، عشیره، خویشاوندان نزدیك، اهل بیت است. «خِیرَة» به معنای انتخاب شده و برگزیده می باشد.«خِیرَةِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» به این معناست كه وجود مقدس پیامبر سلام الله علیه از میان همه‌ی موجودات برگزیده‌ی خداوند سبحان است. «عترت» به حسب لغت نیز عبارت است از اصلی كه شیء بر آن تكیه دارد و به اعتبار دیگر ستون محفوظی است كه تكیه‌گاه افراد یك فامیل می‌باشد. حضرات معصومین نزدیكترین افراد به پیامبرند و همان طور كه پیامبر سلام الله علیه جامع مراتب كمالی انسان است، عترت او نیز در مقام امامت و ولایت برگزیده‌ی خدای تعالی هستند. آنها چون جدّ بزرگوارشان برترین و برگزیدگان پروردگارند. عترت به معنای بوی خوش و عسل گروهی عترت را بوی خوش ترجمه كرده‌اند كه در ناف آهو قرار دارد با توجه به این معنا چنین گفته‌اند كه عترت همان بوی خوش رسالت است كه از طریق امامت ائمه اطهار به مشام خلق می‌رسد. اهل بیت عطر رسالت را در همه‌ی عالم می‌گسترانند و هر سالكی از طریق ولایت آنها با حقیقت رسالت ارتباط برقرار می‌كند. اهل لغت به اعتبار دیگر عترت را آب دهان بسیار شیرین و گوارا معنا كرده‌اند و یا به تعبیری عسل دانسته‌اند. با توجه به این تعبیر كلام رسالت با شیرینی ولایت جریان می‌یابد، گویا اگر شیرینی ولایت نباشد كلام رسالت منقطع می‌گردد. عترت، اهل بیت پیامبر سلام الله علیه پیامبر اكرم سلام الله علیه در حدیث ثقلین فرموده‌اند: «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی‏…» « من در ميان شما دو شى‏ء نفيس و گرانبها را بجا مى‌گذارم كه آن دو كتاب خدا و عترتم ـ اهل بيتم ـ مى‌‏باشد…» در این روایت پیامبر سلام الله علیه عترت را اهل بیت معرفی كردند. اهل در زبان عرب به كسی گفته می‌شود كه خانه را آباد می‌كند. حضرات معصومین چون بیت رسالت را با وساطت وجود نوری خویش آباد می‌كنند و از ویرانی و دگرگونی آن جلوگیری نموده‌اند اهل بیت رسول خدا نامیده می‌شوند. در رابطه با معنا و كاربرد كلمه‌ ثقل باید بگوئیم شما اهل بیت، ثقل هستید، ثقل در معنای ركنی محكم و استوار است. شما (اهل بیت) و قرآن هر دو پایه‌های محكم رسالت پیامبرید. گفته‌اند: ثقل در حدیث ثقلین به معنای جاسازی شده به كار رفته است. این معنا از آن روست كه پذیرش این دو (قرآن و عترت) با فطرت بشر سازگار است، گویا عشق به آنها همراه انسان زاده شده است، فقط دیده‌ی زیبابین و دل با بصیرت می‌خواهد كه به جایگاه این دو ثقل پی ببرد. ناف ما بر مهر او ببریده‌اند عشق او در جان ما آمیخته‌اند محبت این دو ثقل در ظاهر از هم جدا و در حقیقت یكی، از روز الست در نهاد بشر جای گرفته است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_سی_و_سوم «وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ» «رحمت و برکات خداوند بر شما معصومین باد» بحث رحمت در فراز «معدن الرحمة» بیان شده اما جای سؤال این جاست كه آیا بیان این جمله تأثیری در شأن معصومین دارد؟ آیا دعای ما برای آنها كه كامل‌ترین جلوه‌ی خداوند سبحانند فایده‌ای دارد؟ رحمت در اینجا چند معنی دارد: ۱.الطاف خاص خداوند كه منظور خود شما اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین هستید. ۲.