#برشی_از_یک_کتاب 📕
دین همه دین است
شیعه حول " اکملت لکم دینکم "شکل میگیرد.
یعنی دین همهی دین است و دین کامل را انسان کامل می تواند محقق کند.
امامت یعنی نگهبانی از جامعیت دین و همین است که دین بدون امامت کامل نیست و در معرض از هم گسیختگی است.
انسان کامل امام دین کامل است.
دین شقه شقه شده، دین " نوءمن ببعض و نکفر ببعض" دین ابتر است.
صدها سال بر ما گذشت و امامی نداشتیم چون دینی نداشتیم. چون دینی نداشتیم که امامی بخواهد.
و امام، آن دین را برایمان بیاورد.
دینِ لیقوم الناس بالقسط
دینِ فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً
و انقلاب، ظهور دین جدید نبود؛ ظهور مجدد دین بود.
《 مردم ما بر علیه ظلم و تحجر قیام کردند و فکر اسلام ناب را جایگزین اسلام سلطنتی، اسلام التقاطی، اسلام سرمایهداری و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند.》
البته عده ای در مقابلش قد علم کردند و خارج از دین و ولایتش خواندند تا آنجاییکه گفت: " خون دلی که پدر پیرتان از این..." و امروز نیز فعالند!
اسلامِ عبادی و فردی را جایگزین اسلام اجتماعی و سیاسی میخواهند.
اسلام معنویت منهای عدالت را جایگزین اسلام علی و فاطمه میخواهند.
اسلام مرگ بر بدحجاب را جایگزین اسلام مرگ بر مرفه بیدرد میخواهند.
اسلام آزادی منهای معنویت را جایگزین اسلام استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی میخواهند.
اسلام سرمایه داری را جایگزین اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخِ تلخ و شرم آورِ محرومیتها میخواهند.
اسلامِ پیش از انقلاب و اسلام آل سعود را جایگزین اسلام آل محمد میخواهند.
اسلام پیش از امام را جایگزین اسلامِ امام میخواهند..
برگرفته از #کتاب
#جدال_دواسلام
ناشر:
دفترنشر معارف
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهید_دستغیب
@basij_j
#برشی_از_یک_کتاب 📕
#جدال_دو_اسلام
قسمت دوم
[شهید عبدالحمید]دیالمه میگفت:«فریادهای امام خمینی، انعکاس مناجات شبانه او در محراب عبادت است.»
معنویت درقاموس رهروان روح الله از یک سو به پیروی از غیر خدا؛ «یخشونه ولا احدا الاالله».
دین محمد (ص)دوباره ظهور کرده بود. دینی که قبله اش، اقامه قسط وسرنوشتش، حکومت مستضعفان بود.
مفهوم ملکوتی «مستضعف»، کلیدواژه عدالت توحیدی خمینی بود. در نگاه کمونیست ها، دین افیون توده ها است؛ ظلم ها را با استناد به آسمان توجیه میکنند. مردمان را به جبری مقدس معتقد می سازند وجور کشان را مأجور پذیرش این جور توجیه شده میگردانند. «مستضعف» به تنهایی ناقض این همه بود .
هیچ اراده آسمانی برای پنهان ماندن قابلیت ها وظرفیت های انسانی و نه محروم شدن خلق از رشد وجود نداشت وجهل وفقر وتبعیض وفساد، نه مشیت خدا که موانع اراده او بودند :« ونرید ان نمن علی الذین أستضعفو فی الارض ونجعلهم الوارثین ».
انقلاب اسلامی، آینه دق حزب توده وخار چشم انجمن حجتیه بود . یک عمر فریاد زدن بودند که دین افیون توده هاست وخالا عالی ترین نمونههای امپریالیسم ستیزی، نماز شب خوان ها ودعای کمیلی ها بودند.
یک عمر با اصول نمایی فروع، دین داری کرده بودند وحالا بسیجی های پابرهنه آن فقیه عارف فیلسوف، دینداری فخرفروشانه ان ها را عملاً به سخره گرفته بودند.
