انتخابات در یک برآیند کلی و تاریخی همان میزان که می‌تواند جامعه را به سمت بلوغ و بینش سیاسی حرکت دهد و در کل تکاملی باشد در عین حال میتواند باعث گسست و شکاف اجتماعی سیاسی، جبهه بندی و تولید نفرت شود. اوج این تجربه در انتخابات با مشارکت بی نظیر در سال هشتاد و هشت بود. مشارکتی که سابقه نداشت اما وقایع پس از آن ثمره مشارکت را فروکاهید و لطمات اساسی بر پیکره جامعه وارد ساخت‌. فضای امروز جامعه شبیه به سال هشتاد و هشت نیست، جامعه آن التهاب را تجربه کرده است. تجربه بر تجربه تاریخی ملت افزوده شده، با این حال نباید غافل بود. ایران و انقلاب پس از انتخابات نیز ادامه دارد و باید کشور را پیش برد. #علیرضا_زادبر 🇮🇷🇮🇷🇮🇷

تفاوت این مرد . این مرد اهل روضه بود مثل بسیاری از علمای بزرگ با یک تفاوت اساسی، او روضه و اشک بر امام حسین(ع) را احیا نمود. تفسیر نو ارائه کرد. حالات او را بخوانید وقتی خبر رحلت فرزند دلبندش آمد گفته بود من مصطفی را بخاطر آینده اسلام بسیار دوست داشتم گریه نمیکرد گفتند قلب امام در فشار است باید کاری کرد به نتیجه رسیده اند روضه خوان بیاید و روضه علی اکبر(ع) بخواند امام ساکت بود تا روضه به مقتل و مصیبت حضرت علی اکبر(ع) رسید شانه های امام تکان می‌خورد دستمال پارچه ای را مقابل صورت گرفت و اشک می‌ریخت اینها را عرض کردم که بدانیم او از همه ما هیاتی تر بود اما او هیات و حرکت امام حسین(ع) را فقط برای اشک و مناسک نمیخواست. او از دل اشک بر حضرت اباعبدالله(ع) تفسیر بر قیام علیه ظلم نمود. نهضت خلق کرد. اولین سخنرانی امام و آغاز انقلاب در عصر عاشورا در هیات بود. هیاتی ها باید بدانند از او هیاتی تر نیستند و او احیاگر آن اوضاع خوفناک بود. روحتان قرین رحمت و شریک در روضه های این شب‌ها #علیرضا_زادبر 🏴🏴🏴

یزید و ملبورن استرالیا . معاویه اواخر عمر شهر به شهر شیخ به شیخ دنبال بیعت گرفتن برای یزید بود. می دانست پسرک قمار باز مشروعیت و توان همراه ساختن بزرگان را ندارد. دستگاه تبلیغاتی بنی اُمیه دو کار را همزمان پیش برد: ۱. میگفتند: یزید تقدیر خداست. جبر الهی است. از تقدیر خداوند امکان گریز وجود ندارد. بیعت کنید. بپذیرید. ۲. حسین(ع) باید بی سر و صدا و در خفا حذف شود. همه میدانستند حذف حسین(ع) هزینه سنگینی دارد. اما چاره ای هم نبود با وجود حسین(ع) یزید آب خوش از گلویش پایین نمیرفت و حاکم مطلق نبود. از همان ابتدا تلاش بر حذف سریع و بی سرصدا بود. نقشه اول قرار بود در کاخ حاکم مدینه همان روزهای نخست پس از مرگ معاویه اجرا شود. یک گوشه بدور از چشم مردم با کمترین هزینه حسین(ع) کشته و از صحنه حذف شود. نشد. نقشه بعدی حذف در مکه بود از طریق ترور، نشد. حضرت را تعقیب کردند. به بیابانی رسیدند. قرار بود در آن بیابان شدیدترین و غلیظ ترین رفتار را بخرج دهند اما سر و صدا بلند نشود. در آن بیابان کاروان را محاصره کردند. همه را ترساندند. پایه حکومت محکم شود. روایان از پیروزی بنی امیه بگویند. اما خدا نخواست خد از نور خود دفاع کرد خدا صدای حسین(ع) شد حسین(ع) خون خدا شد خدا منتقم خون خود شد صدای حسین(ع) عالمگیر شد در عصر بی خدایی، در استرالیا هم حسین(ع) دسته دارد سر و صدای نام او به قاره ها دیگر رسید قبر یزید در مذبله هاست تکریم نمیشود خدا معادلات را برهم میزند کاری میکند که ۷۲ نفر بر ۳۰ هزار نفر پیروز شوند #علیرضا_زادبر 🏴🏴🏴