الطاف خاص خداوند در عالم تنها از طریق ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین به افراد می‌رسد. ۳.رحمت در اینجا به معنای دعا می‌باشد. زائر، دعا می‌كند خدا رحمت خاصش را بر شما نازل كند. شارحین زیارت جامعه می‌فرمایند: از این جهت كه معصومین قابلیت افزونی رحمت را دارند این دعاها در حق آنها مؤثر واقع می‌شود و با این دعاها قابلیت وجودیشان به فعلیت می‌رسد. وجود آنها فوق كمال بشری است و با دعای ما، مافوق بودن این كمال به نمایش گذاشته می‌شود. این دو نظر در رابطه با صلوات بر پیامبر و آل پیامبر سلام الله علیهم نیز بیان می‌شود. با تكرار صلوات، كمال بی‌نهایت آنان بی‌نهایت‌تر می‌شود و جلوه‌گری آنها در عالم آشكارتر می‌گردد و موانع جلوه‌گریشان برطرف می‌شود. وجود حضرات معصومین بركة الله هستند، یعنی وجودی ماندگار و رشید و كامل هستند. زائر در این فراز از خدا می‌خواهد تا بركات وجودی حضرات معصومین سلام الله علیهم را بیش از پیش به نمایش بگذارد و جلوه‌گرتر نماید و بقاء و ظهور آنها را در عالم افزون‌تر كند. اگر كسی خواهان آن است كه وجودی مبارك داشته باشد باید با وجود مقدس ائمه‌ی اطهار علیهم السلام پیوندی ناگسستنی برقرار كند. هر چه قابلیت افراد بیشتر باشد رحمت و بركت ائمه اطهار آنها را بیشتر فرا می‌‌گیرد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 (قسمت_سی_و_چهارم) «السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى» (قسمت اول) «سلام بر امامان هدایت كننده‌ی خلق به سوی حق» «ائمه» جمع امام به معنای پیشوا است و در قرآن این كلمه برای پیشوایان حق و باطل به كار رفته است. قرآن درباره‌ی ائمه‌ی باطل می‌گوید: «وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَى النَّار»[۱] « و آنان را [ به كيفر طغيانشان ] پيشوايانى كه دعوت به آتش مى‏‌كنند قرار داديم‏» و درباره‌ی ائمه حق این آیه را متذكر می‌شود: «وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ»[۲] « و آنان را پيشوايان مردم و وارثان [ اموال ، ثروت‏ها و … ] گردانيم. » شیعه واژه‌ی امام را برای حضرات معصومین سلام الله علیهم به كار می‌برد و آنها را در اوصاف از سایر مردم ممتاز می‌داند. عصمت از اولین اوصاف حضرات معصومین است و همین امر سبب شده است تا رسالت نبوی محفوظ بماند، زیرا پیامبران و انبیاء الهی آمده‌اند و رفته‌اند در حالی كه دنیا هیچ گاه از امام خالی نیست. امام در تجلی سرآمد ظهور صفات جمالی و جلالی حضرت حق است، زیرا كسی كه پیام‌آور خدای سبحان برای بشر است باید جامع تمام كمالات حقانی باشد تا در پیام‌رسانی خدای تعالی به سوی خلق كمترین شبهه‌ای در ذهن مردم جای نگیرد. معانی متفاوت واژه‌ی امام ـ اگر به معنای ظاهری كلمه‌ی «امام» در عرب بنگریم می‌بینیم كه ائمه‌ی اطهار جامع كمالات و صفات انسانی هستند و از هر آلودگی و رجسی در‌امانند زیرا عرب به شالوده‌ی ساختمان، امام می‌گوید و هیچ ساختمانی بدون پایه و اساس محكم و استوار نخواهد ماند. اگر شریعت معتقد است كه امام با صفات خاص از سایر مردم ممتاز می‌شود به این دلیل است كه شالوده و اساس تفكر انسان توسط