eitaa logo
داداش شهیدم ابراهیم هادی
357 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
15.6هزار ویدیو
76 فایل
اللهم الرزقنا توفیق الشهادة في سبیلک @zolfaqar4
مشاهده در ایتا
دانلود
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) : عیب های مردم را نباید بازگو کنید ، بلکه باید آنها را بپوشانید ... و حتی اگر از کسی عیبی یا لغزشی دیدید ، نباید اظهار خوشحالی کنید ... ️هرچند آن شخص با تو رفتار خوبی نداشته است ... حضرت أمیرالمؤمنین علی (ع) در این باره می فرمایند : از زمین خوردن کسی خوشحال نشو ، زیرا تو نمی دانی که روزگار با تو چه خواهد کرد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @bashohadatashahadattt
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 تو به آرزوت رسیدی 🌷 تو امام حسین را دیدی 🌷 وای به سید شهیدان 🌷 تو اشبه شهیدی 🌷 تو روضه مجسم هستی 🌷 یه مملکت شده بی تابت 🌷 داری میری سلام ما را 🌷 ببر به محضر اربابت 🎙 ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌ @bashohadatashahadattt
🔴 به سید حسن رأی بدید، از بن سلمان عقبه اسپوتنیک عربی نظرسنجی گذاشته از تاثیرگذارترین رهبر عرب، جالبه تو عکس‌ها عکس سید حسن نصرالله رو نگذاشتن و تو لیست، اسمش رو آخر گذاشتن. الان 56_41 عقبه، هم خودتون رأی بدید هم منتشرش کنید، سایت خیلی سنگینه، شاید همون اول باز نشه، مجدد تلاش کنید 👇 https://sputnikarabic.ae/20221228/صوّت-للزعيم-العربي-الأكثر-تأثيرا-في-عام-2022--1071700262.html
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫💫برای امام زمانم چه کنم؟ 🔺شهیدی که در بیداری برای مادرش تربت برد😳❗️ دیگه چجور خدا ثابت کنه شهدا زنده هستن؟ لطفا یه فاتحه برای این شهید و پدر مرحومش قرائت کنید🌷 🌱 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ : @bashohadatashahadattt
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @bashohadatashahadattt <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🌻 💥 کمک مامان مریم میز شام را چیدم اما چون طبق معمول هر ساله نذر داشتم چیزی نخورم میخواستم برم طرف اتاقم,که جلو در اشپزخانه سینه به سینه بابا سعید شدم,بابا طبق معمول همیشه دست انداخت دور کمرم ودرحالیکه برم میگرداند داخل اشپزخانه گفت:کجا زر زری بابا,اول شام,خودت که میدونی من غذا بدون ته تغاری ام ,از گلوم پایین نمیره... دلم غنج رفت از اینهمه محبت,برا خاطر بابا برگشتم ,نشستم سرمیز ویه لیوان چای با چند تا دانه خرما خوردم,تشکری کردم اومدم پابشم که بابا دوباره گیر داد,عه کجا؟؟نخوردی که... مامان که از نذر همیشگی من مطلع بود ,چشمکی نامحسوس به بابا زد وگفت:چکارش داری,اقا سعید,همون که میلش بود خورد دیگه و وقتی از رفتن من مطمین شد ارام تر گفت:هنوز بعداز چندین سال متوجه نشدی ,زری شب شام غریبان هیچی نمیخوره؟!همیشه میگه ,شبی که بچه های امام حسین ع درد یتیمی میچشن واز,ظلم وستم یزیدیا به خار بیابان وتاریکی صحرا پناه میبرند,لقمه از گلوم پایین نمیره دیگه ادامه ی حرفای بابا ومامان را نشنیدم,اومدم روتختم دراز,کشیدم وغرق افکارم شدم,چیزی تا بازشدن مدرسه ها نمونده بود,امسال سال سرنوشتم بود ,بابا خیلی امید داشت که یه پزشک از,خانواده اش بلند بشه,دوتا داداشام که یکیشون عشق ماشین بود بنگاه معاملاتی ماشین زده بود واون یکی هم یه معلم ساده شده بود,تمام امید بابا برای ارزوهای دلش من بودم,به قول خودش شبانه روز تواون زرگری بازار جون میکند تا ما درارامش باشیم ودرس بخونیم وکم وکسری نداشته باشیم... توهمین افکار بودم که کم کم چشام سنگین شد وبه خواب رفتم... دارد... 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> @bashohadatashahadattt <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🌻 💥 داخل صحرایی خشک وسوزان بودم,از دور صدای شرشر اب وقامت نخلهایی سربه فلک کشیده پدیدار بود...ناگاه باران نیزه وشمشیر به باریدن گرفت,خدای من انگار اینجا کربلاست ومن هم ظهر عاشورا وسط معرکه ی نینوا هستم,یک دفعه اقایی نورانی با دو دست قطع شده وتیر درچشم جلویم به خاک وخون غلتید...خدای من حضرت ابوالفضل ع است,این ساقی دشت کربلاست,بربالای نعش علمدارنینوا نشستم,روی میخراشیدم,خاک بر سر میریختم,ناله میزدم,مویه میکردم,اصلا حال خودم را نمیفهمیدم,ناگاه,بانوی مکرمه ای نزدیکم شد,سرم را به اغوش کشید ودست نوازش برسرم میکشید وبا صدایی اسمانی میگفت:آرام باش,این مظلومیت سند شیعه بودنمان است ارام باش که منتقم کرار در راه است...گویی این کلام بانو جرعه ابی بود که بر اتش درونم ریخت ومن ارام شدم,ارامه ارام فقط احساس عطش داشتم...که با صدای ملکوتی اذان از عالم رویا بیرون امدم... کل صورتم مملواز,اشک وعرق بود چه خواب عجیبی بود,انگار رویایی صادقه بود ومن واقعا گوشه ای از کربلا رابه چشم خود دیدم وبا تمام وجود احساس کردم,یعنی تعبیرش چه بود؟ وضو گرفتم,نمازم را درحالی خواندم که هنوز درکربلا سیر میکردم... سجاده را جمع کردم ومشغول تا کردن چادر نمازم بودم که.. دارد... 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
3.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شناختی منو حاجی خستم ولی هستم پا مکتبت فقط راهو بلد نیستم بند پوتینم سفته سفته فقط بال پرواز قصدم باش:))) @bashohadatashahadattt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این‌ جوریه ‌ڪه میگن: "الرفیق‌ ثم‌ الطَریق" حواستون ‌باشه چه ڪس رو برای رفاقت ‌انتخاب‌ می‌ڪنید...! ♥️ 🌹🍃🌹🍃 @bashohadatashahadattt
🌹 پیش‌بینی حاج قاسم از نحوه شهادتش ✍ دستخط نامه سردار سلیمانی به دخترش: آه وقتی بوسه‌ انفجار همه وجود مرا در خود محو می‌کند، دود می‌کند و می‌سوزاند. چقدر این منظره را دوست دارم. خدایا ۳۰ سال برای این لحظه مبارزه کرده‌ام، با همه رقبای عشق در افتاده‌ام و ده‌ها زخم برداشته‌ام... : @bashohadatashahadattt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا