eitaa logo
شهدای مدافع حرم خوزستان
480 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
616 ویدیو
6 فایل
💖 کانالی شهدایی با محوریت شهدای مدافع حرم استان خوزستان (بسیجیان گمنام اهواز) ‌ شهادت، یعنی وارد شدن در حریم خلوت الهی ‌ 🔻کانال‌ها و پیام‌رسان‌ها در اینستاگرام،‌ آپارات، ایتا، سروش، روبیکا https://takl.ink/basijiyanegomnam/ ‌ ادمین @Aletahaa69
مشاهده در ایتا
دانلود
📸رونمايي از تندیس در سه راه فرودگاه 👈تندیس نه تنها نمادی از اقتدار اوست؛ بلکه وسیله‌ای است برای پیشگیری از فراموشی؛ مردم ایران هرگز نمی‌خواهند حاج قاسم را فراموش کنند... 🆔️ @basijiyanegomnam
🔰 مدافع حرم ☑️محل کارشان در تعمیرات پادگان ۶۴ پدافند هوایی الحدید بود و چندین بار به عنوان پاسدار نمونه انتخاب شدند ولی اصلا غرور نداشتند، فقط یکبار که از محل کار آمدند گفتند که امروز تشویق شدم. گفتم چرا؟ گفتند به عنوان پاسدار نمونه و بعد اضافه کرد من کار خاصی نمیکنم ولی انتخابم کردند! بعد فهمیدم وسیله ای را تعمیر کرده بودند که هیچ کس نمیتوانست آن را تعمیر کند. ۶۰ نفر از افراد خودی محاصره شده بودند. همرزمانش مخالف پیشروی و درگیری برای شکستن محاصره بودند، اما حسن نپذیرفته بود طوری تیراندازی کرده بود که محاصره را شکسته بود و آن ۶۰ نفر رانجات داده بود. ولی پس از آن چند موشک به منطقه شلیک شد که یکی از آنها به جعبه مهمات برخورد و موجب شهادتشان شد. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
دنیا به صورت تمام عیار به او رو کرد و همه چیز داشت. از شهدای میلیاردر است. وضع مالی‌اش خوب بود. معمار بود و در کار ساخت و ساز بود. شغل پدری‌اش بود. اما خصلت اولیه‌ اخلاقی‌اش این بود که غرق و جذب دنیا نشد. دنیا به او رو آورد ولی او خیلی به دنیا میدان نداد. زندگی می‌کرد و ساده زیستی جزو زندگی‌اش بود. وقتی بحث جهاد و سوریه پیش آمد، خیلی علاقه داشت که دوباره به منطقه برود و علتش همان خوی رزمی‌گری او بود. اهل جهاد و مبارزه بود. خیلی تقلا کرد اما راه پیدا نکرد. بعد از شهادت متحول شد. شهادت سعید سیاح طاهری او را دوباره متحول کرد. بعد از شهادت او حبیب دیگر قرار نداشت. دیگر کل فعالیت‌های اقتصادی‌اش را کنار گذاشت. همه‌اش در تقلا بود به مناطق عملیاتی سوریه برود و آخرش هم راه پیدا کرد. چند نوبت رفت. در نوبت سوم مجروح شد. بیشتر از ناحیه ستون فقرات و شکم و دست و پا و صورت. وقتی برگشت، با خود گفتیم دیگر رفته و طعم آنجا را چشیده و این رفتن‌ها را تمام می‌کند. اما دوران نقاهتش که تمام شد برای بار چهارم باز به منطقه رفت. و این اعزام پنجمش بود که ختم به شهادت شد و این نشان دهنده ثبات قدم او بود و اعتقادی که به این راه داشت. آمده بود که آخرش برود. 📷 شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
📜 شهید مدافع حرم دوست دارم اگر جنازه ام به دست شما رسید پیکــر بی جان مرا غریبانه تحویل بگـــیرید و غریبانه تشیع کـنید و غریبانه در بهشت معصـــومه قطعه ۳۱ (کنار شـــهدای افغان)به خاک بسپارید و روی سنگ قبرم چـــیزی ننویسید و اگـر خواستید چـیزی بنویسید تنها "پرکـــاهی تقدیم به پیشگاه حـق تعالی" حتما چنین کاری را بکنید چون من از روی پر نور و با جمال شهدای گمنام خجالت می کشم که قبر من مشخص و جنازه ام با احترام تشیع و دفع شود؛ ولی آن نوگلان پرپر روی دشت ها و کوه ها بی غسل و کفن بمانند.. خدایا ما با تو پیمان بسته بودیم که تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش استوار مــانده ایم .ای کــاش پر داشـتم و می توانستم بار دیگـر خــانـــواده ام را مخصوصاٌ مادر و همسرم را ببینم؛ ولی نه، خدایا چون هـجرت و جــدایی در راه توست با جان و دل آن را خریدارم.. مــن که چیزی نداشتم هستی من یک جان بود کــه به پــای قــدم رهبرعزیزم و امت حزب الله فــدا کــردم ولی افسوس که یک جان بود کــاش چــندین جان داشــتم و آنها را به پای رهبرم و به کوی و عشق حسین می ریختم.. به نماز اول وقت پایبند باشید و بر خواندن قرآن مخصوصاُ معنایش تداوم داشته باشید. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
📸 منتخب مردم اهواز،حمیدیه، کارون و باوی در نخستین ساعات پس از اعلام نتایج اولیه به مزار رفت. ▪️امیدواریم در خدمت به مردم مظلوم و شریف این استان موفق باشد و ادامه هم شهدای عمل کند. 🔸یوسفی از جوانان تحصیلکرده و متخصص استان خوزستان است که می توان او را از پدیده های این دور از انتخابات دانست. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
پرواز پرستویی دیگر 🕊 💢 از جانبازان مدافع حرم پس از تحمل چندین سال رنج و سختی به خیل همرزمان شهیدش پیوست. 🔰صبح جمعه ۲ اسفند ماه ۹۸ امین منوچهری پور از جانبازان مدافع حرم حضرت زینب کبری سلام الله علیها پس از تحمل سال ها درد و رنج آسمانی شد و به دوستان شهیدش پیوست. 👈این بزرگ‌ مرد پس از حضور در در نبرد با دشمنان اسلام در سال ۹۴ در شهر های نبل و الزهرا به درجه جانبازی رسید. ☑️مراسم تشییع این شهید بزرگوار در روز یکشنبه ۴ اسفند ۹۸ ساعت ۹:۳۰ صبح از آستان متبرک به سمت گلزار بهشت علی و مراسم ختم این شهید ساعت ۲۰ الی ۲۲ در حسینیه ثارالله دزفول برگزار می‌شود. 📿شادی روحشان 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😥کیا رفتن کیا موندن! 🎬 چهره واقعی خیلی هارو نشون داد! 💥ببینید و انتشار دهید 🆔 @basijiyanegomnam
سید مهدی سه ویژگی داشت: با بصیرت، شجاع و ولایت مدار. زندگی خوبی داشت کارمند اداره بازرگانی بود. می توانست در رفاه و آسایش زندگی کند اما به محض اینکه احساس کرد که حرم حضرت زینب(س) در معرض خطر قرار گرفته است طاقت نیاورد و به عنوان نیروی داوطلب خود را به سوریه رساند بار اول رفت و دو ماه بعد برگشت. بار دوم که خواست اعزام شود. گفتم: بابا بروی شهید میشوی گفت: نه بابا جان من لیاقت شهادت ندارم ولی اگر بروم تا زنده هستم نمی گذارم حضرت زینب(س) دوباره اسیر شود. من و مادر و همسرش رفتیم فرودگاه برای بدرقه اش اما سرش را به سمت ما برنگرداند و بدون نگاه کردن ما رفت و این آخرین دیدار ما بود. 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
اگر از کسی خطائی می دید با نرمش و مهربانی با او صحبت می کرد و اشتباهش را خیلی منطقی به او گوشزد می نمود. بسیار کم حرف و بسیار اهل احترام گذاشتن به دیگران بود. هرگز بدخلقی و پرخاشگری در رفتارش دیده نمی شد. هرگز بدگویی و غیبت دیگران را از زبانش نشنیدم. از اینکه در مورد دیگران صحبت کند بسیار بدش می آمد و در این مورد به ما هم بسیار زیاد تذکر می داد. 📸شهيد مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