چرا ریشه خشک نمیشود!؟ در سال‌های اخیر در امتداد بیش از صد سال دین زدایی از ساحت جامعه ایرانی که از اواخر قاجار با کلمات و آثار میرزافتحعلی آخوندزاده روشنفکر آغاز شد، میزان، تنوع، حجم و شکل حملات، شبهات و هجمات چند برابر شده است. سرنوشت نهایی و محتوم مدرنیته دین زدایی از ساحت جامعه است. دین زُدایی و سپس دین سازیِ انسان محور، انسان تعیین می‌کند. انسان، ملاک حق است.‌ میل انسان، همه چیز است. با این حال باید پرسید وقتی روشنفکران سکولار و طبقه نخبه مدرنیته خواه ما با دستگاه عظیم تبلیغی به دنبال خشکاندن ریشه دیانت در عرصه جامعه هستند چرا و چگونه هنوز این درخت ریشه دار پا برجاست. پاسخ در همان پرسش نهفته است. "ریشه" شما با یک امر ریشه دار و اصیل روبرو هستید. یک امر فطری، امر فطری سرکوب و منحرف میشود اما حذف شدنی نیست. در این ایام تصاویر بسیاری از نسل جدید، همان دهه نودی ها که عده ای آنها را نسلz غیرقابل بازگشت به ارزش‌ها می دانند با این سبک و سیاق منتشر شده است. گستردگی دارد. ریشه دار بودن این امر باعث استمرار آن خواهد بود. به دوستان جاهل عرض میکنم: با ریشه و امر فطری مبارزه نکنید. ریشه تان را خواهد کَند. بجای انتشار تصاویر چند دختر بی حجاب در صف عزاداری که به گمان بسیار سازماندهی شده است تا تصویر ذهنی جامعه را برهم زنند، این‌ها را منتشر کنید. #علیرضا_زادبر

آزادی بالاتر از کمر! ‏در دوره رضاشاه مرکزی برای نظارت بر مطبوعات و نشر کتاب ایجاد شد: اداره سانسور! رسما نام اداره، اداره "سانسور" بود! صادق هدایت سال ۱۳۱۴ به این اداره تعهد داد که هیچگونه اثری منتشر نکند و به هندوستان رفت! صادق هدایت ضد دین هم در حکومت رضاشاه آزادی نداشت! چرا به نسل جوان نمی گویید! نیما یوشیج در دوره رضاشاه هیچ کتابی منتشر نکرد. انتشار آثار بزرگ علوی متوقف شد. جمالزاده بعد از کتاب "یکی بود یکی نبود" تا پایان دوره رضاشاه کتابی ننوشت! ماموران رسمی اداره سانسور در دوره ریاست سرپاس مختاری مانع چاپ کتب بودند! حالا طرفداران چنین حکومتی شعار آزادی مید‌هند! روشنفکرانی که رضاخان را به رضاشاهی رساندند، همان هایی که در جلسات هفتگی برایش شاهنامه می خواندند یک به یک حذف، تبعید، زندان و یا کشته شدند‌ چه رسد به نیروهای مخالف او! اگر تعریف آزادی در برهنگی، پوشش و روابط خلاصه شود در دوره پهلوی آزادی بود! اما اگر دایره آزادی به بالاتر از کمر و حوزه فکر و اندیشه برسد، طرفداران سلطنت شرمسار خواهند بود به همین دلیل در این باره هیچ نمیگویند! حکومتی که خودش ضد دین بود صادق هدایت بی دین هم در آن آزادی نداشت..... به نسل جوان اینها را بگویید #علیرضا_زادبر