eitaa logo
کانال رسمی سازمان بسیج مداحان و هیآت مذهبی کشور
6.8هزار دنبال‌کننده
760 عکس
329 ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰خطبه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها درشهرکوفه.... الملهوف عن زید بن موسى: حَدَّثَنی أبی عَن جَدِّی [الصّادِقِ‏] علیهما السلام: خَطَبَت امُّ کُلثومٍ ابنَةُ عَلِیٍّ علیه السلام فی ذلِکَ الیَومِ مِن وَراءِ کِلَّتِها، رافِعَةً صَوتَها بِالبُکاءِ، فَقالَت: یا أهلَ الکوفَةِ، سوءا لَکُم، ما لَکُم خَذَلتُم حُسَینا وقَتَلتُموهُ، وَانتَهَبتُم أموالَهُ ووَرِثتُموهُ، وسَبَیتُم نِساءَهُ ونَکَبتُموهُ؟! فَتَبّا لَکُم وسُحقا. وَیلَکُم، أتَدرونَ أیُّ دَواهٍ دَهَتکُم؟ و أیَّ وِزرٍ عَلى ظُهورِکُم حَمَلتُم؟ و أیَّ دِماءٍ سَفَکتُموها؟ و أیَّ کَریمَةٍ اهتَضَمتُموها 1؟ و أیَّ صِبیَةٍ سَلَبتُموها؟ و أیَّ أموالٍ نَهبَتُموها؟ قَتَلتُم خَیرَ رِجالاتٍ بَعدَ النَّبِیِّ صلى الله علیه و آله، ونُزِعَتِ الرَّحمَةُ مِن قُلوبِکُم، ألا إنَّ حِزبَ اللّهِ هُمُ الغالِبونَ، وحِزبَ الشَّیطانِ هُمُ الخاسِرونَ. ثُمَّ قالَت: قَتَلتُم أخی صَبرا فَوَیلٌ لِامِّکُمُ سَتُجزَونَ نارا حَرُّها یَتَوَقَّدُ سَفَکتُم دِماءً حَرَّمَ اللّهُ سَفکَها وحَرَّمَهَا القُرآنُ ثُمَّ مُحَمَّدُ ألا فَابشِروا بِالنّارِ إنَّکُم غَدا لَفی قَعرِ نارٍ حَرُّها یَتَصَعَّدُ وإنّی لَأَبکی فی حَیاتی عَلى أخی عَلى خَیرِ مَن بَعدَ النَّبِیِّ سَیولَدُ بِدَمعٍ غَزیرٍ مُستَهَلٍّ مُکَفکَفٍ عَلَى الخَدِّ مِنّی دائِبٌ لَیسَ یُحمَدُ قالَ الرّاوی: فَضَجَّ النّاسُ بِالبُکاءِ وَالنَّحیبِ وَالنَّوحِ، ونَشَرَ النِّساءُ شُعورَهُنَّ، وحَثَینَ التُّرابَ عَلى رُؤوسِهِنَّ، وخَمَشنَ وُجوهَهُنَّ، ولَطَمنَ خُدودَهُنَّ، ودَعَونَ بِالوَیلِ وَالثُّبورِ، وبَکَى الرِّجالُ ونَتَفوا لِحاهُم، فَلَم یُرَ باکِیَةٌ وباکٍ أکثَرَ مِن ذلِکَ الیَومِ. الملهوف به نقل از زید بن موسى؛ پدرم، از جدّم امام صادق علیه السلام برایم نقل کرد که فرمود: «امّ کلثوم، دختر على علیه السلام، در آن روز، از پشت پوشش خود و در حالى که صداى خود را به گریه بلند کرده بود، به سخنرانى پرداخت و گفت: اى کوفیان! بدا به حالتان! چرا حسین را وا نهادید و او را کشتید و دارایى‏هایش را به تاراج بردید و براى خود برداشتید و زنانش را اسیر کردید و به خاک سیاه نشاندید؟! مرگ و هلاکت بر شما باد! واى بر شما! آیا مى‏دانید چه بلاى بزرگى بر سرتان آمده است؟ و بار چه گناهى را بر پشت خود نهاده‏اید؟ و چه خون‏هایى را ریختید؟! و کدامین حرمت را شکستید؟! و جامه کدامین دخترک را ربودید؟! و چه اموالى را به تاراج بردید؟! بهترین مردانِ پس از پیامبر صلى الله علیه و آله را کشتید و مِهر از دل‏هایتان، رَخت بر کشید. هان که حزب خدا چیره‏اند و حزب شیطان، زیانکارند!». سپس گفت: برادرم را محاصره کردید و او را کشتید. واى بر مادرتان! به زودى، آتشى سزایتان خواهد بود که شعله‏اش زبانه مى‏کشد. خون‏هایى را ریختید که خداوند، ریختن آنها را حرام کرده بود و قرآن و محمّد صلى الله علیه و آله نیز ریختن آنها را روا نشمرده بودند. هان! آتش، مژده‏تان باد که شما، فردا در قهر آتشى خواهید بود که شعله‏اش زبانه مى‏کشد! و من در زندگى‏ام، بر برادرم خواهم گریست‏ بر بهترین مولودى که پس از پیامبر صلى الله علیه و آله متولّد شده است. با اشکى فراوان و جوشان و ریزان‏ که بر گونه‏هایم همیشه جارى است و خشک نمى‏شود. مردم، صدا به گریه و ناله و زارى بلند کردند و زنان، موهاى خود را پریشان نمودند و خاک بر سرشان ریختند و ناخن به چهره کشیدند و گونه‏هاى خود را خراشیدند و ناله و فریاد کردند. مردان نیز گریستند و ریش خود را کَنْدند و هیچ روزى، مرد و زن گریانى بیشتر از آن روز دیده نشد. 📚پی نوشت ؛ ،ص ۱۹۸ الأحزان،ص ۸۸،نحوه من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البیت علیهم السلام، الأنوار،ج ۴۵ ص ۱۱۲ 📝 و گردآوری؛مداح اهلبیت(ع) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❇️@basijmadahan_ir ❇️@basijmadahan_ir
🔰ماجرای زیبای عمل ام داوود... 📌«حسن مثنّی» فرزند امام مجتبی (ع) است. مثنّی نام داشت،به این خاطر که پدر و پسر هر دو اسم شان حسن بود. «داوود» پسر «حسن مثنی» است. 🔹امّ داوود؛ مادر او، پیر شده بود. زمان متولد شدن داوود با زمان کودکی و طفولیت امام صادق (ع)مقارن بود؛ لذا [ام داوود،] به حضرت هم شیر داده بود. 🔹اینها در مدینه با هم همسایه بودند. داوود را گرفتند به زندان بردند. زندانی که نه شب داشت، نه روز داشت. حتی از بنیهاشم کسی اگر در زندان میمرد، جنازهاش را برنمیداشتند تا بوی تعفّن جسد همه را آزار بدهد. اینقدر تاریک و مخوف بود. 🔸امّ داوود شنید امام صادق(ع) مریض هستند، به عیادت حضرت آمدند. خود حضرت پرسیدند: «مادر از داوودت چه خبر؟» عرض کرد: «یابن رسول الله، کدام داوود؟ داوود در زندانی است که نه شب دارد، نه روز دارد، نه امکانات دارد و... هیچ کسی از این زندان، زنده بیرون نیامده است. بعد گفت آقا من برای پسرم به همه التماس دعا گفتم؛ ولی مرا بر شما حقی است. برای آزادی پسرم لطفی بکنید. 📌حضرت فرمودند: «نزدیک ماه رجب است، زیاد استغفار کن، زیاد استغفار کن، زیاد استغفار کن، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم رجب روزه بگیر و این اعمال را انجام بده. ام داوود آنجا ایستاده بود تا حضرت برایش نوشتند. 