💢 می گفت هر كاری می خواهم بكنم اول نگاه می كنم ببينم امام زمان (عج) از اين كار راضيه؟ چه دردی از درد امام زمان (عج) دوا می شود؟
🔹 می گفت اگر می بينيد امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) از كاری ناراحت می شود ، انجام ندهيد .
🩸«شهید محمد مهدوی»
◇ ولادت: ۱۳۶۶
◇ شهادت: ۲۴/۰۱/۱۳۸۷
◇ محل شهادت: حسینیه سیدالشهدای (ع) شیراز
◇ عامل شهادت: انفجار بمب توسط گروهک تروریستی تندر (وابسته به انجمن پادشاهی)
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹
#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی
#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی میشد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردانهای ما هم جانانه در خط میجنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آنجا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آنجا به بیمارستان شهید بقایی انتقالشان دادهاند.
فکر میکنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیهی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همهی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همهی این اوصاف ایشان بهحالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
📌 فرمانده اطلاعاتی یعنی کسی که ساعتها بعد از شهادتش کسی نامش را هم نمیداند.
🔹 سردار شهید یوسف امیدزاده معروف به حاج صادق ، فرمانده اطلاعات سپاه قدس و حاج غلام با نام جهادی حاج محرم، جانشین اطلاعات سپاه قدس، در حمله رژیم صهیونیستی به دمشق به فیض شهادت نائل آمدند.
📸 تصویری از حاج صادق و حاج محرم دو تن از شهدای امروز سپاه در سوریه که توسط جنگنده های رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
روبروی عکست ایستاده ام و به نگاهت خیره مانده ام
تو هم چشمهایت مدتهاست به من خیره شده و من مثل کودکی لجباز به هر سو می دوم تا به خیال خودم دیگر تحت تعقیب چشمهایت نباشم
گم می شوم میان دلبستگی های روزانه ام و با چشمهایی اشک آلود دوباره به التماس یک نگاه دیگر بر می گردم سمت تو
دوباره نگاهت را به زندگی ام گره می زنی!
راه روشن می کنی برایم
و من دوباره لجبازی های کودکانه ام را از سر می گیرم و غفلت زده خودم را به جاده خاکی می زنم!
حس یک کور محروم از روشنایی رهایم نمی کند!
نمی بینم تو را، و این درد دارد!
این طور نمی شود! هنوز عاشق نشده ام
هنوز فاصله دارم تا مرد میدان عشق شدن
برای همین است که معنی نگاه هایت را نمی فهمم
گم شده ام، چون تورا گم کرده ام
باید فکری به حال این دل کرد که فقط مدعای عشق است
وگرنه این دل کجا و...
رسیدن به قافله ی عشق کجا ؟!
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #امشب را به نام تو #متبرک می کنیم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #سعید_کریمی
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹 🌹🌷🌹🌷 🌹🌷 🌹 #لحظه_عروج #امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام سردار جانباز #حاج_یدالله_کلهر
🌷 جانباز شهید #حاج_یدالله_کلهر
💠 قائم مقام لشکر ده سیدالشهدا(ع)
💠 #علمدار_رشید_لشکر
🌴 ۱ بهمن ۱۳۶۵ - سالروز شهادت
سردار شجاع سپاه اسلام
قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام -#شهید_حاج_یدالله_کلهر
▫️متولد روستای باباسلمان شهریار(۱۳۳۳)-
گذراندن دوران ابتدایی و دبیرستان با نبود امکانات کافی
اعزام به خدمت در سال ۱۳۵۳
روی آوردن به کار آزاد
ویژگی مهم و بارز او، کمک به همنوعان
احساس مسئولیت در برابر فقر و تنگدستی مردم
پیوستن به صف مبارزین انقلابی و مورد هدف قرار گرفتن اصابت گلوله
نقش ویژه در ایجاد پایگاه های مردمی در مساجد و آگاهی بخشیدن به مردم در شهر خودش
عضویت در سپاه تازه تأسیس کرج در سال ۱۳۵۸
ازدواج در سال ۱۳۵۹
جانشین عملیات سپاه کرج به خاطر شایستگی هایش
سرپرستی نخستین گروه اعزامی از سپاه کرج به کردستان
شرکت در آزادسازی شهر سنندج
انتصاب به عنوان فرماندهی عملیات شهر تکاب
بازگشتن به کرج و سازماندهی تعدادی از نیروهای رسمی و بسیجی جهت اعزام به جنوب و تشکیل جبهه فیاضیه در آبادان
مسئولیت فرماندهی محور فیاضیه
فرمانده یک گردان در عملیات #طریق_القدس
انتصاب به جانشینی #تیپ_المهدی به دلیل نبوغ و رشادت های فراوان
شرکت در عملیات #فتح_المبین ، #بیت_المقدس و #رمضان به عنوان مسئول محور در #لشکر۲۷
جانشین تیپ #نبی_اکرم (ص) در عملیات #والفجر_مقدماتی
#شهادت : ۱ بهمن ۱۳۶۵ ، #کربلای_پنج
آخرین سمت: قائم مقام #لشکر_۱۰_سید_الشهدا
#روزی_که_یدالله_لشگر_به_هم_ریخت.
