eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 زندگی به سبک شهید محمد سلیمی کیا 🔸️ اسمش پرویز بود یک روز شیرینی گرفت و برای بچه ها آورد، گفت: از این به بعد من محمد هستم. 🔸️ هر وقت بچه ها صدایش می زدند محمد، با خوشحالی اول صلوات می فرستاد و بعد جواب شخص را می داد. 👤نقل از علی اکبر پوریانی @bashohadatashahadattt
🔰 زندگی به سبک شهید رسول خلیلی ▫️رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد. شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی بستگان هم همیشه سرش پایین بود. من میگم: شهادت خیلی سخت نیست، فقط یکم تمرین میخواد و مبارزه با نفس... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
✍ زندگی به سبک شهید محمدهادی ذوالفقاری 🔹️ همیشه دائم الوضو بود. مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت. اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. وقتی که شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست. هادی علاقه ی زیادی به شهید ابراهیم هادی داشت و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت. و در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود.
💟 🟠شهید مدافع‌حرم محمد بلباسی 🎙راوے: مادر شهید 📝 ▫️خیلی ساکت و مظلوم بود خیلی هم نظم داشت هر وقت از مدرسه می‌آمد خانه اولین کاری که میکرد پله‌ها را تمیز میکرد و کفش‌ها را دستمال میکشید بعد دست‌هایش را می‌شست و جلوی آفتاب خشک می‌کرد بسیار کمک حال من بود طوری که وقتی مهمان می‌آمد لذت میبردم از اینکه همه چیز یکدست و سفره منظم چیده شده. خودش غذا نمی خورد تا مهمان‌ها غذایشان تمام شود. ✨️ ❣️ 🕊 ____|🇮🇷|________
🔰 زندگی به سبک شهید محمد سلیمی کیا 🔸️ اسمش پرویز بود یک روز شیرینی گرفت و برای بچه ها آورد، گفت: از این به بعد من محمد هستم. 🔸️ هر وقت بچه ها صدایش می زدند محمد، با خوشحالی اول صلوات می فرستاد و بعد جواب شخص را می داد. 👤نقل از علی اکبر پوریانی
💠 زندگی به سبک شهید مهدی زین الدین ▫️ما بايد حسين‌وار بجنگيم؛ حسين‌وار جنگيدن يعنی مقاومت تا آخرين لحظه؛ حسين‌وار جنگيدن يعنی دست از همه چيز كشيدن در زندگی. ای كاش جان ها می‌داشتيم و در راه امام حسين(ع) فدا می‌كرديم. شادی روح مطهر شهدا صلوات🌹
💠 زندگی به سبک سردار شهید صمصام طور 🔸قبل رفتنش به جبهه بهم گفت: برام دعا کن که شهادتم جوری باشه که سرم از تنم جدا بشه! وقتی که پیکرش برگشت دیدم سر در بدن نداره! . 🔸در وصیت نامه‌ش نوشت: باید وصیت‌نامه‌های آتشین نوشت و بندهای پوتین را محکم بست و تفنگ را برداشت، از میان دریای خون عبور کرد، باید کربلا را ساخت و عاشورا به پا کرد، باید به سراغ مرگ رفت، راه آزادی و دین‌داری حقیقی، راه پرنشیب و فراز است و موانع و مشکلات فراوان دارد، برای طی این راه باید عاشق شد، راه عاشق شدن این است که نخست باید دردمند بود، باید درد علی (ع) را در سینه، غم زهرا (س) را در جان، سوز امام حسین (ع) را در عمق وجود داشت؛ این درد وقتی مایه الهی بگیرد، می‌شود عشق. https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
