حوزههاى علمیّه بر سه مبنا باید تحرّک خودشان را افزایش بدهند، سازماندهى کنند، نوآورى کنند:
اوّل، مبناى فقهِ سنّتىِ جواهرى است؛ به تعبیر امام بزرگوارمان: فقه جواهرى. فقه جواهرى یعنى چه؟ صاحب جواهر، مظهر یک فقیه مقیّد به مقرّرات فقاهت و قواعد اصولى و فقهى است؛ یک ملّاى اصولىِ مقیّدِ دقیقِ منظّم که از موازین رایج فقهىِ بین اصولیّین هیچ تخطّى ندارد و در بررسى هر مسئله، شهرت و اجماع و ظواهر ادلّه و اصول را -هرچه جزو ابزارهاى معمولىِ کار فقاهت شمرده میشود- در اختیار میگیرد و آنها را با همان دقّتِ یک فقیه اصولىِ دقیق، به کار میگیرد.فقه جواهرى یعنى همان فقه سنّتىِ رایج با مِتُد فقاهت؛ آن چیزى که بارها گفتهایم، بخصوص در جمع شما برادران عزیز مشهدى مکرّراً بحث شده و گفته شده؛ روش فقاهت و مِتُد فقاهت و همان کیفیّت رسیدگىِ یک مسئله در فقه است؛ روش رایج فقها است: استفادهی از ظواهر؛ علاج مشکلات ظواهر و اَمارات؛ بعد -هنگامى که دست انسان کوتاه شد از اَمارات- مراجعهی به اصول، پیدا کردن اصلى که اینجا مجراى آن است، علاج معارضات آن، علاج مشکلات آن؛ و بالاخره از آب در آوردنِ مسئلهی فقهى؛ فقه جواهرى یعنى این. البتّه من یک وقتى مشهد -در جمع برادران طلّاب و فضلاى مشهد- عرض کردم: همین فقه جواهرى، پویا است. اینکه بگویند ما یک فقه سنّتى داریم، یک فقه پویا، این غلط است؛ همان فقه سنّتىِ ما پویا است. «پویا» یعنى علاجکنندهی مشکلات؛ یعنى پاسخگوى به حوادث واقعه بهصورت حقیقىِ کلمه؛ جواب میدهد، چون بر مبناى اجتهاداست، ما باب اجتهاد را که مسدود نمیدانیم. باید فقاهت تقویت بشود؛ درسها و حوزههاى فقاهت مورد اهتمام قرار بگیرد. بنده از قدیم در دوران مبارزات به رفقاى طلبهاى که با ما معاشر بودند، میگفتم بیمایه فطیر است؛ بدون درس خواندن، بدون زحمت کشیدن، بدون ملّا شدن، نمیتوان مفید واقع شد. باید ملّا شد تا بتوان مفید شد. این رکن اوّل.
دوّم، تزکیهی اخلاقى است که اگر نباشد، همان مسئلهی دزدى است که با چراغ میآید و کار را مشکلتر هم میکند؛ که این مستغنى از بیان است.
و سوّم، مسئلهی آگاهیهاى سیاسى است. اگر اعلمِ علما هم باشید [امّا] زمانتان را نشناسید، نمیتوانید براى جامعهی اسلامىِ امروز مفید واقع بشوید؛ محال است: ندانیم استکبار چهکار میخواهد بکند، ندانیم دشمنها چه کسانى هستند و از کجاها نفوذ میکنند و دشمنى میکنند، ندانیم در جامعهمان چه میگذرد و مشکلات چه چیزهایى است و براى علاجش چهکار باید کرد، ندانیم در جبههبندیهاى دنیا کجا قرار داریم. همیشه کتک را و لگد را و توسرى را آن کسانى میخورند که بین دو جناحِ بازیگر قرار گرفتهاند و نمیدانند کى به کجا است، چه کسى میخواهد چهکار کند، چه کسى میخواهد کجا را بگیرد؛ اینهایى که نمیدانند، بیش از همه لگد میخورند، بیش از همه کتک میخورند، نمیتوانند از موقعیّتها استفاده کنند.بصیرت و علم به زمان، براى یک عالم لازم است. در هر حدّى: از یک اعلمالعلمائى که میخواهد براى مردم بساط افتاء و مانند اینها را بگستراند، تا آن عالمى که در یک محلّهاى میخواهد براى چند نفر تعلیم احکام دینى بکند، فرق نمیکند، منتها هرچه مقامْ بالاتر، این آگاهیها بیشتر و وسیعتر مورد لزوم است. ما در طول تاریخ تشیّع، بخصوص در این دویست سال اخیر -این دویست سالى که دنیا شکل جدیدى پیدا کرد: استعمار پیدا شد، سیاستها عوض شد، دولتهاى اروپایى وارد میدان سیاست جهانى شدند، به کشورهاى اسلامى آمدند، کارها کردند، سرزمینها گرفتند، بر اساس آن تدابیر فراوانى به راه انداختند- خیلى ضربه دیدهایم؛ ندانستنِ حقایقِ جریانات عالم بهوسیلهی علما، مشکلات بزرگى را در این دویست سال براى ما به وجود آورد. آنجایى که ما یک عالمِ باهوشِ زرنگِ دقیقى داشتیم، محفوظ ماندیم؛ آنجایى که کسى مثل میرزاى شیرازى داشتیم، بُرد با ما شده؛ آنجایى که انسان دَیّن و تقى امّا ذکى و باهوشى مثل شیخ انصارى داشتیم، بُرد با ما بوده؛ آنجایى که یک قدرى غفلت در کار بوده، سرِ ما کلاه رفته، ضرر کردیم؛ آن هم ضررهایى که دیگر مال یک نفر و یک حوزه و یک مجموعه و یک شهر و یک سال و دو سال نیست؛ ضررى که گاهى اثرش پنجاه سال، تمام جامعهی اسلامى را فشار میدهد؛ بر اثر ناآگاهى! دیگر نباید بگذاریم. دیگر نباید تسلیم ناآگاهى بشویم. باید خودمان را آگاه کنیم. بصیرت به امور را باید در خودمان تقویت کنیم.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مدرسان و طلاب حوزه علمیه مشهد
1368/04/20
#علمی
🆔 @basijerazavieh
رهبر انقلاب:اگر ما این کار را نکنیم، به دست خودمان کمک کردهایم به حذف دین از صحنهی زندگی...
«مسئلهی مهم دیگری که مطرح است و در آن باب باید سخن روشن به میان بیاید، مسئلهی تحول در حوزههاست. چند سال است که مسئلهی تحول در حوزههای علمیه، بخصوص در حوزهی مبارکهی علمیهی قم مطرح است. این تحول یعنی چه؟ حوزه میخواهد چه کار کند که اسمش تحول باشد؟ اگر تحول را به معنای تغییر خطوط اصلی حوزهها بدانیم - مثل تغییر متد اجتهاد - قطعاً این یک انحراف است. تحول است، اما تحول به سمت سقوط. شیوهی اجتهادی که امروز در حوزههای علمیه رائج است و علمای دین به آن متکی هستند، یکی از قویترین و منطقیترین شیوههای اجتهاد است؛ اجتهاد متکی به یقین و علم، با اتکای به وحی؛ یعنی از ظن به دور است و استنباط ما استنباط علمی و یقینی است. این ظنون خاصهای هم که وجود دارد، همهی اینها حجیتش باید یقینی و قطعی باشد. حتّی اعتبار اصول عملیهای که ما در فقه از آن استفاده میکنیم، باید اعتبار جزمی و قطعی باشد. تا وقتی که از دلیل قطعی به معتبر بودن این اصل عملی - استصحاب یا برائت یا اشتغال، هر کدام در مجاری خودشان - جزم پیدا نکنیم، نمیتوانیم از این اصل استفاده کنیم. بنابراین یا بیواسطه یا بواسطه، همهی شیوههای استنباط ما در فقه منتهی میشود به قطع و یقین.
اگر اجتهاد با همان شیوهی درست و صحیح خود که تکیهی به کتاب و سنت است، و با آن متد معقولِ صحیحِ منطقىِ حساب شدهی پخته انجام بگیرد، بسیار خوب است. اجتهادها ولو نتائج مختلفی هم داشته باشد، موجب بالندگی است، موجب پیشرفت است. مجتهدین ما، فقهای ما در طول تاریخ فقاهت ما در مسائل گوناگون نظرات مختلفی ایراد کردند. شاگرد بر علیه نظر استاد، باز شاگرد او بر علیه نظر او حرفهائی زدهاند، مطالبی گفتهاند؛ هیچ اشکالی ندارد؛ این موجب بالندگی و پیشرفت است. این اجتهاد باید در حوزه تقویت شود. اجتهادمخصوص فقه هم نیست؛ در علوم عقلی، در فلسفه، در کلام، اجتهادکسانی که فنان این فنون هستند، امر لازمی است. اگر این اجتهادنباشد، خواهیم شد آب راکد.
در زمینههای گوناگون، امروز نیاز وجود دارد؛ هم برای نظام اسلامی، هم در سطح کشور، هم در سطح جهان. تبیین معرفتشناسی اسلام، تفکر اقتصادی و سیاسی اسلام، مفاهیم فقهی و حقوقیای که پایههای آن تفکر اقتصادی و سیاسی را تشکیل میدهد، نظام تعلیم و تربیت، مفاهیم اخلاقی و معنوی، غیره، غیره، همهی اینها باید دقیق، علمی، قانع کننده و ناظر به اندیشههای رائج جهان آماده و فراهم شود؛ این کار حوزههاست. با اجتهاد، این کار عملی است. اگر ما این کار را نکنیم، به دست خودمان کمک کردهایم به حذف دین از صحنهی زندگی بشر؛ به دست خودمان کمک کردهایم به انزوای روحانیت. این، معنی تحول است. این حرکت نوبهنوی اجتهادی، اساس تحول است.»
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم.۱۳۸۹/۰۷/۲۹
#بی_مایه_فطیر_است
#علمی
🆔 @basijerazavieh
🔸رهبر معظم انقلاب:
امام در همین نوشتهای که در آذر ۶۷ مرقوم کردند - یعنی آخر عمرشان، تقریباً ده سال بعد از آن نوشتهی اول - از دانشجویان و طلاب میخواهند که بسیج تشکیل بدهند؛ بسیج دانشجو و بسیج طلبه. این نشاندهندهی این است که نیازی که کشور به روحیهی بسیجی دارد، مربوط میشود به همهی زمینهها، از جمله زمینههائی که در قلمرو حوزههای علمیه است و زمینههائی که در قلمرو دانشگاههاست. امروز در حوزهی علمیه هم فضلای بسیجی ما، علمای بزرگ بسیجی ما حضور دارند، افتخار هم میکنند. امام هم افتخار میکرد. امامِ با آن عظمت، میگفت من افتخارم این است که یک بسیجی ام. در دانشگاه هم همین جور است. در دانشگاه هم بسیج دانشجو، بسیج استاد، یک پدیدهی پیشرونده و پیشرو محسوب میشود.
(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با بسیجیان استان کرمانشاه ۱۳۹۰/۷/۲۰)
#علمی
#هفته_بسیج
#بی_مایه_فطیر_است
🆔 @basijerazavieh