🌧 تصویری زیبا از رزمندگان اسلام در حال #نماز در بوران، برف و سرما ❄️
💦 #وضو با آب یخ و برف !! ❄️
#جنگ_تحمیلی
#نماز_اول_وقت
#با_امام_خامنه_ای
#مانند_شهدا
#تا_امام_زمان
https://eitaa.com/bashohadataazohoor
┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛
به کانال با شهدا تا ظهور بپیوندید.
هدایت شده از مهدیه بندرانزلی
#عبرت_های_تاریخی
...روزگاری نه چندان دور، استکبار و ایادی اش به ایران اسلامی هجوم آوردند.
#جنگ_تحمیلی...!
صحنه ی بالا را ما در بستان و سوسنگرد و هویزه و حمیده،
خرمشهر و بخشی از آبراه و روستاهای مرزی آبادان شاهد بودیم.
بسیار وحشتناک تر از حملاتی که به غزه شده است.
اما،
جوانان وطن گل کاشتند.
امام فرمان داد.
فرمان امام اطاعت شد.
کسی در خانه نماند.
همه عازم جبهه های دفاع از اسلام شدند.
هدف دشمن دین بود و هویت و منابع ایران.
هدف ما اما،
حفظ دین بود و حراست از هویت و ارزشهای الهی و مصون ماندن منابع.
ما پیروز میدان شدیم.
چون وعده ی خدا تحقق یافت.
آنروز کسی به کمک ما نیامد.
اما سوریه و حزب الله در کنار ما بودند.
امروز وظیفه ی ماست تا حمایت کنیم.
نوع حمایت ما را دین ما معلوم کرده است.
#عبرت_از_تاریخ
#جنگ_تحمیلی
#دفاع_مقدس
#مرگ_بر_اسرائیل
#ما_در_کنار_مردم_مظلوم
#با_سید_علی
#مقاومت_تا_ظهور
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@mahdiyebandareanzali
🌷٢٥ فروردین ١٣٦٢ — سالروز شهادت رضا چراغی، اولین فرمانده لشگر سپاه که در دوران #جنگ_تحمیلی به شهادت رسید
روایت شهید_همت از شهادت #شهید_رضا_چراغی
… آن شب پیش ما ماند و دو، سه ساعتی خوابید. اذان صبح روز ۲۷ فروردین ۶۲ که بیدار شد، بعد از خواندن نماز، دیدم شلوار نظامی نویی را که در ساکاش داشت، از آن در آورد و پوشید. با تعجب پرسیدم: آقا رضا، هیچ وقت شلوار نو نمیپوشیدی، چی شده؟ با لبهایی خندان به من گفت: «با اجازه شما، میخوام برم خط مقدم» گفتم: احتیاجی نیست که بری اون جلو، همین جا بیشتر به شما نیاز داریم. ناراحت شد به من گفت: «حاجی جان، میخوام برم جلو، وضعیت فعلی خط رو بررسی کنم. الان اون جا، بچههای لشکر خیلی تحت فشار هستند.»
در همین اثنا از طریق بیسیم مرکز پیام، خبر رسید که لشکر یک مکانیزه سپاه چهارم بعثیها، پاتک سختی را روی خط دفاعی بچههای ما انجام داده. رضا رفت جلو چند ساعت بعد خبر دادند: فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، کماندوهای بعثی را میزند. همین خبر، نشان میداد وضعیت آنجا برای بچههای ما تا چه حد وخیم شده گوشی بیسیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر چراغی.
مدام میگفتم: رضا، رضا، همت – رضا، همت!
ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت: «حاجی جان، دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا»! و من فهمیدم رضا شهید شده.
هدیه محضر تمامی شهدا و امام شهداصلوات.
🌷با نگاه شهدای دفاع مقدس🌷
🌒شبتون در بندگی خدا نورانی🌒
https://eitaa.com/bashohadataazohoor