طلبه‌ای که همراهمان بود به ناصر گفت: چرا این‌قدر ناراحتی؟ ناصر به او گفته بود: من زن‌، بچه و زندگی و همه چیز دنیا را طلاق داده‌ام؛ فقط یک چیز هنوز در دلم مانده است که اگر این را هم طلاق بدهم صد در صد شهید می‌شوم. هر چه اصرار کردیم قبول نکرد در موردش با ما حرف بزند تا شب عاشورا که ناصر با حالت خندان آمد و گفت: به خون امام حسین علیه السلام من فردا شهید می‌شوم. این در حالی بود که عملیاتی در پیش نبود. گفتیم: چی شده ناصر خواب دیدی؟ گفت: البته خواب هم دیده‌ام ولی آن چیزی که در دلم بود را طلاق دادم. گفتیم: حالا می‌توانی بگویی چه بود که موجب دلمشغولی تو شده بود؟ گفت: بنیامین بود. ساعت ۱۰ و نیم صبح روز عاشورا، ۱۲ نفر بودند که ساختمان محل استقرارشان محاصره می‌شود و ابتدا به آنها تیراندازی می‌کنند ولی زنده بودند که آتششان می‌زنند و ساختمان را نیز منفجر می‌کنند و پیکرهای شهدا ۱۵ روز زیر آوار بودند. آرزویش بود در روز عاشورا شهید شود. در یکی از مراسم‌ها یکی از مسئولین سپاه گفت: شهید ناصر مسلمی سواری، گمنام‌ترین و مظلوم‌ترین شهید مدافع حرم است. 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
شهدای مدافع حرم خوزستان
☑️ های شهید مدافع حرم حجت الاسلام شیخ به فرزندش 💢بابا جان چند نکته رو خواستم برات بگم ازت خواهش می کنم به این مطالب خوب دقت کن و انجامشون بده اول اینکه باباجان همیشه به نمازت اهمیت بده و همیشه نمازت رو اول وقت بخون، پسر گلم اون دنیا اولین چیزی که ازت می پرسن و طلب می کنن نماز هست. دوماً بابا همیشه فردی با و با ادب باش، در هر حال احترام بزرگترت رو داشته باش (بخصوص مادرت) هیچ وقت به مـادرت بی احترامی نکن حتی اگه زد زیر گـوشت یه آه هـم بهش نگو. سـوماً بابا جان به درس خیلی اهمیت بده، که فردی مفید برای جامعه ات بشی به درد و امام زمانت بخوری. بابا اگه من به این جهاد رفتم به خاطر خدا و از بین بردن خوارج زمان بوده به خاطر احساس تکلیف بوده، درد دین و مظلومیت شیعیان و دفاع از حضرت زینب و حضرت رقیه سلام الله علیهما بوده. نکنه این توی ذهنت بیاد که بابا نباید میرفت. حسین جان از خدا می خوام که بهت زیاد بده، بابا نزار جو جامعه روت تاًثیر بد بزاره و تو رو از راه راست خارج کنه. بابا همیشه پشوانه رهبری باش و راهت راه رهبر باشه. بابا ارتباطت رو با خدا خیلی قوی کن و همیشه در کارها توکل کن به خدا (حَسَبُنا الله نَعِمَ الوَکیل نَعِمَ المَولی و نِعمَ النَصیر) (فَتَوَکَل عَلی الله فَهُوَ حَسبُه) و بعد به اهل بیت. بابا در مراسم اهل بیت حتما شرکت کن، حسین تو رو به خدا عصبانی نشو (سریع عصبانی نشو) قبل از اینکه کاری بکنی بهش فکر کن بعد عمل کن، حسین بابا همیشه شاد باش، اما شادی درست. نذار غم دنیا کمرت رو خم کنه، محکم و استوار باش، را در لحظه لحظه زندگیت داشته باش. بابا جان دغدغه و درد دین داشته باش، در انتخاب دوستانت دقت کن. در کارهات شخص درستی رو انتخاب کن و با او کن که در اولویت مامانت هست در آخر خیلی دوستت دارم، عاشقت هستم. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
شهدای مدافع حرم خوزستان
