eitaa logo
بشیرا نذیرا - سراجا منیرا
615 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
195 فایل
کانالی فقط در جهت با شما بودن. میخواهم آنچه برای خود میپسندم برای شما هم به اشتراک بگذارم @bashirseraji13 https://eitaa.com/joinchat/3758751752Cb9a64376c2
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش اول جمعه ۱۳اسفند ماه ۱۴۰۰ش، پشت میز پاسخگویی اعتقادی نشسته بودم، استخاره می‌گرفتم که آنچه روبرویم قرار دارد چای کمرنگ است یا دمنوش؟! بخورم یا نخورم؟!☺️ یکی از خدام خیالم را راحت کرد. به محض اینکه قورت اول را کشیدم، سه جوان وارد اتاق شدند. یکی حدودا چهل ساله و دو نفر دیگر حدود سی سال. یکی از دو نفر که خود را هیاتی ضدفلسفه و عرفان نشان میداد، گفت: حاج آقا این رفیق ما کافر است 😳 لطفا راهنمایی اش کنید تا به راه اسلام و اهل بیت (س) بیاید 😕 بنده خدا گفت حاج آقا بنده به اجبار و به زور و اکراه آمده ام، اجازه بدهید بروم. گفتم حالا که آمدید، اندکی پیش بنده بمانید و بعد بروید. فرد در ظاهر هیاتی، گفت حاج آقا قبل از اینکه بیاییم می‌گفت: آخوندها بیسوادند، مخصوصا مدرسه پریزاد که نان به نرخ روز خورند و...☺️ خود را زدم به کوچه ترامپ چپ، گفتم عزیز جان مشخصه شما آدم محققی هستید، خیلی خوبه که به راحتی هرچیزی را قبول نمی کنید و اهل تحقیقید. کمی هم امثال ما پریزادی های بیسواد را هم تحمل کنید، جای دوری نمیرود، نهایتا رفیق هم که می توانیم باشیم بنده خدا گفت: درسته حاج آقا من از کودکی پای منبرها بودم، همیشه اهل تحقیق بودم و الان هم دنبال راه بهتر هستم و اگر اثبات شود راه اهل بیت بهتر است حرفی ندارم صدای دونفر دیگر درآمد و گفتند دروغ میگه حاج آقا. این منحرفه. امام رضا ع رو قبول نداره. یه روز سالمه، یه روز به همه چیز شک می‌کنه و... گفتم همین که میگه دنبال تحقیقم یعنی قضاوت ممنوع. عقاید با تحقیق و دین نبوی بهتر از دین ابوی ارثی است. جوان هیاتی ناراحت شد، گفت حاج آقا من این را آوردم هدایت کنید، اما شما دارید تاییدش میکنید؟!! پس حق داشت که می‌گفت در پریزاد خود آخوندها هم منحرفند و... رفیق سوم، سکوت کرده بود و در برزخ مانده بود بنده خدای کافر خطاب شده گفت: بنده اشتباه کردم حاج آقا. درمورد اینجا قضاوت نادرست کردم جوان هیاتی قهر کرد و با عصبانیت از اتاق خارج شد و به دو نفر دیگر گفت بلند شوید و برویم که آن ها گوش ندادند شروع کردم با هیاتی دوم صحبت کردن، الحمدلله به طرف اعتدال سوق پیدا کرده بود ناگاه دوست هیاتی به اتاق برگشت، گفت حاج آقا کفشم جا مانده وگرنه هرگز پایم را دوباره اینجا نمی گذاشتم گفتم برای لحظه ای بنشین. با لبخند و طنزگونه گفتم : جاماندن کفش را به فال نیک بگیر و نشانه بدان صحبت ها به موضوعاتی دیگری سوق پیدا کرد که در قسمت بعد و به شرط حیات اندکی از آن را خواهم گفت ادامه دارد ... @bashirseraj