حاج یدالله را خبر کردند که بیاید پای وانت...
حاجی وقتی آمد با پیکر غرق بخون یار دیرینه اش شهید حسین میررضی روبرو شد، غم فراق، همه وجودش را فرا گرفت... آنطرف تر کمی قدم زد تا حزن و اندوه خود را پنهان کند..... اگر حاج یدالله می شکست لشگر زمین گیر میشد.
. . . از جمع جدا شد، راه خود را گرفت و رفت پشت خاکریز و درون نفربر
نشست. غم از دست دادن یار نزدیک و صمیمی اش او را بی تاب کرده بود
عقده های فروخورده اش ترکید و های های زد زیر گریه💦💦
رفقا و دوستان جلودارش نبودند.سیل اشک او را امان نمیداد تا اینکه شهید عبدالله میثمی،نماینده امام در قرارگاه خاتم برای آرام کردن او می آید کنار وی و درگوشش قدری صحبت میکند.کلهر بلافاصله گریهاش قطع میشود و تبسمی بر لبانش می نشیند😊پس از اینکه شهیدمیثمی میرود،دوستان از ماجرا سوال میکنند.شهیدکلهر میکوید:ایشان در گوش من همان حرفی را زد که پیامبر بحضرت زهرا(س) فرمود
🌷...و دیری نپایید که پیش بینی شهیدمیثمی محقق شد وعلمدار لشگر۱۰ درمرحله بعدی عملیات کربلای ۵،بدوستان شهیدش پیوست.
🇮🇷 امیر لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
فرمانده با صلابت و با شهامت
محبوب و دلسوخته
جانباز شهید سردار حاج یدالله کلهر،جانشین فرمانده لشکر۱۰
✍️خـدایـا شاهد باش كه از تمام مظاهر مادی دنیا بریدم تا بیشتر به تو نزدیك شویم و به تو بپیوندیم.
خدایا شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حركت كردیم و اینك فقط پیوستن به تو را انتظار داریم.
ا▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
🌴 #تمام_دارايى_فرمانده
🔹روزهای آخر، رفتارش خیلی فرق کرده بود. کارهای عجیب و غریبی می کرد. غمگین و بیقرار بود. زمین با همه وسعتش برای حاجی تنگ می نمود. یک روز بی مقدمه وارد آسایشگاه شد و رفت سراغ کمد شخصی اش.
🔸....به آرامی در کمد را باز کرد. تمام وسایلش را چید روی زمین و گفت: بچه ها ! هر کس هر چه می خواهد بردارد برای یادگاری! گرمکن ورزشی، ساعت مچی، تقویم ، انگشتر عقیق ، مهر و سجاده کوچک، تمام دارائی حاجی بود. بچه ها با دیدن این صحنه بغض کردند و....
▪️او كه چمدانی پر از شکوفه های یاس تقوا همراه داشت و برای ملاقات و ضیافت با شکوه عشق لحظه شماری می کرد، عاقبت در شلمچه کارت سبز دعوت در میهمانی کروبیان را دریافت کرد. و در ١دی٦٥ در عملیات کربلای٥ در منطقه شلمچه در حالی که برای شرکت در جلسه عازم پشت جبهه بود، تذکره عبور و معراج به عالم ملکوت را گرفت و از شرکت در جلسه زمینیان باز ماند و بر اثر اصابت ترکش به سرش بشهادت رسید.
