eitaa logo
بسیج‌ دانشجویی دانشگاه‌ فرهنگیان | پردیس شهید باهنر اصفهان
2.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
562 ویدیو
81 فایل
بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان | پردیس شهید باهنر اصفهان 📰 نشریه تحریر بسیج دانشجویی: 📲https://zil.ink/nashryeh_tahrir 📬ارتباط با ما: 🆔 @mohamadmahdiAshtari
مشاهده در ایتا
دانلود
-للحق- تازه از راه رسیده بودم تا ماشین اردو را بازگردانم. لباس جهادی هنوز بر تنم بود. همان طبقۀ بالا، کنار دفتر فرماندهی نشسته بود. مثل همیشه تا مرا دید لبخند زد. اصلا در خاطرم نیست که او را بدون لبخند دیده باشم. بلند شد و آغوش باز کرد. گفتم: احمدی جان من هنوز لباس جهادی را عوض نکردم. مطمئنی؟ خندید و گفت: همین شکلی بهتر است. گفتم: پس چرا هر بار که تو را می‌بینم بیشتر از قبل آب میروی. مسلمان کمی هم برای خودت وقت بگذار. بیشتر از قبل خندید. گفت: غدیر امسال هر چه اضافی بود آب شد. چه خبر از جهادی؟ کمی درد و دل کردم و از تلخی و شیرینی اردو گفتم. او هم از خاطراتش گفت. بعد سراغ رفقا را گرفت و گفت: سلام مرا به همه برسان. چند وقتی است بی خبرم. پیگیر بود که د‌ر گروه مجازی بچه ها فعال تر باشند و حداقل کار خیری را دسته جمعی جلو ببریم یا برای اربعین چلّه‌ای برداریم. دست آخر حرف به اردوی جهادی پیام نور رسید. خواست همراهش شوم. خستگی اردو را بهانه کردم. محمدرضا گفت: مگر شهید باقری اعتقاد نداشته است که کار برای خدا خستگی ندارد؟ دستی بر شانه‌اش گذاشتم و گفتم: خستگی ندارد اما کوفتگی و سوختگی شدیدی دارد. شما بروید من هم برایتان دعا میکنم. شاید به قول آقای کریمی یک خروس هم نذرتان کردم! بلندتر خندید‌. راهرو پر شد از صدای خنده های ما. سرباز ناحیه چشم غره رفت. -بی‌نام- -بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر اصفهان- https://eitaa.com/basij_pbi1
جدی تر از قبل گفت: دعاهایت به درد خودت می‌خورد. این اردو فرق دارد. از دستش نده. چشمان درشتش برق می‌زد. قرار شد اگر وقت کردم سری به جهادیش بزنم. خداحافظی که کردیم کمی نگرانش شدم. قرار شد زنگ بزند. بد قولی کرد. صبح که خبر را شنیدم در باورم نمی‌آمد. شماره اش را گرفتم. حدادیان می‌خواند: سلام آقا؛ بسه دوری از حرم بزار بیام آقا / شب و روزموُ تو فکر کربلام، آقا… /سلام آقا؛ حلالم کن…! / میدونم دلت شکسته از دستم، ارباب / خودمم اما دل به پرچمت بستم؛ ارباب/ حسین جانم... در دل گفتم گویا خیلی دلتنگ اربعین ارباب بودی. گوارای وجود. اکنون همنشین مولایمان شده‌ای. راستش را بخواهید او رسید. جلوتر از همه. از همان معبر باریک که تنها برای عشّاق الحسین می‌گشایند. امشب میهمان خوان ارباب است اما، ما باز هم از قافله جا ماندیم. جهادی بهانه‌ای شد برای آسمانی شدن. «پرواز جوانی که می‌دانست شهادت اجر کسانی است که مدام در زندگی خود در حال درگیری با نفس اند و زمانی که نفس سرکش خود را رام نمودند، خداوند به مزد این جهاد اکبر شهادت را روزی آنها خواهد کرد.» -بی‌نام- -بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر اصفهان- https://eitaa.com/basij_pbi1
