🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
🗓 ۲۸ دی ۱۳۶۵ –سالگرد شهادت اسماعیل دقایقی 💠 فرمانده لشکر بدرسپاه و بنیانگذار حشدالشعبی عراق 🌷محل ش
💌 💌 💌 💌 💌 💌
۳۷سال پیش مثل امروز و این ساعت لحظه شهادت شهید اسماعیل است. مثل دیشب با عزیزانش خداحافظی کرد. صورت بچه ها را بوسید و بدون اینکه بیدارشان کند آنها را به خدا سپرد. همسر اما مطمئن بود که دارد میرود، مییییرود، و این خداحافظی آخر است. دلش گرم بود به قولی که از او گرفته بود» اگر بهشت نصیبم شد منتظرت میمانم».
پیشتر با همه دوستان و همرزمانش هم خداحافظی کرده بود و سفارش کرده بود که با تلاش و فعالیت در راه پیشبرد اهداف اسلام حرکت کنند و همواره در مسیر ولایت باشند.
سوره واقعه را خواند و آیه والسابقون السابقون را چندین بار زمزمه کرد.
فرمانده اجازه نمیداد کس دیگری جز خودش برای عملیات شناسایی برود. تا به نیروهایش بگوید بیایید جلو...
سوار بر موتور شد خودش فرمان را بدست گرفت، ...همرزمش هم، ترک موتور .... چند متری نرفته بودند که بمباران هواپیما های بعثی موتور را نگهداشت. و نگذاشت جلو تر برود. بقیه راه را پیاده ادامه دادند. در کانالی پناه گرفتند اما جنگنده امان نمیداد.
تا اینکه راکتی روی کانال فرود آمد و به آرزویش رسید. برای پیروزی اسلام و نابودی کفر دعا کرد و خدا را سپاس گفت.
انا لله و انا الیه راجعون.
#لحظات_شهادت_شهید_اسماعیل_دقایقی
#کربلای_پنج
❣ یکی از مجاهدین عراقی میگفت: در یک زمستان سرد، با دقایقی، در چادری بودم. متوجه شد یکی از مجاهدان در خواب از سرما میلرزد. با اینکه هوا سرد بود و خود او به پتو نیاز داشت، رفت و پتوی خود را آورد و انداخت روی آن مجاهد. بعد گفت: مجاهدین عراقی، ودیعههای امام در دست من هستند، و من باید از آنها نگهداری کنم.
الآن به خانهی هر مجاهد عراقی که بروی، سه عکس میبینی؛ عکس حضرت امام، شهید محمدباقر صدر و شهید اسماعیل دقایقی.
🌹۲۸ دی ماه سالگرد شهادت سردار شهید حاج اسماعیل دقایقی
فرمانده لشکر ۹ بدر، مجاهدین عراقی گرامی باد.
🔻 یادداشت تربیتی، اخلاقی اولین فرمانده جبهه مقاومت شهید اسماعیل دقایقی در :
کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب :
♨️ بسیار مواظب باشیم که نظرات نفسانی ما نسبت به کار برون مرزی و کار چریکی در داخل عراق ما را از صراط مستقیم بِدر نبرد و با انتساب کار بخود، (خدای نکرده) خودمان عاملی در عدم پیروزی اسلام بر کفر و یا کُندی آن بشویم پیوسته بیاد داشته باشیم که لا حول ولا قوة الا بالله العلی و العظیم..
اگر این عوامل مومن و مجاهد با ما در ارتباط قرار گرفته اند یقینا بلطف خدا بوده و اگر ما هم توانسته ایم فکری بکنیم و طرحی بریزیم آنهم بدلیل مشیّت الهی و خواست قادر متعال بوده است. کاری که نوعا برای ما مشکل است و معمولا بعد از مدتی که بکاری مشغول شویم...
💕 دو دوست، یک پرواز، یک بازگشت
با هم رفیق بودند. خیلی.
همیشه باهم بودند.
ابراهیم بی سیمچی بود و علی رضا هم کنارش.
خیلی باهم رفیق بودند.
