eitaa logo
خبرگزاری بسیج استان قزوین
6.5هزار دنبال‌کننده
43.4هزار عکس
9هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✍رسالت زینب پیام شهادت را به گوش دنیا رساندن است... ✍زبان گویای خونهای جوشان و تن‌های خاموش، در میان مردگان متحرک بودن است. ✍رسالت از آغاز می‌شود. ✍این رسالت بر دوش‌های ظریف یک زن، «زینب» (سلام الله علیها) است زنی که مردانگی در رکاب او جوانمردی آموخته است! ✍و رسالت زینب (سلام الله علیها) دشوارتر و سنگین‌تر از رسالت برادرش. و زینب مانده است، کاروان اسیران در پی‌اش، و صف‌های دشمن، تا افق، در پیش راهش، و رسالت رساندن پیام برادر بر دوشش. وارد شهر می‌شود، از صحنه برمی‌گردد، آن باغ های سرخ شهادت را پشت سر گذاشته و از پیراهنش بوی گلهای سرخ به مشام می‌رسد. ✍وارد شهر جنایت، پایتخت قدرت، پایتخت ستم و جلادی شده است، آرام، پیروز، سراپا افتخار، بر سر قدرت و قساوت، بر سر بردگان مزدور، و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فریاد می‌زند: «سپاس خداوند را که این همه کرامت و این همه عزت به خاندان ما عطا کرد: افتخار نبوت، افتخار شهادت...» ✍زینب رسالت رساندن پیام شهیدان زنده اما خاموش را به دوش گرفته است، زیرا پس از شهیدان، او به جا مانده است و اوست که باید زبان کسانی باشد که به تیغ جلادان زبانشان بریده است. ✍اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ می‌ماند، و کسانی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می‌مانند ، و کسانی که با خون خویش، با همه نسل‌ها سخن می‌گویند ، سخنشان را کسی نمی‌شنود. این است که رسالت زینب سنگین و دشوار است... اخبار فوری👇👇👇 @Basij_qazvin
ـ ـ لشکری آمده تا سهم غنیمت ببرد از تنی غرق به خون جامه به غارت ببرد ـ از سراشیبی گودال سرازیر شدند با هم از بخت بد قافله درگیر شدند ـ بابت جنگ جمل کسب غرامت کردند سر عمامه ی آقام قیامت کردند ـ خارجی گفته به او، شایعه سازی کردند به عبای نبوی دست درازی کردند ـ چشم بر هم نزده ! خُود و سپر را بردند دست شان هر چه رسید از تن آقا بردند ـ چکمه ای آمد و خندید به پرپر زدنش با سر نیزه درآورد زره را ز تنش ـ قصه ای تلخ، سرانجام خوشی می گیرد! دشنه ای اجرت مظلوم کُشی می گیرد ـ دست از این پیرهن ارثیه بردار، سنان! مادرش دوخته با زحمت بسیار، سنان! ـ خولی خیر ندیده چه خیالی داری ؟ کوفی چشم دریده چه خیالی داری ؟ ـ خورجین دست گرفتی سر گودال چرا؟ مانده ای خیره بر این زخمی بد حال چرا ؟ ـ حرمله زیر سر توست به ولله ببین! پشت خیمه چقدر نیزه فرو رفته زمین! ـ ساربان منتظر رفتن لشکر مانده گوشه ای منتظر فرصت بهتر مانده ـ هر کسی سهم نبرده ست بهم می ریزد بی نصیب از تن عریان، به حرم می ریزد ـ وقت تاراج حرم، کار به جنجال کشید خاک عالم به سرم! کار به خلخال کشید ـ ـ ❇️کانال خبرگزاری قزوین 👇🏻 🆔 @Basij_qazvin