-للحق- الرحیل الرحیل... اهل دنیا می‌شنوید؟ دلبستۀ عشق بار سفر بست و به سمت آسمان میان‌بر زد. رفیق ما در مسلخ عشق، از معبر جهاد، دنیا را شرمنده کرد. سال قبل همین روزها، شاید در یک بعد از ظهر گرم اصفهان در چنین حال و هوایی که ضربان قلب ها به وقت مسیر نجف تا کربلا تنظیم می‌شود، محمدرضا دست به قلم می‌برد و نجوای عارفانۀ خویش را می‌نگارد. دلشوره دارد. به چشمانش تمنا می‌کند تا باز بمانند و به کربلا برسند. نگران است که به اربعین ارباب نرسد. آنطور که نوشته، دلش را آماده می‌کرده تا در کعبۀ حقیقی دل میهمان حسین باشد. زنگار آیینه دل را گرفته بوده است. اما گویا حرف دیگری هم دارد. دل او متوجه حضور شخص دیگری است. همان که از کودکی، هر صبح جمعه به عشقش بیدار می‌مانده و مناجات می‌کرده است. همان آشنای بی نشان که محمدرضا دلتنگی‌هایش را پیش او می‌برده و سفرۀ دلش را باز می‌کرده است. حالا خودمانیم. رفیق ما جاماندیم یا تو؟ نمی‌شود مثل همان روزها مردانگی کنی و ما جامانده‌ها را به ارباب برسانی؟ سرمان پائین بود. سربلندمان کردی رفیق. حالا می‌توانیم سینه را صاف کنیم، استوارتر از قبل قدم برداریم و به همه بگوئیم که اگر چه غرق آه‌ایم اما رفیق‌مان ثابت کرد تا آخر کار هستیم. روا مباد عهد شکنی برای آن‌هایی که سنگ حسین را به سینه می‌زنند. -بی‌نام- -معاونت رسانه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر اصفهان- https://eitaa.com/basij_pbi1
🔺 نسبی گرایی اخلاقی؛ مبنای فکری کودک‌کشی! 🔺 / تصور رایج این است که هر مکتب و اندیشمندی کودک‌کشی را بد می‌داند و در جنگ‌های غربی کودکان ناخواسته و بدون دستور قبلی کشته می‌شوند. اما این طور نیست. در غرب برخی از کتاب‌ها و مکاتب فکری کودک‌کشی را مجاز یا حتی لازم می‌دانند. تورات که بیش از هر کتابی در غرب منتشر و خوانده شده است، نخستین کتابی است که بارها قتل عام کودکان و زنان را به عنوان بخشی از روش جنگی بنی‌اسرائیل مطرح و از آن دفاع می‌کند. در این کتاب نژاد و خون معیار برتری بنی‌اسرائیل است و زنان و کودکان سایر اقوام و نژادها محکوم به مرگ یا بردگی برای این قوم هستند. به این بخش‌ها از تورات توجه کنید: « خداي تو، بنده خود موسی را امر کرده بود که تمامی اين زمين را به شما بدهد، و همه ساکنان زمين را پيش روی شما هلاک کند.» (يوشع، 10: 25) «ايشان را بالکل هلاک کن، و با ايشان عهد مبند و بر ايشان ترحم منما. زيرا تو براي يهوه، خدايت، قوم مقدس هستی. يهوه خدايت تو را برگزيده است تا از جميع اقوام که بر روی زمين اند، قوم مخصوص براي خود او باشی.» (تثنيه، 7: 3-7) «پس الان هر ذکوري از اطفال را بکشيد و هر زنی را...» (اعداد، 31: 17) این دستور به نسل‌کشی مدام در تورات تکرار می‌شود و از کودک‌کشی به عنوان افتخار بنی‌اسرائیل گزارش می‌کند: «مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کرديم که يکي را باقي نگذاشتيم.» (تثنيه، 214: 2: 34 و 3: 6 و استر، 8: 11) «و هر آنچه در شهربود از مرد و زن و جوان و پير و حتي گاو و گوسفند و الاغ را به دم شمشير هلاک کردند. (يوشع، 6: 