آن قدر که بین بچه ها معروف شده بودند و انگشت نما!
آن روز، آخرین روزهای خرداد ماه داغ خوزستان بود.
عراق به منطقه فکه حمله کرده بود و ما برای مقابله با آن رفته بودیم.
آن روز، ابراهیم و علی رضا کنار هم نشسته بودند و در حال و هوای خود.
تا متوجه شدم، دوربین را از جیب درآوردم.
تا خواستند عکس العمل نشان دهند، عکس گرفتم.
خندیدم و به شوخی و جدی! گفتم:
- چه رفقای باحالی ... این عکس رو ازتون گرفتم که ان شاءالله بزنم روی حجله شهادت هر دوتون!
و آنها فقط خندیدند.
چند ماه بعد، دی ماه 1365، در سرمای استخوان سوز شلمچه، اولین شب های قدر عملیات کربلای 5، "ابراهیم احمدی نژاد" و "علی رضا حیدرنژاد"، از بس که با هم رفیق بودند و دوست جدا ناشدنی، در نبرد سخت با تانک های دشمن به شهادت رسیدند و ... پیکر مطهر هر دوی شان کنار هم بر خاک شلمچه ماند تا این که تیر ماه 1374 جسم استخوانی علیرضا برای خانواده بازامد ولی همچنان از ابراهیم خبری نیست.
حمید داودآبادی
شهید مفقودالجسد "ابراهیم احمدینژاد" متولد: 1/11/1346 شهادت: جمعه 26/10/1365 عملیات کربلای 5 در شلمچه. یادبود: بهشتزهرا (س) قطعهی 29 ردیف 61 شمارهی 15
شهید "علیرضا حیدرینژاد" متولد: 1/1/1346 شهادت: پنجشنبه 25/10/1365 عملیات کربلای 5 در شلمچه.خاکسپاری: دوشنبه 2/5/1374 مزار: بهشتزهرا (س) قطعهی 53 ردیف 1 شمارهی 120
(حمید داودآبادی)
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
نام: یونس زنگی آبادی نام پدر: ملاحسین ولادت: 1340/01/01 (کرمان/زنگی آباد) شهادت: 1365/10/25 (شلمچ
🌷 شهیدی که به هر سه آرزویش رسید🌱
✍ به روایت همسر:
🔸آمد خواستگاری با یک جلد قرآن و مفاتیح رساله امام را قبلا آورده بود یک برگه بزرگ آورد بیرون و بسم الله گفت...
🔹شرایطش را نوشته بود همه اش از جبهه و ماموریت و مجروحیت و شهادت گفته بود و اینکه من با شرایط سخت حاج یونس بسازم تا با هم ازدواج کنیم شرط کرده بود مراسم عقد توی مسجد باشد...
🔸گفتم من فقط دوست دارم مهریه ام یک جلد قرآن باشد.
🔹گفت نه یک جلد قرآن نمی شود یک جلد قرآن با یک دوره کتاب های شهید مطهری...
🔸همه را دعوت کرده بود مسجد از سپاه کرمان هم آمده بودند دعای کمیل که تمام شد عاقد توی جمعیت دنبالم می گشت تازه فهمیدند مراسم عقد حاج یونس است...
🔹یک قدح آب آورد گفت روایت است هر کس شب عروسی اش پای زنش را بشوید و آبش را در خانه بریزد تا عمر دارند خیر و برکت از خانه شان نمی رود...
🔸به شوخی گفتم پاهای من کثیف نیست گفت مهم این است که ما به روایت عمل کنیم...
🔹سه روز قبل از محرم عروسی کرلدیم وضو گرفتیم و دعای کمیل توسل و زیارت عاشورا خواندیم...
🔸گفت من دعا می کنم تو آمین بگو اول شهادت دوم حج ناگهانی سوم اینکه بچه اولش پسر باشد و اسمش را بگذارد مصطفی همه اش مستجاب شد...
💢راوی خانم طاهره زنگی آبادی همسر سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی...