🔺این ترتیب اعمال که الان «حاج شیخ عباس قمی» در مفاتیح آورده است را امام صادق (ع) برای ام داوود نوشتند. 📌فرمودند: این برنامه [را انجام بده] و دیگر نگران نباش. 🔻ام داوود میگوید ماه رجب شد و استغفار میکردم، سیزده و چهارده و پانزده را روزه گرفتم. از ظهر روز پانزدهم بعد از نماز شروع کردم. آنقدر نگذشت بر من مگر اینکه اسب سواری تندرو بتواند از عراق تا مدینه بیاید که دیدم داوود رسید. گفتم: «چه شد؟» گفت: «آزاد شدم.» گفتم: «داخل خانه نیا.» گفت: «چرا؟» گفتم: «اول باید خدمت امام صادق(ع) برویم و از ایشان تشکر کنیم.» محضر امام صادق(ع) رفتیم.حضرت خوشحال شدند که ام داوود خوشحال شده است. 🔹فرمود: «داوود چه شد که آزاد شدی؟» گفت: «آقا نمیدانم. خلیفه مرا خواست. بسیار اکرام کرد. هدایایی داد و گفت برو.» امام صادق(ع) فرمودند: جدّت -چون او از نوادگان امام مجتبی می‌شود- امیرالمؤمنین را در خواب دید که شمشیری به سمتش بردند و فرمودند داوود را آزاد کن، والّا تو را دو نیم خواهم کرد. ترسید و مجبور بود تو را آزاد کند. این برکت عمل ام داوود است. 📝 و گردآوری؛مداح اهلبیت(ع) 🏷 مطالب کاربردی "مجلس داری" ویژه مداحان و ستایشگران مذهبی.... ☑️ @basijmadahan_ir ☑️ @basijmadahan_ir
🔰علم غیب الهی حضرت امام جواد علیه‌السلام.... 📌أباصلت هروی گوید: در مجلس امام جواد صلوات‌الله‌علیه حضور داشتم که گروهی از شیعیان و عامه حضور داشتند؛ 🔹 شخصی برخاست و عرض کرد: سرورم! قربانت گردم؛ پیش از آنکه سخنش را ادامه دهد، حضرت فرمودند: «شکسته نخوان! و بنشین.» 🔹 سپس فرد دیگری برخاست و گفت: مولای من! قربانت گردم؛ باز پیش از آنکه سخنش را ادامه دهد، امام علیه‌السلام فرمودند: «اگر کسى را پیدا نکردى، آن را به آب بینداز که به اهلش می‌رسد!» او نیز نشست. 🔹وقتی همه رفتند عرض کردم: قربانت شوم، آقای من! امروز صحنۀ شگفت‌انگیزی دیدم! حضرت فرمودند: «آری، دربارۀ آن دو مرد می‌پرسی؟» عرض کردم: بلی سرورم!  🔹حضرت فرمودند: «شخص اول برخاست تا در مورد کشتیبان بپرسد که آیا می‌تواند در كِشتى، نمازش را شکسته بخواند؟ گفتم: شکسته نخوان، زیرا کشتى به منزله خانه اوست و از آن خارج نمی‌شود؛ 🔹و دیگرى برخاست تا بپرسد اگر فقیری از شیعیان ما پیدا نکند، زكات مالش را به چه کسی بدهد؟ گفتم: اگر نتوانستی چنین کسی را پیدا کنی، زکات مالت را به آب بینداز که به اهلش می‌رسد!» 📚منبع؛ (ابن‌حمزه‌طوسی)،ص۵۲۳ 📝 و گردآوری؛مداح اهلبیت(ع) 🏷 مطالب کاربردی ویژه مداحان و ستایشگران مذهبی.... ❇️@basijmadahan_ir ❇️@basijmadahan_ir
