🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهید_تفحص
#عباس_صابری
یکی از روزها که #شهید پیدا نکرده بودیم، به طرف #عباس_صابری هجوم بردیم و بنا بر رسمی که داشتیم، دست و پایش را گرفتیم و روی زمین خواباندیم تا بچه ها با بیل مکانیکی خاک رویش بریزند.
کلافه شده بودیم. #شهیدی پیدا نمی شد.
بیل مکانیکی را کار انداختیم، ناخنهای بیل که در زمین فرو رفت تا خاک بر روی #عباس بریزد، متوجه استخوانی شدیم که سر آن پیدا شد.
سریع کار را نگه داشتیم، درست همانجایی که می خواستیم خاکهایش را روی #عباس بریزیم تا به #شهدا التماس کند که خودشان را نشان بدهند، یک #شهید پیدا کردیم .
راوی :
#شهید_مجید_پازوکی
#شهید_عباس_صابری🌷
#bashohada_takhodaa
🔹 شهدا دلها را تصرف میکنند .....
🔹 با ذکر صلوات نثار ارواح شهدا این پست را برای مخاطب هاتون هم ارسال کنید .
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🆔 با شهدا ..... تا خدا در ایتا
👈 عضو شوید
🆔 با شهدا ..... تا خدا در روبیکا
👈 عضو شوید
🆔 با شهدا ..... تا خدا در بله
👈 عضو شوید
💠روایت شهید تفحص، عباس صابری از رویای صادقه اش
●در عالم خواب دیدم که یک عده از بسیجی های آشنا پشت در ورودی مسجد جامع نارمک تهران جمع شده و التماس می کنند که داخل مسجد شوند، ولی اجازه نمی دادند، من و چند نفر از بچه های تفحص وارد مسجد شده، پشت سر امام جماعت نماز خواندیم، سپس پشت سرم را نگاه کرده، دیدم بقیه نیروهای تفحص هم هستند،
●پرسیدم: شما هم آمدید؟
گفتند: بله، بالاخره اجازه ورود دادند، آنجا برگه هایی را امضاء می کردند [وشاید] برای شهادت تأییدشان می کردند. یکبار هم خواب دیدم: سید سجاد به من گفت: عباس تو در فکه شهید می شوی .
●وقتی وارد محور فکه شدم، کتاب حماسه قلاویزان را دیدم با ناراحتی و برای متوجه شدن تعبیر #خوابم به آن کتاب تفعلی زدم واین شعر آمد:
#شهادت تو را خلعتی تازه داد
تو از سمت خورشید می آمدی
✍راوی: شهیدبزرگوار
#شهید_عباس_صابری🌷
@bashohada_takhodaa
🔹 شهدا دلها را تصرف میکنند .....
🔹 با ذکر صلوات نثار ارواح شهدا این پست را برای مخاطب هاتون هم ارسال کنید .
✨ الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🆔 با شهدا ..... تا خدا در ایتا
👈 عضو شوید
🆔 با شهدا ..... تا خدا در روبیکا
👈 عضو شوید
🆔 با شهدا ..... تا خدا در بله
👈 عضو شوید