#شهید_حاج_یونس_زنگی_آبادی
یاران حاج قاسم
✍به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید محمدعلی الله دادی شهیدی که خود حاج قاسم برایش تلقین خواند سنگ های مزار شهید را چید با دست هایش خاک ریخت و نگذاشت با بیل خاک بریزند سردار شهید محمد علی الله دادی شهیدی که به دست شقی ترین افراد زمین اسرائیل جنایتکار به شهادت رسید.
🔹بعد از آنکه به سمت گلزار شهدا رفتیم خود سردار سلیمانی در محل حاضر شدند و خود را به بالای قبر شهید رساندند بعد بلندگو را گرفتند و زیارت عاشورا خواندند.
🔸زیارت عاشورا را با آن صدای محزون شان خواندند و بعد فرزندان شهید را صدا کردند که بیایید با پدرتان خداحافظی کنید.
🔹بعد از خداحافظی بچهها خود حاج قاسم کفش هایشان را در آوردند به داخل قبر رفتند.
🔸یک تربت امام حسین علیه السلام در دست داشتند که به داخل قبر پاشیدند.
🔹یک عبا هم از طرف سیدحسن نصرالله فرستاده شده بود که آن عبا را نیز کف قبر پهن کردند.
🔸پیکر را داخل قبر قرار دادند بعد همان جا ایستادند و تلقین خواندند و خودشان شخصا سنگهای قبر را چیدند و نگذاشتند روی قبر شهید اللهدادی با بیل خاک ریخته شود.
🔹خودشان با دست های مبارک شان خاک ریختند و دور این قبر را کامل پر کردند.
🔸زمانی که از قبر بالا آمدند کمرشان را گرفتند و خیلی ناراحت بودند مانند ارباب شان امام حسین علیهالسلام که بالای سر عباس علیه السلام رسیدند و گفتند انکسر ظهری و از پیکر دوست شان خداحافظی کردند.
💠 دنیا را کنار می گذارم و می خواهم طوری کار کنم که فرمانده ام (حاج قاسم) از من مأیوس نشود ...
🌷شهید مدافع حرم محمدعلی الله دادی🌷
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️
⚪️ حاج قاسم سلیمانی ، شهید الله دادی را این گونه توصیف کرد :
▫️ شهید اللهدادی یکی از بنیانگذاران بسیج ثارالله استان کرمان به شمار میرفت و خدمات قابل توجهی را نیز در سپاه الغدیر استان یزد انجام داد به گونهای که تیپ رزمی این استان تحت تأثیر شخصیت و کارکردهای این شهید به "مدرسه الغدیر" مشهور شده بود.
▪️ویژگیهایی که شهید اللهدادی را با آنها میشناختم این بود که علیرغم تمام مسئولیتهای اجتماعی و نظامی که داشت هیچگاه آلوده به شهرتطلبی نشد.
🔹ولایت مداری و دینداری عملی شهید الله دادی از او یک اسوه تمام عیار ساخته است، وی کسی است که مقامات مادی دنیا هیچگاه در قلب او اثر نکرد و آن عزیز را از پیمودن مسیری که بیش از 30 سال در پی آن بود یعنی شهادت فی سبیلالله باز نداشت.
🌷 اولین شهید مدافع حرم🌷
نام: محرم ترک
نام پدر: حبیب الله
ولادت: 1357/10/1 (لرستان/ازنا)
شهادت: 1390/10/29
وضعیت تاهل: متاهل و صاحب ۲ فرزند دختر
نام جهادی: ندارند.
اخرین مقام: سرباز بی بی زینب(س) و مربی تخریب
نحوه شهادت: در سوریه دو نفر تقاضای ملاقات شهید را میکنند وقتی وارد اتاق میشوند شهید را اسمانی میکنند در اثر انفجار
سن شهادت: ۳۳ ساله
علاقه: سپاه و پاسداری
قسمتی از وصیتنامه شهید:
ـــــ ندارند.
#سالروزشهادت
#یادش_باصلوات
🌹با شهدا تا ظهور مهدی (عج)🌹
خاطره ای از زبان فاطمه مغنیه: "جهاد مشهد را خیلی دوست داشت. هروقت دلش می گرفت و وقت آزاد داشت، می گ
🌷جهاد پسر عماد🌷
🔷تاریخ اولین آشنایی مردم کشورمان با چهره شهید جهاد مغنیه به روز ۲۳ شهریور سال۱۳۹۲ یعنی یک سال و ۴ ماه پیش از شهادت او برمیگردد. زمانیکه مراسم ختم مادر حاج قاسم در ستاد فرماندهی سپاه برگزار شده بود
🔷در این مراسم «جهاد» دقیقا پشت سر قاسم سلیمانی ایستاده بود و به میهمانان خوش آمد میگفت.گاهی جهاد شانههای سردار را میبوسید و سردار هم هر چند دقیقه یک بار برمیگشت و با او صحبت میکرد. رابطه صمیمانه حاج قاسم و جهاد، او را درکانون توجهات عکاسان قرار داده بود.سردار هم گاه جهادمغنیه را به بعضی از میهمانان معرفی میکرد و آنها با لبخند او را در آغوش میکشیدند
🥀جهاد همواره در کنار پدرش که از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان بود حضور داشت و پس از شهادت پدرش،رابطه تنگاتنگی با سیدحسن نصرالله و حاج قاسم سلیمانی داشت؛بطوریکه برخی از سید حسن نصرالله و سردار سلیمانی به عنوان پدران معنوی وی یاد میکنند. پدر جهاد، شهید عماد مغنیه معروف به حاج رضوان از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان بود که در ۲۳بهمن ۱۳۸۶ در انفجاری تروریستی در دمشق به شهادت رسید.
در ۱۴ سالگى خطبه متقين نهج البلاغه را حفظ كرد. از او سؤال شد:
چگونه توانستى در اين سن كم اين خطبه سرشار از فصاحت و بلاغت را حفظ كنى؟
گفت: پدرم شرط گذاشت اگر خطبه متقين را حفظ كنم، به من اجازه ميدهد به محور مقاومت ملحق شوم و جزو سربازان مقاومت شوم ...
#سالگردشهادت
#جهادمغنيه
#یادونامشهدایقنیطرهگرامیباد.
💢 می گفت هر كاری می خواهم بكنم اول نگاه می كنم ببينم امام زمان (عج) از اين كار راضيه؟ چه دردی از درد امام زمان (عج) دوا می شود؟
🔹 می گفت اگر می بينيد امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) از كاری ناراحت می شود ، انجام ندهيد .
🩸«شهید محمد مهدوی»
◇ ولادت: ۱۳۶۶
◇ شهادت: ۲۴/۰۱/۱۳۸۷
◇ محل شهادت: حسینیه سیدالشهدای (ع) شیراز
◇ عامل شهادت: انفجار بمب توسط گروهک تروریستی تندر (وابسته به انجمن پادشاهی)
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
🌹🌷🌹🌷
🌹🌷
🌹
#لحظه_عروج
#امیر_لشگر_سیدالشهداء_علیه_السلام
سردار جانباز
#حاج_یدالله_کلهر
#شهادت اول بهمن سال 65
#شلمچه
✍️✍️✍️✍️ به روایت : #سردار_فضلی
#مرحله_سوم_عملیات_کربلای_5 بود و ما ماموریت داشتیم که از #نهر_جاسم به طرف دژی که به #جزیره_صالحیه منتهی میشد عملیات کنیم.
دشمن فشار زیادی می آورد و گردانهای ما هم جانانه در خط میجنگیدند.
شهید کلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد.
من خیلی نگران حاج کلهر بودم تا اینکه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند که #حاج_یدالله هم به سختی مجروح شده.
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم.
اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آنجا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به #بیمارستان_صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آنجا به بیمارستان شهید بقایی انتقالشان دادهاند.
فکر میکنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیهی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همهی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همهی این اوصاف ایشان بهحالت عادی برنگشتند و همان #ترکش_کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً #شهادت ایشان شد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