#سحر_هفتم 🍃
تنها از یک قلب بیمار❤️🩹
گم کردن ردپای تو انتظار میرود...
بیماری دلم یک سو 🔥
و گم کردن های مکرر تو از سوی دیگر
تمام حجم دلم را به درد آلوده کرده است
هر دم که نگاهم از آسمان کنده میشود🌸
چاره ای ندارن جز آنکه بر پهنای وجود خاکیم سایه بیندازد🌹
و آن وقت من به جای روی ماه تو،
فقط سایه ای از خودم را میبینم🌱
که داغ من بر گستره دلم سنگینی میکند
سنگین شدهام دلبرم ❣
اصلا دیگر دلی برایم نمانده که تو دلبرش باشی و این سنگینی شرح حال دل بیماری است
که چشمانش تو را از خاطر برده اند💔
تا چشمانم به خودم میوفتد به چشم بر هم زدنی تو را گم میکنم😔
و تازه میفهمم که فاصله من تا تو
فقط همین یک قدم است👣
خُودِ خُودِ خُودَم....
پا روی خودم که بگذارم بی پرده تو را در آغوش خواهم کشید.... 🌺
امشب عجیب از بوی طبابت تو پر شده است🌙
میدانی....
آنقدر دلم را قرص کرده ای که هرگاه دلم بیمار میشود،
هراسی از آن مرا احاطه نمیکند🌻
زیرا به اعجاز سر انگشتان
طبیبم ایمان دارم💞
امشب...
کتاب نسخه های تورا باز میکنم
تا نسخه ای برای درد دلم پیدا کنم
اما یادم میاد تمام سطر سطر نسخه های تو شفای سینه های بیماریست که به دنبال نور سرم میکشد...
طبیب من...
درد دلم را سامان میدهی❤️