وقتی به سوریه رفت به مسئولان آنجا معرفی‌اش کردند و گفتند که کریم غوابش آمده اینجا به عنوان مستشار کار کند ولی آن مسئول موضع تندی گرفت و گفت: آقای غوابش کارش فرهنگی است و تخصصی در مورد تانک ندارد و باید برگردد زیرا ما نیروی زرهی و فنی می‌خواهیم. حاجی در کارش خبره بود، قبول کردند به مدت یک هفته به صورت آزمایشی در سوریه کار کند یک هفته که ماند آن مسئول در تعجب ماند و گفت که من نیرویی مثل حاج کریم می‌خواستم این رو از کجا آوردید. کاش زودتر می‌آمد. فرمانده به صورت روزانه با حاج کریم تماس می‌گرفت و شیفته او شد. به طوری که نقل می‌کند که آقای غوابش یک ماهی که در سوریه مستقر بود اندازه یک سال تعمیرات تانک انجام داد زیرا شبانه روزی کار می‌کرد و هیچ وقت در مقر فرماندهی نخوابید، در طول این مدت چند سرهنگ و فرمانده زرهی سوریه زیر دستش کار می‌کردند تا کار را یاد گرفتند. بعد از عملیاتی که در ارتفاعات انجام دادند حاج کریم در چادر بود و از یکی از دوستان خود خواست که عکسی از او بگیرد بعد از گرفتن عکس همراه نیروهای سوری به پادگان تیفور ارتش سوریه رفت و باید یک سری وسایل می آورد. وقتی از پادگان حرکت کرد در راه برگشت از یک جاده مواسلاتی خودروی آنها با تله انفجاری برخورد کرد و منفجرشد و ۱۰ تا ۱۵ متر آن طرفتر واژگون می‌شود همه سرنشینان آن که ۴ نفر بودند شهید شدند. پس از واژگونی به علت وجود مواد قابل اشتعال، خودرو آتش می‌گیرد و پیکرهای شهدا نیز گرفتار شعله‌های آتش می‌شوند، پس از آن که شهدا به سردخانه دمشق منتقل شدند پیکر شهید غوابش از روی انگشتری که در دست داشت شناسایی کردند. 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
شهید مدافع حرم بسم رب الشهداوالصدیقین ولاتحسبواالذین قتلوا فی سبیل الله امواتا،بل احیاء عندربهم یرزقون. . . هیچ چیزگلوی تشنهٔ مرا؛ سیراب نمیسازد جز شهادت..شهادت..! خدایا تو را شکر و سپاس میگویم به خاطر فضل و محبتت که به من حقیر لطف نموده ومستعد شرکت در جنگ علیه کفار تکفیری قراردادی.. و به من لیاقت دادی تابه کاروان شهیدان ملحق شوم؛ و در آخرین روزهای حیاتم، به من فضل و ترحم کردی که سربازی در رکاب امام ومولایم، حسین بن علی علیه السلام و برادرعلمدارش ابالفضل باشم. . . دوستان وخانوادهٔ محترم ازهمهٔ شما التماس دعا دارم واز شما میخواهم برای آقا امام عصر دعا کنید و امام خامنه ای که از جانم، ایشان را بیشتر دوست دارم، تنها نگذارید و برای سلامتی ایشان دعا کنید. «ولایت فقیه ثمرهٔ خون شهداست، قدر آن را بدانید» 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
دلم هوای... شلمچه کرده سرزمین عشق سنگر های نور✨ لاله های خونین💔 خاک مقدس جبهه که... بوی بهشت می‌دهد... 💞 🆔 @basijiyanegomnam
هرگز برای کوتاهى در انجام اعمال مذهبی با ما دعوا یا برخورد تند نمی کرد بلکه با زبان نرم ما را تشویق و راهنمایی میکرد در این مورد. ما وقتی مى دیدم پدر خودش نمازش را اول وقت میخواند، مى خواند و واجباتش را انجام می دهد یاد میگرفتیم و مثل ایشان عمل می كرديم. من هیچ حرفی را از او پنهان نمیکردم. بسیار بسیار مهربان بود. به حرف هايم گوش میکرد و با هم مشورت می کردیم. صبح بسیار زود بیدار می شد و تا آخر شب خیلی سر حال و با نشاط بود ابدا احساس نمی كرديم که شاید خسته شده باشد . نمازش را اول وقت مىخواند. نماز صبح را با صدای بلند میخواند به طوریکه اعضا خانواده از خواب بیدار می شدند. شجاعت ایشان خیلی زبانزد بود و به این خصلت معروف بودند و هستند. محبت پدر و مادرم نسبت به یکدیگر خیلی زیاد و رابطه شان بسیار صمیمانه بود. از شهادت خود مطلع بود، قبل از شهادت زمانیکه سوریه بود در عالم خواب پسر عموی شهیدش را می بیند( شهید نصرت الله علیخانی که از شهدای دفاع مقدس است) که یک کفن سفیدرنگ به دست پدرم می دهد و به او میگوید محمدرضا آماده شهادت باش. 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
