eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 حکمت عبادت چیست ⁉️ ❣️روزی جوانی نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی می رسد؟ که چنین امر و اصرار بر عبادت‌اش دارد؟ ❣️🌺❣️ ❣️حضرت موسی (ع) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. ❣️با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود. ❣️می دانی موسی (ع) از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ❣️🌺❣️ ❣️ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم. ✨وَ مَنْ‌ يَعْشُ‌ عَنْ‌ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ‌ نُقَيِّضْ‌ لَهُ‌ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ‌ قَرِينٌ‌ ✨ ✨و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او می‌فرستیم پس همواره قرین اوست. 🔆زخرف 36 📚الانوار النعمانیه ❣️ @bashohadatashahadattt ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌
ادغریب4: ‌ شهیدی که سر بی تنش سخن گفت 💠 در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد. در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید. سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یاحسین، یا_حسین" سر می داد. همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند... چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود: ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم این‌گونه شهید بشوم… خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود. خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد... عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است @bashohadatashahadattt 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐🌷 شادی روح همه شهدا از صدر اسلام تاکنون وشادی روح پدران ومادران آسمانی صلوات🌷 📚
مـعـنــوی ✍از علامه جعفری پرسيدند چه شد که به اين کمالات رسيديد؟ ايشان در جواب خاطره‌ای از دوران طلبگی تعريف می‌کنند که هر چه دارند از کراماتی است که به دنبال اين امتحان الهی نصيبشان شده است 🔸ايشان می‌گویند: ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتيم خيلی مقيد بوديم در ايام سرور مجالس جشن بگيريم و ايام سوگواری را هم مجلس عزا داشته باشيم 🔹شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه سلام الله عليها اول شب نماز مغرب و عشاء خوانديم آنگاه با فکاهياتی مجلس جشن و سرور ترتيب داديم 🔹آقائی بود به نام شيخ حيدر علی اصفهانی که معدن ذوق بود بعد از شب نشستيم شربت هم درست شد مدير مدرسه‌مان مرحوم آقا سيد اسماعيل اصفهانی هم آنجا بود به آقا شيخ علی گفت: آقا شب نميگذره حرفی داری بگو! ايشان يک تکه کاغذ روزنامه درآورد عکس يک دختر بود که زيرش نوشته بود اجمل بنات عصرها (زيباترين دختر روزگار) 🔸گفت: آقايان من درباره اين عکس از شما سؤالی می‌کنم اگر شما را مخير کنند بين اينکه با اين دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنيد (از همان اولين لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی يک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال با کمال خوش روئی و بدون غصه زندگی کنيد يا اينکه جمال علی عليه السلام را مستحباً زيارت و ملاقات کنيد کدام را انتخاب می‌کنید؟ 🔹سؤال خيلی حساب شده بود يک طرف دختر حلال و زيبا و هزار سال زندگی بی دغدغه بود و يک طرف ديدار حضرت علی علیه‌السلام 🔸گفت: آقايان واقعيت را بگوئید! جانماز آب نکشيد درست جواب دهيد اول مدير مدرسه کاغذ را گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی گفت: سيد محمد! ما يک چيزی بگوئیم نری به مادرت بگوئی‌ها؟ معلوم شد نظر آقای مدير چيست همه زدند زير خنده 🔹کاغذ را به دومی دادند گفت آقا شيخ علی اختيار داری وقتی آقا (مدير مدرسه) اينطور فرمودند مگر ما قدرت داريم کپ خلافش را بگوئیم آقا فرمودند ديگه! دوباره خنده را ه افتاد 🔸نفر سوم گفت: آقا شيخ حيدر اين روايت از امام علی علیه‌السلام معروف است که فرمودند: ای حارث حمدانی هر کس بميرد مرا ملاقات می‌کند 🔹پس ما ان‌شاءالله در موقعش جمال علی علیه‌السلام را ملاقات می‌کنیم! باز همه زدند زير خنده 🔸نفر چهارم گفت: آقا شيخ حيدر گفتی زيارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن طرف هم شرعی صد در صد؟ آقا شيخ علی گفت بلی گفت چه عرض کنم والله 🔹نفر پنجم من بودم اين کاغذ را دادند دست من ديدم که نمیتوانم نگاه کنم کاغذ را رد کردم به نفر بعدی گفتم: من يک لحظه ديدار علی علیه‌السلام را به هزاران سال زندگی با اين زن نمیدهم 🔸يک وقت ديدم يک حالت خيلی عجيبی دست داد تا آن وقت همچو حالتی نديده بودم شبيه به خواب و بیهوشی بلند شدم و به حجره رفتم يکدفعه ديدم يک اتاق بزرگی است يک آقایی نشسته صدر مجلس تمام علامات و قيافه‌ای که شيعه و سنی درباره امام علی علیه‌السلام نوشته‌اند در اين مرد صادق است يک جوانی در سمت راستم نشسته بود پرسيدم اين آقا کيست؟ 🔹گفت: اين آقا خود علی علیه‌السلام است من سير او را نگاه کردم آمدم بيرون رفتم همان جلسه کاغذ رسيده بود دست نفر نهم يا دهم رنگم پريده بود نمیدانم شايد مرحوم شمس آبادی بود خطاب به من گفت: آقا شيخ محمدتقی شما کجا رفتيد و آمديد؟ نمیخواستم ماجرا را بگويم اگر می‌گفتم عيششان بهم میخورد اصرار کردند و من بالاخره قضيه را گفتم خيلی منقلب شدند 🔸خدا رحمت کند آقا سيد اسماعيل (مدير) را خطاب به آقا شيخ حيدر گفت: آقا ديگه از اين شوخی‌ها نکن ما را بد آزمايش کردی! اين از خاطرات بزرگ زندگی من است 🔹حالا ....😭 باید چشم رو یه چیزهائی ببندیم تا لیاقت دیدن مهدی عج رو پیدا کنیم طاووس خواهی جور هندوستان داره خوش به حال کسی که میفهمه داشتن مهدی فاطمه لذت بخش ترینه 😭 👌امام زمان میخوای؟ باید ترک گناه کنی😞 https://eitaa.com/bashohadatashahadattt ....🌹🏴
این عکس کاملا واقعیه،این ۵نفر آخرین نفراتی ان که دارن اونطرف پل میرن تا نیروهای بعثی را معطل کنن که مردم فرصت بیشتری داشته باشن شهررو خالی کنن،۵نفری که هرگز برنگشتن و ما نه اسمشون رافهمیدیم نه تصویرشون رو داریم!بغض عجیبی پشت این عکسه…. اگه همچین داستانی درام و تراژدی و از خودگذشتگی یه جایه دیگه رخ میداد آنچنان فیلمی ازش می‌ساختن که مردم عاشق اون شخصیت های از خودگذشته بشن اونوقت های ما تا میتونن تو سینمانی خانگی هی بی مفهوم و بدون محتوا با تکراری میسازن🤦🏻‍♂ ┄┅═✧☫ عدل ایرانی☫✧═┅┄