(۳) بخش دوم از (۲) رسیدیم به جایی که فرد بازگشته به آغوش روحانیت میخواست روحانیت منحرف شده را به آغوش اسلام بازگرداند☺️ خلاصه صحبت از فلسفه و عرفان شد در مورد مولوی صحبت شد درباره وحدت وجود صلح کلی و... بنده خدا شمشیر را از رو بسته بود، می‌گفت شما آخوندها شیعه ها را ول کرده اید و دارید از غیرشیعه و کفار حمایت میکنید، خلاصه مجابش کردم که قضاوت درمورد اشخاص تاریخی آسان نیست و تخصص میخواهد. اعتراف کرد تخصص ندارد، اما محکم روی حرفش بود و می‌گفت اهل فلسفه و هرکه ولایت اهل بیت س ندارد ... (بماند) بنده خدای کافر خطاب شده گفت: حاج آقا به من حق بدهید. اگر امام رضاع یکی مثل این فرد باشد، من امام رضا ع را قبول ندارم 😔 فرد هیاتی ضدفلسفه فورا شیطنتی کرد و گفت : اگر مثل حاج آقا باشد چطور؟!🙈 بنده خدا که دو راهی گیر کرده بود، سری تکان داده و با اکراه گفت بله قبول دارم 😱 بنده هم گفتم خدا نکند. خاک پای شما سه نفر هم نیستم دوست سومی که فقط گوش میداد و در حال تفکر بود گفتم دوستان، معلوم نیست اجداد ما به چه دین و مذهبی بودند، ولی اگر همه اجداد ما با لعن و سب و خشونت مواجه میشدند، هرگز ما الان شیعه نبودیم بنده خدا گفت لعنت به اجداد ما اگر غیر شیعه از دنیا رفته اند😳 گفتم اگر اجداد شما تلاش کردند تا حقیقت را پیدا کنند، ولی نرسیدند، خدا رحمت کند، ولی اگر حق را می دانستند و نپذیرفتند و دشمنی کردند خدا لعنت کند اوه اوه اوه ... عصبانی شد و گفت به اجداد من شیعه توهین میکنی؟!😄 گفتم چرا گوش نمیدید عزیز جان. دوست سومی گفت: خب حاج آقا چیز بدی نگفت... دوباره آرام تر توضیح دادم. گفتم درست نیست هرکس که غیر شیعه ست یا به جز مذهب شیعه از دنیا رفته لعن کنید گفت: نه حاج آقا من همه رو نگفتم ...😜 خلاصه این مبحث جمع شد گفتم دوستان من بحث رو جمع کنم. خیلی خوبه که آدم اهل تحقیق باشه. اما آخر کاری، اینجا در محضر امام رضا ع قسم میخورم، اگر کسی واقعا تلاش کند، بهتر از اهل بیت س پیدا نمی کند، اما راه تحقیق همیشه باز و ممدوح است. ساعت دوازده شد و از اتاق فرمان پیام رسید که تمام کنید تا روحانی شیفت بعد بیاید دنبال سه جوان رفتم، خارج از مدرسه پریزاد صدایشان زدم، گفتم خلاصه حلال کنید، اگر جایی احساس کردید تقصیری دارم عفو بفرمایید. گفتند نه حاج آقا ما.... (خلاصه تعریف ها رو کظم ریا 😁 میکنم) شماره ام را برای رفیق محقق خواندم. دوست هیاتی با شنیدن ۹۱۱ گفت اهل شمالید حاج اقا؟ گفتم بله... رشت و فومن و... گفت: دیار آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه؟ گفتم آفرین به به ، پیشرفت کردی گفت: حاج آقا درسته بعضی ها میگن شاگرد آیت الله قاضی بوده و اهل عرفان ، ولی من ارادت دارم به ایشون ☺️ جالب بود برام این تناقض آشکار فهمیدم که بی مبنایی و پراکنده مبنایی بد دردیه. شاید کم کم کاری از ما متولیان و سربازان دین و مذهب است، شاید تقصیر آموزش رسمی و صدا و سیما و... است، نمی دانم، ولی میدانم که اگر مبنای صحیح برای آحاد جامعه وجود نداشته باشد، هر لحظه یا افراط است یا تفریط . شبتان خوش خاطرات نوکری در حرم بشیر سراجی ۱۴۰۰/ ۱۲/۲۰ @bashirseraj