1_437412653.pdf
حجم:
286.2K
◾️روضه مکتوب◾️
🔘شب چهارم محرم 🔘
🔻موضوع🔻
▪️طفلان حضرت زینب کبری سلام الله علیها
#طفلان_زینب سلام الله علیهم
#شب_چهارم_محرم
#محرم
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
هدایت شده از شهیدان؛ابراهیم هادی،تورجی زاده سیدسجادخلیلی،حاج قاسم،سجاد زبرجدی
@ostad_shojaeمقام محمود 36.mp3
زمان:
حجم:
10.96M
#مقام_محمود۳۶
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
برخلاف عقیده خیلی از مدعیانِ دینداری، روح شوخی و مزاح، یک ابزار رساننده به سمت مقام محمود هست!
اما شوخی در چهارچوب و نرم ...
※ با شوخی چطور میشه به مقام محمود نزدیک شد؟
#استاد_شجاعی
#استاد_عالی
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
زمان:
حجم:
260.1K
🌷#شهیدمصطفیصدرزاده🌷
همیشه تاکید داشت يه #شهید انتخاب کنید
برید دنبالش بشناسیدش
باهاش ارتباط برقرار کنید
شبیهش بشيد
حاجت بگیرید شهید میشید
«رفیق شهید خود شهید صدرزاده ،
#شهید_ابراهیم_هادی بودن »
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
🔖#خاطره_ناب
از #حاج_قاسم
در مورد مورد حق الناس !
✍ یک شب توفیق نصیب شد در جوار حاج قاسم از سمت روستای قنات ملک به کرمان میآمدیم. راننده بودم و حاجی جلو نشسته بود. سردار تلفنی در مورد عملیاتی در حلب صحبت میکردند و دستور میدادند. در حین صحبت کردن با تلفن گاهی با جدیت؛ حدت و شدت صحبت میفرمود تا اینکه تلفنشان تمام شد.
چون جاده یک بانده بود و مرتب ماشین از روبرو میآمد، امکان سبقت گرفتن وجود نداشت برای همین پشت سر یک ماشین قرار گرفته بودم.
سردار بعد از تمام شدن تلفن رو کرد به من و فرمود: راستی راننده ماشین جلویی را میشناسی؟
گفتم نه حاجی، چطور مگه؟
حاجی گفت:ماشینت نور بالا بود و چشم راننده جلویی را اذیت کردی، دینی بر گردن تو افتاد، فردا باید بروی او را پیدا کنی و از او حلالیت بگیری؛ حالا این حق الناس را چطور میخواهی جبران کنی؟
یکهای خوردم؛ از این بی توجهی خودم به حقالناس و دقت سردار به جزییات حقوق مردم تعجب کردم. آن هم درست زمانی که در مورد مسئله مهمی چون آزادی حلب در سوریه صحبت میکرد حواسش به تضییع نشدن حق راننده خودرو جلویی هم بود.
🔹راوی دادخداسالاری
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
✍نیروهای جاماندہ در خاکریز دنیا، از نفس افتادہ اند...!
عن قریب است کـه گرفتار شویم...
بعد از کربلای شما ، قرار بود ما زینبی باشیم...!
صدایم را میشنوید؟!
سربندها و سنگرهایمان را گم کردہ ایم!
دستمان رابگیرید،
به یاریتان نیازمندیم
هرچندکه شرمنده تان هستیم😔
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇
بـچه ها از این همه جابــه جایی خسته شده بودند. من هم از دست بالایی ها خیلی عصبانی بود
به حسن گفتم: دیگه از جامون تکون نمی خوریم، هرچی میشه، بشه بالاتر از سیاهی که رنگی نیست.
حـسن خیلی شمرده گفت: بالاتر از سـیاهی سرخی خون شهیده که رو زمین می ریزه. گفتم: خـسته شدیم قوه ی مـحرکه می خوایـم.
دوباره گفت: قوهی محرکه خون شهیده...
📚 یادگاران
#شهید_حسن_باقری🕊🌹
💚 کانال #شهیدهادی
و #شهیدتورجی_زاده 👇👇
@shahid_hadi124
ما اومدیم بجنـگیم!
جنگ یه روزش پدافنده، یه روزش صـبره،
یه روزش مقاومته، یه روزش استقامته،
یه روزش هم شوق و پیروزیه.
اگر ما وابسته به شـوق پیروزی باشــیم،
معلوم میشه برای دنیا داریم میجنگیم!
برای اون حساب کتابهای خودمون نمیجنگیم،
برای حساب کتابهایـی که خــدا برامون قرار داده، برای اونها نمیجنگـیم..!
#شهیدحسنباقری...🌷🕊
💚 کانال #شهیدهادی و
#شهیدتورجی_زاده 👇👇