◾◾◾
ادامه دارد ان شاءالله
برگرفته از #کتاب
#جدال_دواسلام
ناشر:
دفترنشر معارف
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهید_دستغیب
🆔@basij_j
#برشی_از_یک_کتاب 📕
#جدال_دو_اسلام
قسمت سوم
«عدالت منهای معنویت » و «معنویت منهای عدالت » دست در دست هم به مقابله با امام برخواستند، اما امام جماعتی بود که دستی درغیب و گامی درشهادت داشت.
زنجیر مراقبه، آنچنان فرد و جامعه و زمین وآسمان وعرفان و حماسه خدا و خلق را در هم دوخته بود که ارتجاع به دین قبل از انقلاب ممکن نبود.
چندسال بعد، صدای شکستن استخوان های مارکسیسم که در نگاه حضرت روح الله « سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود» جهان را تکان نداد .
عدالت منهای معنویت درحالی بهموزه ها نزدیک می شد که معنویت منهای عدالت با قیافه ای حق به جانب، باتمام توان، خود را آماده جایگزینی آن می کرد.
امام چند ماه پیش از عروج به گورباچوف نوشت:
« راستی مذهبی که...طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی ومعنوی است، مخدر جامعه است؟
آری مذهبی که وسیله شود تا سرمایه های مادی ومعنوی کشور های اسلامی وغیر اسلامی در اختیار ابرقدرت ها وقدرت ها قرار گیرد وبرسرمردم فریاد کشد که دین از سیاست جداست ،بلکه جدا نیست، بلکه مذهبی است مه مردم آن را "اسلام آمریکایی" می نامند.»
روشن است که نامه فقط خطاب به گورباچوف نبود. مخاطبین اصلی، منادیان اسلام آمریکایی اندکه تجربه « جمع» را آماج کرده بودند. در مکتب ملکوتی « جمع»، آسمان و زمین ، فرد وجامعه، خلق و خدا، فردیت و مبارزه، عرفان و حماسه، نه تنها قابل جمع بود که قابل تفکیک نبود وعدالت چون الهی بود، جهانی بود.
آرمان گرایان به دنیا می آمدند و از جهان چشم فرو میبستند . طنین «مالکم اذا قیل لکم انفرو فی سبیل الله الثاقلتم الی الارض» مجاهدان را از ارض هر ومرز ها میکند و در «مشارق الارض و مغاربها» می پراکند.
مصباح معنویت در مشکوة عدالت دست به دست می شد و این چنین نور وحدانیت، در تزاحم کثرات راهنمای رهجویان میشد.
◾◾◾
ادامه دارد ان شاءالله
برگرفته از #کتاب
#جدال_دواسلام
ناشر:
دفترنشر معارف
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهید_دستغیب
🆔@basij_j
#برشی_از_یک_کتاب 📕
#جدال_دو_اسلام
قسمت چهارم
چمران از سرچشمه گوارای این نور ناب سیراب گشت و ظلمات تحجر را شکافت وتجمع مکتب جمع شد . او وهزاران چون او حجت خمینی بودند بر جهان جدید. ذولفقار هایی که در آن واحد، کمونیسم وکاپیتالیسم را زخم میزدند وبا ابتهاج مجاهدانه خویش، عطر معنویت و طراوت عدالت را همزمان منتشر می ساختند.
« سرمایه داری + 17رکعت » اما به پاس قسمی که در بارگاه باری تعالی یاد کرده بود که بعزتک لاغوینکم اجمعین» از پا ننشت وخط اغوا ظریف تر از گذشته دنبال شد.
به هربهانه ای باید یکی از این دو پررنگ تر می شد در بخشی از ریشه میگسیخت ونسبت خود را با خلوت از دست میداد ودر بخش دیگر، این خلوت باید به آنچنان خلسه ای می رسید که از هر جمعیتی دست میشست وغرق قعود می شد. حاصل هرچه بود، باز پشیمانی بود وپراکندگی.
