eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
استخاره کرد، بد آمد گفت: امشب عملیات نمی‌کنیم!! بچه‌ها آماده بودند، چند وقت بود که آماده بودند، حالا او می گفت نه!! وقتی هم که می گفت نه، کسی روی حرفش حرف نمی زد. فردا شب دوباره استخاره کرد و باز هم بد آمد. شب سوم عراقی ها دیدند خبری نیست، گرفتند خوابیدند، خیلی هاشان را با زیر پیراهنی اسیر کردیم..! شهید🕊🌹
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید مصطفی ردانی پور: در همه گرفتاری‌هاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گره‌ها به دست ایشون باز می‌شه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند. شهید🕊🌹 https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
مراحل شناسائی عملیات ثامن الائمه بود. یک شب مصطفی گفت: من میروم برای بچه های منطقه کُفیشه دعا بخوانم. صبح رفتم دنبالش. بچه های این منطقه صفر کیلومتر بودند و مصطفی را نمی شناختند. پرسیدم: آن آقایی که دیشب برایتان دعا خواند کجاست؟ گفتند: نمی دانیم. دیشب فقط یک نفر آمد اینجا و دید که بچه ها خیلی خسته اند، تا صبح جای آنها نگهبانی داد و الان هم آنجا خوابیده. رفتم یک لیوان آب ریختم داخل یقه پیراهنش و گفتم: مرد حسابی! حالا دیگر کلک میزنی. مگر نیامده بودی که دعا بخوانی؟! خندید و گفت: مگر بد است؟ اما عوضش دعا کردم که تو آدم شوی اما حیف … شهید🕊🌹 https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
می خواست برای عروسیش کارت دعوت بنویسه اول رفته بود سراغ اهل بیت یک کارت نوشته بود برای امام رضا(ع) مشهد ، یک کترت برای امام زمان(عج) مسجد جمکران ، یک کارت هم به نیت حضرت زهرا(س) انداخته بود توی ضریح حضرت معصومه(س) قبل از عروسی بی بی اومده بود توی خوابش! فرموده بود: چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا عروسی شما نیایم؟ ببین همه آمدیم، شما عزیز ما هستی.. شهید🕊🌹
می خواست برای عروسیش کارت دعوت بنویسه اول رفته بود سراغ اهل بیت یک کارت نوشته بود برای امام رضا(ع) مشهد ، یک کترت برای امام زمان(عج) مسجد جمکران ، یک کارت هم به نیت حضرت زهرا(س) انداخته بود توی ضریح حضرت معصومه(س) قبل از عروسی بی بی اومده بود توی خوابش! فرموده بود: چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا عروسی شما نیایم؟ ببین همه آمدیم، شما عزیز ما هستی.. شهید🕊🌹 https://eitaa.com/bashohadatashahadattt ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
گفتم: با فرمانده تون کار دارم گفت: الان ساعت 11 هست ملاقاتی قبول نمی‌کنه! . رفتم پشت در اتاقش در زدم گفت: «کیه؟» گفتم: مصطفی منم... سرش را از سجده بلند کرد؛ چشم هایش سرخ و رنگش پریده بود... نگران شدم! 🔻گفتم چی شده مصطفی؟ خبری شده، کسی طوریش شده؟ دو زانو نشست سرش را انداخت پایین، زل زد به مهرش گفت: یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم! از خودم می‌پرسم کارایی که کردم برای خدا بوده یا برای خودم... 📚منبع: کتاب مصطفای خدا شهید🕊🌹
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر 🔻حمله به مقر فرماندهی و توپخانه در عمق بیست کیلومتری 🔸 علی آقا به سرعت دوران مجروحیت را پشت سرگذاشت. با اجرای عملیات فرمانده کل قوا، فرماندهان جبهه دارخوین مانند و در خط شیر، خوب فهمیدند که چه جواهر ارزشمندی را در اختیار دارند. علی هر چند لنگ لنگان اما خود را به عملیات ثامن الائمه (ع) در ۱۳۶۰/۷/۵ رسانید. 🔺 حالا او در بین هشت فرمانده اصلی و قابل توجه جبهه دارخوین قرار داشت. او در زمان اجرای طرح مانور عملیات، سوار بر تانکی خط شکن شد و از نهر شادگان که معبری محرمانه و اجرای عملیات از آن غیر ممکن بود، وارد عملیات شد. 🗣️ روایت (قهرمان) خواندنی است: «درگیری شدید بود و بچه ها در دشت پخش شده بودند. ما جلوتر از همه نزدیک به نیروهای زرهی دشمن بودیم، جلوی ما پل مارد در عمق جبهه دشمن بود، حرکت نهایی ما به طرف عمق منطقه دشمن شروع شد. شهید عسگری که راننده تانک بود، بلایی سر عراقی‌ها درآورد که قابل بیان نیست؛ وحشتناک بود. یک ستون بسیار زیاد از تانک و نفربر عراقی در حال فرار به سمت پل قصبه بودند. حدود سه ربع بعد تک و توک نیروهایی که از خط رضایی‌ها حمله کرده بودند، به ما رسیدند و الحاق کردیم.» 