عاشق امامحسین و روضه بود،
همه وجودش رو
از امام حسین میدونست؛
این از وصیتنامهاش هم معلوم بود،
نوشته بود:
اولین شرط لازم
برای پاسداری از اسلام،
اعتقاد داشتن به
امام حسین(علیهالسلام)است.
هیچ کس نمی تواند
پاسداری از اسلام کند،
درحالی که ایمان و یقین به اباعبداللهالحسین(علیهالسلام)
نداشته باشد.
|شهیدمهدیزینالدین|
@bashohada_313
🦋
یه تنه یه گردان بود...
دانشگاهش تموم شده بود و از آلمان چندتا دعوت نامه بورسیه تحصیلی براش اومده بود...
همان ایام بود که آقا تو یکی از سخنرانیهاش گفتند باید به سمت غنی سازی اورانیوم و انرژی صلح آمیز هستهای بریم.
تا این رو شنید، دست رد زد به سینه همه دعوتنامه ها و خارج رفتنها.
موند پای کار کشور امام زمان...
گفت: کشور مرتضی علی و شیعه خانه امام زمان نباید چند سال دیگه دستش دراز باشه پیش بیگانه...
رفت و با خون دل، تاسیسات هستهای نطنز رو راه انداخت...
۲۱ دی
سالروز ترور دانشمند هسته ای
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
@bashohada_313
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالروز شهادت شهید
مسعود علی محمدی
@bashohada_313
🔺️اذان و نماز شب...
احمد یک عمر با دعا و نماز زندگی کرده بود؛ آن هم در دوره فساد پهلوی.
اذان که می گفت تمام بدنش می لرزید و کسانی که صدایش را می شنیدند، گریه می کردند.
شهید قاسم سلیمانی عاشق اذانش بود. نمازها را هم پشت او به جماعت می خواندیم.
🔶️در هر فرصتی از جمع فاصله می گرفت و مشغول نماز می شد.
هر چه اصرار می کردم که این چه نمازی است که می خوانی؟ پاسخی نمی داد.
🔷️ آخرش اصرارم به زبانش آورد. داشت قضاهای نماز شبش را می خواند.
شهید احمد عبد اللهی
#نماز_شب
@bashohada_313
🔺️ یا زهرا ...
محمود رضا تعریف می کرد
در دوره دانشکده یکی از مقامات مهم حماس آمده بود برای مان سخنرانی کند.
نوبت به تحلیل جنگ 33 روزه حزب الله لبنان که رسید، گفت:
🔶️ما با آنکه سال ها در برابر اسرائیلی ها مقاومت کرده ایم اما پیروزی که حزب الله در این جنگ 33 ورزه به دست آورد، ما هرگز نتوانسته ایم به دست بیاوریم.
🔷️علتش این است که آنها یا زهرا (س) دارند و ما مانداریم.
شهید محمود رضا بیضایی⚘️⚘️
@bashohada_313
🔺️نجف...
فرازی از وصیت نامه شهید محمد هادی ذوالفقاری:
بچه های ایران و عراق! من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام دادم .
🔶️یکی از دلایلی که به نجف آمدم همین بود که پیشرفت کنم.
🔷️نجف شهری است که مثل تصفیه کن است که گناه ها را به سرعت از آدم می گیرد و جای گناهان ثواب می دهد.
این مولای ما خیلی مهربان است.
مرا در وادی السلام دفن کنید. دوست دارم نزدیک امام باشم.
#وصیت_نامه_شهدا
شهید محمد هادی ذوالفقاری⚘️⚘️⚘️
@bashohada_313
🔺️بدون برگشت ...
شب آخری که حرم حضرت زینب (س) بودیم، حاج احمد اصلا توی حال خودش نبود.
مثل یک تعزیه خوان دور حرم می چرخید و بلند بلند گریه می کرد با جمله های کوتاه و ساده می خواند.
این جا رأس حسین (ع) را به نیزده زدند. عمه سادات را به اسیری آوردند. شامی ها با اهل بیت حسین (ع) کاری کردند که روی ظالم ها عالم سفید شد.
🔷️بعد از روضه یک گوشه حرم نشست و تا صبح نماز خواند و مناجات کرد. نزدیک اذان صبح آمد و سراغ یک پایدار با لباس سبز سپاه را گرفت.