🔰دستورامام جواد برای رفع فقر به برکت سوره قدر و برکات عجیب مداومت در تلاوت آن... 🔻ابو عمرو كفّاش گويد؛من دچار تنگدستى شدم و به امام جواد عليه السّلام نامه نوشتم و جريان را بازگفتم. آن حضرت در پاسخ مرقوم فرمود؛ 🔹بر خواندن سورۀ نوح مداومت كن. 🔹من تا يك سال آن‌را خواندم، ولى اثرى نديدم. 📌از اين‌رو به آن حضرت عليه السّلام دوباره شكايت كردم. 🔹حضرتش در پاسخ مرقوم فرمود: يك سال قرائت آن برايت بس است. 📌ازاين پس سوره قدر را بخوان. 🔻من چنين كردم، و پس از گذشت اندك زمانى، ابن ابى داوود كسى را به سوى من فرستاد و بدهى‌ام را پرداخت كرد و به وضع من و خانواده‌ام رسيدگى كرد و مرا براى وكالت به منطقۀ بخش «كلاّء» در بصره فرستاد و برايم پانصد درهم حقوق مقرر كرد. 🔹من، از بصره توسّط‍‌ على بن مهزيار اهوازى نامه‌اى براى امام هادى عليه السّلام نوشتم و عرض كردم؛ 🔹من از پدر بزرگوارت در مورد فلان چيز درخواستى كردم، و از تنگدستى‌ام شكايت نمودم. واقعيت آن است كه به چيزى كه دوست داشتم رسيدم، 📌و حالا دوست دارم شما به من بفرماييد كه در خواندن سوره قدر چگونه رفتار كنم‌؟ 🔹آيا تنها همين سوره را در نمازهاى واجب و غير آن بخوانم‌؟ 🔹يا آن‌كه سورۀ ديگرى را نيز مى‌توانم بخوانم‌؟ و يا آن‌كه حدّ و مقدار مشخصّى دارد كه بايد رعايت كنم‌؟ 🔹آن حضرت عليه السّلام توقيع فرمودند و من آن را قرائت كردم كه ... 🔻خواندن سوره‌هاى كوتاه و طولانى قرآن را ترك مكن؛ 🔹و خواندن سوره قدر در هرروز و هرشب، يكصد مرتبه برايت كافى است. 📚ترجمه فروع کافی،ج ۶،ص ۷۷ 📝 و گردآوری؛مداح اهلبیت(ع) 🏷 مطالب کاربردی ویژه مداحان و ستایشگران مذهبی.... ❇️@basijmadahan_ir ❇️@basijmadahan_ir
(ع) 📍 🔰 | آقا امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه‌السلام 🔅 قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّی‌اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه؛ 📖 إِنَّ حَوْلَ اَلْعَرْشِ لَتِسْعِينَ [أَلْفَ] مَلَكٍ لَيْسَ لَهُمْ تَسْبِيحٌ وَ لاَ عِبَادَةٌ إِلاَّ اَلطَّاعَةُ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ اَلْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِهِ وَ اَلاِسْتِغْفَارُ لِشِيعَتِهِ. 🔹 همانا در اطراف عرش الهی، بیش از نود هزار نفر از ملائکه هستند كه تسبيح و عبادتى جز اطاعت از على بن ابى‌طالب علیه‌السلام و برائت از دشمنانش و طلب مغفرت براى شیعیانش ندارند. 📚،ج۴۰،ص ۹۵ 🔅حضرت امیرالمومنین(صلوات‌الله علیه) 📖مَنْ أَحَبَّنِي وَجَدَنِي عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَيْثُ يُحِبُّ، وَ مَنْ أَبْغَضَنِي وَجَدَنِي عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَيْثُ يَكْرَهُ.   🔹هر كس مرا دوست بدارد، مرا به هنگام مرگ مى‌بيند، به گونه‌اى كه مرا دوست مى‌داشت. و هر كس مرا دشمن دارد، مرا به هنگام مرگ مى‌بيند، آنچنان كه ناگوار و نفرت داشت. 📚،ج۶،صفحه۱۸۸ 📝 و گردآوری؛مداح اهلبیت(ع) 🏷 مطالب کاربردی ویژه مداحان و ستایشگران مذهبی.... ❇️@basijmadahan_ir ❇️@basijmadahan_ir
📍 🔰چند روایت زیبا | هنگام ولادت باسعادت مولودکعبه حضرت امیر مومنان علی علیه السلام... 🔻 پرستاران فاطمه بنت اسد سلام الله علیها در كعبه 🔹وقتی فاطمه بنت اسد در درون كعبه قرار گرفت پنج بانو نزد او آمدند در حالی كه لباس همچون حریر سفید بر تن داشتند و عطری خوش تر از مشک ناب از آنان شنیده می شد. 🔹اینان حوا و ساره و آسیه و مادر موسی بن عمران و مریم مادر عیسی علیه السلام بودند. 🔸اینان از طرف خداوند برای كمک در ولادت علی علیه السلام فرستاده شدند؛ چرا كه نباید زنان ناپاک مكه در ولادت چنین مولودی حضور داشته باشند. 🔹 آنان رو به فاطمه كردند و گفتند: «السلام علیك ولیة الله سلام بر تو ای بانویی كه از اولیای خدا هستی». فاطمه جواب سلام آنان را داد. 📌زنان بهشتی برابر او نشستند در حالی كه هر یک ظرف عطری از نقره در دست داشتند. 📚،ج ۳۵،ص ۱۳ 🔻 ناله شیطان هنگام ولادت مولا علی علیه السلام 🔹آن گاه كه امیرالمؤمنین علی علیه السلام به دنیا آمد نور حضرت از كعبه تا سینه آسمان را شكافت و بت هایی كه بر روی كعبه نصب شده بود به صورت افتادند. 🔸 شیطان فریاد برآورد و گفت؛ وای بر بت ها و عبادت كنندگانشان از این فرزند! 📚 علیه السلام،ولید الكعبه،ص ۴۱ 📝 و گردآوری؛مداح اهلبیت(ع) 🏷 مطالب کاربردی ویژه مداحان و ستایشگران مذهبی.... ❇️@basijmadahan_ir ❇️@basijmadahan_ir
الله علیها 📍 🔰 حضرت زینب سلام الله علیها و مظلومیت اهل‌بیت علیهم‌السلام در اسارت.... 📌در نقل است: علیاءمخدره حضرت زینب کبری سلام‌الله علیها فرمودند؛ سر امام سجاد علیه‌السلام بر روی زانوی من بود که دیدم شتران برهنه و بی‌جهاز را برای ما آوردند. 🔻امام زین‌العابدین علیه‌السلام به من فرمود: عمه‌جان! این شترها را می‌بینید که می‌آورند؟! و آن شتر خاکستری‌ رنگ را که پیش از شتران می‌رود و اشک می‌ریزد، مشاهده می‌کنید؟! 🔺گفتم: آری؛ ای نور دیده‌ام... امام فرمود: عمه‌جان! می‌دانید این شتر چرا گریه می‌کند و به شتران دیگر چه می‌گوید؟! 🔹 گفتم: ای پسر برادرم!‌ حجت خدا توئی..... 🔹امام فرمود: ای‌عمه‌جان! این شتر دلش به حال ما سوخته است؛ می‌رود‌ و به شتران دیگر می‌گوید 📌 دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار کنید‌‌ و آهسته راه بروید؛ مبادا بچه‌ها را به زمین بزنید و زن‌ها را آزار رسانید. 📚منبع القدس،واعظ قزوینی،جلد ۲ 📝 و گردآوری؛مداح اهل بیت(ع) 🏷 مطالب کاربردی ویژه مداحان و ستایشگران مذهبی.... ❇️@basijmadahan_ir ❇️@basijmadahan_ir
📌 🔰حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام و کنیز در زندان.... ♨️ هارون الرشید ملعون، کنیز زیبا و خوش‌رویی را با پیکی به نزد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرستاد...[تا به بهانه خدمت، آن حضرت را مشغول این کنیز کرده و او را بدنام کند] 🔹وقتی که کنیز را در زندان برای آن حضرت بردند، امام کاظم عليه‌السّلام آن را قبول نکرده و پیک برگشت؛ هارون با مشاهده این صحنه، سراسر خشم شد و به پیک گفت: 🔹پیش او برگرد و به او بگو: ما تو را با رضایت خودت دستگیر ننموده و زندانی نکرده‌ایم! کنیز را پیش او بگذار و بازگرد. پیک رفت و کنیز را در زندان گذاشت و برگشت. مدتی بعد هارون ملعون، خادم خود را پیش ایشان فرستاد تا از وضع کنیز خبر بیاورد؛ 📖 فَرَآهَا سَاجِدَةً لِرَبِّهَا لَا تَرْفَعُ رَأْسَهَا تَقُولُ قُدُّوسٌ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ 📌 خادم به زندان رفت و دید کنیز به درگاه الهی به سجده افتاده و سر بلند نمی‌کند و دائماً می‌گوید: «قُدُّوسٌ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ» 🔹 هارون گفت: به خدا قسم موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام او را به سحر خود جادو کرده است؛ بروید کنیز را بیاورید. او را آوردند … کنیزک می‌لرزید و چشمش به طرف آسمان بود. 📌هارون گفت: تو را چه شده است؟ کنیز گفت: حال جدیدی پیدا کرده‌ام؛ ایشان شب و روز نماز می‌خواندند و من همین طور پیش ایشان ایستاده بودم، وقتی نمازشان تمام شد و مشغول تسبیح و تقدیس شدند، عرض کردم: سرور من! چیزی احتیاجی دارید بیاورم؟! 🔹 اما آن حضرت فرمود: من چه احتیاجی به تو داشته باشم!؟ گفتم: مرا پیش شما آورده‌اند تا کارهای شما را انجام دهم. فرمودند: پس این‌ها چه کاره‌اند!؟ 📌نگاه کردم و باغی پر از گل دیدم که از هیچ طرف انتهایش دیده نمی‌شد، و نشیمن‌هایی مفروش از فرشهای رنگارنگ و دیبا که بر آن‌ها کنیزان و غلامانی حاضرند که در زیبایی مانند آن‌ها را ندیده بودم و لباسی چون لباس آن‌ها را ندیده بودم ... 🔹با مشاهده این صحنه به سجده افتادم تا وقتی که این خادم آمد و مرا صدا زد و دیدم در میان زندان هستم. 🔻هارون گفت: ای زن خبیث! شاید در سجده خوابت برده و این‌ها را در خواب دیده‌ای؟ گفت: نه؛ به خدا! همه این‌ها را قبل از سجده دیدم و بعد از دیدن آن‌ها به سجده افتادم. 🔹 هارون الرشید ملعون به خادم گفت: این خبیث را بگیر و نگه دار تا کسی این حرف‌ها را از او را نشنود. از آن پس کنیز شروع به نماز خواندن کرد؛ وقتی به او گفته می‌شد: 🔹چرا این قدر نماز می‌خوانی، می‌گفت: عبد صالح را در چنین حالی دیدم... آن کنیز تا هنگام مرگ پیوسته در همین حال بود.... 📚،جلد ۳،صفحه ۴۱۴ 📝 و گردآوری؛مداح اهلبیت(ع) 🏷 مطالب کاربردی ویژه مداحان و ستایشگران مذهبی.... ❇️@basijmadahan_ir ❇️@basijmadahan_ir