🌹خاطره اى از فرمانده شهيد يدالله كلهر👇👇
عمليات شده بود و در حين عمليات "سيد مير رضي " شهيد شده بودو
یدالله كلهر كه با او بسيار صميمي بود، از شدت ناراحتي و غم از دست دادن نزديكترين يارش ، در خط مقدم ، داخل نفربر نشسته بود و گريه مي كرد . يكي از دوستان مي گفت: هر چه تلاش كرديم او را آرام كنيم ، نتوانستيم .
تصميم گرفتيم تنهايش بگذاريم . بلكه آرام شود . ولي هر چه سعي كرديم آرام نمي گرفت .
حاج آقا ميثمي آمد و احوال او را ديد . داخل نفربر شد و در گوش كلهر چيزي گفت .
شهيد كلهر كه تا آن لحظه با شدت گريه مي كرد ، ناگهان آرام شد .
سر بلند كرد و لبخند زد . شهید ميثمي رفت.
از كلهر پرسيديم چه شد كه اين طور آرام شدي ؟
گفت : حاج آقا ميثمي همان حرفي را به من زد كه پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت زهرا سلام الله عليها گفته بود .
گفت : " تو اولين كسي هستي كه به مير رضي ملحق مي شوي "
باورمان نمي شد اما زمان طولاني لازم نبود تا ببينيم كه اين حرف تا چه حد حقيقت داشته است . حاج يدالله كلهر در ادامه عمليات ، اولين نفر از مسئولين بود كه به شهادت رسيد🌷
🌴 تحمل بخاطر خدا...
چهار نفر بودیم که بعد از عملیات والفجر هشت به دیدار حضرت آقا رفتیم.
عصب دست حاج یدالله کلهر توی عملیات قطع شده بود.
حضرت آقا شناخت عجیبی از حاج یدالله داشتند و با ایشان نشر و حشر عجیبی داشتند.
آقا فرمود حاج یدالله ما چطور است؟
حاج یدالله گفت الحمدلله!با آن کنار آمده ام!
آقا فرمودند: من اوضاع تو را درک میکنم زیرا از وقتی که عصب دست من قطع شد تا زمان زیادی درد دست نمی گذاشت بخوابم و هر شب چندین بار با درد از خواب بیدار می شدم.
حاج یدالله آروم گفت : آقا من هم همینطور.
شهید کلهر چون با خدا معامله کرده بود تا زمانی که حضرت آقا اشاره به درد دست خودشان نکرده بودند ایشان هم صحبتی نکرد و تا زمان شهادتش دیگر ما ندیدیم از درد دستش صحبت کند..
شهید حاج یدالله کلهر
روای: سردار حاج علی فضلی
اول بهمن ۱۳۹۰ -سالروز شهادت #احمد_سیاف_زاده ،فرمانده عملیات قرارگاه کربلا در زمان جنگ و فرمانده دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس)
ا▫️🚩▫️🚩▫️🚩▫️
🔹محمد جعفر اسدی از فرماندهان دوران دفاع مقدس درباره شهید حاج احمد سیاف زاده چنین میگوید:
▫️از برادر عزیز و یادگار دوران دفاع مقدس، خاطرات و ویژگی های زیادی در ذهن دارم اما نجابت ایشان و لبخند صبورانه ی ایشان تصویری است فراموش نشدنی از برخورد با او. از نگاهش نجابتی هویدا بود که وقتی به کنه آن توجه می کردی، نجابت یک آدم وارسته در آن پیدا مشخص می شد. لبخند ملیحِ جاری و ساری بر لبانش آن هم در سختی های جنگ، صحبت از "نصر و من الله و فتح قریب" داشت. جنگ معرکه ی شناخت مرد از نامرد است، حاج احمد با آن عشقی که در وجود خود رشد داده بود و با بصیرتی که حاصل از "لبیک یا خمینی" در وجود خود پرورانیده بود، توانست عبد بودن خود را ثابت نماید.
رسول خدا(ص) فرمودند: ارزش شب های پاسداری از مرز های اسلام بالاتر از شب های قدر است. حالا رزمندگان ما چند شب از این شب ها را گذرانده اند؟ شب هایی که امید به صبح شدنشان نبود.
آن شب های پر ستاره ی دهه شصت بخوبی تهجد و و شب زنده داری حاج احمد را به خاطر می آورد. روزگاری که ماندن در قرارگاه و هم صحبت شدن با فرماندهان تا پاسی از شب برای سرنوشت کشور عبادتی وصف ناپذیر و اجری فراوان همراه داشت.