امام پایه‌گذاری می‌شود و در نهایت این پایه‌ها به هدایت خلق ختم می‌شود. ـ همچنین عرب واژه‌ی امام را ریسمان معنا می‌كند؛ طنابی كه همه چیز به آن متصل می‌شود یا به عبارتی دانه‌های زنجیر به آن وصل می‌گردند. اگر در این معنا امام را بررسی كنیم خواهیم گفت امام چون ریسمانی است كه مردم تك تك به حلقه‌ی وجودی او متصل‌اند و هركس به این ریسمان محكم‌تر پیوند بخورد قطعاً در دنیا و آخرت رستگارتر است. ـ امام در لفظ عرب به جلوداری گفته‌ می‌شود كه مردم مأموم او هستند و به تبع او حركت می‌كنند «المتقدم بالناس». این مصطلح‌ترین معنای امام است، زیرا در هر عصری، امامی حاضر بوده است كه مردم از جهت اعتقادات و اخلاقیات و حسنات در پی او حركت می‌كنند و هركس به این جلودار نزدیك‌تر باشد حجاب میان او و امامش نازك‌تر می‌شود و گاهی چنان می‌گردد كه انسان بی‌پرده و بی‌حجاب روی زیبای امام خود را می‌بیند و در محضرش می‌نشیند و با او گفتگو می‌كند. این امر در قبل از عصر غیبت صاحب الزمان برای مردم امكان پذیر بوده اما در زمان غیبت كبری افراد در حجاب غیبت امام گرفتار آمده‌اند در عین حال در این عصر هركس تابع كامل امام شود به طور قطع رستگاری دو جهان از آن اوست. امام كسی است كه همه‌ی خیرات در وجود او اجتماع كرده است و در فراز «السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى» امام به معنای جلودار هر خیر و نیكی است. همه‌ی خوبیها در وجود امام اجتماع كرده است و با وجود همین اجتماعِ خیرات است كه بشر را به جامع حسنات فرا می‌خواند. معنای واژه‌ی هدایت اما واژه‌ی هدایت در دو معنای كلی و اساسی به كار رفته است. ـ هدایت در معنای «دلالت» به كار رفته است و در این جا می‌توان چنین گفت: ائمه‌ی هدی، جلودارانی هستند كه كارشان راهنمایی به سوی حق است. آنها دلیل واضح و آشكاری برای راهنمایی بشرند. با این معنی حضرات معصومین هادی و خلق، مهدی (هدایت شده) هستند. ـ در معنای دوم، هدایت یعنی رساندن به مطلوب «ایصال الی المطلوب». این بزرگواران نه تنها دلیل و راهنمای خلق هستند، بلكه دستگیری كننده و راهبر نیز می‌باشند و بدون وجود آنها بشریت راه به جایی نمی‌برد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 (قسمت_سی_و_پنجم) «السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى» (قسمت دوم) «إِنَ‏ عَلَيْنا لَلْهُدى‏» «بدرستی كه خدای سبحان وظیفه‌ی هدایت را بر عهده‌ی ما گذاشته است.» هدایت، بدون دریافت اجر و مزد سخن جالب این جاست كه پیامبر (ص) در حدیث ثقلین می‌فرمایند: «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ، أَلَا إِنَّ أَحَدَهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ: كِتَابَ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیتِی، وَ إِنَّهُمَا لَنْ یفْتَرِقَا حَتَّى یرِدَا عَلَی الْحَوْضَ. » « من دو چیز گرانبها میان شما باقى مى‌‏گذارم. بدانید یكى از این دو از دیگرى بزرگتر است: كتاب خدا كه از آسمان به سوى زمین كشیده شده، و عترتم كه خاندان من هستند. این دو از یك دیگر جدا نمى‌‏شوند تا در كنار حوض بر من وارد شوند.» پیامبر (ص) می‌فرمایند: من در میان شما دو امانت