🔸داعشی ها محاصره اش کردن، تا تیر داشت با تیر💥جنگید. تیرش تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن #زنده بگیرنش
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و #اسیر شد
🔹ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد❌تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین. فهمیدن #حاج_قاسم توی منطقه اس، برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم📞 رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش 😭
🔸کم کم برا این که #زجر_کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به #حضرت_زینب فحش بده پشت بیسیم 😭 اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید... 😭
🔹ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت:
⇜اصلا من آمدم جون بدم برای #دختر_مظلوم_علی
⇜اصلامن آمدم فدابشم برای حضرت زینب
⇜اصلا من آمدم #سرم رو بدم
⇜یا علی یا زهرا...
🔸میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد. بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای حاج قاسم. #امنیت ما اتفاقی نیست❌ عزیزان چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم.
#شهید_رضا_اسماعیلی 🕊🌷
#رفاقت_تا_شهادت
🌹🍃🌹🍃
💢 سه شهید از یک خانواده در یک قاب
⚡️هرگز مپندارید که شهدا مرده اند(سوره آل عمران آیه ۱۶۹ )⚡️
روایتی از
ملاقات شهیدان رسولی از مادرشان دربیمارستان:
✍ مادر شهیدان رسولی چند سال بعداز شهادت فرزندانش، تصادف میکند در بیمارستان قائم شهر استان مازندران بستری میشود، خواهر شهیدان رسولی کنار بستر مادر از مادر مراقبت میکند.
خواهر شهیدان میگوید توی اتاق کنار پنجره روبروی تخت مادر ایستاده بودم
مادر به من گفت از جلو بچه ها کنار برو.من با تعجب گفتم بچه ها!! در حالی که توی اتاق فقط من و مادرم بودیم به حرف مادر کردم خودم را به گوشه پنجره کشیدم. مادر با این حالت فرزندان شهیدش را صدا میزنه:
رمضانعلی مادر اومدی خوش اومدی. رضاعلی مادر اومدی خوش اومدی حسینعلی مادر اومدی خوش اومدی.
مادر با لبخند زیبا روی لب و آرامش خاصی دقایق بعد به فرزندان شهیدش پیوست...🌷
از دامن زن مرد به معراج رود
بر دامن مادر شهیدان صلوات 🌸
#شهید
#زنده
#مادر
#معرفت