.
صدای تیر اندازی می آید.
از پشت صخره سرک می کشم .
حسین و بچه هایش درگیر شده اند.
می گوید « چقدر بد اخلاق شده ای ؟ دیدی که. زدیم بیچارشون کردیم.».
داد می زنم « واسه چی درگیر شدی حسین؟
با ده نفر؟ قرارمون چی بود؟ ».
می خندد ...
می گوید« مگه نمی دونی ؟ كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ .»
#حاج_حسین_خرازی
#شهید_حسینِ_خرازی قبل از ۳۰ سالگی فرمانده لشگر بود و تو ۸ تا عملیات شرکت کرده بود، تازه یه دست هم نداشت ....
کجاییم رفیق؟!
چیکار میکنیم؟!
#حاج_حسین_خرازی
@basijalborz_irankochak
ایشان لباس #پاسداری کمتر به تن میکرد و اکثراً لباس #بسیجی میپوشید...
مثلاً من خودم لباس میپوشیدم اما ایشان لباس خاکی میپوشید...
به او میگفتم: آقای خرازی شما چرا لباس پاسداری نمیپوشید؟
گفت: میخواهم بسیجیها مرا به عنوان فرمانده نشناسند.....
#فرمانده_شهید
#حاج_حسین_خرازی
@basijalborz_irankochak