دوباره جمع آوردن جماعتی که ذیل پرچم آن سید موسوی جهان را به هم ریختند، در گرو بازیافتن حقیقی است که در جان ان مجاهدان باز تابیده بود.
عدالت ومعنویت در نفس مطمئنه حواریون خمینی به قوام وقراری رسیده بود، ظریف و دقیق و « میزان ». وآن صلابت ، حاصل این ظرافت بود.
بازخوانی مکتب جمع وباز جستن هر نشانه ای از این آیین (عدالت توحیدی) اگر چه در آمریکای لاتینیا هرجای دیکر ، تنها راه فراوری آرمان گرایان است . ومغناطیس انقلاب اسلامی به مثابه قطب مکتب جمع ، ظرفیت آن را دارد که براده های پراکنده ارمان خواهی را «کزبر الحدید» به هم گرد اورد و «میزان » سازد تا آرمان «لیقوم الناس بالقسط» صورت تحقق پذیرد و امامت زمین ومیراث ارض به مستضعفان رسد.
◾️◾️◾️
ادامه دارد ان شاءالله
برگرفته از #کتاب
#جدال_دواسلام
ناشر:
دفترنشر معارف
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهید_دستغیب
🆔@basij_j
#برشی_از_یک_کتاب 📕
#جدال_دو_اسلام
#قسمت_پنجم
بسیج و مقدس مآبی
«مملکتی که با استکبار و پول پرستی و تحجر گرایی ومقدس مابی مخالف است، همه افرادش باید بسیجی باشند.»
درتعریف حضرت امام از بسیج وبسیجی این دو در تقابل با استکبار پول پرستی وتحجر گرایی و مقدس مابی معنا می شود.
آیا عجیب نیست که امروز در برخی موارد گاه بسیجی گری ومقدس مآبی متشبه می باشد ؟
مقدس مابی از یک دیدگاه تقید شدید به اداب واحکام ظاهری وفردی است .
وایا این همان تنگه احدی نیست که امام چند ماه پس از پایان جنگ ، بسیجیان را نسبت به ان هشیار میکند؟
مقدس مابی از یک دیدگاه ، تقید شدید به اداب و احکام ظاهری و فردی است .
اما این ان تقدسی نیست که امام بد ان شمشیر کشیده باشد وشاید بی دقتی که در فهم معنای مقدس مابی روی داده وان را مساوی تغبد وتشرع قرارداده ، موجب شده است که تفکر بسیجی با مقدس مابی یا اصلا فهم نشود یا از ترس تضازف تعبد تلاشی ترای تبیین و تشدید ان صورت نگیرد.
مقدس مابی در نگاه امام بسیجیان نه صرف توجه به احکام فردی و ظاهری دینی بلکه غفلت از ارمان ها ومسئولیت های اجتماعی دین است.
ارمان عدالت خواهی وظلم ستیزی (در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی،فرهنگی) از ارکان اصلی بسیج «مستضعفین»است که جا دارد این «آرمان» به شکل جدی تر وکاربردی تری در «سازمان» بسیج متجلی میشود وگرنه این تشکل عظیم و وسیع مردمی به تدریج از تعریف خود فاصله خواهد گرفت و دچار آفاتی خواهد شد که پیش از این نیز، دامنبسیاری از حرکت های دینی در طول تاریخ را گرفته است.
اسلام انقلابی (که مبنای انقلاب اسلامی است) و تفاوت وتقابل آن با اسلام غیر انقلابی مفرهین بیدرد باید بیشترین صریح ترین وکاملترین ظهور خود را در بزرگترین ومردمی ترین نهاد انقلاب داشته باشد.و وای بر رورزی که در بسیج اسلام فردی و مناسکی محض اهمیت و جایگاه برجسته تری از اسلام اسلام انقلابی واجتماعی موسس بسیج و احیاگر اسلام ناب پیدا کند.
◾️◾️◾️
ادامه دارد ان شاءالله
برگرفته از #کتاب
#جدال_دواسلام
ناشر:
دفترنشر معارف
#پایگاه_مقاومت_بسیج_شهید_دستغیب
🆔@basij_jo