ما که ندیده بودیمش. اصرار کردم که قضیه چیست؟
گفت: یاد شهید محمد توسلی کرده بودم.
🔶️خیلی دلم گرفت. به حضرت زینب (س) متوسل شدم. پاسداری را دیدم که آمد و گفت: فردا روز موعود است. دیگر انتظار تمام شد.
فردا حاج احمد عازم لبنان شد و دیگر بازگشتی نداشت.
شهید احمد متوسلیان⚘️⚘️⚘️
@bashohada_313
🔺️ارادت حاج قاسم به حضرت زینب...
اسم دخترم را گذاشته بودم آرشیدا. شهید حسین محرابی (همسر خواهر شوهرم) این اسم را برازنده دخترم که از سادات بود، نمی دانست. بعد از شهادتش وقتی این را فهمیدم، دنبال این بودم که یک اسم مناسب انتخاب کنم.
یک بار که شهید سلیمانی خانه شهید محرابی، آنجا سر حرف را باز کردم و از ایشان خواستم اسمی را انتخاب کنند.
🔷️حاج قاسم گفت: پیامبر (ص) اسم زینب را برای دختر حضرت زهرا (س) انتخاب کرد. حضرت زهرا (س) هم به خاطر علاقه پیامبر (ص) این اسم را گذاشت روی دخترش. شد زینب. شما هم همین اسم را بگذارید روی دخترتان.
خم شد دخترم را که حالا زینب شده بود بوسید. چون اسم دختر بزرگ شهید محرابی هم زینب بود، خندید و گفت:«زینب ها زیاد شدند».
🔶️دست کرد توی جیبش و یک انگشتر داد بهم و گفت:«هر وقت زینب بزرگ شد، بدید دستش بکنه
#سردار_دلها♥️
#شهدای_خدایی
#مدافعان_حرم
@bashohada_313
🔺دفاع ...
تکفیری ها رسیده بودند نزدیک حرم حضرت زینب (س)؛ آن قدر که تیرهای کلاش به در و دیوار حرم می خورد.حاج قاسم تاب نداشت ببیند حرم حضرت زینب در خطر باشد.
🔶️خودش کلاش به دست گرفت و آمد پا به پای بچه ها از حرم دفاع کرد.
🔷️ آنقدر ایستاد تا تیر خورد به دستش. هر چه اصرار کردیم برنگشت عقب. با همان دست مجروح کنار بچه ها و حضرت زینب (س) ایستاد.
#سردار_دلها♥️
#شهدای_زینبی
#دفاع_از_حرم
@bashohada_313
قبل از شروع مراسم عقد، علی آقا رو به من کرد و گفت: شنیده ام که عروس هر چه از خدا بخواهد اجابتش حتمی است.
گفتم:« چه آرزویی داری؟ »
در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت: «اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید لطف کنید و از خدا برایم شهادت را بخواهید.»
از این جمله تنم لرزید. چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز زندگی اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم اما علی قسم داد در این روز این دعا را در حقش بکنم .
ناچار قبول کردم... هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم و بلافاصله باچشمانی پر از اشک نگاهم را به علی دوختم.
آثار خوشحالی در چهره اش آشکار بود.
مراسم ازدواج ما در حضور آیت االله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد.
نمی دانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد مجلس و آیت االله مدنی همه به فیض شهادت نایل شدند.
راوی:همسر شهید
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سردار_شهید_علی_تجلایی
@bashohada_313
در عملیات کربلای۴ از یک گروه هفت نفری که با قایق به آن طرف اروند رفته بودند، تنها حاجستار توانست
به عقب برگردد و اکثر آنها از جمله صمد
برادر حاج ستار شهید شدند.
وقتی که از حاجی پرسیدیم :
«حاجی، تو که میتوانستی
پیکر برادرت را با خود بیاوری ،
چرا این کار را نکردی ؟»
در جواب گفت :
همه بچه هـا برادر من هستند؛
کدامشان را می آوردم؟
#شهید_ستار_ابراهیمی 🌷
@bashohada_313
ماه رجب را خیلی دوست داشت....
همیشه میگفت : هر چه در ماه رمضان
گیرمان میآید به برکت ماه رجب است🌸🌿
شهید_مجید_پازوکی
@bashohada_313