eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
آمده بود مهمانی سر سفره هم نشسته بود اما دست به غذا نمی زد زن دایی پرسید : محمدعلی! مگر گرسنه نیستی؟ همانطورکه سرش پایین بود جواب داد: میتوانم خواهشی از شما بکنم!؟ میشود چادرتان  را سرتان بکنید؟ آن روز یازده و دوازده سال بیشتر نداشت... 🌷🕊 💐 🏴🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🏴
🙄پسر نجم‌الدین از خودش نجم‌الدین تره😜
امام خميني(ره) : (( اگر روزي اسراء برگشتند و من نبودم، سلام مرا به آنها برسانيد و بگوييد خميني در فکرتان بود.))  آزادگان در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، پیام آوران انقلاب بودند و غریبانه و مظلومانه در میان كینه توزی دشمنان و تلخ كامی دوران اسارت، صدای آزادی و استقلال وطن را سر دادند و در راه استقرار و تداوم نظام جمهوری اسلامی ایران تا پای جان ایستادند. ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ سالروز بازگشت نخستین گروه از آزادگان به میهن اسلامی گرامی باد.
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے 🌿' 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•
۲۶ مرداد سالروز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی گرامی باد.🇮🇷📍
1.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. محمدحسین لطیفی: اگر شب عاشورا در خیمه امام حسین(ع) بودم فرار میکردم!   ✅ «ازسرگذشت» هر شب ساعت ۲۱:۳۰ از شبکه نسیم
بچه ها! اگر شهر سقوط کرد نگران نباشید، دوباره فتح می کنیم، مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند. شهید محمد جهان آرا ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
امام صادق عليه السلام: خودرأى، بر لغزشگاه هاى خطا ايستاده است المُستَبِدُّ بِرَأيِهِ مَوقوفٌ عَلى مَداحِضِ الزَّلَلِ أعلام الدين، ص ۳۰۴ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی داشت ازش خون می‌رفت، یهو به رفیقش گفت: بلندم کن بشينم.. رفیقش گفت: واسه چی؟ تو حالت خوب نیست سجاد! گفت: اربابم اومده می‌خوام بهش سلام بدم و بعد از چند دقیقه، شد🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃
🥀🌹🕊🌷🕊🌹🥀 در یکی از عملیات‌ها علیه دشمن بعثی، من با علی زمانی پرواز می‌کردم و احمد کشوری نیز با رحیم پزشکی ، در این عملیات ضربه مهلک و سنگینی به عراق وارد کردیم و عراق برای نجات خود مجبور شد پی در پی هواپیماهایش را در آسمان تعویض کند و اجازه نمی‌داد هواپیماها به فرودگاه برگردند و سوخت‌گیری کنند . با صدای بلند فریاد می‌زد: بچه‌ها! بزنید، نترسید رژیم بعث عراق دارد سقوط می‌کند. در آن لحظات حساس، کلیه نیروهای عراقی به طرف ما می‌آمدند ولی ما مثل سد در برابرشان ایستاده بودیم. در همان حال یکی از دوستانم به نام فیروز صمدزاده، گفت: مراقب باشید تعداد زیادی از میگ‌های عراق بالای سرتان پرواز می‌کنند ، پس از مدتی کشوری را صدا کردیم و متوجه شدیم که صدایش قطع شده ، هرچه قدر او را صدا کردیم ، جوابی نشنیدیم ، تا این که در انتهای مسیر دود غلیظی از محل سقوط او با هواپیما بلند شد ، برگشتیم و نشستیم و متاسفانه با بدن سوخته کشوری مواجه شدیم. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