بانوی کرامت را رایگان از طاقچه دریافت کنید. https://taaghche.com/book/57195 📕✨برشی از کتاب: فاطمه (علیها السلام) کوچک بود. ده سال بیشتر نداشت هنوز. پدر سفر حج رفته بود. همان زمان گروهی از شیعیان شهرهای دور برای دیدن امام کاظم(علیه السلام) آمده بودند. سوالاتی هم داشتند. وقتی فهمیدند امام علیه السلام مدینه نیست، خیلی ناراحت شدند. اما دلشان نیامد همان طور بروند. دست خالی سوالاتشان را در برگه ای نوشتند و به فاطمه علیها السلام دادند که اگر امام(علیه السلام) تا چند روز آینده بازگشتند پاسخ دهند. گفتند قبل از رفتن برای گرفتنش می آیند. کورسوی امیدی داشتند هنوز دوباره آمدند و امام علیه السلام هنوز نیامده بود. سوالاتشان را گرفتند که بروند. اما کاغذ را که باز کردند جواب همه سوالات نوشته شده بود کامل درست و مستدل بود، کار فاطمه (علیها السلام) بود. خدا هوای دلشان را داشت توی راه برگشت امامشان را دیدند. بعد درباره جواب سوالات گفتند. امام علیه السلام) برگه را گرفت، پاسخ ها را خواند، بعد لبخند زد و سه بار گفت: فداها ابوها..؛ پدرش به فدایش. تاریخ فقط یکبار دیگر این جمله را شنیده بود. از زبان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای فاطمه اش. حالا موسى بن جعفر (عليه السلام) می گفت برای فاطمه اش و دیگر این جمله در حق کسی تکرار نشد. #معرفی_کتاب #بانوی‌کرامت ═✧✧═✧✧═✧✧═✧✧═✧✧═✧✧ کانال رسمےاطلاع‌رسانےپایگاه بسیج دانشجویے دانشگاـہ فرهنگیان پردیس فاطمه الزهراء(ܢܚ) اصفهان ๛صـ؋ـحات ما را دنبال کنیـد๛ https://zil.ink/basij_pfz_esf