eitaa logo
بسیج مرکز مدیریت
1.2هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
493 فایل
پایگاه مقاومت بسیج شهدای روحانی مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹❤️بسم‌رب‌الشهداءوالصدیقین❤️🌹 📅 امروز پنجشنبه ☀️ 05 ماه 1402 شمسی 🌙 09 1445 قمری ☀️ 🌹🌏 امروز یادآور سالروز شهادت : 1.حمدالله یوسفیان گیلوان 2.احمد اسکاره 3.محمدرضا یوسفی 4.سیدمحمد اسماعیل موسوی 5.همایون معدنی 6.ژورم کورسل 7.جواد کریمی 8.حسنعلی کریمی 9.سیدمحمد موسوی 10.سیداحمد علوی 11.محمدرضا عزیزی 12.غلامحسن ضرغام 13.سیدحسن صالحی 14.باب الله سیفایی 15.محمدرضا رضوانی تبار 16.یوسف رائیجی 17.صدرالله حجازی فر 18.سیداسدالله تراب 19.حسین باقری منش 20.علیرضا اسکویی 21.قاسم آقا رجبی اسلامی 22.مجید ایرانمنش 23.عباس محمدی 24.مهدی یار علی 25.محمد آصف تفسیری 26.محمدحسین شریعتی 27.براتعلی جوان 28.بهنام غلامی 29.قربانعلی پور اکبر 30.حسینعلی جعفری 31.امرالله نریمانی 32.حمیدرضا ادریسی 🌹سردار شهید احمدرضا نعمتی، از اصفهان 🌹شهادت خلبان ایزدی به دست متجاوزان بعثی (1364ه.ش)از اصفهان 🌹سرداران شهید محمد مجازی تبریز و ودود احمدی میاندوآب اذربایجان 🌹شهید مدافع حرم عیسی رضایی (لشکر فاطمیون) (۱۳۹۵ ه.ش 🌹سردار شهید مرتضی خانجانی از ملایر همدان 🌹شهادت 100شهید از کارکنان آذرآب والومنیوم دراثر بمباران شهر اراک 🌹سرداران شهید فلک ناز لطیف زاده وحسین فرصت از داراب فارس 🌹شهادت بسیجی تازه مسلمان شده کمال کورسل در عملیات مرصاد از فرانسه 🌹بمباران سویاشی وشهادت 19دیدبان پدافند همدان 🌹سردار شهید محمدرضا خالصی از شهرستان سمنان 🌹سردار شهید نوروزعلی ایمانی نسب از سرخه ورضانادری از شاهرود شهیدی که وصیتش شهره جهانی یافت 🌹سردار شهید سیدباقر طباطبایی‌نژاد فرمانده قرارگاه تاکتیکی نصر (استان تهران، 🌹شهادت 37شهید اراکی بخاطر بمباران کارخانه آلومینیم اراک 🌹شهادت 42شهید از استان مازندران 🌹شهادت امیر سرلشکر سید حسین الهی نیاکی از آمل 🌹شهیدان ولید خلیل­محمد/ شهسوار سلیمانی ـ صحبت نعیم از استان ایلام 🌹شهادت 24 شهید از سبزوار 🌎🌹 آغاز عمليات غرورآفرين "مرصاد" در منطقه اسلام‏ آباد غرب (1367 ش) 🌎اقامه اولین نماز جمعه رسمی جمهوری اسلامی ایران در تهران به امامت آیتالله طالقانی (1358 ش) 🌏رحلت آيت ‏اللَّه "سيد جواد حسني خرمشاهي" عالم مشهور كرمانشاه (1375ش) 🌏اقامه اولين نماز جمعه رسمي جمهوري اسلامي ايران در تهران به امامت آيت ‏اللَّه طالقاني (1358 ش) 🌙 🌏تاسوعاي حسيني (61 ق) 🌏جواب ردّ حضرت ابوالفضل ‏العباس (ع) به امان نامه‏ ي شمربن ذي ‏الجوشن (61ق) 🌏ولادت حضرت موسى (ع) 🌏ولادت حضرت مریم (س) 🌏رهایی حضرت یونس (ع) از شکم ماهى 💥شادی ارواح مطهر علما و شهدا مخصوصا و اموات خودتان 🇮🇷کانال رسمی پایگاه مقاومت بسیج مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه↙️👇 ╭┅───🇮🇷🇮🇷───┅╮ 🆔@basijmarkaz eitaa.com/joinchat/2142634072C384cd9186e 🌹┈••✾•🌺•✾••┈🌹
🌱 🔴رساندن آذوقه به خانواده و ترجیح دادن آنان به یاری امام، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محروم‌کرد. ♦️طرماح، برادر حجر بن عدی و از نوادگان حاتم طائی بود. او از چهره‌های مشهور دوران صدر اسلام وشخصیتی نامی و بزرگوار، شجاع ، سخنور و شاعر و از شیعیان و یاران امیرالمؤمنین(ع) به شمار می‌رفت و در جنگ‌های آن حضرت حاضر بود. ♦️وی بعضا از سوی امام علی(ع)به مأموریت‌های مخفیانه می‌رفت. در آستانه جنگ صفین بین معاویه و حضرت علی(ع) نامه‌هایی رد و بدل می‌شد. قاصد یکی از این نامه‌ها طرِماح بود که به شام رفت و با معاویه گفتگو کرد. طرماح در دیدار با معاویه با حالتی بسیار شجاعانه، معاویه را در دربار خودش تحقیر کرد و سپس اینگونه گفت: سلام بر تو ای پادشاه !. و در جواب معاویه که پرسید چرا من را امیرالمؤمنین نخواندی؟ گفت: مؤمنین ما هستیم، چه کسی تو را بر ما امارت داده که تو را امیر بخوانم؟ ♦️معاویه از او درباره یاران امام سوال کرد و طِرماح پاسخ داد:«زمانی که آنان را ترک کردم علی(ع) در میانشان مانند ماه شب چهارده، در بین ستارگان بود، او اگر فرمان دهد، اطاعتش می‌کنند و اگر نهی و منعشان کند، دوری می‌جویند.» وی در مناظره با معاویه چنان با زیبایى و ظرافت و فصاحت و بلاغت سخن گفت كه معاویه پس از رفتن طرماح به اطرافیانش گفت: اگر من همه دارائى و اموال دنيايى خودم را به يكى از شما مى دادم، نمى توانستيد يك صدم آنچه را كه اين اعرابى طرمّاح از رسالت امامش انجام وظيفه كرد را انجام دهيد. به خدا قسم كه دنيا بر من تنگ شد.. ♦️سالها گذشت و طرماح شجاع و سخنور، در آستانه قیام امام حسین(ع) از کوفه مخفیانه خارج شد تا به امام بپیوندد. او در میــــانه ی راه کربلا، در منزلگاه «عذیب الهجانات»، با سه سوار همراهش به امام حسین علیه السلام پیوستند و بعد از آن که دانست عزم امام(ع) برای جهاد و شهادت، جدی است، از امام حسین(ع) اجازه گرفت تا به سرعت، نزد خانواده ی خود برود و ضمن تامین آذوقه ی آنها، فورا با یاران قبیله اش به کربلا بازگردد. امام(ع) نیز اجازه داده و به او فرمودند: زود برگرد... ♦️طرماح بنا به قول و وعده ای که داده بود با سرعت به سمت قبیله اش رفت و پس از رسيدن به موطن خود (اجاء) بلافاصله براي پيوستن به امام حسين (ع) به سوي ایشان بازگشت، اما هنگامي که به نزدیکی کربلا رسيد به وي اطلاع دادند اباعبداللَّه الحسين(ع) و يارانش همگي به شهادت رسیده و اهل بيت او به اسارت برده شده ‏اند. وي با دنيايي از حزن و اندوه ناچار به ديار خود بازگشت و ديگر نتوانست از امام زمانش حضرت سيدالشهدا عليه السلام حمايت نمايد. 🔰طرماح مرد بزرگ و شیعه ی راستینی بود و نسبت به امامش نیز معرفت خوبی داشت و خیرخواه صادقی برای آن حضرت بود تا آنجا که چند بار مورد دعای امام حسین(ع) واقع شد، امّا رساندن آذوقه به خانواده و ترجیح دادن آنان به یاری امام، او را از فیض شهادت و سعادت ابدی محروم‌کرد.
🔴روایت کم‌تر دیده‌شده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ به‌مناسبت پنجم مرداد؛ سال‌روز عملیات مرصاد ♦️منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام‌آباد تا کرمانشاه با هر وسیله‌ای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی این‌ها را گرفت، خود مردم بودند. ♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همه‌ی خلبان‌ها در پناه‌گاه آماده بودند. توجیه‌شان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست. دو تا هلی‌کوپتر کبری و یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلی‌کوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همین‌جور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین‌طور از روی جاده می‌رفتیم، نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه‌ی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه‌ی مرصاد». ♦️یک‌دفعه نگاه کردم، مقابل آن‌ور خاک‌ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین‌جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک‌ریز رد بشوند. به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را می‌زنند. به این‌ها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. می‌توانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: این‌ها را می‌بینید؟ این‌ها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دوی‌شان برگشتند. من یک‌دفعه دادوبی‌دادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم این‌ها هم خودی‌اند. چی‌چی بزنیم این‌ها رو؟! ♦️خوب این‌ها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هرچه سعی داشتم به آن‌ها بفهمانم که بابا! این‌ها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به‌خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلی‌کوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه‌جوری به این‌ها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگر بزنم، این‌ها خودی‌اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب. ♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل این‌که متوجه بودند که ما داریم بحث می‌کنیم راجع به این‌که می‌خواهیم بزنیم آن‌ها را، منافقین سر لوله‌ی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. این‌ها مثل این‌که وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که این‌ها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی‌ها را؟ این‌ها بچه‌ی کرمانشاه بودند، با لهجه‌ی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم. سوار هلی‌کوپتر شدند و رفتند. ♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهمات‌شان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله‌ها که داخل بود، مثل آتش‌فشان می‌رفت بالا. بعد هم این‌ها را هرچه می‌زدند، از این طرف، جای‌شان سبز می‌شدند، باز می‌آمدند. بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند. ♦️بعضی از آن‌ها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند. می‌رفتیم دنبال آن‌ها، می‌دیدیم مرده‌اند. این‌ها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی این‌ها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند. از بی‌سیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من به‌گوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آن‌ها خراب بود. ♦️به‌هرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیه‌ی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیه‌ی شریفه می‌فرماید: «با این‌ها بجنگید، من این‌ها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم.» و نقطه‌ی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان ما (منافقین) در این‌جا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.» 📚رمز عبور، ۱، صفحه‌ی ۱۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️توصیه های امام رضا(ع) برای محرم🏴 ◾️ دهه اول مجلس عزا برپا کنید ⚫️روز عاشورا حتما قاتلان سید الشهدا را لعن کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم… 🌹شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی سید ابراهیم، فرمانده گردان عمار فاطمیون، تاسوعای ۱۳۹۴ در منطقه حلب سوریه به شهادت رسید. 🕊شادی روح بلندش صلوات
🔴روزنامه اطلاعات ، یکشنبه ۵ مرداد ۱۳۵۹ : شاه خونخوار پس از سالها جنایت و آدمکشی سرانجام در آوارگی و اوج ذلت ، جهان را از لوث خود پاک کرد 📅پنج مرداد ۱۳۵۹ سالمرگ محمد رضا پهلوی
17.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نذر عباس | روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای رهبر انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر تاسوعا ➕ سخنان حاج قاسم در وصف شهید صدرزاده 💻 Farsi.Khamenei.ir
🔴وقتی از بصیرت حرف میزنیم
🌹عکسی زیبا از دو سپهبد شهید سپاهی و ارتشی در یک قاب ♦️حاج قاسم همان کاری را با داعش کرد که سالها قبل صیاد دلها با منافقین کرده بود.
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹نوایی از جنس کربلا در مدح حضرت علی اکبر(ع) با صدای دلنشین سیدالشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی 🚩 بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مَذبُوح وَ مَقتُولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ بِأَبی.... خدایا به حق جوان امام حسین حضرت علی اکبر علیه السلام به حق خون سرداری که ارباً اربا شد جوانان این مرز و بوم رو از گزند آفات در امان بدار و دست جوان امام حسین سایه ی سرشون باشه و دشمنانشون رو نیست و نابود کنن ...
هر چقدر بگوییم !! بگوییم اروند !! باز هم ڪم است برای دانستن از اروند فقط باید غواص باشے دستت بستہ باشد شب باشد و اروند بی تاب ( کربلای چهار ) ( والفجر هشت )
تعبیر بسیار عجیب و عاشقانه مجری‌ تلوزیون‌ ملی‌ عراق در وصف سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: 💔نمیدانم در کدام روز از محرم تو را یاد کنم ... 🏴 روزمسلم بن عقیل چون تو فرستادهٔ (رهبرت)، و میهمان ما بودی!؟ 🏴 یا روز حبیب بن مظاهر، چون تو بهترین دوست قدیمی ما بودی!؟ 🏴 یا روز قاسم ابن حسن چون اسمت قاسم بود!؟ 🏴 یا روز علی اکبر چون قطعه قطعه شدی!؟ 🏴 یا روز عباس چون حامل علم و پرچم بودی و دو دستت قطع شد!؟ 💔چیزی که واضح است اینست که گریه بر تو تمامی ندارد و از غیبت تو حیران و دلتنگیم. 💔سردار دلها بعد از شهادتت، هر وقت به عبارت "سلام بر حسین(ع) و اصحاب حسین(ع)" می‌رسیم تو را یاد می کنیم...