می‌گذارم اما اجری از شما طلب نمی‌كنم مگر دوستی با اهل بیت علیهم‌السلام. با توجه به این حدیث حضرات معصومین برای هدایت و راهنمایی بشر هیچ اجر و پاداشی طلب نمی‌كنند. اینان نه تنها پاداش طلب نمی‌كنند بلكه برای اجر این امر عظیم هیچ منتی بر بشر ندارند. طلب سلامتی در هدایت اگر زائر با این توضیحات به فراز «السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى» نگاه كند در می‌یابد كه در این سلام از حضرات معصومین طلب سلامتی در هدایت كرده است. اگر این بزرگواران گوشه چشمی به سوی سالك الی الله داشته باشند دنیا و آخرتش آباد است زیرا نگاه نافذ و كلام صریح و آشكار امام، هر غفلت و جهالتی را از انسان دور می‌كند و درهای بسته‌ی اندیشه و تفكر او را می‌گشاید. با هدایت الهی‌ای كه از سوی ائمه‌ی اطهار به انسان می‌رسد فرقانی نصیب افراد می‌شود كه نه تنها حق و باطل را از هم منفك و جدا می‌كند بلكه میان حق و احق، باطل و باطل‌تر را تشخیص می‌دهد. گروهی گفته‌اند: هدایت الهی شامل كسانی می‌شود كه در مسیر حق‌اند و گمراه نیستند. این گروه هدایت یافته با عنایات حضرات معصومین به فتوحاتی دست می‌یابند كه از عهده‌ی بشر بدون راهنماو امام خارج است. آنان به جلوه‌های جدیدی از عالم غیب دست می‌یابند كه بدون چنین راهنمایانی دست‌یابی به آن‌ها ممكن نبود. حرص بر هدایت ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام نه تنها فرد را هدایت می‌كنند بلكه به گفته‌ی قرآن، حریص بر این هدایت‌اند. آنان چندان در مسیر كمال بشریت تلاش می‌كنند كه خداوند به پیامبر (ص) می‌فرماید: «طه مَا أَنزَلْنَا عَلَیكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَی» «ما قرآن را بر تو نازل نكردیم كه خود را به زحمت بیفكنى» ای پیامبر ما قرآن را بر تو نازل نكردیم تا خود را برای هدایت بشر چنین به سختی و مشقت بیندازی هر چند كه تو بر راهنمایی آنها به گفته‌ی خدای سبحان «حَريصٌ‏ عَلَيْكُم‏» هستی و اصرار بر هدایت آنان داری اما این تلاش برای هدایت نباید به گونه‌ای باشد كه وجود مقدس تو دچار سختی و اذیت شود. هدایت امری دو طرفه و دو جانبه است، اگر پیامبر (ص) حریص بر راهنمایی مردم هستند این به تنهایی برای نجات انسان كافی نیست، بلكه باید افراد ظرفیت پذیرش این هدایت را داشته باشند. اگر ظرف و مظروف با هم هماهنگ نباشند ثمره‌ی لازم را نخواهد داشت. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 (قسمت_سی_و_ششم) «السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى» (قسمت سوم) ثمره‌ی هدایت معصومین برای انسان این جا یك سوال مطرح می‌شود ثمره‌ و نتیجه‌ی هدایت حضرات معصومین برای انسان چیست؟ ـ قرآن به این سوال پاسخ می‌گوید: «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدای فَلا یضِلُّ وَ لا یشْقی»[۷] «هر كس از هدایت من پیروى كند، نه گمراه مى‌‏شود، و نه در رنج خواهد بود.» خدای سبحان می‌گوید: اگر كسی هدایت مرا بپذیرد نه در این عالم گم می‌شود و نه بدبخت. با نگاهی به مفهوم مخالف آیه می‌توان به سؤال مطرح شده پاسخ داد: اگر كسی هدایت پذیر نباشد و ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام‌ را به عنوان هادی و راهنمای خود نپذیرد در دنیا هم گم می‌شود و هم بدبخت. حضرات معصومین برای نجات انسان آمده‌اند، آنها ما را مرتباً به باطن نبوت كه همان ولایت است توجه می‌دهند و راهنمایی می‌كنند، زیرا اگر كسی به این باطن برسد از سردرگمی و حیرانی در دنیا و آخرت نجات می‌یابد و اگر نسبت به حقیقت این باطن كور باشد قطعاً در دنیا و آخرت مهجور است. ـ قرآن در جای دیگر ثمره‌ی هدایت را چنین مطرح می‌كند: «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏»[۸] «من هر كس را كه توبه كند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى‏‌آمرزم.» غفاریت حضرت حق تنها برای توبه كنندگان است. خدا می‌گوید: من حتماً غفارم، اما این پوشانندگی و ستر برای كسانی است كه از معصیت به سوی طاعت و از عصیان به سوی بندگی حركت كرده‌اند. درعبارتی كوتاه باید چنین گفت كه غفاریت خدای سبحان تنها شامل كسانی می‌شود كه هدایت ائمه‌ی معصومین را پذیرفته باشد. ـ قرآن در آیه‌ای دیگر به سوال ما چنین پاسخ می‌دهد: «… فَإِمَّا یأْتِینَّكُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدای فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ»[۹] «…هر گاه هدایتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پیروى كنند، نه ترسى برآنهاست، و نه غمگین شوند.» اگر كسی از سوی من هدایت را بپذیرد از هر گونه خوف و ترس و ناراحتی در امان است. دوری و هجران و ترس و غصه‌های طولانی همه زائیده‌ی دوری از امر هدایت حضرت حق است. خداوند سبحان از روی رأفت خویش هیچگاه برای بشر امور عدمی و منفی را اراده نمی‌كند بلكه هر چه از جانب او صادر می‌شود خیر و بركت است كه جاری و ساری است. هركس در این عالم هدایت پذیر باشد و خود را به نام هادی حضرات معصومین بسپارد و افسار زندگیش را به حلقه‌ی در خانه‌ی آنها گره بزند به طور قطع ترس و غم او را احاطه نمی‌كند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_سی_و_هفتم «مَصَابِیحِ الدُّجَى» (قسمت اول) «سلام بر شما امامانی که چراغ‌های تاریکی‌های امّت هستید» معنای ظاهری عبارت: «مَصَابِیح» جمع مصباح به معنای چراغ است و «دجی» به ضم دال به معنای تاریكی و ظلمت و سیاهی است. در زیارت جامعه این دو عبارت كنار یكدیگر چنین معنا می‌شوند: سلام بر چراغهایی كه در تاریكی و ظلمت، روشن و نورانی هستند. از نظر ادبی این عبارت نوعی استعاره است، حضرات معصومین به چراغهایی تشبیه شده‌اند كه در میان مردم غفلت زده و جاهل هر روزگار پرتو افشانی می‌كنند. این استعاره‌ی زیبا امیدی برای هر گرفتارِ ظلمت و تاریكی‌ای می‌باشد زیرا هركس به محض دست‌یابی به چراغ، از ظلمت و سیاهی جدا می‌شود و راهی فراسوی خود پیدا می‌كند. ظلمت های فراسوی راه انسان اگر سوال شود شارحین زیارت جامعه از چه ظلمتی سخن می‌گویند و حضرات معصومین چراغ كدام سیاهی و تاریكی هستند؟‌خواهیم گفت ظلمتی كه انسان گرفتار آن است مصادیق فراوان دارد. ♦جهل؛ اولین ظلمتی است كه انسان در دنیا گرفتار آن است. شاید بهتر باشد به جای عبارت اولین از عبارت شدیدترین استفاده كنیم، زیرا مصیبت‌بارترین گرفتاری انسان جهالت اوست كه این شب دیجور زندگی افراد تنها با تابش نور ولایت حضرات معصومین مرتفع می‌گردد. ♦شك و تردید؛ دومین ظلمتی است كه مسیر عبودیت را برای انسان تیره و تاریك می‌گرداند. باید از ظلمت این مسیر عبور كرد تا به نور رسید. چنانچه فردی در مسیر سلوك اراده‌ی رهایی از ظلمت منیت و نفس خویش را داشته باشد نور وجودی حضرات معصومین او را در بر خواهد گرفت. ♦عدم و نیستی؛ سومین مانع مسیر هدایت است. نیستی و عدم، ظلمت است و هستی، نور. اگر حضرات معصومین اراده كنند هر عدمی موجود می‌گردد و نیستی، هست می‌یابد. در دعای كمیل آمده است:‌ «بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِی أَضَاءَ لَهُ كُلُّ شَی‏ء» «خدایا! تو را به نور وجهت قسم می‌دهم كه اگر نور وجه تو نبود، هیچ نیستی‌ای به هست بدل نمی‌شد.» از كنار هم قرار گرفتن این فراز دعای كمیل با عبارت «مَصَابِیحِ الدُّجَى» می‌توان چنین استنباط كرد: نور وجه خداوند سبحان، حضرات معصومین هستند كه در این فراز زیارت جامعه به آنها «مَصَابِیحِ الدُّجَى» گفته می‌شود. اگر جهان از نور ایشان خالی بود به یقین هیچ موجودی خلق نمی‌شد زیرا انسان در نیستی و عدم بود و چون خدا اراده‌ی وجود چهارده اخترتابناك رسالت و ولایت را كرد دنیا را به تبع آنها و به بركت وجودشان آفرید. خدا به پیامبر(سلام الله علیه) می‌گوید: «لَوْلَاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاك» «اگر تو نبودی دنیا را خلق نمی‌كردم» با این استنباط حضرات معصومین نور وجود خلقت‌اند و اگر اینها در عالم، نزول اجلال نداشتند لباس وجود بر تن موجودی پوشیده نمی‌شد. معنای دیگری كه می‌توان برای «مَصَابِیحِ الدُّجَى» ذكر كرد این است كه: مصباح را نور علم معنا كنیم‌ و بگوییم حضرات معصومین هم خود كسب علم می‌كنند و هم عامل گسترش علم هستند. اگر از زاویه‌ی دیگر به این فراز نگاه كنیم به دو دیدگاه دست می‌یابیم: الف : معصومین، فرد متحیر را از ظلمت دنیا رهایی می‌بخشند حضرات معصومین در مسیر سلوك افراد، تاثیر خود را بر جا می‌گذارند و سالك از نور وجودی آنها بهره می‌برد. از این رو آنها دلیل المتحیرین‌اند زیرا هركس گرفتار ظلمت و تاریكی شود حیران و سرگردان می‌گردد و منتظر است تا نوری بر او بتابد یا كسی دستش را بگیرد و او را از این تاریكی نجات بخشد، ائمه با نور وجودی خویش فرد متحیر و سرگردان را از ظلمت دنیا رهایی می‌بخشند. ب : نور ولایت، راه رسیدن به خودشناسی اگر ظلمت را ظلمت نفس اماره‌ی انسان بگیریم و حضرات معصومین را نوری كه بر این ظلمت می‌تابند و آن را روشن می‌كنند معنا كنیم، در نتیجه هركس به جلوه «مَصَابِیحِ الدُّجَى» بودن ائمه‌ی اطهار متوسل شود به خودشناسی دست می‌یابد زیرا نوری كه از وجود این بزرگواران بر افراد می‌تابد سبب می‌شود عیوب نفسانی مشخص شود و بعد با راهنمایی و دستگیری خود آنها این عیوب مرتفع گردد. آنها عیوب را می‌شناسند و درمان را می‌دانند. از تمام ابعداد وجودی افراد و نیازهایشان آگاهند و رفع مشكل را به آسان‌ترین وجه پیشنهاد می‌كنند. شایسته است هرسالكی كه قدم در مسیر سلوك می‌گذارد قبل از هر قدمی دست خویش را به سوی چراغدان عالم امكان دراز كند و از آنها طلب نور و روشنایی كند تا هم پرده‌های عیوب باطنیش مرتفع گردد و هم درمانش معلوم شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea
💠🔹🔸🔹🔸🔹🔸..ا﷽ا..🔸🔹🔸🔹🔸🔹💠 قسمت_سی_و_هشتم «مَصَابِیحِ الدُّجَى» (قسمت دوم) ویژگی های چراغ شارحین زیارت جامعه بحث بسیار نیكویی را در رابطه با عبارت چراغ دنبال كرده‌اند آنها گفته‌اند: چراغ وجود مقدس حضرات معصومین در عالم به حق قرار داده شده است تا بشریت را از تاریكی و جهل و گمراهی نجات دهند. ♦ اما خاصیت اولی كه برای چراغ ذكر كرده‌اند آن است كه فتیله‌ی چراغ خود می‌سوزد تا دیگران از پرتو آن نور بگیرند. در نهج البلاغه آمده است كه امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: به خدا قسم اگر امر الهی نبود من حتی یك روز نمی‌خواستم در میان این مردم زندگی كنم. این سوختن ولی الله است اما چون امر خداوند سبحان برای هدایت بشر بر آنها جاری است و ائمه‌ی اطهار تسلیم محض حضرت حق‌اند، كمترین شكایتی از این سوختن ندارند. اگر این معنا را در خود قرآن بررسی كنیم خواهیم دید كه خداوند به پیامبر (ص) می‌گوید: «طه مَا أَنزَلْنَا عَلَیكَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَى»[۲] ای مطهر! ای پاكِ عالم! ما قرآن را نازل نكردیم تا تو خود را چنین به زحمت درفكنی. بدون شك هر زحمتی كه بر انسان بار می‌شود به نوعی سوختن است. بالاترین سوختن حضرات معصومین آن است كه وجود مبارك آنها برای هدایت و راهنمایی و به كمال رساندن نسل بشر گرفتار عالم ماده شده است آنها از جنس نورند و با زمین و زمینیان كاری ندارند اما چون امر حق بر آنها جاری شد عالم ماده را قفس تنشان كرده‌اند از این رو گفته‌اند: «الدُّنْیا سِجْنُ الْمُؤْمِن»[۳]‏؛«دنیا زندان مومن است» و آنها برای رضای معشوق تن به این قفس سپرده‌اند. ♦دومین خاصیت چراغ آن است كه چراغ حركت نمی‌كند و به دنبال كسی نمی‌رود، این معنا از آن جهت نیست كه حضرات معصومین برای هدایت ما قدمی بر نداشته‌اند. نباید این معنا تبادر به ذهن كند زیرا آنها چون جد بزرگوارشان طبیبٌ دوّارند و به هرگوشه‌ای سر می‌زنند تا بیمار دنیا را بیابند و درمانش كنند. منظور از این معنا آن است كه در ابتدا هركس باید خود طالب رسیدن به نور باشد تا نور، او را در خود گیرد. اگر كسی اراده‌ی ظلمت و تاریكی داشته باشد تشعشع نور حضرات معصومین نه تنها او را در بر نمی‌گیرد حتی اگر بر او هم بتابد این شخص به طور قطع چشمانش را بر پرتو این نور خواهد بست. اگر این معنا را با وجود خود تطبیق دهیم باید بگوییم اگر عیوبی در نفس ما مستقر هست و هنوز بر پیكر شخصیت ما ضربه وارد می‌كند از آن روست كه برای ریشه‌كن كردن این عیوب دست به كاری نزده‌ایم، هنوز خود را در معرض تابش مصابیح الدجی قرار نداده‌ایم و اقدامی ‌نكرده‌ایم. كلمه‌ی اقدام و قدم از یك ریشه‌اند یعنی هنوز قدمی برای ریشه كن كردن آن بر نداشته‌ایم. اولین گام را باید من بردارم تا حضرات معصومین دست مرا برای به مقصد رسیدن در دست خود بگیرند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 عضویت در کانال👇 ┏━⊰✾✿✾⊱━━━━━━━─━━┓ https://eitaa.com/joinchat/3425632329C51b55e51f7 ┗━━━━━━━─━━⊰✾✿✾⊱━┛ http://eitaa.com/basershiea