eitaa logo
بشیرbasheer
1.4هزار دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
32.8هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال محوری بشیر‌؛(کانال محوری و منبع قرارگاه جهاد تبیین و روایت >>> نهضت هدایت و روشنگری ثامن) 👈مطالب و محتواهای تبیینی، بصیرتی، روشنگری وسوالات و نظرات خود را جهت پاسخ گویی و انتشار به لینک زیر ارسال فرمایید.👇 @Basheer1
مشاهده در ایتا
دانلود
چه روزهای غریبی بود... چه روزهای تلخی. آن روزها که ما در خاکریزها، زیارت عاشورایمان را با خون می‌خواندیم و «یا حسین» گفتنمان، رمز عملیاتی بود که چند ساعت بعد، تن‌هایمان را به مسلخ می‌برد، در کوچه‌های پشت جبهه، عده‌ای دیگر هم «یا حسین» می‌گفتند. اما چه فاصله‌ای بود میان آن دو حسین! حسینِ ما، امامی زنده بود؛ فرمانده‌ایی که در سنگر منتظرمان بود و ندای «هل من ناصر» امروزش، لرزه بر تنمان می‌انداخت. اما حسینِ آن‌ها، امامی در موزه تاریخ بود؛ یک خاطره تلخ که می‌شد برایش گریه کرد، ضجه زد، اما خیالت راحت بود که دیگر از تو «خون» نمی‌خواهد. آن‌ها برای امامی اشک می‌ریختند که کارش تمام شده بود و ما برای امامی خون می‌دادیم که کارش تازه شروع شده بود. آن‌ها در خیمه‌های امنشان، برای تعجیل در ظهور دعا می‌کردند و ما را که سربازان همان ظهور بودیم، نفرین می‌کردند که چرا حکومت تشکیل داده‌ایم.. نمی‌فهمیدند، یا شاید نمی‌خواستند بفهمند، که راه ظهور، از کربلای امروز می‌گذرد. غم‌انگیز است... اما ناامید نیستم. چون تاریخ، همیشه همین بوده است. همیشه در کنار هر کربلایی، عده‌ای «قاعدین» بوده‌اند که در امنیت نشسته‌اند و بر مظلومیت تاریخ اشک ریخته‌اند. اما آنچه تاریخ را می‌سازد، نه اشک آن‌ها، که خون ماست. و این خون، روزی آنقدر خواهد جوشید که تمام آن خیمه‌های عافیت را با خود خواهد برد. آن روز، نزدیک است ان شاالله. ✍️ ┄┅┅┅┅🍃🇵🇸❤🇮🇷🍃┅┅┅┅┄ 🇮🇷کانال بشیر : 🆔 eitaa.com/basheer 🆔 rubika.ir/basheer3