21) و شهر را با آنچه در آن بود به آتش سوزانيدند. (يوشع، 6: 24) این نمونه‌های تاریخی به اندازه‌ای زیاد است که راوی در ادامه برای جلوگیری از تکرار، به جای اینکه به کودک‌کشی دستور بدهد فقط اشاره می‌کند که همان گونه رفتار کن که با سایر اقوام باید رفتار کنی: «و به عای و ملکش به طوری که به اريحا و ملکش عمل نمودی بکن. ... پس شهر را به آتش بسوزانيد(يوشع، 8: 2 و 9) «و ايشان را مي کشتند به حدي که کسی از آنها باقی نماند و نجات نيافت.» (يوشع، 8: 22) «آن را با همه کسانی که در آن بودند، هلاک ساخت و همة شهرهايش را گرفت و ايشان را از دم شمشير زدند و همه کسانی را که در آن بودند هلاک ساختند و او کسي را باقی نگذاشت.» (يوشع، 10: 37- 39) «و يوشع ايشان را با شهرهای ايشان بالکل هلاک کرد.» (يوشع، 11: 21) این بخش‌ها از تورات الگوی سلاح‌های کشتار جمعی و روش‌های جنگی مدرن است. در دوران کنونی ساخت سلاح‌هایی که با کمترین تخریب و کشتار امکان تسخیر یک سرزمین را فراهم کند سخت نیست. اما اصلا هدف اصلی این است که با کشتار و تخریب راه برای تداوم نظام سلطه فراهم شود. به هر حال این بخش‌ها از تورات که در آن بنی‌اسرائیل از نژادگرایی دفاع می‌کنند و به کودک‌کشی افتخار می‌کنند، تحریفی آشکار در دین حضرت موسی علیه‌السلام است و خلاف عقل و اخلاق و در برابر آموزه‌های الهی و توحیدی است. در هر دینی که تحریف نشده‌ باشد برتری انسان‌ها به خون و نژاد نیست. چون از نگاه دین انسان‌ها از نسل یک پدر و مادر هستند، خدای واحدی دارند که به رحمت و مهربانی امر می‌کند و پذیرش حقیقت و عمل به اخلاق و احکام الهی است که جایگاه هر انسانی را مشخص می‌کند. بنی اسرائیل فقط نژاد خودشان را اهل سعادت می‌دانند و هیچ‌گاه دیگر اقوام را دعوت نمی‌کنند که به این بخش‌ها از تورات ایمان بیاورند و عمل کنند. اما آنها به جای تبلیغ تورات مکاتبی را ترویج می‌دهند که برای توجیه این بخش از باورهای تورات ساخته شده‌اند. به عنوان نمونه بعد از رنسانس با تضعیف مشروعیت کتاب مقدس مکاتبی فکری تولید شد که از نژادگرایی دفاع می‌کردند. همچنین در فلسفه مدرن مکاتب زیادی تولید شد که از شک و نسبی‌گرایی اخلاقی و معرفتی و تکثرگرایی دفاع می‌کردند و این قابلیت را داشتند که به طور غیر مستقیم از کودک‌کشی دفاع ‌کنند. شکاکیت به این معناست که هیچ کسی با قطعیت نمی‌تواند ادعا کند "کودک‌کشی بد است"، نسبی‌گرایی به این معناست که هر قوم و جامعه‌ای حق دارد ارزشها و باورهای خود را داشته باشد و نمی‌توان انتظار داشت قوم بنی‌اسرائیل بر اساس ارزشهای سایر اقوام رفتار کنند. تکثرگرایی نیز به این نتیجه می‌رسد که تکثری از نظام‌های اخلاقی وجود دارد که هیچ یک برتر از دیگری نیست. در این صورت ما حق نداریم با ارزشهای خودمان قومی را محکوم کنیم که خود را نژاد برتر می‌داند و کودک‌کشی را برای خود مجاز می‌داند. دکتر مهدی گنجور / عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان «کانون طرح ولایت بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر اصفهان» 🔸https://eitaa.com/basij_pbi1 🔹http://zil.ink/basij_pbi