💠 زندگی به سبک شهید مدافع حرم محمدعلی حسینی ✍ شهیدی که حضرت زینب سلام الله علیها را در بیداری دید. 🔹شهید هجده ساله ای که هر چه اصرار می کرد مادرش اجازه نمی داد به سوریه برود. به بهانه خرید برای منزل از برادرش پول گرفت و تصمیم گرفت برای رفتن به سوریه فرار کند و از تهران اعزام شود. در حین فرار توسط مأمورین ایست و بازرسی مهریز مورد تعقیب می گیرد. در دل شب به بیابان می زند و راه را گم می کند. بانویی نقاب به چهره را می بیند شوکه می شود آستین پیراهن دست راستش را می گیرد چند قدمی همراهش می آید و به او می گوید؛ پسرم برگرد مادرت را راضی کن به ما می رسی. شهیدی که در ماه محرم به دنیا آمد و در هفتمین روز ماه محرم در سوریه به شهادت رسید و مزارش در گلزار شهدای کرمان واقع شده است. 👤 راوی: مادر شهید محمدعلی حسینی
🔰 زندگی به سبک شهید رسول خلیلی ▫️رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد. شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی بستگان هم همیشه سرش پایین بود. من میگم: شهادت خیلی سخت نیست، فقط یکم تمرین میخواد و مبارزه با نفس... ‎‎‌‌‎‎ 🌹🍃🌹🍃
🔸پـای درس شهیـــد... ✍مهندس ڪه باشی آن هم با گذراندن تحصیلات در دانشگاه ڪانادا مردم جور دیگری به تو نگاه می ڪنند. ندارند توی یڪ اتاق اجاره ای با ڪمد شکسته زندگی‌ات را سر ڪنی!! اما حسن با داشتن این شرایط، گوشش به شنیدن اینجور حرف‌ها بدهڪار نبود. می‌گفت: من باید طوری زندگی ڪنم ڪه با افراد و سطح پایین جامعه برابر باشم. ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
💟 🌕شهید مدافع‌حرم 📀راوے: همسر شهید 💜اقا میثم می‌گفت: «دوست دارم معلومات بچه من بالا باشد. ما مسلمانها وقتی به دنیا می‌آییم، امام حسین علیه‌السلام را راحت و همین جوری قبول داریم ولی در دوره جدید، بچه‌ها مفاهیم را اینطور قبول نمی‌کنند و باید با دلیل برایشان توضیح دهیم. 💛دوست دارم با علت و دلیل به فرزندم بگویم خدا و امام حسین چگونه‌اند. دوست دارم دخترم کتابخوان شود و کتابخوانش می‌کنم و از این طریق به او یاد می‌دهم که خدا را بشناسد. دوست ندارم زیاد تلویزیون نگاه کند. گاهی هم به شوخی به من می‌گفت: «اگر بچه‌ی ما تلویزیونی شود، من ازت راضی نیستم.» 💜دخترمان، حلما، ۱۷روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. میثم خیلی مشتاقِ دیدنِ بچه بود ولی عشقش به حضرت زینب علیهاالسلام بیشتر بود. اگر بیشتر نبود، اول صبر می‌کرد بچه‌اش به دنیا می‌آمد و بعد می‌رفت اما دیگر هیچ‌چیز نمی‌توانست جلوی او را بگیرد.
💟 🔴شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: همسر شهید 🎈علی همیشه می‌گفت: «سعی کنیم محیطی فراهم کنیم که بچه در اون به آرامش برسه. مثلا بلند صحبت نکنیم یا مشکلات رو جلوی اون مطرح نکنیم.» به بچّه شخصیت می‌داد و بهش احترام می‌گذاشت. سعی می‌کرد بهش انرژی مثبت بده و سرکوبش نکنه و همیشه تشویقش می‌کرد و با احترام با بچه رفتار می‌کرد. 🎈علی‌آقا مسائل رو برای دخترم توضیح می‌داد و روشنش می‌کرد. به مراسم مذهبی می‌بُردیمش. از کوچیکی گمونم چهار سالگیش مادرم براش چادر دوخت و سرش می‌کردم. علی خیلی خوشش میومد. دست زینب رو می‌گرفت و بیرون می‌بُرد. می‌گفت «دختر باید از بچّگی با حُجب و حیا بار بیاد.» ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