نسبت به فرزندان دیگرم بسیار شجاع، بازیگوش و کنجکاو بود و علاقه ای به انجام کارهای کودکانه نداشت. بود و حرمت بزرگترها را بسیار نگه میداشت.بعضی از فرزندان اگر پدر یا مادر چند مرتبه به آنها تذکر بدهند دفعات بعد جواب آنها را می دهند، اما علی هرگز به من یا پدرش بی احترامی نکرد. اگر روزی چند مرتبه به او زنگ میزدم و درخواست انجام کاریمیکردم با اینکه خودش درگیر بود،حتمن می آمد و کارمان را راه می انداخت. هرگز به من « نه» نمیگفت و صدایش را بلند نمی کرد. صبح ها که سر کار میرفت، تا عصر چندین مرتبه با من تماس می گرفت و جویای حالم میشد. جدای از ما خانه داشت ولی روزی چندبار می آمد و به ما سر میزد و میرفت. اگر با ناراحتی بهش حرفی میزدیم، فقط نگاهمان میکرد و میخندید. با کسی تندی نمیکرد. دامادم میگوید در طول چند سالی که وارد خانواده شما شدم حتی یک مرتبه ندیدم علی بگوید که مثلن از رفتار فلان شخص ناراحت شده است. 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
یک ماهه بود که ماه محرم آغاز شد. روز عاشورا او را در آغوش گرفتم و از منزل خارج شدم. زمانی که هیئت های عزاداری را دیدم حس عجیبی به من دست داد، کفش هایم را در آوردم و پای برهنه شروع کردم به حرکت کردن. ناگهان چشمم به گهواره نمادین علیه السلام افتاد، داوود را به مردی دادم که کنار گهواره ایستاده بود. گفتم او را درون آن قرار بدهد و مبلغ پولی که لای پر قنداقش هست را در گهواره بگذارد. در دلم گفتم فرزندم را به آقا ابا عبدالله علیه السلام هدیه می کنم. زمانی که داوود را دوباره به دستم دادند به پسرم گفتم انشاءالله سرباز خوبی برای علیه السلام باشی و راهشان را ادامه دهی. 📸نقل از مادر شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
راوی می‌گفت : رزمنـده هایی را این رودخانه با خود بُرد پس اینجـا ارونـــد نیست ... دستانت را به آب بزن و فاتحه بخوان! اینجا تنها گلزار شهدای آبی دنیاست. 🆔 @basijiyanegomnam
پوستر| فرازی از شهید مدافع حرم اما بعد از اقرار به وحدانیت خداوند یکتا و نبوت رسول‌الله و وصایت ائمه اطهار (علیهم‌السلام) با بصیرت درراه خدا قدم نهادم و برای خدا از سرزمینم هجرت نمودم تا جهاد درراه خدای تبارک و تعالی را بجای بیاورم و به فریادخواهی مظلومان بشتابم و به ندای حسین زمانم، لبیک گفته باشم. و از خدا خواسته‌ام همچون سیدالشهدا و یارانش آنچه توان دارم قطعه‌قطعه شهید شوم و اگر شهادتم همراه با اسارت باشه چه‌بهتر که نشانی از عمه سادات (سلام الله علیها) به یادگار داشته باشم. 📸شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
خیلی روی دخترمان حساس بود. تشویقش میکرد به پوشیدن روسری و سر کردن. مثلا روسری اش را خودش برایش میبست و خودش چادر سرش میکرد. به فاطمه میگفت دخترم خیلی به تو می آید و خیلی زیبا شده ای. به او میگفت خودت خوب و زیبا هستی اما با چادر خیلی بهتر میشوی. وقتی اینطور به فاطمه میگفت، فاطمه هم ذوق میکرد برای پوشیدن چادر . . . 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
