*#اطلاع_نگاشت
#زندگینامه
#شهید_سید_احمد_پلارک
در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد.👌🏻
او در خیابان ایران میدان شهدا و در محلهای مذهبی زندگی میکرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی "علی بن موسی الرضا علیه السلام" مأمن همیشگیاش بود. وی دائماً به منطقه میرفت. او فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود.
در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود.😣
بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری 🩸زخمی ها و🌷 شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود. هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب می شود..🥹
@bashohadatashahadattt
🌹🍃🌹🍃
•『🕊️』•
↫#زندگینامه
بسم رب الشهداء والصدیقین
خلاصه ای از زندگینامه شهید رسول نهویی
نام و نام خانوادگی : شهيد رسول نهويی
تاريخ تولد : سال ۱۳۴۴
تاريخ شهادت :١٣۶٣/١٢/١٢
محل شهادت : جزيره مجنون
نام عمليات : بدر
محل دفن: گلزارشهدای جوادیه،الهیه
شهید « رسول نهویی» در روستای جوادیه الهیه نوق از توابع شهرستان رفسنجان متولد شد.
از همان کودکی به پدرو مادر خود خیلی احترام می گذاشت.
خیلی مهربان بود.
رسول به جبهه اعزام شد و سرانجام بعد از خدمت خالصانه در عملیات بدر در جزیره مجنون از ناحیه دست و گلو مجروح و به فیض شهادت نائل امد.
🌹🍃🌹🍃
•『🕊️』•
↫#زندگینامه
نام ونام خانوادگی :شهید جواد علیزاده
نام پدر :میرزا احمد
تاریخ تولد :۱۳۴۶
تاریخ شهادت :۱۰/ ۴ /۱۳۶۵
محل شهادت :مهران
نام عملیات كربلا یك
محل دفن: گلزار شهدای جوادیه فلاح
قسمتی مناجات نامه شهید:
خدایا:من شمعم می سوزم تاراه راروشن كنم فقط ازتومیخواهم كه وجود مراتباه نكنی یااجازه ندهی تا آخر بسوزم وخاكستری ازوجودم باقی نماند.
خدایا :به میدان نبردآمده ام بادشمنانی قوی كه دولت های بزرگ پشتیبان آن هاهستند پنجه درافكنم درحالی كه از ضعف مادی خود آگاهی داشتم امابه اسلحه شهادت مجهز شدم وباقدرت ایمان وعشق به میدان آمدم عظمت روح رابرفرق ماده كوبیدم وازجان خودگذشتم تاازقید وبند های مادی آزاد گردم وبتوانم باعظمت روح سخن بگویم،باسوزندگی عشق روشنی بخشم ،بابرندگی حقیقت به پیش بتازم ،باغرش رعدكلمه حق برفرق منافقین وملحدین بكوبم،باتازیانه برق ظلمت این شب یلدارابدرم وشب پره های شب رابرای همیشه كوركنم ،بااسلحه شهادت به میدان بیابم باابدیت ،با ازلیت به درجه وحدت برسم ،جزءخداچیزی نبینم وجز خداچیزی نجویم ،وجزخداتسلیم چیزی نشوم .خدایا من دلسوخته ام وازدنیا وارسته ام ،ازهمه چیز دست كشیده ام ودیگر از كسی وچیزی بیمی ندارم
🌹🍃🌹🍃
•『🕊️』•
↫#زندگینامه
نام ونام خانوادگی :شهید حاج حسن جمالپور
تاریخ تولد : ۱۳۱۵
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱
محل شهادت :خرمشهر
نام عملیات :بیت المقدس
محل دفن: گلزار شهدای جوادیه فلاح
ایشان در سال ۱۳۱۵چشم به جهان گشود وبرای درس خواندن راهی مكتب خانه شد .او به رشته معماری پرداخت وتوانست استاد زبر دست شود .او بعد از برگشتن از خدمت زندگی تازه ای را شروع كرد .شهید فرزندان وهمه هموطنان خودرا به نماز اول وقت توصیه می كرد .علاقه زیاد به امام ودعا كردن برای امام چیزهایست كه به آن اهمیت خاصی می داد .این مرد دین در آزاد سازی خرمشهر نقش مهمی داشت كه هیچ كس نمی توانست آن را انجام دهد اودر مقابل چشم دشمنان برای رزمندگان اسلام آب می برد و او در پاسخ به واداری فرزندانش از رفتن به جبهه واینكه آنها جای او بروند می گفت :من كه از حبیب بن مظاهر پیرتر نیستم .او در سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس خرمشهر به شهادت وهدفش رسید وحال حاصل زندگی او فرزندانی چون دكتر فرزانه جمال پور ،مهندس محسن جمال پور ،…هستند .
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
•『🕊️』•
↫#زندگینامه
بسم رب الشهداء والصدیقین
خلاصه ای از زندگینامه شهید احمد اسماعیل زاده
زندگینامه شهید احمد اسماعیلی زاده:
نهم خرداد 1341در روستای دقوق اباد از توابع شهرستان رفسنجان به دنیا آمد پدرش حسین کشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت تا پایان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت پاسدار بود بیست و چهارم تیر 1361 در کوشک پیکر وی بر اثر ماندن در منطقه متلاشی شد و پس از تفحص سال 1377 در زادگاهش به خاک سپرده شد.
#شهید_احمد_اسماعیل_زاده
🌹🍃🌹🍃
#اطلاع_نگاشت
#زندگینامه
#شهید_سید_احمد_پلارک
در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز بر عهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد.
او در خیابان ایران میدان شهدا و در محلهای مذهبی زندگی میکرد. مسجد حاج آقا ضیاء آبادی "علی بن موسی الرضا علیه السلام" مأمن همیشگیاش بود. وی دائماً به منطقه میرفت. او فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود.
در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید گلابی از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود. هنگامی که پیکر آن شهید را در بهشت زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس میشود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از گلاب مرطوب می شود..