🔥 اوج این حضور، زمانی بود که عراقی ها از پل مارد پاتک کردند و علی آقا در کنار مصطفی ردانی پور، در میان نگاه بهت زده رزمندگانی که شدت حادثه آن‌ها را زمین گیر کرده بود، با شلیک‌های مداوم آر پی جی با گوش‌هایی که از شدت انفجار خونین بود، پیروزی بزرگ یاران امام (ره) را تثبیت کردند. حالا مرد میدان ما برای خودش فرماندهی مورد اطمینان شده بود. بسیجی قهرمانی که حالا فقط عنوان تک تیراندازی و خط شکنی را پذیرفته بود. 🔹 گسترش جنگ و اتکا به رسیدن به پیروزی‌های بزرگ، فرماندهان را متقاعد کرد تا با استفاده از نیروهای بسیجی و پاسدار تیپ‌های رزمی تشکیل دهند؛ تیپ‌هایی که از بدو تشکیل در حد یک لشکر خط شکن ظاهر شدند. لشکر امام حسین (ع) یکی از نه یگان رزمی مهمی بود که قبل از اجرای عملیات طريق القدس تشکیل شد و شهیدان حسین خرازی به فرماندهی و مصطفی ردانی پور به عنوان جانشین مشخص شدند. در طراحی مانور عملیات، نیروهای ما باید عراقی ها را از طریق ارتفاعات دور زده و عمق جبهه لشکر ۹ زرهی را تصرف می‌کردند؛ مانوری احاطه‌ای و بسیار خطرناک . ◀️ محسن رضایی می گوید: « یکی از گردان‌ها به فرماندهی آقای علی زاهدی از همین منطقه عقبه دشمن را مورد حمله قرار داد؛ یعنی وقتی خاکریز خط مقدم عراق در بستان مورد هجوم قرار گرفت، هم زمان یک نیروی مهم در عمق بیست کیلومتری به مقر فرماندهی لشكر عراق و توپ خانه آن‌ها حمله کرد؛ تا زمانی که این نیروها نرسیده بودند، توپ خانه عراق آتش بسیار شدیدی علیه نیروهای خط شکن اجرا کرد. این ابتکار موجب شد وقتی این نیروها از رمل‌ها عبور کردند که آتش‌ها خاموش شد و یک سکوت کامل منطقه را فرا گرفت. ما در طریق القدس موفق شدیم دشمن را شکست دهیم. » ⏪ ادامه دارد...
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر ''حماسه علی آقای ۲۰ ساله در عین خوش و مجروحیت شدید'' 🌷 حاج علی با قدرت خود را به چزابه رسانید، منطقه ای عاشورایی که بیش از هزار نفر از بهترین فرزندان، امت در آن به شهادت رسیدند. قهرمانِ ما در چزابه، کنار شهیدانی چون احمد فروغی، و فرماندهی کرد، آر پی جی شلیک کرد، برای امام حسین (ع) اشک ریخت و بر استوار ماندن راه امام خمینی (ره) پایداری کرد. 🌹 زمین مقدسی که زاهدی و یاران او در آن بر غربت حسین فاطمه (ع) گریستند، اکنون معبر ورود برای زیارت کربلاست. 🔸 حماسه عین خوش صحنه بزرگترین نبردی بود که فاتح پیروز آن، شهید حسین خرازی بود. در این زمان علی زاهدی به عنوان فرمانده عملیات لشکر امام حسین انتخاب شد و در تقسیم کاری که صورت گرفت، قهرمانِ ما، به عنوان فرمانده منطقه تِی‌شکن برای آماده‌سازی عملیات انتخاب گردید و کلیه فرماندهان گردان‌ها و واحدهای رزمی تحت فرماندهی او کارهای شناسایی را شروع کردند. 🔰 این مسئولیتِ بسیار مهم، در عمق ۱۵۰ کیلومتری پشت جبهه دشمن برای جوانی بیست ساله، از مسائل مهم و قابل توجه در مدیریت دفاع مقدس است. مردی که همه آموخته‌های خود را در خط مقدم نبرد با تکیه بر آیات الهی آموخته بود که «ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم». 🔻 در نبرد فتح المبین، اولین روزهای نوروز سال ۱۳۶۱، نقطه عطف محاصره بیش از چهار هزار نفر از رزمندگان تحت امر حسین خرازی در عین خوش بود که با درایت و شهادت طلبی بزرگ‌مردی چون علی زاهدی و مصطفی ردانی پور به خیر گذشت؛ زمانی که دشمن ارتفاعات ۲۰۲ را تصرف کرد و در آستانه سقوط منطقه، این دو بزرگ‌مرد، در کنار دیگر یاران خود منطقه مهم و راهبردی ابو غریب را از دشمن باز پس گرفتند. حماسه ای که هزینه سنگین آن شهادت فرمانده گردان‌هایی چون رضا قانع، سید مرتضی میرکاظمی، حسین بالایی، مرتضی تیموری و مجروحیت شدید مصطفی ردانی پور و حاج علی بود. 🔹 پیروزی بزرگ فتح المبین، پیروزی بزرگی بود که موازنه قدرت در صحنه نبرد را به نفع جبهه حق سوق داد. مجروحیت شدید علی زاهدی در نقطه ای حساس روی داد که اگر دشمن می توانست از آن عبور کند، کل عملیات با شکست رو به رو می‌شد؛ عملیاتی که باعث شد تحلیلگران بزرگ غربی به این باور برسند که چشم انداز نهایی ایران و سرانجام سقوط رژیم صدام حسین را باید زنگ خطری برای بسیاری از کشورهای منطقه تلقی کرد. ⏪ ادامه دارد...
🔰 شهید حسن باقری🌷 روزی خواهد آمد که نسل آینده ، اقدامات و آرمان های ما را ، مورد تحلیل و برسی قرار خواهد داد ، پس آن طور عمل کنیم که همیشه مورد رضای خداوند تبارک و تعالی باشد . از چپ نفر سوم : سردار شهید حاج سردار شهید سردار شهید و سردار عزیز جعفری در عکس دیده می شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