امام علی(ع): هنگامی که شکم حتی از حلال انباشته شود، دل از دیدن راه درست، کور می‌شود.

امام علی(ع): پرخوری، حکمت را تباه می‌کند و ...

امام علی(ع): تیزهوشی و پرخوری باهم جمع نمی‌شوند!

امام صادق(ع): مبغوض‌ترین زمان بنده به خدا، زمانی است که شکمش پُر باشد!

#داستان_صوتی #سیاحت_غرب برای همدیگه دعا کنیم، تا بتونیم این کار زشت رو تَرک کنیم.🌱 📳 @basij_kamali

°°° 💠 آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی، از مراجع تقلید شیعه که هفده سال زعیم حوزه علمیه قم و پانزده سال مرجع عام شیعیان جهان بود. 💠 اعزام مبلّغ به مناطق مختلف ایران و خارج کشور، ایجاد مراکز بزرگ علمی و مذهبی، ساخت مساجد و مدارس در ایران و کشورهای مختلف، درخواست برای گنجاندن درس تعلیمات دینی در دوره ابتدایی مدارس ایران و... از مهم‌ترین اقدامات دینی، سیاسی و اجتماعی ایشان است. 📅 ۱۰ فروردین سالروز وفات آیت الله بروجردی 📳 @basij_kamali

#داستان_صوتی #سیاحت_غرب #مسابقه برنده قسمت نهم مسابقه🏆 مبارکشون باشه🥳🥳🥳 📳 @basij_kamali

🎧 داستان صوتی سیاحت غرب ▫️قسمت دهم زمین میلرزد و آسمان کاملا سیاه و پٌر از دود شده!! در میان دود و خاکستر و آتش،آن دشمن آشکار را می بینم که به طرف من حمله ور شده!! هادی کجاست؟! چرا از من دور شده؟! این جنگ آخر است... #سیاحت_غرب 📳 @basij_kamali

#داستان_صوتی #سیاحت_غرب 🔴ســــــــــــُــــــــــوال۱۰: دومین وادیی که راوی در این قسمت به آن وارد شد؛ چه نام داشت؟ همه‌ می‌تونن به این سوال پاسخ بدن آقا🧔 | خانوم🧕 | پیر👵 | جوون🤵 | بچه‌های پایگاه🧍‍♂️ | کسانی که عضو پایگاه نیستند🚶‍♂️ و ...❗ جواب رو به آیدی زیر بفرستید.👇👇👇 @iamahdi1 تا ساعت ۲۰:۰۰ فرصت دارید.🕗 🔰به قسمت‌های آخر داستان داریم میرسیم، دوستانی که هنوز داستان رو گوش نکردند، می‌تونن همین امروز همه‌ی قسمت‌های گذشته رو گوش کنند.یک ساعتی بیشتر وقتتون رو نمیگیره 📳 @basij_kamali

🔅 #حکایت | امید یا سوء ظن ! تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، او با بیقراری به درگاه خداوند دعا می‌کرد تا او را نجات بخشد، او ساعتها به اقیانوس چشم می‌دوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمی‌آمد. سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از ساحل بسازد .... تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، بدترین چیز ممکن رخ داده بود، او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟» صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک می‌شد از خواب برخاست، آن می‌آمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟» آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم!» 📳 @basij_kamali

#داستان_صوتی #سیاحت_غرب #مسابقه برنده قسمت دهم مسابقه🏆 مبارکشون باشه🥳🥳🥳 📳 @basij_kamali

📸 #گزارش_تصویری ❤️ #قرار_هفتگی 📳 @basij_kamali 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