eitaa logo
🕊با شهدا
131 دنبال‌کننده
252 عکس
391 ویدیو
11 فایل
•♥•.¸¸.•♥• بــــا شُـــهـــــدا •♥•.¸¸.•♥•.¸ با شُــــهدا راهِـمون، راهِـ خُـــدا میشهـــ https://daigo.ir/secret/6524937166 پیام ناشناس
مشاهده در ایتا
دانلود
9.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿امشب برای آزادی جانباز مدافع حرم محمدرضا نوری، بخاطر دو فرزند چشم به راهشون دعای الهی عظم البلاء بخونیم.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
دائم الوضو بود موقع اذان خیلی ها می‌رفتند وضو بگیرند ولی حسن اذان و اقامه را می‌گفت و نمازش را شروع می‌کرد می‌گفت : زمین جای جمع کردن ثوابه حیف زمینِ خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره ؟ [شهیدحسن‌تهرانی‌مقدم] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
9.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاش بگویم هیچ کس جز آن که دل به خدا سپرده است رسمِ دوست داشتن نمی داند.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 دوکوهه پاییز سال 1364 بود.به همراه دوستان به منطقه اعزام شدیم.وقتی وارد پادگان دوکوهه شدیم ما را تقسیم بندی کرده و به گردان سلمان فارسی فرستادند. گردان سلمان از گردان های دائمی نبود.بلکه هر زمان نیروی اعزامی زیاد بود تشکیل میشد و زمانی که نیرو کم بود این گردان منحل میشد. فرمانده گردان ما برادر میر کیانی و جانشین ایشان شهید مظفری بود.من به همراه سی نفر دیگر به دسته دوم از گروهان سوم این گردان رفتیم. مسئول دسته ما شهید طباطبایی بود.چند جوان خیلی خوب از منطقه شمال تهران نظیر برادران میرزایی و طلایی با ما بودند. جمع خوبی داشتیم.ما همگی در دو اتاق از طبقه اول ساختمان گردان سلمان در دوکوهه مستقر شدیم. در همان روزهای اول متوجه شدم که یکی از جوانان دسته ما حالت خاصی دارد!به او برادر نیّری میگفتند. آن روزها همه رفقا اهل معنویت بودند اما حالات او فرق میکرد!وقتی فهمیدیم که از شاگردان آیت الله حق شناس بوده از او خواستیم که امام جماعت دسته ما شود.. 🔸ادامه دارد.. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
✨🦋 أسالک عَملاً تُحب به مَن عمِلَ به.. منو ببر سمتِ اون کاری‌که محبوبِ تو بشم! صحیفه‌سجادیه ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگر ما به غیر از روضه و اشک بر سیدالشهدا و نماز اول وقت، چیز دیگری هم داریم؟! اگر این سه را از ما بگیرند دیگر هیچ نداریم! ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
حاج آقا مجتهدی‌تهرانی فرمودند: شخصی رسید خدمت آیت‌الله‌میرزاعبدالعلی‌تهرانی عرض کرد: مرا موعظه‌ای کنید، ایشان فرمودند: روزی سه دقیقه به یاد امام زمان باش.. هنگامی که این شخص در حال خروج بود، ایشان فرمودند: اگر یک دقیقه هم به یاد امام زمان باشید برای عاقبت به خیری کافی است..🌿 ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ 💚 @bashohadaaa1
هدایت شده از 🕊با شهدا
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿ظهور رخ خواهد داد اما مهم این است که ما کجای این ظهور ایستاده ایم؟! ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ادامه قسمت قبل هر چند زیر بار این مسئولیت نمیرفت،اما با فرمان مسئول دسته مجبور شد جلو بایستد.اطاعت از فرمانده واجب بود. برادر نیّری انسان ساکت و آرامی بود.لذا به راحتی نمیشد به شخصیت او پی برد.بیشتر اوقاتی که ما مشغول صحبت و خنده و استراحت و...بودیم او مشغول قرائت قرآن و یا مطالعه میشد.. در میان دسته ما یک نفر بود که بیش از بقیه با برادر نیّری خلوت میکرد.آن ها با یکدیگر مشغول سیر و سلوک بودند.علی طلایی هیچ گاه از احمد آقا جدا نمیشد.. طلایی تنها پسر یک خانواده از شمال تهران بود،در یک خانواده مرفه بزرگ شده بود.خانواده ای که بعدها متوجه شدیم زیاد در قید و بند مسائل دینی نیستند! او اینگونه آمده بود و خدا احمد آقا را برایش قرار داد تا باهم مسیر کمال را طی کنند.. هر چند که او چند سال بزرگ تر از احمد آقا بود،اما مثل مراد و مرید به دنبال برادر نیّری بود،او بهتر از بقیه احمد آقا را شناخته بود برای همین هیچگاه از او جدا نمیشد. 🔸ادامه دارد .. ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ @bashohadaaa1