eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶شهیدی که حضرت زهرا(س)به عروسی اش امد 🔸شبی حضرت زهرا(س) را در خواب می‌بیند که به عروسی‌اش آمده است، به ایشان می‌گوید: خانم!! قصد مزاحمت نداشتم و فقط می‌خواستم احترام کنم، (س) پاسخ می‌دهند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیاییم به کجا برویم؟» 🌹 🕊 ‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🔶شهیدی که حضرت زهرا(س)به عروسی اش امد 🔸شبی حضرت زهرا(س) را در خواب می‌بیند که به عروسی‌اش آمده است، به ایشان می‌گوید: خانم!! قصد مزاحمت نداشتم و فقط می‌خواستم احترام کنم، (س) پاسخ می‌دهند: «مصطفی جان! ما اگر به مجالس شما نیاییم به کجا برویم؟» 🌹 🕊 ‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌ ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌷شهیدی که در لحظه شهادتش امام حسین(ع)را دید.... بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمکمون  خیلی خون ازش رفته بود فقط برگشت به یکی از رفقا گفت: بلندم کن رو زانوهام بشينم برگشتم بهش گفتم: واسه چی..؟! خون زیادی ازت رفته که  آقا سجاد گفت: اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم.. ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
شهیدی‌که‌در‌آغوش‌امام‌زمان‌(عج)جان‌داد. درلحظه‌‌ی‌شهادت‌ لبخند‌زیبایی‌بر‌لبانش‌بود بعدها‌پیغام‌داد‌و‌گفت: این‌بالاترین‌افتخار‌بودڪہ‌من‌ در‌آغوش‌امام‌زمان(عج)جان‌دادم ✨🕊🌹🌹🕊👇👇 ‌https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
🌱 شهید محمد رسول رضایی 🍃 گاهی زیبایی و جمال ظاهر حکایت از باطن زیباتر دارد و شهید محمد رسول رضایی اینچنین بود. عکس او بسیار زیبا و اثرگذار است؛ اما این زیبایی در مقابل زیبایی روح بلند شهید بسیار اندک است. او در کودکی رفتاری کریمانه داشت که فقط از مردان بزرگ انتظار می رود. در سرمای سرد زمستان که از سحرگاه مردم در صف نفت برای نوبت با یکدیگر مشاجره داشتند، شهید محمد رسول بعد از گرفتن سهمیه خود، وقتی پیرزن ناتوانی را می بیند سهمیه خود را به او بذل می کند و دست خالی به خانه باز می‌گردد و شاید که دعای آن پیرزن او را به آرزوی خویش رسانده باشد.
🌱 شهید محمد رسول رضایی 🍃 گاهی زیبایی و جمال ظاهر حکایت از باطن زیباتر دارد و شهید محمد رسول رضایی اینچنین بود. عکس او بسیار زیبا و اثرگذار است؛ اما این زیبایی در مقابل زیبایی روح بلند شهید بسیار اندک است. او در کودکی رفتاری کریمانه داشت که فقط از مردان بزرگ انتظار می رود. در سرمای سرد زمستان که از سحرگاه مردم در صف نفت برای نوبت با یکدیگر مشاجره داشتند، شهید محمد رسول بعد از گرفتن سهمیه خود، وقتی پیرزن ناتوانی را می بیند سهمیه خود را به او بذل می کند و دست خالی به خانه باز می‌گردد و شاید که دعای آن پیرزن او را به آرزوی خویش رسانده باشد. https://eitaa.com/bashohadatashahadattt
💠من بالاي قبر ايستاده بودم، در همان لحظه به امام حسين(ع) متوسل شدم و گفتم: يا اباعبداالله (ع) من در اين مصيبت فرزندم گريه و زاري و شيون نمي كنم. تو هم در كربلا به بالين فرزندت علي اكبر رفتي و مي داني كه چه حالي دارم و چه اشتياقي دارم كه يكبار ديگر روي فرزندم را ببينم و به چشمان او نگاه كنم. امام حسين(ع) را قسم دادم كه به حق علي اكبر دوست دارم چشمان فرزندم را كه بسته است مانند زمان حياتش باز ببينم و به آن نگاه كنم. و در همان لحظه مشاهده كردم چشمان فرزندم به مدت چند ثانيه باز شد و به من نگاه كرد و بعد هم چشمان خود را بست. اين معجزه خداوند و عنايت امام حسين(ع) را همه به چشم خودشان ديدند 📃راوی:مادرشهید https://eitaa.com/resanehmohaleh 🌹🍃🌹🍃