آرزوی شهادت داشت. مادرش در تب و تاب خرید جهیزیه برای او بود، اما صدیقه در فکر و اندیشه دیگری بود. آخرین باری که تلفنی با خانواده صحبت کرد، از شهادت گفت. مرور دفترچه و دستنوشتههایش او را مشتاق شهادت نشان میداد. در بانه او را بهعنوان مربی آموزش اسلحه برای خواهران انتخاب کردند؛ چون استعداد و علاقه ویژهای به مسائل نظامی داشت. صدیقه آنقدر فعالیت مذهبی و فرهنگی داشت که خار چشم منافقین شده بود تا جایی که منافقین او را به مرگ تهدید کردند
صدیقه اواخر، شبها تا دیروقت بیدار بود و قرآن میخواند چندی قبل از شهادتش، مریم، خواهر صدیقه، خواب دیده بود: «عدهای دور هم نشسته بودن که همه از بزرگان و همه نورانی بودن. نمیدونم کی بودن، اما میدونم جمع با اهمیتی بودن. من از پشت در دیدم، یکی از بین اونا بلند شد و گفت که آقا امام زمان هستن. صدیقه هم در جمع آنان قرار داشت و به آسمان رفتن.
شهیده «صدیقه رودباری» 18 اسفند 1340 در تهران به دنیا آمد
و درتاریخ ۱۳۵۹/۵/۲۸ پس از تعلیم سلاح به عده ای ازخواهران، متأسفانه با گلوله یکی ازآنها، که سلاحش رابه سوی او نشانه گرفته بود، درسن 19سالگی در بانه ی کردستان به شهادت رسید
در نهایت مشخص شد دختر شلیککننده، یک منافق بوده است
#شهیده_صدیقه_رودباری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#bashohada_takhoda
💐 شهدا دلها را تصرف میکنند .....
💐 با ذکر صلوات نثار ارواح مطهر شهدا این پست را برای مخاطب هاتون هم ارسال کنید .
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/joinchat/3476291862C023a38f0bb