مهمترین پیامی که فکر می‌کنم حاج حبیب بدوی برای نسل حاضر دارد همان دل ندادن به دنیاست. بدوی وقتی آخرین بار می‌خواست برود، به او گفتم: «تو که داری می‌روی و احتمالا شهید می‌شوی. بعد از تو سوالی که از من می پرسند اینست که تو که این همه دنیا را داری چرا می‌روی؟ من چه پاسخی بدهم؟» او گفت: «من دنیا را دیدم. انتهای این دنیا هیچ چیز نیست» احساس کرده بود این اشباع کننده روح کسانی که دغدغه دین و آرمان‌های انقلاب دارند، نیست. مسیر جهاد و و مسیر درست در خط بود. مسیر رزم و دفاع از ارزش‌ها خطی است که برای همیشه هست و منحصر به مقطع زمانی خاصی نیست و با شهادت کسی هم ختم نمی‌شود. راه حاج حبیب بدوی ها باز است. 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
🔴روز پدر مبارک پدر ایتام شهداء شکر خدا که شیعه‌ام و منادی راه شکر خدا که آیه ولایت از آن علی است و رو به تمام مسلمین و مستضعفان و آزادگان جهان تبریک عرض می کنیم. 🆔 @basijiyanegomnam
* قول و قراری که بعد از شهادتش فاش شد علیرضا از پدرش خاطراتی دارد و همیشه می‌گوید من می‌خواهم مثل پدرم شوم. موقعی که پدرش می‌خواست به سوریه برود علیرضا خیلی ناراحت بود. یک روز علیرضا به من گفت مامان یک چیزی بگویم؟ گفتم بگو. گفت نه نمی‌گویم. گفتم هر جور راحتی. ولی معلوم بود یک مسئله‌ای او را اذیت می‌کند. بعد از شهادت پدرش، یک روز علیرضا گریه کرد و آمد در بغل من. گفت مادر می‌خواهم مرا حلال کنی. گفتم پسرم چه کار کرده‌ای که من تو را حلال کنم؟ گفت مادر حقیقتش را بخواهی، همان روزی که شما در اداره جلسه داشتی و بنیامین را هم با خودت برده بودی، دوقلوها خواب بودند و بابا مرا صدا زد. به من گفت علیرضا می‌خواهم مثل یک مرد به من قولی بدهی. گفتم بابا چه قولی؟ بابا تلویزیون را روشن کرد. جنگ در سوریه را نشان می‌داد. به من گفت علیرضا می‌دانی اینها چه کسانی هستند؟ گفتم بله اینها داعشی‌ها هستند. گفته بود می‌دانی اینها ظلم می‌کنند و مردم بی‌گناه را می‌کشند؟ گفتم بله. گفت من لیاقت نداشتم در زمان جنگ باشم و سربازی هم نرفتم که به کشورو مردمم خدمت کنم. (چون فرزند شهید بود معاف شده بود.)گفته بود می‌خواهم بروم در سوریه از مردم دفاع کنم تا افتخاری برای آقا امام زمان(عج) و امام خامنه‌ای باشم. بعد از شهادتم به مادرت بگو. ناصر به علیرضا گفته بود باید به من قولی بدهی. علیرضا گفت بغض گلوی من را گرفته بود و گفتم بابا واقعا می‌خواهی بروی؟ من خیلی کوچک هستم و به شما نیاز دارم. مرا تنها می‌گذاری شاید مادر نتواند پشت من باشد. گفت نه هم حضرت زینب(س) به مادرت کمک می‌کند و هم من خودم می‌آیم پیش مادرت و کمکش می‌کنم. علیرضا گفت پدرم مرا بوسید و گفت هیچ‌وقت مادر و خواهرهایت را رها نکن باید به من قول بدهی تا من بروم. من به پدرم قول دادم و او پیشانی مرا بوسید. علیرضا به من گفت مادر حالا از کاری که من کرده‌ام و از این حرف من ناراحتی؟ گفتم نه مادر. اتفاقا پدرت بهترین راه را انتحاب کرد. شما باید به پدرت افتخار کنی. 📸تصویر شهید https://b2n.ir/836069 💢شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam